بخشی از مقاله

چکیده:

با پیشرفت کنونی صنایع، بازگشت و استفاده مجدد از محصولات استفاده شده به یکی از فعالیت های مهم لجستیکی صنایع تولیدی مبدل گردیده است. این امر منجر به ایجاد قوانین در این زمینه و همچنین افزایش آگاهی در بین مردم به منظور حفظ محیط زیست و کاهش ضایعات شده است. از این رو صنایع برای حفظ مزیت رقابتی نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و ابتکارات زنجیره تامین پایدار می باشند.

 از این روی پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل جهت گیریهای استراتژیک و ابتکارات زنجیره تامین پایدار بر اساس لجستیک معکوس - مطالعه موردی: شرکت صنایع لاستیک سازی دنا شیراز - انجام گردید. بدین منظور بر اساس مطالعه متون علمی و کسب نظر خبرگان صنعت لاستیک، معیارهای جهت گیریهای استراتژیک و ابتکارات زنجیره تامین پایدار بر اساس لجستیک معکوس - شامل شش معیار اصلی و 26 زیر معیار - استخراج و شناسایی شد.

1    مقدمه

امروزه مهمترین دغدغه اکثر سازمانها؛ تدوین و پیاده سازی استراتژیهایی است که موفقیت و بقای آنها را در شرایط متحول و پیچیده محیطی؛ تضمین نماید. برنامه ریزی استراتژیک ابزاری در اختیار سازمانها می گذارد تا بتوانند تدوین و اجرای استراتژی را در وجوه مختلف سازمان دنبال کنند و بر عملکرد استراتژیک خود مدیریت داشته باشند .

هم چنین برنامهریزی استراتژیک عوامل اساسی خطرآفرین محیطی را تحلیل میکند و برای رسیدن به هدف از کوتاهترین راه ممکن، راهحلهای مناسب ارایه میدهد؛ به عبارت دیگر، برنامهریزی استراتژیک فرآیند تعیین اهداف سازمان و تصمیمگیری دربارهی طرحهای جامع عملیاتی و اجرایی برای تحقق آن اهداف است. با وجود اهمیت برنامهریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمانها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده است و حتی در بعضی مواقع مدیران آن را یک امر تجملی و پرهزینه میدانند.[1]

این در حالی است که صاحب نظران علوم مدیریت در طول این دهه ها تلاش های خود را حول محور ایجاد، گسترش و به کارگیری سازوکار هایی متمرکز کرده اند که به کمک آن ها بتوان در بهبود سطح بهره وری و کیفیت محصول و درنتیجه کاهش هزینه ها گام برداشت. به باور بسیاری از صاحب نظران، برای دست یابی به چنین مقاصدی حرکت به سوی پایداری زنجیره تأمین یکی از الزامات اجتناب ناپذیر و ضروری شرکتها میباشد.[2]

شیوههای کسب و کار پایدار میتواند به ایجاد ارزش برای موسسات و افزایش سطح استاندارد زندگی در بازارهای نوظهور کمک نمایند؛ فعالیتهای ناپایدار اقتصادی میتوانند مشکلات زیست محیطی را نتیجه دهند که موفقیت بلند مدت و رقابت اقتصادی یک بازار نوظهور را تهدید مینمایند، از این روی نگرانیهای زیست محیطی، اقتصادهای نوظهور را به تغییر شیوه های کسب و کار و تعیین اهداف بهبود زیست محیطی واداشتهاند.

زنجیرههای تأمین در سال های اخیر به سرعت رشد یافته اند چراکه تمرکز بر عملکرد اقتصادی برای بهینه سازی هزینهها یا بازگشت سرمایه نمیتواند متضمن توسعه یا پایداری در زنجیره تأمین گردد. از این رو مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین سبز و مدیریت زنجیره تأمین پایدار به منظور تأکید اهمیت نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی همراه با عوامل اقتصادی در برنامه ریزی زنجیره تأمین ظهور یافتند.[3]

این پژوهش به بررسی اثرات لجستیک معکوس، برنامههای خرید، تولید و بسته بندی زیست محیطی - سبز - پرداخته میشود . محرکهای زنجیرهی عرضهی پایدار میتوانند مزایای لجستیک معکوس را تحقق نمایند؛ شرکتها میتوانند مزایای اقتصادی را برای ایجاد ارزش جدید به همراه داشته باشند. لجستیک معکوس به بازدهی محصولات یا بستهبندی پس از استفاده، برای استفادهی مجدد، بازیافت، یا اصلاح مواد مربوط میشود.

با مشارکت در لجستیک معکوس، شرکتها میتوانند قطعات بازسازی شده را بازیافت نمایند، و نیز قطعاتی که نمیتوانند تحت بازیافت قرار گیرند را دور میاندازند - دفن می کنند - . همچنین، این موارد بخش مهمی از کاهش هزینه را نتیجه داده و میتوانند سود بیشتر و رضایت مشتری را موجب شوند، و مزایایی را برای محیط زیست به همراه داشته باشند.[4]

هم چنین، این پژوهش به شناسایی و بررسی دو عامل استراتژیک مهم میپردازد که از آنها چشم پوشی گردیده است: اعتبار - سابقه و آوازه - زیست محیطی و ابتکار - نوآوری - زیست محیطی، که هر دوی آنها مسائل زیست محیطی را در استراتژیهای کسب و کار شرکت وارد مینمایند. این مطالعه شواهدی را از نقش اعتبار و ابتکار جهت گیریهای استراتژیک در توسعهی برنامههای ابتکاری زنجیرهی عرضهی پایدار، و نیز اثرات دوجانبهی آنها ارائه مینمایند. هر دو پیشایند برای درک پاسخگویی شرکتها به چالشهای زیست محیطی و ارائهی محرکهای زنجیرهی عرضهی پایدار حائز اهمیت خواهند بود.[5]

بنابراین، در قالب زنجیره تامین صنایع تولیدی، بسیاری از مواد غیر قابل استفاده و فاقد کاربرد برای مصرف کننده هستند و با اندکی اصلاح و مرمت می توانند مجددا وارد زنجیره تامین شوند و اگر این کار انجام نشود به عنوان دورریز محسوب می شوند. در صورتی که اگر مجددا وارد زنجیره تامین شوند به عنوان لجستیک معکوس در زنجیره تامین محسوب می شوند. بنابراین مسئله این است که چه کاری کنیم و چه عواملی را می توانیم در فرایند تولید به لحاظ زمینه ای، ساختاری و رفتاری در نظر بگیریم تا در تحقق لجستیک معکوس موثر واقع شوند.

لذا در اینجا عوامل استراتژی محور مانند سابقه یا اعتبار زیست محیطی و نوآوری - ابتکار - زیست محیطی و همچنین عوامل زنجیره تامین پایدار مانند خرید سبز، تولید سبز و بسته بندی سبز می توانند در تحقق لجستیک معکوس موثر باشد. از این رو با توجه به این که صنایع لاستیک سازی می توانند اثرات زیست محیطی فراوانی بوجود آورند و زنجیره تامین پایدار را با مخاطراتی همراه سازند، این پژوهش با مطالعه متون علمی و نظر خبرگان صنعت لاستیک سازی در پی شناسایی عوامل استراتژی محور و زنجیره تامین پایدار بر اساس لجستیک معکوس می باشد.

2    پیشینه نظری پژوهش

1-2 مبانی جهت گیری استراتژیک

آنسوف1 به عنوان اولین دانشمندی که استراتژی2 را به شکل جامع و معنادار توضیح داد، معتقد است که هر قدر بین اهداف و فعالیتهای فعلی سازمان سازگاری بیشتری وجود داشته باشد، نرخ رشد و توسعه بزرگتر و منظم تر خواهد بود. به زعم شاندلر» - 1962 - 3استراتژی عبارت است از یک طرح واحد، همه جانبه و تلفیقی که نقاط قوت وضعف سازمان را با فرصتها و تهدیدهای محیطی مربوط ساخته و دستیابی به اهداف اصلی سازمان را میسر می سازد. «

میتزبرگ4 تعریف کوتاهی راجع به استراتژی ارائه داده است. از نظر وی استراتژی عبارت است از الگوی به جریان انداختن تصمیمات.[6] بنابراین، فرایند توسعه استراتژی در سازمان توسط عوامل و مقدماتی تحت تاثیر قرار می گیرد. جهت گیری استراتژیک یکی از این مقدمات است که به عنوان راهنمای برنامه ریزی استراتژیک و فرایند توسعه استراتژیک است.

استراتژی تجاری یا استراتژی رقابتی این مفهوم را در بر دارد که چگونه یک سازمان باید در محیط تجاری به رقابت بپردازد تا بتواند به هدف مورد نظرش دست یابد و مزیت رقابتی خود را حفظ کند. جانتیون و همکاران[7] 5، جهت گیری استراتژیک را فرآیندها، شیوهها، اصول و سبکهای تصمیم-گیری که راهنمای فعالیتهای شرکت به ویژه در محیط خارجی و توسعه شرکت هستند تعریف میکنند.

جهتگیری استراتژیک برای درک مدیریتی خاص، آمادگیها، تمایلات، انگیزهها و خواستههایی تعریف میشود که راهنمای برنامهریزی استراتژیک و فرایند توسعه استراتژیک است.[8] به عبارت دیگر، اصول راهنمایی هستند که دستورالعمل های استراتژیک اجرا شده به وسیله یک شرکت را منعکس میکنند که منجر به رفتارهای صحیح در جهت بهبود عملکرد و بازدهی می شوند.[9]

از چشم انداز زنجیرهی عرضهی پایدار، جهت گیریهای استراتژیک نقش مهمی برای شرکت دارند، زیرا دستورات کسب و کار پایدار نیازمند منابع کافی بوده و عموما پیچیده هستند، به طوری که نیازمند مهارتهای گوناگونی از متخصصان فنی، متخصصان سازمانی، و مدیریت رده بالا میباشند. از چشم انداز نظریهی انتخاب استراتژیک، شارما [10] نحوهی استفاده از آزادی انتخاب - تشخیص، تفسیر و دیدگاه - را برای ایجاد استراتژیهای موثر بر جهت گیری شرکت با بهره گیری از محرکهای پایداری بررسی میکند.

دو جهت گیری استراتژیک زیست محیطی که همواره مورد توجه مدیریت و خبرگان قرار گرفته، اعتبار اکولوژیکی و ابتکار اکولوژیکی است. اعتبار اکولوژیکی یک مفهوم کلی تلاشهای شرکت در حفاظت از محیط زیست در طول زمان است. این ارزیابی منعکس کنندهی تجربهی هر سهامدار از تعهد اکولوژیکی شرکت و نیز تصاویر مبتنی بر اقدامات شرکت میباشد، که فراتر از سازگاری با مقررات دولتی هستند .

این تعریف با مطالعات بانرجی [11]، بانرجی و همکارانش [12]، و استی و وینستون [13] مغایرت دارد . در مقابل ابتکار اکولوژیکی به توسعهی محصولات و فرآیندهایی اشاره دارد که به نحو صریحی نگرانیهای مرتبط با محیط زیست طبیعی را در رسیدن به هدف توسعهی پایدار و بهبود اکولوژیکی مد نظر قرار میدهند. از این رو ابتکار اکولوژیکی شامل منابع استراتژیک یک شرکت، از پیشرفتهای تکنولوژی سازگار اکولوژیکی تا مسیرهای ابتکار قابل قبول اجتماعی است، که با این دیدگاه سازگاری دارند که توسعهی محصول و بهبود فرآیند به روشهایی با خطر کمتر برای طبیعت به انجام برسند.

هنگ، کون و روه [14] جهت گیری استراتژیک زیست محیطی را به عنوان یک تعهد بلند مدت به تولید محصولات و خدمات سازگار با محیط زیست با هدف بهبود زیست محیطی تعریف نمودند. محصولات مناسب برای محیط زیست میتوانند بازدهی اقتصادی کلی شرکت را از طریق یکپارچه سازی درونی و هماهنگی خارجی با سهامداران اصلی همچون مشتریان و عرضه کنندگان افزایش دهند.

به علاوه، برای تضمین یک جهت گیری پایدار در زنجیرهی عرضه، شرکت باید دسترات موفق خود را حفظ نماید و در حین حال محرکهای ابتکار زیست محیطی سازگاری را پیاده سازی کند که پایداری بلند مدت را تقویت مینمایند. انطباق محرکهای زنجیرهی عرضهی پایدار به جهت گیری استراتژیک شرکت بستگی دارد. یک جهت گیری استراتژیک اکولوژیکی، مثل اعتبار یا ابتکار اکولوژیکی، بر انتخابهای استراتژیک اثر میگذارد، به طوری که هر جهتگیری استراتژیک بتواند تصمیم گیرندگان شرکت را در بکارگیری فعالیتهای کسب و کار پایدار تحت تاثیر قرار دهد.

2-2 مدیریت زنجیره تامین سبز

تعداد زیادی از نویسندگان بر روی مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان یکی از محبوب ترین روش های در حال ظهور مدیریت زیست محیطی شرکت ها که در گذشته مطرح شده است کار کرده اند. ظهور این نوع ادبیات به سال 1990 برمی گردد، که با ظهور مدیریت زیست محیطی، شرکت ها متوجه محیط و مدیریت زنجیره عرضه گردیدند. تا قبل از سال 2000 مقالات کمی در زمینه مدیریت لجستیک، مدیریت زنجیره تامین سبز، و محیط زیست وجود داشت، ولی بعدها به خاطر مشکلات زیست محیطی و تهدید زندگی بشر تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفت.

با وجود گرم شدن هوا و نوسان قیمت نفت، تاکید بیشتری بر روی حفاظت محیط زیست می شود، و شروع تحقیقات بسیاری را در حوزه توسعه مفاهیم و تئوری های مدیریت زنجیره تامین سبز داشتیم. امروزه بسیاری از تلاش های تحقیقاتی بر بررسی بین عوامل سبز/ محیطی با عملکرد سازمان/ محیط زیست متمرکز شدهاند.[15] مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان یک الگوی جدید مهم در شرکت ها برای دستیابی به اهداف سود وسهم بازار، با کاستن از تاثیرات و ریسکهای محیطی آنها در کنار افزایش کارایی اکولوژیکی شان ظاهر شده است.[16]

1-2-2 مفاهیم مدیریت زنجیره تامین سبز

سبزکردن زنجیره تامین، فرایند در نظرگرفتن معیارها یاملاحظات زیست محیطی در سرتاسر تامین است. مدیریت زنجیره تامینسبز، یکپارچه کننده ی مدیریت زنجیره تامین با الزامات زیست محیطی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تامین مواد اولیه، تولید و ساخت، توزیع و انتقال، تحویل به مشتری و بالاخره پس از مصرف، مدیریت بازیافت و مصرف مجدد به منظور بیشینه کردن میزان بهره وری مصرف انرژی و منابع همراه با عملکرد کل زنجیره تامین است.[17]

در بررسی اثرات زیست محیطی فعالیتهای زنجیره تامین به تحلیل اثرات محصولات بر محیط زیست به کمک رویکردی کلی نگر - شامل تحلیل دوره عمر محصول از آغاز تا پایان عمر آن - پرداخته می شود. در این رویکرد کلیه اثرات بوم شناختی - علم عادت و نحوه زندگی موجودات و تعامل آنها با محیط - هر فعالیت در مراحل مختلف عمر محصول مانندمفهوممحصول، طراحی، تهیهموادخام، ساخت و تولید، مونتاژ، نگهداری، بسته بندی، حمل و نقل و استفادهمجدد محصول اندازه گیری و در طراحی محصوللحاظ می شود.[18]

در این ارتباط، سریواستاوا [19] زنجیره تامین سبز را بدین صورت تعریفکرده است:"در نظرگرفتن مسائل زیست محیطی در زنجیره تامین شامل طراحی محصول، انتخاب و منبعیابی مواد، فرایند ساخت و تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن اپسون - 2010 - 6 هم مفهوم زنجیره عرضه سبز را شامل فرضیات: طراحی سبز، خرید سبز، فرایند تولید سبز، محصول سبز، بازاریابی سبز، مصرف کننده سبز و فرایند بازیافت سبز می داند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید