بخشی از مقاله

چکیده

اثرات مدرنیزم بر فضاهای شهری از دوره های معینی در تاریخ شهرهای ایران قابل مشاهده است . اهمیت این مسئله از آن رو قابل طرح است که این فضاهای عمومی دچار تغییرات در سطح ، مقیاس و عملکرد شده اند. فضاهای تجاری به عنوان یکی از انواع فضاهای عمومی شهری، شهر را به تسخیر خود در آورده و گوی سبقت را نسبت به سایر انواع کاربری ها ربوده است.

این مقاله سعی دارد تا با توجه به اهمیت بیش از پیش فضای تجاری، سیر تحولات آن را از شکل بازار تا راسته های تخصصی،مرکز خرید و غیره مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین هدف از این پژوهش شناخت الگوی رشد و توسعه فضاهای تجاری از ابتدا تا کنون است.نوع تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. همچنین در این تحقیق از ابزارهای گرداوری داده همچون منابع اسنادی و کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شده است. 

-1مقدمه

از آنجایی که فضاهای شهری تجلی اندیشه و دیدگاههای بشری است لذا گفتمان های مختلف نمودهای مختلفی در فضاهای شهری خواهد داشت.گفتمان هایی مانند مدرنیزم و پست مدرنیزم طی چند دهه است که در ادبیات شهری کشورهای مختلف دنیا مورد توجه قرار گرفته است. ایران نیز همانند بسیاری از کشورها از نتایج این گفتمان کم تأثیر نپذیرفته است. از زمان ورود مدرنیزم به ایران و پذیرش حیات مدرن، عناصر شهری در قالب فضاهای مختلف پذیرای تحولات خاص خود شد. فضای شهری در دوره های قبل از مدرنیزم دارای عناصر ثابتی بوده است که ساختار و استخوان بندی شهرها را تشکیل م یداد.

این عناصر مانند ارگ، برج و بارو، حصار و دروازه ها، بازارو .... فضاهایی بودند که به نوعی با زندگی و معیشت مردم گره خورده بود.[1] از میان فضاهای موجود، فضاهای عمومی به عنوان ویترین حاکمیت این اندیشه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. فضاهای تجاری مانند مراکز خرید، بازار، پاساژ، خیابانهای خرید و .... جزء فضاهای عمومی محسوب می شوند که نتیجه تغییرات و تحولات منبعث از این گفتمان ها هستند. از لحاظ تاریخی دوره قاجار با تمام ویژگی های خاص و شرایط زمانی نقطه آغازین مواجه ایران با مظاهر حیات مدرن است .[2]که در دوران پهلوی شکل ویژه ای به خود میگیرد.

این مواجهه به صورت تأثیرات عمیقی بر عناصر شهری نمود پیدا م یکند که تا به آن روز مردم در فضاهای شهری مشاهده نکرده بودند. به عبارتی دیگر این شرایط برای حرکت به سمت توسعه ای بود که در اثر عوامل برون زا منجر به وقوع تحولات در عرصه فضاهای شهری شد. اقداماتی از قبیل تخریب برج و باروهای قدیمی، تعریض و اصلاح شبکه گذرگاهی، تحول مفهوم خیابان با کارکردهای تفریحی و فراغتی، ورود درشکه، واگن اسبی، اتومبیل و.... . برای جامعه سنتی آن روز تجرب های مدرن به شمار می آمد که نویدبخش روایتی از زندگی به شکلی متفاوت بوده است.

در نتیجه این تغییرات شاهد تحولات وسیعی در سطح فضای شهر به ویژه در فضاهای عمومی نظیر بازار هستیم. به طوری که می توان اثرات مدرنیزاسیون را بر بازار در مفهوم سنتی آن و شکل گیری سایر مراکز تجاری مورد توجه قرار داد. مداخله در فضاهای شهری به واسطه مدرنیزاسیون تأثیر خود را بر بازار نیز وارد کرد این اثرات در قالب احداث خیابان ها، میادین و فضاهایی شد که چهره جدیدی به سازمان فضایی و کالبدی شهرها بخشید. احداث این خیابا نهای جدید بر عملکرد بازار کهعموماً در مرکز بافت قدیم شهرها قرار داشت، آثار متفاوتی گذاشت.

هر چند بعضی معتقدند که اجرای این طرحها عملکرد بازار را مختل کرد و آن را به انزوا کشاند اما واقعیت این است که احداث خیابانهای ویترینی در کنار خیابانهای اصلی، فعالیت بازار را از نظر حوزه عملکرد جغرافیایی وسعت بخشید.بنابراین ظهور خیابانهای ویترینی به عنوان اولین بازتاب مدرنیزاسیون در عرصه فضاهای شهری باعث تحول در عملکرد خرده فروشی و عمده فروشی بازار شد.[3] این تغییرات به مرور زمان لایه های مختلفی را پشت سر گذاشته و سبب شک لگیری فضاهای تجاری جدیدی شده است که از نظر فرم و معماری، اندازه،کارکرد، مقیاس عملکردی دارای انواع متعددی شده است.[1]

با توجه به اینکه کشف مکانیسم های مؤثر در این تجربه ناشی از مدرنیته و مدرن شدن و میزان تأثیرگذاری آن در بازارهای معاصر م یتواند در کنترل تبعات منفی و تقویت تبعات مثبت بسیار مؤثر واقع گردد لذا قدم اول شناختی پیکر شناختی از روند شکل گیری فضاهای تجاری از ابتدا تا کنون می تواند شروع قابل قبولی برای تبیین این تحولات باشد.

-2 بازار

بازار در فارسی میانه، وازار و با ترکیب هایی چون وازارگ - بازاری - ، وازارگان - بارگان - و واذاربد استفاده شده است، و منظور از بازار محله مرکزی و اصلی معاملات و پیشه وری شهر در دوره اسلامی و پیش از نفوذ گرایش های غربی است که در هسته مرکزی شهر و درون مجموعه ای از ساختمان های ثابت و همگن، با شکل معماری ویژه ای جای دارد.[4]

بازار عموماً متشکل از دو راسته دکان در مقابل یکدیگر است که غالباً سقف آن ها را به هم پیوند داده و دارای بافت ویژه ای است.بناهایی از قبیل کاروان سرا، تیمچه، دربند، چهار سوق، مسجد، مدرسه، آب انبار و مانند آن ها از متعلقات آن به شمار می آید.در دوره اسلامی اندک اندک، نمادهای کالبدی دین به عنوان عناصر جدایی ناپذیری از بازار ظاهر شدند و عناصری چون مسجد، مدرسه، حسینیه و تکیه جای خود را در بازار باز کردند. درحقیقت، در دوران اسلامی عملکردهای جدیدی در بازار شکل گرفت و به تدریج شامل حیات جمعی کل شهر گشت و ساختار و کالبد آن به اندامی مرکب با درنظر گرفتن کلیه عملکردهای زندگی عمومی شهر بدل شد.[5]

با اهمیت یافتن بیش تر عنصر مذهب در اجتماع و حکومت در دوره صفویه، و نیز گسترش ارتباطات تجاری در این دوره، بازار به عنوان تعیین کننده ترین و شاخص ترین عنصر شهری در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور نمایان شد. نقش مذهبی بازار و پیوند آن با معنویت و باورهای مذهبی در ظهور و محوریت عناصری چون مسجد روشن است و نقش اجتماعی و دامنه نفوذ آن در حیات اجتماعی شهر با جلب فعالیت های اجتماعی و شکل گیری تشکل های صنفی تقویت شده است. کاکرد سیاسی و نقش بازار در حرکت های سیاسی جامعه ایرانی جایگاه و سابقه ای تاریخی دارد.[6]

بازار با توجه به سابقه و اهمیت آن، دارای اجزا و عناصر گوناگونی بوده است که در مجموع یک کل واحد را تشکیل داده است.میدان به مثابه اصلی ترین و عنصر مرکزی و راسته به صورت خطی و به عنوان مهم ترین بخش و عنصر اقتصادی بازار ایفای نقش کرده اند. ستهرا اصلی عموماً در امتداد معبر اصلی شهر و راسته های فرعی عمود بر آن به صنف خاصی اختصاص داشته اند.

قیصریه، راسته کوچکی است که محل خرید و فروش کالاهای خاص، مانند منسوجات ابریشمی گران قیمت بود. کاروان سرا و سراها، فضاهایی دارای یک حیاط مرکزی بودند که دور تا دور آن ساختمان هایی قرار داشت که طبقه زیرین آن ها محل عرضه کالا و طبقه بالا محل امور دفتری تجارت خانه بود. تیمچه، به کاروان سراها یا سراهای کوچک و سرپوشیده می گویند که محل عرضه کالاهایی مانند فرش، قماش، چینی و بلور بوده است.محل تقاطع گذرهای اصلی بازار با یکدیگر را چهارسوق یا چهارسو می نامند که دارای تاق و گنبد بزرگ تر است و معمولاً کانون و مرکز اصلی بازار بوده و بالاترین ارزش اقتصادی را داشته است. ساده ترین و کوچک ترین، اما مهم ترین عنصر تجاری بازار حجره یا دکان است که در دو سوی راسته بازار به وجود می آیند.

تکیه ها، مدارس مذهبی، مساجد، حسینیه ها و غیره از دیگر عناصر پیوند خورده با بازار هستند.[7] هریک از این عناصر دارای عملکرد خاصی بوده اند.جدول 1-2 طبقه بندی عملکردی این عناصر را نشان می دهد. البته در بسیاری از عناصر، کارکردی چندگانه داشته اند؛ برای نمونه، سراها اگرچه نقش مسلط انباری داشته اند، اما نقش تجاری و تولیدی آن ها هم قابل توجه بوده است. همچنین، تیمچه و میدان و گذر دارای عملکردی چند نقشی بوده اند.

از نظر ساختار و شکل، بازارها را می توان به گونه های تک محوری - خطی یا طولی - ، چند محوری، صلیبی - متقاطع - و منظومه ای تقسیم بندی کرد.[4] در دوره قاجار با ورود ایران به فرآیند ادغام در سرمایه داری جهانی و ورد کالاهای خارجی به کشور و ایجاد تعدادی کارخانه در بیرون از بازار، نقش بازار به عنوان محور اصلی اقتصاد شهر به تدریج تضعیف شد.[7]اما تحول کالبدی اصلی و نزول جایگاه بازار در شهر در دوره پهلوی آغاز شد که با گسترش اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر ارتباطات جدید و تحول در ساختار سنتی شهرها و خیابان کشی های جدید، بازار عمدتاً دچار گسیختگی کالبدی و کارکردی شد.

پس از انقلاب اسلامی نیز با گسترش بیش تر حومه نشینی و توسعه بازار به سبک جدید و نیز اجرای طرح های نوین بهسازی و نوسازی در شهرها، بازار سنتی هرچه بیش تر با نزول نقش و جایگاه رو به رو شد. در چند دهه گذشته، بازارهای سنتی علاوه بر جنبه های کالبدی و کارکردی،از جنبه های اجتماعی نیز دچار دگرگونی شدند؛به نحوی که ساختار جمعیتی آن نیز تغییر کرده است و با تراکم بالا و سالخوردگی جمعیت و مهاجرت جمعیت متمول به محله های جدید مواجه هستیم.[8] بازار باتوجه به سابقه و اهمیت آن، دارای اجزاء و عناصر گوناگونی بوده است که در مجموع یک کل واحد را تشکیل داده است.

میدان به مثابه اصلی ترین و عنصر مرکزی و راسته به صورت خطی و به عنوان مهم ترین بخش و عنصر اقتصادی بازار ایفای نقش کرده اند. راسته اصلی عموماً در امتداد معبر اصلی شهر و راسته های فرعی عمود بر آن به صنف خاصی اختصاص داشته اند. قیصریه، راسته کوچکی است که محل خرید و فروش کالاهای خاص، مانند منسوجات ابریشمی گران قیمت بود.  کاروان سرا و سراها، فضاهایی دارای یک حیاط مرکزی بودند که دور تا دور آن ساختمان هایی قرار داشت که طبقه زیرین آن ها محل عرضه کالا و طبقه بالا محل امور دفتری تجارت خانه بود. تیمچه، به کاروان سراها یا سراهای کوچک و سرپوشیده می گویند که محل عرضه کالاهایی مانند فرش، قماش، چینی و بلور بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید