بخشی از مقاله
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود.شهرداری از ارگان های خدماتی دولتی است . بنابراین می تواند حفظ و ارتقای رضایتمندی کارکنان تأثیر بسزایی داشته باشد.
هدف این پژوهش شناسایی اندازه گیری میزان رضایتمندی شغلی کارکنان شهرداری اهواز و رتبه بندی عوامل مؤثر بر آن است. نوع و روش انجام پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی- پیمایشی از نظر هدف پژوهش های کاربردی می باشد و جامعه آماری - 800 نفر - مورد بررسی کلیه کارکنان شهرداری اهواز و سازمان های درسال 93 هستند.
نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای نسبتی متناسب با تعداد کارکنان سازمان های مختلف صورت گرفت - . - n=160 ابزار جمع- آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک شامل جنس، سن، سابقه کار، عنوان شغلی و وضعیت استخدامی و پرسشنامه استاندارد سنجش رضایت شغلی هرزبرگ در 6 حیطه می باشد.
یافته ها: میانگین - انحراف معیار - کل نمره رضایت شغلی کارکنان شهرداری کلان شهراهواز - 60/72 - 11/51 و به تفکیک حیطه های مورد بررسی به ترتیب اولویت، شامل ماهیت کار - 74/46 - 12/60، نحوه سرپرستی و ارتباطات با کارکنان 62/15 - 13/69 - ، امنیت شغلی - 57/58 - 15/72، فرصت ارتقاء - 57/28 - 15/74، شرایط فیزیکی محیط کار - 55/84 - 14/14 حقوق و مزایا - 55/56 - 16/87 از حداکثر نمره 100 بود.
نتیجه گیری: کارکنان شهرداری اهواز در کل از رضایت شغلی متوسطی برخوردار بودند. بیشترین رضایت مربوط به ماهیت کار و کمترین رضایت مربوط به حقوق و مزایا بود. با افزایش حقوق و مزایا و فراهم آوردن فرصت های ارتقاء می توان رضایت شغلی این قشر را افزایش داد.
مقدمه
در این عصر امور و کارهای جامعه بوسیله سازمان ها صورت می گیرد گردش کار سازمان ها به فعالیت فردی و همکاری گروهی مردم وابسته است. مردم از طریق سازمان ها کارها را مؤثرتر انجام می دهند. چگونگی عملکرد آنان،کیفیت فعالیت های سازمان ها و در نتیجه چگونگی انجام امور و کارهای جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. در این میان نقش منابع انسانی بسیار مهم است بطوری که می توان اظهار داشت که هر قدر استراتژی و تکنولوژی سازمانی پیچیده باشد باز هم رمز موفقیت آن عامل انسانی است. موفقیت سازمان ها و محیط های کاری بستگی کامل به استفاده کارآمد از منابع نیروی انسانی بر پایه علوم رفتاری دارد و این چالشی است که به گونه فزاینده سرپرستان، مدیران و دست اندرکاران امور کار و سازمان را به خود مشغول داشته است. برای رویارویی با این چالش، شناخت هر چه بیشتر و جامع تر مفاهیم و سازه های مربوط به نیروی انسانی، ابزارهای خاص و در نهایت مهارت استفاده از این ابزار ها امری ضروری است
یکی از عمده ترین و شاید جنجال ترین - ناگیٌ، - 1996 مفاهیمی که از یک سو تلاش های نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته و از دگر سو در تمامی سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمان ها اهمیت زیادی پیدا کرده، رضایت شغلیٍ است. این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازهَ در پیشرفت و بهبود سازمان ونیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پرداز یهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزه های علمی مانند آموزش و پرورش، روان شناسی، مدیریت، جامعه شناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است
رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود. یعنی هرچه فرد رضایت شغلی بالایی داشته باشد به میزان زیادی شغل خود را دوست داشته، از طریق آن نیازهای خود را ارضاء نموده و در نتیجه احساسات مثبتی نسبت به آن خواهد داشت. رضایت شغلی همچنین به تصور وبرداشت هر فرد از کار خود و نوع احساسات و نگرش های مثبت افراد در خصوص شغل خود نیز تعریف شده است.
رضایت شغلی یک عامل مجرد و تنها نیست بلکه ارتباطی بینابین و پیچیده ای از وظایف شغلی، مسئولیت پذیری، کنش ها و واکنش ها، انگیزه ها، تشویق ها و دلگرمی هاست.یکی از عوامل که باعث علاقمندی به شغل می شود رضایت شغلی است. پس باید عواملی که بر رضایت شغلی کارکنان اثر می گذارند را شناسایی کرد تا با به کارگیری اصول و شیوه های علمی و با تکیه بر پژوهشات انجام شده رضایت شغلی را در آنان افزایش داد. در این راستا باید شرایطی به وجود آورد که منجر به کار مطلوب کارکنان شود . علل اصلی رضایت شغلی کارکنان شهرداری را می توان به سه دسته زیر تقسیم کرد :
- عوامل سازمانی - پرداخت ها، فرصت های رشدی، نوع کار، سیاست ها و شرایط کار -
- عوامل گروهی - همکاران، سرپرستان -
- عوامل شخصی - نیازها، اشتیاق ها و مزایای -
شناخت میزان رضایت شغلی کارکنان می تواند مدیران را در پیشرفت و بهبود بهره وری سازمان یاری رساند. عوامل رضایت شغلی در هر سازمان می تواند به اقتضای شرایط آن سازمان متفاوت باشد. درشهرداری که از مهمترین ارگان های دولتی در امر خدمات دهی و تأمین آسایش و آرامش مردم می باشند رضایت کارکنان و عوامل مؤثر بر آن نقش بسزایی دارد. جهت سنجش عوامل موثر بر رضایت شغلی، دو مفهوم نظری وجود دارد که یکی از آن ها تئوری محتوایی است که بیانگر محتوای ایجاد رضایت شغلی می باشد و تلاش می کند که رضایت شغلی را بر حسب ارزش هایی که باید به آن ها دست یافت تا به رضایت شغلی رسید بیان دارد. مانند تئوری مازلوِ یا تئوری هرزبرگ
مفهوم دوم، تئوری فرآیندی یا تفاوتی رضایت شغلی است که به بررسی فرآیند ایجاد رضایت می پردازد و در پی تبیین رضایت شغلی براساس چگونگی ارتباط یا ترکیب دسته ای از متغیر های ذیربط می باشد مانند تئوری ویکتور و آدامز. تئوری هرزبرگ یکی از رایج ترین و عملی ترین موارد بررسی رضایت شغلی می باشد.
راه های مختلفی برای سنجش رضایت شغلی وجود دارد ولی مهمترین آن ها استفاده از پرسشنامه است که بیشتر در آن، به بررسی میزان رضایت کارکنان سازمان پرداخته می شود و اطلاعات ارزشمندی و سازنده ای در اختیار مدیران سازمان قرار دهد. بنابراین با توجه به این که شناخت چگونگی رضایت شغلی کارکنان شهرداری و عوامل موثر بر آن یکی از ابزارهای ایجاد بهره وری در شهرداری بوده با برنامه ریزی دقیق موجب افزایش کیفیت کار وخدمات شهرداری به شهرمی شود. این پژوهش درصدد سنجش رضایت شغلی کارکنان شهرداری اهواز و تشخیص عوامل تعیین کننده آن در سال 1393 می باشد.
بیان مسئله
سرمایه گذاری در تکنولوژی، جمع آوری منابع و تغییر در استراتژی ها برخی از راه های افزایش بهره وری سازمان ها هستند. یکی از مسائل مدیریتی که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، مدیریت بهینه منابع انسانی می باشد که در افزایش بهره وری یک سازمان نقش کلیدی ایفا می کند
از همین رو هرسی و بلانچارد عنوان می کنند که موفقیت سازمان ها در دست مدیرانی است که از منابع انسانی به شکل بهینه و کارآمدی استفاده می نمایند
پترسکو و سیمونزَ معتقدند که مدیریت منابع انسانی با تامین رضایت شغلی کارکنان موجب افزایش بهره وری سازمان می شود . زمانی این موضوع اهمیت بیشتری پیدا می کند که سازمان های دولتی و خصوصی مجبور به رقابت با دیگران هستند تا بتوانند به بقاء اقتصادی خود ادامه بدهند - هانجرا و همکاران، - 2010ُ. از طرف دیگر اشتغال نیز بخش بسیار مهمی از زندگی کارکنان است. اشتغال علاوه بر اینکه یک نیاز اولیه و اساسی انسان است، اصلی ترین منبع تامین کننده سایر نیاز های اولیه از قبیل : غذا، پوشاک، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان تلقی می شود.
