بخشی از مقاله

چکیده

با شناخت عوامل موثر بین کالبد شهر و عناصر سازنده هویت بخش یک مسئله اساسی و بحث برانگیز در رشته معماری و شهرسازی امروز کشور است. هدف از این پژوهش بحران هویتی شهرهای امروز است که از طریق شناخت عناصر و پدیدههای هویت ساز و تعیین معیارهای مناسب برای چگونگی هویت بخشی آنها در جستجوی حیات و هویت شهرهاست. فرضیه پژوهش بیان کننده عناصر محیط انسان ساخت شهرها در ارتقاء کیفیت کالبدی شهرهاست که هویت و حیات شهر متاثر از نحوه ترکیب و طراحی این عناصر در محیط شهر است.

این پژوهش از نوع بنیادی- کاربری است که با توجه به گستردگی مباحث از روشهای مختلفی استفاده شده است. بررسی سابقه، مصادیق، کلیات، تعاریف و چارچوب نظری تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با کمک مطالعه اسنادی بوده و به استنتاج مباحث پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده پتانسیل بالا و نقش مهم آنها در ایجاد هویت شهرها را ضرورت میداند.

اهداف پژوهش

الف - چه عواملی در هویت بخشی شهر نقش دارند ؟

ب - فرهنگ چه تاثیری بر هویت شهری خواهد گذاشت؟

مقدمه

انگیزه خلق عناصر هویتی فرهنگی در معماری یکی از تلاشهای قابل ستایش بشر برای متمایز ساختن خانه، شهر و کشور خویش، برای ستایش و افتخار به باورهایش میباشد. از این رو مردم سازنده شهر هرگاه توانستهاند فرصت اندیشه پیدا کنند و سلیقههای خاص خود را روی بناهای خویش بیشتر انعکاس دهند به این مهم اقدام کرده اند.[1]

اما در عصر جدید و پدیده جهانی شدن که بی هویتی از بلایایی آن است، لزوم و خلق عناصر هویتی فرهنگی در شهر بیش از گذشته ضرورت مینماید. امروزه همه از بیهویتی، یکنواختی و کسالت بار بودن شهر و فضاهایش مینالند.[2] و صاحب نظران بر این باورند که اقدامات نو تحت عنوان شهرسازی مدرن، چندان که باید، به قید اندیشه و تدبیر صورت نگرفته است.[1] تاریخ از کوشش های بشر برای متمایز ساختن خود از دیگران بوده و هست. اعضای هر جامعه ادراک خاصی از هویت متمایزشان دارند. آنها ممکن است این ادراک را در دین یا در زبانشان متجلی کنند و یا آن را به گونه ای نمادین در هنر منعکس سازند.[3]

کسب هویت اصیل و مطلوب و دوری از پدیده بحران هویت یکی از مهمترین دغدغههای تاریخ بشریت و فرهنگهای بشری بوده و هست. میتوان اینگونه گفت انسان به آن دلیل انسان است که موجودی هویت ساز و خواستار هویت آرمانی است. امروزه عرصه شهرسازی کشور ما در بحران هویتی را سپری میکند.[4] هویت به عنوان یکی از راههای ارتباط بین انسان و مکان از طریق فرهنگ، سابقه تاریخی، خاطرات جمعی، نوع و ماهیت فناوری ساخت، عملکردها، نشانهها، فرمها و نمادهای شهری و ویژگیهای بصری و کالبدی ادراک می-گردد.[5]

در کشور ما که یکی از غنیترین سرزمینها از نظر بهره-مندی از میراث ودستاوردهای فرهنگی است و از نمودهای آن معماری و شهرسازی به طور ویژه و شناخته شده، در سطح جهانی میباشد؛ با توجه به این مطلب که زندگی امروز خود را چه گونه می-خواهیم و به فردا چگونه میاندیشیم و از گذشته خود چگونه بهره برمیداریم، ساختن شهرها و تولید عناصر معماری از حساسیت خاصی برخوردار است. لذا نیازمندیم که هویت گذشته و امروزین این دو را باز شناسیم و آن را تقویت نماییم.[6] محیط شهری یکی از عوامل اصلی محیطهای هویت ساز انسان میباشد به نحوی که هرکدام نقش اساسی در تشکیل هویت را برعهده دارند.

پیشینه تحقیق

در زمینه هویت و بحران هویت در معماری و شهرسازی مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی وزارت مسکن و شهرسازی طرح تحقیقاتی تحت عنوان "بررسی اجمالی در جهت شناخت و معرفی هویت اسلامی در معماری و شهرسازی" را به انجام رسانده که در هفت فصل به موضع هویت و هنر و معماری اشاره شده است.[4] موضوع تحقیق در حوزه اندیشه در رشتههای مختلف مبانی نظری و علمی فراوانی وجود دارد، مفهوم هویت در رابطه با شناخت عوامل و تاثیر آن در شهرهای امروز ایران چگونه است و باید بر پایه کدام چارچوب نظری ارائه گردد، موضوع جدیدی است که از سالهای اولیه 1380در این زمینه مطالعاتی دیده میشود.

