بخشی از مقاله

چکیده

بخش کشاورزی در اقتصاد کشور به لحاظ دارا بودن سهم بالا در تولید و اشتغال کشور و به لحاظ نقشی که در تأمین مواد غذایی مردم دارد، شایان توجه است. همچنین ارزش افزوده بخش کشاورزی دارای تأثیر چشمگیری بر ارزش افزوده دو بخش صنعت و خدمات است و این ارزش افزوده در میان شاخصهای اقتصاد کلان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد اقتصادی است که می تواند قدرت اقتصادی بخشهای مختلف اقتصاد یک کشور را نمایان میسازد. بنابراین شناسایی عواملی که بیشترین تأثیرگذاری را در ارزش افزوده و در نتیجه رشد تولید داشته باشد، مهم است.

ارزش افزوده بخش کشاورزی با توجه به ماهیتی که دارد، علاوه بر اینکه تحت تأثیر سیاستهای کلان اقتصادی قرار میگیرد متأثر از عوامل اقلیمی نیز میباشد. لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر تغییر عوامل اقتصادی و اقلیمی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در ایران است. برای این منظور از دادههای فصلی1370-1391 و روش خودتوزیع با وقفههای گسترده - ARDL - استفاده شده است. نتایج آزمون ARDL نشان داد که یک رابطه بلندمدت میان متغیرهای مدل وجود دارد؛ بهطوریکه در بلندمدت متغیرهای اقلیمی دما و بارش به ترتیب دارای اثرات منفی و مثبت معنیدار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی هستند.

همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای اقتصادی نرخ ارز و تورم اثر معکوسی و متغیرهای سرمایه و نیروی کار اثر مستقیم بر افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی دارندضمناً. با توجه به روندهای دما و بارش در سالهای گذشته در ایران که روندهای مطلوبی را نشان نمیدهند - روند افزایشی دما و روند کاهشی بارش - میتوان گفت که تغییرات اقلیم اثرات قابل توجهی بر بخش کشاورزی ایران خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود با اجرای الگوهای کشت مناسب در هر منطقه، محدودیتها و فشارهای ناشی از تغییرات اقلیمی را حداقل رسانده و یا حتی به یک فرصت در جهت کشاورزی پایدار تبدیل نمود.

مقدمه

شاخص اقتصادی ارزش افزوده در میان شاخصهای اقتصاد کلان، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا نه تنها بهعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیلها و ارزیابی ها مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه یکی از مهمترین شاخصهایی است که قدرت اقتصادی کشورها را نمایان میسازد. - ختائی و غربالی مقدم، . - 1383 همچنین ارزش افزوده بخشهای مختلف در داخل اقتصاد یک کشور می تواند به عنوان معیاری برای اهمیت آن بخش در اقتصاد باشد.
 
از سوی دیگر شناسایی عواملی که میتواند بر این شاخص تاثیرگذارد سبب کمک به برنامهریزان و سیاستگزاران میکند تا برنامهریزیهای اقتصادی دقیقتری صورت پذیرد.

بخش کشاورزی در اقتصاد کشور به لحاظ دارا بودن قابلیتها و ظرفیتهای قابل توجه در تولید از اهمیت خاصی برخوردار است، بهطوریکه 13 درصد تولید ناخالص داخلی، 11 درصد از ارزش افزوده و 20 درصد اشتغال مردم کشور به این بخش اختصاص دارد - وزارت جهاد کشاورزی، . - 1394 همچنین کشاورزی به لحاظ نقشی که در تأمین مواد غذایی و تهیه مواد اولیه سایر صنایع دارد، شایان توجه است

با وجودیکه در سده اخیرگامهایی در توسعه صنعتی ایران برداشته شده است اما همچنان بخش کشاورزی به طور مستقیم و غیرمستقیم سهم بالایی در درآمد بسیاری از ساکنین کشور ما دارد. پس از انقلاب اسلامی، چه در برنامههای اول، دوم وسوم توسعه و چه در برنامه چهارم همواره از کشاورزی به عنوان محور توسعه نام برده شده است که اهمیت بسزایی در سطح بالقوه توسعه کشور دارد

اما بخش کشاورزی علاوه بر اینکه تحت تأثیر سیاستهای کلان اقتصادی قرار میگیرد، متأثر از عوامل اقلیمی نیز می-باشد. اقلیم یک منطقه، میانگینی از کمیتهای مشخص کننده شرایط آب و هوای یک منطقه است. زمانی که این کمیتها از حالت متوسط خود منحرف شده و این انحراف در طول زمان ادامه دار شود، تغییر اقلیم صورت میگیرد

به طور کلی میتوان گفت که تغییر آب و هوا متأثر از دو عامل دما و میزان بارش است که این رویداد بیشترین تأثیر سوء خود را بر فعالیتهای تولیدی بخش کشاورزی به عنوان عمدهترین منابع غذایی خواهد داشت - اسلامی، . - 1390 از اینرو تنوع و تغییرات اقلیمی میتواند نقش تعیینکنندهای در میزان تولید و در نتیجه ارزشافزوده بخش کشاورزی و پایداری آن داشته باشد

از آنجاکه تغییر روند عناصر اقلیمی هم از ابعاد علمی تأیید شده و هم به صورت عینی قابل مشاهده است - کوچکی، - 1389 بنابراین در این تحقیق به بررسی نقش عوامل اقتصادی و اقلیمی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی پرداخته میشود.

در مطالعات متعددی به بررسی عوامل اقتصادی موثر بر ارزش افزوده و اثرات تغییر اقلیم بر تولید پرداخته شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. شاهی و ارسلانبد - 1394 - به بررسی رابطه نیروی کار و سرمایه بر رشد بخش کشاورزی ایران با استفاده از آزمون همگرایی جوهانسون در سه دهه اخیر پرداختند. نتایج نشان داد که بین نیروی کار و سرمایه بخش کشاورزی با رشد این بخش رابطه تعادلی بلند مدت وجود دارد. بهطوریکه ضریب سرمایه و نیروی کار 0/55 و 1/2 به دست آمده است.

پرهیزکاری و همکاران - 1393 - به بررسی رابطه نرخ ارز بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران پرداختند. برای این منظور آنها از روش خودتوزیع با وقفه های گسترده طی دوره 1357-1390 استفاده کردند. نتایج مطالعه بیانگر رابطه مثبت قیمت تولیدات کشاورزی، رابطه معکوس نرخ ارز و بیاثر بودن متغیر موهومی جنگ تحمیلی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی میباشد

خالقی و همکاران - - 1393، به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تولید بخش کشاورزی و سایر بخشهای ایران پرداختند. بدین منظور تابع تولید بخش کشاورزی که در آن اقلیم به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار است، با استفاده از روش خودتوزیع با وقفه های گسترده برآورد شد.

نتایج نشان داد که در اثر تغییر اقلیم پیشبینی شده برای ایران در دوره 2000 تا 2025، تولید کشاورزی -5/37 درصد کاهش مییابد. فلاحی و خلیلیان - 1388 - به بررسی روابط بلندمدت عوامل تولید و ارزش افزوده بخش کشاورزی طی دوره زمانی 1346 تا 1383 پرداختند. نتایج به دست آمده نشان داد ضرایب الگو حاکی از اثر معنیداری و مثبت هر یک از نهادهها بر ارزش افزوده بخش کشاورزی طی دوره مورد مطالعه بوده است. جعفری صمیمی و قلی زاده کناری - 1386 - به بررسی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه با استفاده از دادههای سری زمانی و مقطعی و آزمون فرضیه اثر منفی تورم بر رشد اقتصادی در 90 کشور در حال توسعه پرداختهاند.

مطابق با نتایج به دست آمده این پژوهش، یک درصد افزایش در تورم، رشد اقتصادی را به میزان0/02 درصد کاهش داده است. محسنی و غلامی - 1384 - با بکارگیری مدل رشد درونزا به بررسی رابطه بین سیاستهای تجاری و رشد صنعتی در ایران مبتنی بر رویکرد همجمعی جوهانسون و مدلسازی تصحیح خطای پرداختهاند. نتایج تجربی حاکی از وجود رابطه تعادلی هم جمع بین ارزش افزوده صنعت و عوامل تعیینکننده آن نظیر تشکیل سرمایه، نیروی کار و سرمایه انسانی است.

در مطالعهای رید و همکاران - 2007 - 1 اثرات تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی و ماهیگیری در آفریقای جنوبی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از مطالعه آنان نشان میدهد که اثر تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی بین 1/1 تا 6/2 درصد از تولید ناخالص داخلی و اگر بخش ماهیگیری هم درنظر گرفته شود، زیانی بیش از 5/8 درصد تولید ناخالص داخلی بر این کشور تحمیل میگردد.

ام مالوئا - 2007 - 2 به بررسی اثر تغییر اقلیم روی بخش کشاورزی در کامرون پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد که درآمد خالص بخش کشاورزی با کاهش میزان بارش و یا افزایش دما، کاهش مییابد. اگرچه فاکتورهای فیزیکی نیز اثر قابل توجهی روی کشاورزی این منطقه دارند اما تغییر اقلیم اثرات قابل توجهی روی کشاورزی این منطقه دارد.

ادریگو و همکاران - 2006 - 3 در مطالعهای ارتباط بین درآمد خالص محصولات کشاورزی و اقلیم در بورکینافاسو را با استفاده از روش ریکاردین بررسی نمودند. نتایج مطالعه آنها نشان میدهدکه تمامی کشاورزان، 72 درصد از درآمدشان را به دلیل افزایش در دما و 84 درصد از درآمدشان را به دلیل کاهش در میزان بارش تا سال 2050 از دست خواهند داد.

دیسچنس و گرین استون - 2006 - 4 به بررسی اثر اقتصادی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی در ایالات متحده پرداختند و به این نتیجه رسیدند که کالیفرنیا به شکلی قابل توجه از تغییر اقلیم زیان خواهد دید. پیشبینی میشود که این زیان در منافع کشاورزی 2/4 میلیارد دلار یعنی 50 درصد سود جاری سالیانه در کالیفرنیا باشد همچنین پیشبینی میشودکلریدو با 610 میلیون دلار زیان و اکلاهاما با 580 میلیون دلار زیان، زیانهای قابل توجهی متحمل شوند.

گبتیبو و حسن - 2005 - 5 نیز به بررسی اثر تغییر اقلیم روی محصولات کشاورزی آفریقای جنوبی در قالب یک الگوی ریکاردین اقدام نمودند. در این راستا برای در نظر گرفتن پاسخ پذیرش کشاورزان به تغییر اقلیم، یک رگرسیون از درآمد خالص روی متغیرهای اقلیمی و غیراقلیمی برآورد گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که تولید به تغییر نهایی دما نسبت به بارندگی بیشتر حساس است.

بررسی مطالعات نشان میدهد که متغیرهای نرخ ارز، نرخ تورم، سرمایه و نیروی کار به عنوان مهمترین عوامل اقتصادی و دما و بارش به عنوان عوامل اقلیمی مؤثر بر ارزش افزوده مطرح هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید