بخشی از مقاله

چکیده:

واحدهای روستایی آسیبدیده در زلزلههای اخیر نشان میدهد با وجود کمتر بودن واحدهای مسکونی در مناطق روستایی میزان خسارات در روستاها به مراتب بیشتر از نواحی شهری است که این امر نیز لزوم مدیریت ساختوسازها سکونتگاههای روستایی را بیش از پیش ضروری میکند بنابراین مقاومسازی خانههای روستایی یکی از راههای کاهش تلفات انسانی و خسارتهای اقتصادی در مناطق روستایی است.

اما نکته مبهم و نامشخصی که در این طرح بدان پرداخته نشده است تا برای جلوگیری از اثرات منفی و تقویت اثرات مثبت آن برنامهریزی صورت گیرد توجه به نما و منظر روستایی و نقش آن در زندگی ساکنین روستا است. از اینرو با توجه به مطالبی که ذکر آن رفت این تحقیق به دنبال شناسایی و اولویت بندی شاخصهای نما و منظر روستایی تاثیرپذیر از طرح مقاوم سازی مسکن روستایی روستای احمدآباد از توابع شهرستان بهاباد با استفاده از تحلیل عاملی می باشد.. لذا، پژوهش حاضر، با توجه به هدف توصیفی تحلیلی بوده که با استفاده از روش اسنادی و مطالعات کتابخانهای انجام گرفته است.

از میان متغیرهای مربوط به مسکن، 40 شاخص استخراج و با استفاده از روش تحلیل عاملی به 6 عامل تقلیل یافتهاند، نتایج تحقیق نشان می دهد که عامل منظر کالبدی- زیرساختی به عنوان عامل نخست با مقدار ویژه 5/659 به تنهایی تبیین کننده 23/25 درصد از واریانس کل مجموعه مورد تحلیل بوده و بیشترین تاثیر را از طرح مقاوم سازی برده است و شاخص های زیست محیطی - رتبه دوم - ، عاملهای زیبا شناختی - رتبه سوم - ، اجتماعی - رتبه چهارم - ، اقتصادی - رتبه پنجم - و عملکردی - رتبه ششم - قرار گرفته اند.

-1 مقدمه و بیان مسئله

امروزه مسکن و مسایل مربوط به آن به عنوان یک مسئله جهانی مطرح است و برنامهریزان و سیاستگذاران در کشورهای مختلف به دنبال راهحلهایی برای حل مسائل مربوط به آن میباشند . - Buckley & Kalarickal, 2005: 237 - بیشترین آسیب ناشی از این مسئله متوجه اقشار کم درآمد جامعه و از جمله اکثریت جامعه روستایی که در این گروه قرار میگیرند میباشد.

مسکن نسبت به سایر کالاها بهدلیل ویژگیهایی مانند غیر قابل جایگزین بودن، سرمایهای بودن، باداوم و پرهزینه بودن، و غیرمنقول بودن میتواند عامل عمدهی نابرابری و در عین حال همبستگی اجتماعی به شماره رود - باستیه و درز، . - 296 :1377 بر اساس مطالعاتی که توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در وضعیت مسکن روستایی در ایران ارائه شده است؛ از 33.6 درصد درصد مساکن روستایی مساکن کم دوام؛ 37.2 درصد مساکن نیمه بادوام و 29.1 درصد مساکن با دوام محسوب می گردند - بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، 1392، امور بازسازی و مسکن روستایی - .

با توجه به نوع زندگی و الگوی ساخت و اوضاع خاص حاکم بر برنامه های توسعه و عمران قبل و بعد از انقلاب هم اکنون بخش قابل توجهی از واحدهای مسکونی فرسوده است یا اوضاع مناسبی ندارد - سرتیپی پور، 1388، . - 48 چنانچه امروزه به رغم اینکه تمایل به بهره مندی از امکانات رفاهی و بهداشتی و نظایر اینها در مسکن های روستایی افزایش یافته است، هنوز 40 درصد این گونه مسکن ها فاقد حمام و سرویس بهداشتی و 70 درصدهم غیرمقاوم می باشند - بهرامی،1390، . - 33 و مقاوم نبودن مسکن های روستایی در برابر سوانح و مخاطرات طبیعی، همچون زمین لرزه، سیل، رانش زمین، طوفان و نظایر اینها، از مهم ترین مسائل و مشکلات مسکن های روستایی به شمار می آید.

استفاده از مصالح کم دوام و به ویژه عدم رعایت ضوابط فنی در ساخت و ساز مسکنها نیز نقش عمدهای در این زمینه دارد - دلال پور،1384، . - 164 از طرف دیگر نیز هزینه مسکن روستایی به کل هزینه-های خانوار در حال افزایش است به گونه ای که در سال 1375، این نسبت 10 درصد و در سال1385 حدود 17 درصد بوده است در جهت چاره جویی و سامان دادن به این مسائل، سازمانها و وزارتخانه های متولی امور روستایی هر کدام اقداماتی را در این راستا مدیریت می نمایند.

از جمله اقداماتی که توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و در قالب اعتبارات و سرمایه گذاری بخش دولتی به روستاییان داده میشود، اعتبارات مقاوم سازی مسکن روستایی است .توجه به مقوله مقاوم سازی واحدهای مسکونی روستایی از سال 1384 در برنامه چهارم توسعه، در ادامه طرح بهسازی مسکن روستایی که از سال 1374 به منظور ارتقای سطح ایمنی، بهداشتی، رفاه و آسایش روستاییان آغاز شد، به طور گسترده و با نگرشی جدیدتر و وسیعتر مورد توجه قرار گرفته است - ملکی، 1389، . - 33 اعتبارات مسکن در کشور ما در چارچوب طرح ملی مقاوم سازی مسکن های روستایی، از برنامه چهارم آغاز و در برنامه پنجم توسعه نیز دنبال می شود.

بسیاری از روستائیان در نقاط مختلف کشور طی سه مرحله که از اجرای طرح می گذرد، تحت حمایت این طرح قرار گرفته و اعتبارات مسکن را دریافت کرده اند. مقاومسازی خانههای روستایی یکی از راههای کاهش تلفات انسانی و خسارت های اقتصادی در مناطق روستایی است. تعداد واحدهای روستایی آسیبدیده در زلزلههای اخیر نشان میدهد با وجود کمتر بودن واحدهای مسکونی در مناطق روستایی میزان خسارات در روستاها به مراتب بیشتر از نواحی شهری است که این امر نیز لزوم مدیریت ساختوسازها و مقاومسازی سکونتگاههای روستایی را بیش از پیش ضروری میکند.

نکته مبهم و نامشخصی که در این طرح بدان پرداخته نشده است تا برای جلوگیری از اثرات منفی و تقویت اثرات مثبت آن برنامهریزی صورت گیرد توجه به نما و منظر روستایی و نقش آن در زندگی ساکنین روستا است و از آنجایی که منظر نقش بسیار مهم و گستردهای در شکلدهی به بسترهای فرهنگی، اکولوژیک، اجتماعی و محیطی روستایی دارند در ساخت فرهنگهای محلی نقش اساسی دارد. از اینرو با توجه به مطالبی که ذکر آن رفت این تحقیق به دنبال شناسایی و اولویت بندی شاخصهای نما و منظر روستایی تاثیرپذیر از طرح مقاوم سازی مسکن روستایی روستای احمدآباد از توابع شهرستان بهاباد با استفاده از تحلیل عاملی می باشد.

-3 ادبیات نظری تحقیق

-1-3 مفهوم مسکن

مسکن که در لغت به معنی محل سکنی گزیدن است دارای ابعاد متنوع و پیچیدهای میباشد که شکلگیری آن، بازتاب و برآیند شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، محیطی و ایدئولوژی میباشد و معنی آن با توجه به گوناگونی شرایط فوق تغییر میکند - حبیب،15،. - 1383 مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر میگیرد که شامل کلیهی خدمات و تسهیلات ضروری موردنیاز در به زیستن روستاییان و بهداشت افراد است.

در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل میشود و به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است به طور کلی، با توجه به تعریف مسکن در ابعاد مختلف، میتوان مسکن مناسب و بهینه را چنین تعریف کرد: مسکن مناسب عبارت است از فضای سکونتی مناسبی که آسایش، دسترسی مناسب، امنیت، پایداری و دوام سازهای، روشنایی کافی، تهویه و دارای زیرساختهای اولیه مناسب مانند آبرسانی، بهداشت و آموزش، محیط زیست سالم، مکان مناسب و قابلدسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه و همچنین زمینهی رشد و تقویت روابط بین اعضای خانواده - ارتباط افقی - و روابط همسایگی - ارتباط عمودی - را برای ساکنانش فراهم آورد و مهمتر از همه متناسب با توان مالی خانوار باشد.

-2-3 مفهوم برنامهریزی مسکن

دیدگاههای برنامهریزی مسکن باید همواره بر روند تغییرات اجتماعی و تحولات و دگرگونیهای جامعه مبتنی باشد و از تغییرات نهادی ان جامعه الهام بگیرد. نظرگاههای برنامه ریزان مسکن باید بر نیازهای واقعی افراد و گروههای مختلف اجتماعی و شناخت شرایط متحول جامعه متکی باشد. شناخت شیوه زندگی و نیازهای واقعی و امکانات و روند تکاملات و سنتهای سکونتی جامعه شرط اساسی هرگونه برنامهریزی مسکن است.

برنامهریزی وقتی به نتیجه مطلوب میرسد که بتواند ابعاد و نیازها و فضاهای سکونتی را با شرایط اقتصادی و اجتماعی و روند تحولات جامعه هماهنگ سازد. برنامهریزی مسکن باید همواره توانها و کمبودها و شرایط و امکانات را به صورتی ارزیابی و سنجش بکند که با به کارگیری تمامی امکانات زمینهی اجرای صحیح فراهم شود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید