بخشی از مقاله

خلاصه

هدف از این تحقیق شناسایی و الویت بندی انگیزهها با دید به سلامتی افراد شرکت کننده در ورزش همگانی و قهرمانی استان سمنان بود جامعه آماری این تحقیق را افراد شرکت کننده در ایستگاه های ورزش همگانی - پارکهای ورزشی واقع در شهرستانهای استان - و افراد شرکت کننده در ورزش قهرمانی استان سمنان تشکیل داده است.

در بحث روش تحقیق این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی250 نفر شرکت کننده در ورزش همگانی و260 نفر افراد شرکت کننده در ورزش قهرمانی به عنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شدند، و از پرسشنامه استاندارد وینبرگ برای اندازهگیری و جمعآوری اطلاعات در رابطه با هشت خرده مقیاس - سلامتی، رقابت ،انرژی اجتماعی، کار گروهی، آمادگی، انگیزه درونی، انگیزه بیرونی و تخلیه انرژی - استفاده شد. برای فرضیههای تحقیق از آزمون مان ویتنی1 و آزمون فریدمن2 برای رتبهبندی عوامل در سطح p 5% استفاده شد.

نتایج تحقیق نشان داد بین الویت انگیزه افراد شرکت کننده در ورزش همگانی و قهرمانی تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین میان انگیزه ورزشکاران شرکت کننده در ورزش همگانی و قهرمانی تفاوت معنی داری وجود دارد، ولی بین انگیزه ورزشکاران زن و مرد در ورزش قهرمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در نهایت میان انگیزه ورزشکاران زن و مرد در ورزش همگانی تفاوت معنا داری مشاهده شد. این نتایج در سطح p 0/01 معنی دار بودند.

مقدمه

امروزه فعالیت بدنی به عنوان عنصر مهمی در سیاستهای پیشگیرانه در رویکرد سلامتی شناخته شده است، از جمله شاخصهای سلامتی استفاده از عنصر کیفیت زندگی مفهومی مهم برای کشورهای توسعه یافته است. کما اینکه این مفهوم برای کشورهای درحال توسعه جایگاه خاص خود راپیدا کرده است. سنجش کیفیت زندگی میتواند در تلاش برای شناسایی نیازهای جامعه برای ارتقای خدمات در حیطه بهداشت روانی به دست آوردن بوجه و برنامههای مورد نیاز و ارتقای کلی زندگی مفید باشد.

در طی چندین دهه گذشته، سلامتی به عنوان یک حق بشری و هدف اجتماعی در جهان شناخته شده است، یعنی سلامتی برای ارضاء نیازهای اساسی انسان لازم است و باید در دسترس همه انسانها قرار بگیرد. سازمان بهداشت جهانی - who - سلامتی را چنین تعریف کرده است: »سلامتی حالت رفاه کامل جسمانی و روانی و اجتماعی است و تنها نداشتن بیماری و نقص عضو و ناتوانی دلیل بر تندرستی نیست.« سلامتی انسان تحت تاثیر عوامل بسیاری مانند وراثت، فعالیت بدنی، محیط زندگی، الگوها و عادت های فردی، مراقبتهای پزشکی و به طور کلی شیوه زندگی و سایر زمینههای خانوادگی، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع است.

شیوه زندگی ارتباط نزدیکی نیز با سلامتی دارد. سلامتی و تندرستی دو مفهوم مشابه هستند، به طوری که در بیشتر اوقات مترادف یکدیگر به کار برده میشوند و هر دو بر سلامت تن و روان دلالت دارند. عقیده بر آن است یکی از راههای کاهش مشکلات روانی و افزایش سلامتی و تندرستی روی آوردن به ورزش است. پدید آمدن خلق بهتر پس از فعالیت جسمانی، نتیجه تولید مواد نشاط آوری است، که بدن در اثر ورزش تولید میکند.[2] همچنین شرکت در فعالیتهای بدنی و ورزشی سازمان یافته و رقابتی میتواند اثرات سودمندی در سلامت روانی و جسمانی افراد داشته باشد.

از طرفی عوامل مثبت و منفی بسیاری روی اجرای ورزشکاران اثر میگذارد و برآیند این عوامل، انگیزه افراد را از شرکت در رقابت شکل میدهد. جهتگیری ورزشی ورزشکاران نیز بر اساس این انگیزهها، متغیر و متفاوت است. ورزشکارانی که فقط برای پیروز شدن و کسب نتیجه به میدان رقابت پا میگذارند با آنهایی که با هدف گرایی مشخصی از قبیل: سلامتی، کسب تجربه، بهبود مهارت، سرگرمی، لذت و غیره به رقابت می پردازند، انگیزه ورزشی متفاوتی دارند و این انگیزه تاثیر خود را در نتیجه رقابت رقابت و عملکرد ورزشکاران نشان میدهد.

شناخت اهداف و انگیزههای شرکت کنندگان در ورزش همگانی و قهرمانی بسیار مهم است این شناخت میتواند برای مدیریت بخش ورزش همگانی و قهرمانی در سازمان های مختلف اجتماعی و اقشار کارمندان، جوانان، بازنشستگان، زنان و غیره، شرایط و امکانات مناسبی را فراهم کند. پیش از پرداختن به مفهوم انگیزش، مناسب است مفهوم انگیزه نیز تبیین شود. انگیزه، در لغت به معنای سبب و دلیل و چیزی است که کسی را به کاری وادار می کند. در اصطلاح نیز مفهومی است که دو جنبه در آن لحاظ شده است.

از یک سوی، محرک رفتار است که همان عامل و نیروی درونی است و رفتار فرد را موجب می شود و از سوی دیگر، دارای نتیجه و هدف است که همیشه از جنبه تأثیر در رفتار، به هدفی توجه دارد؛ چرا که هیچ رفتاری بدون انگیزه انجام نمی شود. بنابراین، می توان گفت انگیزه، مفهومی دو منظوره است، که از سویی، به محرک رفتار و از سوی دیگر، به نتیجه و هدف رفتار اشاره دارد. شاید بتوان آن را چنین تعریف کرد: »عاملی درونی که موجب رفتار فرد میشود.« انگیزش نیز در لغت به معنای تحریک و ترغیب است.

برای انگیزش تعریفهای فراوانی شده استکه به یکی از آنها بسنده می کنیم: »انگیزش حالت روانی انسان است، که او را در جهت خاصی تجهیز کرده، به انجام رفتارهایی مشخص وادار میکند.« نکته مهم در این تعریف، وجود حالتی درونی است که شخص را برای انجام کاری بر میانگیزاند و می توانیم آن را انگیزه بنامیم، که عاملی درونی به شمار میآید. بنابراین، انگیزه، عاملی درونی است که انسان را به حرکت وا میدارد و انگیزش، حالتی است که در اثر دخالت انگیزه به انسان دست می دهد.

از سوی دیگر، انگیزه خود ممکن است از عامل یا محرکی خارجی متأثر باشد. برای مثال، فرد با دیدن غذا، به غذا میل پیدا کند یا با شنیدن فریاد کسی، در پی صدا برود. عامل خارجی برانگیخته شدن فرد برای خوردن غذا یا حرکت کردن، دیدن غذا یا شنیدن فریاد بوده است. همچنین انگیزه، ممکن است از نیازها، شناخت ها و هیجان ها ناشی شود که نمودار زیر، رابطه این عنصرها را نشان میدهد. نیازها مانند گرسنگی و تشنگی، موقعیتهای درونی فردند که برای ادامه زندگی ضروریاند. شناختها به رویدادهای ذهنی ویژهای، مانند عقیده ها و انتظارها، اشاره دارند، و هیجانها نیز احساسها و آمادگی فیزیولوژیکی و مانند آن را تجربه و سازمان دهی میکنند.

بار دیگر بحث انگیزه را مرور کنیم و از جنبه دیگری، انگیزههای انسان را بررسیکنیم. بنا بر نظر برخی اندیشمندان اسلامی، برای نفس آدمی میتوان سه جنبه بینش، کنش و گرایش را فرض کرد . بینش به همه جنبههای ادراکی نفس مربوط میشود. کنش شامل اعمال و رفتارهایی است، که به وسیله عضلات و اعصاب بدن انجام میشود. از آنجا که اعضای بدن و اعصاب، تحت فرمان روح و قوای نفس اند، این رفتارها به نفس و روان - که در واقع هسته مرکزی وجود انسان را تشکیل میدهد- نسبت داده می شوند.

سرانجام میل و گرایش که مقولههای گوناگونی مانند عواطف، احساسات، انفعالات، هیجانات و مانند آن را شامل میشود. این سه بعد، درست مانند سه سطح جانبی هرم اند و هر سه بعد، به نقطه وحدت هرمی می رسند که همان وحدت مقام نفس است. در رأس هرم، یک حقیقت بیشتر وجود ندارد که آن را نفس یا روان میخوانیم و هر چه به قاعده هرم نزدیک میشویم، زاویه بازتر میشود.

حقایقی که رنگ یکی از این سه بعد را بیش از ابعاد دیگر دارند، متمایزترند و عناوین گوناگونی مانند علم، قدرت و محبت مییابند. این هرم سه بعدی نفس - که با یکدیگر به طور درونی مرتبط اند- کششهایی دارند که برخی آن را غریزه و برخی سابق نامیدهاند. مراد ما از غریزه در اینجا اصطلاحی نیست که تنها تمایلات مشرک میان انسان و حیوان است. بنابراین، با توجه به معنای عام غریزه، میتوان از اصطلاح میل با انگیزه استفاده کرد. این میلها و انگیزهها را میتوان زیر مجموعه انگیزههای اصلی دانست، که در اینجا سه مورد کلی آن را توضیح میدهیم.

انگیزه ی بقا: انگیزه بقا که اصلی ترین انگیزه انسان است، به طور فطری در وی وجود دارد. به همین دلیل، هر کاری را که با هدف بقا و حیات دائم سازگاری داشته باشد، انجام میدهد. خودشناسی و جهانبینی در میل به بقا اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا هر کس که جاودانگی خود را در دنیای دیگر باور دارد، مسیری را بر میگزیند که بتواند از آن، برای حیات و کمال خویش استفاده کند. اما فردی که حیات و کمال خود را در محدوده ماده می پندارد، همه برنامههای زندگی خود را بر همان اساس تنظیم میکند.

چنین فردی به تعارض درونی دچار خواهد شد؛ زیرا از سویی مایل است این زندگی برای همیشه از آن او باشد و از سوی دیگر، میداند که همین زندگی، محدود و گذراست. شیطان نیز حضرت آدم - علیه السلام - را به جاودانگی در دنیا دعوت کرد: »پس شیطان او را وسوسه کرد و گفت: ای آدم، آیا میخواهی تو را بر درخت جاودانگی و قدرت زوال ناپذیر هدایت و راهنمایی کنم - .

« طه، - 120 حضرت آدم نیز فریب وسوسه شیطان را خورد. شیطان میدانست که در فطرت حضرت آدم میل به جاودانگی و بقا وجود دارد. از این روی، خداوند به وسیله پیامبران به انسانها آموخت که باید در پی جاودانگی حقیقی باشند؛ چنان که میفرماید: »و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است. آیا نمیاندیشید«؟ - «قصص،» - 60شما زندگی دنیا را بر می گزینید، در حالی که زندگی آخرت بهتر و با دوامتر است« - اعلی-16 - 17، و در جای دیگر می فرماید: »آنچه نزد شماست نابود میشود، اما آنچه نزد خداوند است، باقی میماند - .«نحل - 96

انگیزه کمال: دومین انگیزه اساسی در انسان، انگیزه کمال است، که با میل به بقا به طور مستقیم ارتباط دارد؛ زیرا هیچ تکاملی بدون بقا امکان پذیر نیست. البته انگیزه کمال در پی افزایش کمی و کیفی یا شکوفایی است، در حالی که انگیزه بقا در جهت استمرار اصل زندگی است. به طور کلی، فردی که در پی کمال است، میکوشد وظیفههای خود را به طور کامل انجام دهد و در زمینههای اخلاقی، عقلی و معنوی هیچ نقطه ضعفی نداشته باشد. برای رسیدن به این انگیزه، لازم است از انگیزههای دیگری که در حقیقت از مظاهر انگیزه کمالاند، استفاده کرد. برخی از این انگیزهها عبارت اند از: انگیزه قدرت، انگیزه حقیقت جویی و انگیزه پیشرفت.

انگیزه لذت جویی: این انگیزه دایرهای گسترده و انگیزههای فرعی فراوان دارد. انگیزه گرسنگی، تشنگی، دفاع از خود، جمال دوستی، عواطف و احساسات از مصداقهای این انگیزه اند. بررسی نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهد که در جامعه افراد با انگیزههای متفاوتی در فعالیتهای تفریحی و ورزشی و قهرمانی شرکت میکنند. شاید اصلی ترین سوال در مورد شرکت در ورزش این باشد که آیا فرد، ورزشکار یا ورزش دوست متولد میشود یا اینکه علاقه به ورزش در او به وسیله محیط و اجتماع ایجاد میشود. آیا انگیزه ورزشی کودکان و بزرگسالان در رقابت یکسان است؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید