بخشی از مقاله
چکیده
مساله تغییر در سازمانها و مقاومت در برابر آن از دیرباز در مباحث مدیریتی مطرح بوده که با توجه به تشدید سرعت پیشرفت انواع فناوري و تغییرات ناشی از آنها در همه ابعاد در سالهاي اخیر, اهمیت توجه به این موضوع بسیار چشمگیرتر و ضروريتر گردیده است. فناوري اطلاعات ماهیتا تغییرگرا است و بنابراین اثرات بکارگیري آن در محیطهاي کاري مقاومتهاي خاص خود را نیز از طرف کارکنان به همراه دارد. این مقاله سعی دارد عوامل مقاومت در محیطهاي کاري که به نوعی از فناوريهاي اطلاعات استفاده میکنند را شناسایی و تحلیل کرده و راهکارهایی براي پیادهسازي تغییرات مدیریت ارشد سازمان, ارایه نماید.
-1 معرفی
در دنیاي متغیر امروز, سازمانها باید با هوشیاري در جریان تغییرات روي داده در اطراف خود باشند. آنها نباید تغییر را بطور گسسته در برخی زمانها در نظر بگیرند, بلکه باید در همه حال مراقب تغییرات باشند. سازمانهاي بزرگ باید راهی پیدا کنند تا مانند سازمانهاي کوچک بتوانند انعطاف پذیر و سریع عکس العمل نشان دهند. در یک تعریف ساده, تغییر عبارت از " اختلاف بین وضعیت فعلی سازمان در زمان صفر - - T0 با وضعیت همان سازمان در زمان - Tn - می- باشد" .[3] تغییراتی که در سازمانها صورت میپذیرد را میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
تغییرهاي برنامهریزي نشده و تصادفی که بهطور خودبهخودي و تصادفی و بدون اینکه عاملان تغییر متوجه شوند روي میدهند. نوع دیگر, تغییرات برنامهریزي شده است که مدیریت می- بایست به محض تشخصی نیاز فوري وارد عمل شده تا اثار منفی را به حداقل رسانده و مزایاي احتمالی آنرا حداکثر نماید[4] فناوري اطلاعات از جمله شاخصترین نیروهایی است که سازمان را مجبور به ایجاد تغییرات گسترده نموده است.
این فناوري نوظهور به همراه هود فرصتها و تهدیدهاي فراوان به همراه داشته و اثرات غیر قابل انکاري بر روي فرایندهاي کاري - , - Business Process تغییرات ساختاري, یادگیري سازمانی و دیگر زمینهها داشته است. تغییر در سازمانهایی که از فناوري اطلاعات و ارتباطات پیچیده استفاده میکنند در بین افراد, فناوري و عاملان تغییر تبلور میکند.
نوع تغییرات خاص ناشی از فناوري اطلاعات در محیطهاي کاري باعث شده تا نقش عاملهاي تغییر در این شرایط برجستهتر گردد.[5] این مقاله سعی دارد تا تبعات ناشی از ورود فناوري اطلاعات به داخل سازمان را از دریچه روابط انسانی در داخل سازمان و به طور خاص, مقاومت در برابر تغییرات ایجاد شده در سطوح مختلف سازمان را شناسایی و بررسی کرده و راهکارهایی به منظور مدیریت آنها ارایه نماید.
-2 شناخت مقاومت در محیطهاي کاري متاثر از فناوري اطلاعات
آنسوف - - Ansoff,1988 مقاومت را پدیدهاي چندوجهی توصیف میکند که باعث تاخیرات, هزینهها و ناپایداريهاي پیشبینی نشدهاي در تغییرات استراتژیک میگردد.[6] همچنین, زالتمن و دانکن - - Zaltman and Duncan,1977 مقاومت را هرآنچه که سعی در حفظ شرایط فعلی در برابر فشار براي ایجاد تغییرات دارد, تعریف میکنند.[7]
سقوط میزان تولید, ورشکستگی, غیبت, افزایش برگشتی کارکنان, شکایت و روحیه ضعیف و بیمیلی به یادگیري مهارتهاي شغلی, همگی نشانههاي مقاومت کارکنان در برابر تغییر است. آنچه مقاومت انسانها در برابر کامپیوتر از احساس نفرت او نسبت به دیگر ماشینها متمایز میسازد - نفرتی که در زمان انقلاب صنعتی وجود داشته - , این است که نرم افزار بعد جدیدي را به این تضاد اضافه کرده است.
گاهی اوقات فاکتورهاي انسانی به مهندسی ارگونومیک برمیگردند که روابط میان انسان – ماشین را مورد مطالعه قرار میدهد. تحقیقات اروپایی ها بیشتر به ملاحظات فیزیولوژیکی گرایش دارد, مانند بررسی سرعت تنفس و اندازه مردك چشم. در حالیکه آمریکاییها بیشتر بر فاکتورهاي روانشناختی تاکید دارند. در هر دو صورت پیشنهادهایی که براي توسعه محیطهاي کامپیوتري میشود ممکن است بسیار مادي به نظر برسند.
براي مثال این محل کار به دلیل چیدمان مبلمان و اسباب آن و فضاي کاري آن که روحیه استفاده کنندگان را تحت تاثیر قرار میدهد, راحت و خوشآیند است و چیدمان ناراحت ممکن است سبب خطاي کارکنان شود. اندازه انتهاي کلیدها, زاویه صفحه ها و رنگ نمایشگرها, همگی فاکتورهایی هستند که بر تولید اثر میگذارند.[2]
هنگامی که اطلاعات الکترونیکی طراحی شده, تجهیزات را پردازش میکنند و نرم افزار را توسعه میدهند, به خاطر گستردگی پیشینه دانش و تجربه کاربران, بسیاري از مشکلات مهندسی بشر سر برآورد. براي مثال یک شیوه سخت افزاري یکسان ممکن است براي کارمندان - که پایانهها را بطور عمده به عنوان داده استفاده میکنند - , حرفهاي ها - تحلیل گران و برنامهریزان - , مدیران_ که علاقهشان نخست به ستاده- هاست - , و متخصصان - مانند طراحان تولید که از طراحی با کامپیوتر استفاده میکنند - .
غیر حرفهاي ها اغلب در برقراري رابطه با کامپیوتر مشکل دارند. آنها ممکن است نیازمند روابط متقابل و حالت مکالمهاي یا اصول آموزشی خاص و مستندات در رابطه با کسب تمامی مزایاي بالقوه کامپیوتر در حل مشکلات باشند. از طرف دیگر کاربرانی با پیشینه آشنایی با کامپیوتر, نیاز کمتري به الگوهاي User-friendly دارند و ممکن است حتی سیستمهاي خاصی را ترجیح دهند که خیلی از قالبهاي استاندارد پیروي نکردهاند. متاسفانه بسیاري از طراحان سیستمها, وجود اشخاصی را که الگوهاي نامحدود و تصاویر کلی را به مشکلات جزیی ولی گسترده ترجیح میدهند, تشخیص نمیدهند. بنابراین آنها در بهم پیوستن الگوهاي مناسب براي کاربران همه ردهها در سیستم- هایی که درست کار میکنند شکست میخورند.