معنای لغوی هویت

واژه هویت یا Identity ریشه در زبان لاتین Identitas دارد و از Idem یعنی - - مشابه ویکسان - - مشتق شده است که دارای دو معنای اصلی است: اولین معنای آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است و معنای دوم آن به معنای تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تدام را فرض میگیرد و به این ترتیب هویت، به مفهوم شباهت ، از دو زاویه مختلف قابل بررسی است و به طور همزمان میان افراد و اشیاء دو نسبت محتمل بر قرار می سازد.[7] در فرهنگ لغت عمید هویت یعنی حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری وی باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی و، وجود و منسوب به هو میباشد. واژه هویت در فرهنگ معین اینگونه بیان شده:

-1 ذات باری تعالی

-2 هستی، وجود

-3 آنچه موجب شناسایی شخص شود.

در فرهنگ لغت آکسفورد واژه هویت به عنوان کیستی و چیستی شخص ذکر میکند.[8] هویت به عنای تشخیص، هستی وجود و آنچه موجب شناسایی شخص باشد به کار میرود. همچون شخصیت یا کیفیت، بیانگر ویژگیهای هر فرد یا پدیدهای میباشد. هویت، شخصیت و یا کیفیت هر چیزی میتواند در سنجش با معیارهای خوب و بد ارزیابی شود.[9] در یک تعبیر زیبا: هویت گوهری است که من با آن منم و زندهام. این گوهر را چه فرد و چه جامعه در یک بستر تاریخی به دست آوردهاند.

علوم و فنون، مهارتها، اندیشهها و تجارب با ارزش سودمندی که امروز از دیگران میگیرند، در تحلیل نهایی، از اجزای هویت ما خواهند شد و رمز و راز بقای خودی در همین است، همانگونه که خط، زبان، لباس، روشهای تولید، آیین کشورداری و خیلی از چیزهای دیگر که امروز از مؤلفههای ملی و عناصر هویت و متعلقات فرهنگ خویش میدانیم، در گذر و گشتار تاریخی خویش و در اثنای داد و ستد و مبادله با دیگران به دست آوردهایم.[10]

انواع هویت

از نظر هر شخص هویت را به سه صورت میتوان ارزیابی کرد:

.1 هویت واقعی یا هویتی که انسان خود را با آن میشناسد.

.2 هویت اجتماعی فرد.

.3 هویت آرمانی که انسان تمایل دارد به آن شناخته شود. میتوان اینگونه گفت: که صفات و بارزههای آن، از اصول فکری و ارزشهای فرهنگی و ویژگیهای غایات آرمانی و اهداف اصلی زندگی و الگوهای انسان استخراج میشوند. انسان با توجه به منبع و مرجع صفات و بارزههای جهانبینی، فرهنگ، آرمانهای حیات و الگوهای هویت افراد و جوامع مختلف، متفاوت و حتی گاهی متضاد ظهور میکنند. هویت روحانی و معنوی انسان، بارزترین و اصلیترین وجه هویتی انسان از نظر متألهین است و عامل اصلی تمایز او با همه موجودات عالم هستی است و به دلیل تأثیری که بر انواع دیگر هویت به ویژه هویت شخصیت انسان دارد از جایگاه والا و ارجمندی برخودار است.

نکته مهم این است که بین هویت انسان و هویت آثار او ارتباطی وجود دارد کهاین ارتباط مقوم یا تضعیف کننده هویت انسان خواهد بود11]و پژوهشگر.[ هویت یکی از موضوعات مرتبط با حیات انسان است که برهمه فعالیتهای او تاثیر گذاشته و به آنها جهت میدهد. به اعتقاد نقی-زاده تمامی انبیاء ومصلحین درپی احراز هویت خاص برای انسان بودهاند درحالی که مستکبرین جهان تمایل داشتند که هویتی ساختگی برای انسانها تحمیل کنند. در نهایت دکتر نقیزاده هویت را به سه دسته تقسیم میکند:

.1 هویت فردی

.2 هویت جمعی

.3هویت فرهنگی. بنابراین ارزشهای فرهنگی و معماری -شهرسازی، تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. این امر به ویژه تأثیری که معماری و شهرسازی بر فرهنگ میگذارند بسیار پیچیده و قابل توجه میباشد. به اجمال می-توان گفت که گام نخست فرهنگ جامعه بر شیوهی شهروندی و فعالیتهای عموم مردم و در نتیجه بر روند خلق فضای شهری تأثیر مستقیمی دارد.

هویت بخشی به دگرگونی فرهنگی جامعه تاکید دارد و    گام دوم معماری و شهرسازی تحت تاثیرات هدفمند سبک زندگی و    ارتباط انسانها با یکدیگر و در نتیجه بر هویت شهروندان دلالت دارد. در دوره کنونی به جهت بعد پنهان بودن اصول و مبانی نظری رشتههای معماری و شهرسازی و همچنین به دلایل اهمیت و ضرورتی خاص آن، رویکرد هویت بخشی شهرها و تاثیر آن بر روی فرهنگ شهروندی، رواج روشهایی خاص، در رشته معماری و شهرسازی، اهمیتی ویژه یافته است - پژوهشگران - .

دیدگاه اندیشمندان در مفهوم واژه هویت

کالن هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و مشابهت در محیطهای شهری از طریق به جلوه درآوردن ویژگیهای خاص هر محیط تعریف میکند.[13] جیکوبز نیز هویت را در رابطه با فعالیتها و زندگی در خیابانهای شهری از دیدگاه برنامهریزی شهری تعریف میکند. وی معتقد است شهرها امنتر، قابل زندگیتر و پرجاذبهتر میشوند چنانچه خیابانهایشان به ترکیب پیچیدهگیهایی از فعالیتهای مختلف اختصاص داده شوند.[14]  الکساندر، هویت در محیط فرهنگی تجلی میکند که ارتباط طبیعی و منطقی بین فرد و محیط حاصل شده باشد[15]

او معتقد است که بین فرد و محیط زندگیش ارتباط و احساس تعلق خاطر به وجود نخواهد آمد، مگر آن که انسان قادر به شناخت عمیق و تشخیص آن باشد، توان درک تمایز آن نسبت به محیطهای دیگر را نیز داشته باشد و بداند در چه زمانی و به چه صورت، پاسخ مناسبی به کشش-های انجام یافته در آن محیط بدهد - پژوهشگران - . والتر بور، نیز عقیده دارد هویت همان تفاوتهای کوچک و بزرگی است که باعث بازشناختن یک مکان - خوانایی محیط - میشود و حس دلبستگی و حساسیت به محیط را به وجود میآورد. خاص بودن هر محیط به معنی اجتناب از یکنواختی، وجود تنوع و جذابیت است.  در شکل و نحوه قرارگیری فضاها، در طرز دسترسی به فضاها و در کاربریها نیز میباید وجود داشته باشد.[16]

از نظر ولف هویت در محیط نتیجه ارتباطات مقابل سه جزء است که در داخل یک مجموعه عمل میکند:

-1 ترکیب ظاهری و کالبدی نماها - سمبلها - در محیط.

-2 علمکردها و فعالیتهای قابل مشاهده در محیط.

-3 مفاهیم نمادها - سمبلها - در محیط. در تعریف هویت محیط مصنوع، راپاپورت هویت را خصوصیتی از محیط که در شرایط مختلف تغییر نمیکند و یا خصوصیتی که موجبات قابلیت تمیز و تشخیص عنصری را از عنصر دیگر فراهم می-آورد و عناصر شهری را از یکدیگر متمایز میسازد، تعریف میکند. لینچ در کتاب شکل خوب شهر، هویت را به معنای بسیار ساده: معنی مکان تعریف میکند: هویت یعنی حدی که شخص میتواند یک مکان را بهعنوان مکانی متمایز از سایر مکانها مورد شناسایی قرار دهد، به گونهای که خوصیتی مشخص و منحصر به فرد داشته باشد.[18]

شهرها متشکل از عناصر، اجزاء، فضاها، عملکردها و قوانین حاکم به انضمام روابط جاری در شهر و هویت آن به عنوان بزرگ-ترین مجموعهها و آثار انسانی بر کره زمین که ظرف فعالیتهای انسانی هستند، میتوانند و باید جلوههای متنوع زیبایی را به انسان القاء کنند و اصولاً هر چقدر و هرگونه که شهر و محیط زندگی بتواند مراتب زیبایی را به ساکنین خویش القا کند، به همان نسبت میتواند به آرامش و عادت و تعادل شهروندان کمک رساند و مشکلات جاری زندگی را برای آنان قابل تحملتر نماید، این نظر که - فضای شهری - ، فضایی است که واجد زیبایی باشد.[19]

با توجه به انواع و مراتب هویت، عوامل و عناصر متنوعی را میتوان به عنوان نشانههای هویتی یک شهر یا عنصر معماری نام برد: مؤلفههای هویتی شهر در دو گروه اصلی "شکل" و " محتوا" قابل دستهبندی هستند، که البته نام-گذاریهای دیگری از جمله: ظاهر و باطن، پیدا و پنهان، کالبدی و معنایی، عینی و ذهنی را میتوان برای این دو گروه برگزید. در گروه اول - بارزههای شکلی - میتوان از نشانه، اندازه، تعداد، جمعیت، تمیزی، آلودگی، عملکرد، شلوغی و مانند آن نام برد. در گروه دوم - بارزههای محتوایی - موضوعاتی چون نمادها، معنا، تاریخ، فرهنگ مردم، عملکرد، رفتار، زیبایی، پاکی و ... قابل ذکر هستند .[11]

زیبایی باید بومی و ملی - برآمده از فرهنگ و جهانبینی جامعه - و به عبارت ساده »با هویت« باشد و به تعبیر دیگر هویتش با هویت جامعه هماهنگ باشد تا افراد جامعه با شناخت بتوانند آن را درک و با آن رابطه برقرار کرده و در اثر تماس با آن احساس هویت و استقلال نماید. بزرگترین اشکال تکرار و تقلید الگوهای زیبایی مأخذ از الگوهای بیگانه - یا زیباییهای خلق شده با معیارهای بیگانگان که ایجاد بحران هویت و از خود بیگانگی و احساس حقارت در جامعه است.

معیارهای مراتب مختلف زیبایی باید در دسترس و مورد شناخت طراحان و برنامهریزان و مدیران و اهل شهر باشند تا امکان ارزیابی زیبایی و تعیین مرتبه آن و همچنین شناسایی ساحتی از حیات انسان که زیبایی، ما مرتبط با آن است وجود داشته باشد تا امکان ارزیابی زیبایی و تعیین مرتبه آن و همچنین شناسایی ساحتی از حیات انسان که زیبایی، ما مرتبط با آن است وجود داشته باشد.[11]

هویت اجتماعی

از نظر جامعه شناسی مقوله هویت، بهعنوان یکی از مهمترین ویژگی-ها و خصوصیات افراد و گروههای اجتماعی از جایگاه مهمی برخوردار است و نظریات و دیدگاههایی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. اولین نظریه پرداز در حیطه هویت اجتماعی تاجفل - 1981 - است. به اعتقاد وی، هویت اجتماعی به وسیله گروهی که به آن تعلق دارد، تعیین میشود.

این هویت تابعی از ویژگیهای فرهنگی آن گروه است و مبتنی برتغییر درون گروه و برون گروه است - پژوهشگران - . جنکیز - 1381 - هویت اجتماعی را شیوههایی می-داند که به واسطه آن افراد و جماعتها روابط اجتماعی خود را از افراد وجماعتهای دیگر متمایز میسازند. دورکیم نیز معادل با واژه هویت اجتماعی به تعریف مفهوم وجدان جمعی پرداخته است.

او وجدان جمعی را مجموعه باورها واحساسات مشترک دربین حد وسط اعضای یک جامعه تعریف میکند گراهام هویت اجتماعی را بر مبنای تفاوتهای برون گروهی وشباهتهای بین گروهی تعریف می کند، وسرانجام جی دان - 1385 - شکلگیری هویت اجتماعی را در درون تفاوتها جستجو میکند که به مناسبت رابطه خود و دیگری به وجود آمده است. جرج هربرت مید، از دانشمندان مکتب کنش مقابل نمادین است. وی کوشیده است تا از طریق تمایز قایل شدن میان "من" و"خودم" نظریاتش رادر مورد بنیاد اجتماعی خود روشن سازد. به نظر او، خود همان قسمت از وجود فرد است که از دیدگاه دیگران مهم یا کل اجتماع پنداشته ودریافت میشود.

این جنبه از فرد، قوانین، اخلاقیات وآداب و چشمداشتهای سازمان یافته اجتماع را منعکس میسازد، اما درمقابل من، همان واکنشی است که یک فرد دربرابر رویکردهای دیگران نسبت به رویکرد خودش ودرهنگام برخورد با آنها نشان میدهد. او هویت اجتماعی را تعامل میان نگرشهای فردی و نگرش های سازمان یافته اجتماعی وگروهی تعریف میکند.[20] افروغ - 1377 - هویت جمعی را تلاشی می داند که جمعی از انسانها به منظور تداوم و تمایز حیات مادی و معنوی خود بروز میدهند.

محسنی و دوران - 1382 - هویت اجتماعی را پیوند شخصی-گروهی تعریف میکند که شخص واجتماع در دو قطب این پیوستار قرار دارند. گل محمدی - 1381 - هویت اجتماعی را چیستی وکیستی افراد در رابطه با دیگران تعریف میکند. از نظر بهزادفر - 1386 - هویت اجتماعی، یعنی رعایت آداب و رسوم اجتماعی، راه و رسم ادب و نزاکت و...تا بدین وسیله شخص خود را با شیوههای مرسوم اجتماعی که درآن زیست میکند، تطابق دهد.[20]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید