بخشی از مقاله

چکیده :

هدف مقاله پیش رو، شناسایی، طبقه بندی و اولویت بندی عوامل توانمندسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری است. به عبارتی با شناسایی و تبیین عوامل توانمندسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری کوشش شده است چارچوب توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری متناسب با مدل کسب و کار جهان آینده ترسیم گردد. برای نیل به مقصود فوق با بهره گیری از روش اسنادی- تحلیلی، ادبیات و پیشینه موضوع مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. پس از بررسی اسنادی و تحلیلی، پرسشنامه عوامل توانمندسازی تدوین و با استفاده از ابزار پرسشنامه از نگاه مدیران بانکی، وضعیت عوامل، طبقه ها و اولویت بندی عوامل توانمندساز مورد بررسی قرار گرفته است.

جامعه آماری مدیران بانک و نمونه آماری 70 نفر از مدیران بانکی بوده است. برای تجریه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری چون فراوانی، درصد، میانگین و آزمون آماری فریدمن بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل توانمندسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری مشتمل بر 38 شاخص است که این شاخص ها در هفت طبقه تعهد و مسولیت، ارتباطات، تشویق و ترغیب، آموزش و فرصت های تحصیلی در بانک،آشکار سازی اهداف و تفویض اختیار و مشارکت کارکنان جای می گیرند.

همچنین یافته های آزمون فریدمن نشان داد اولویت عوامل توانمندسازی عبارت از می باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد برای توانمندسازی منابع انسانی می بایست عوامل و عناصری مانند تعهد ومسولیت، ارتباطات، تشویق و ترغیب، آموزش و فرصت های تحصیلی در بانک، آشکار سازی اهداف و تفویض اختیار و مشارکت کارکنان مدنظر قرار گیرد.

- 1 مقدمه

به باور بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان حوزه علوم رفتاری توسعه با انسان شروع می شود و هدف فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مرتبط با توسعه، زندگی بهتر انسان است. به عبارتی آرمان علوم بشری و آرزوی دانشمندان حوزه های مختلف دانش، دستیابی به توسعه است. در سال های اخیر ؛ یعنی سال های 2015 و 2016 توسعه چنین تعریف و تبیین می شود"توسعه، فرایند بسط انتخاب های انسانی در محیط اجتماعی قابلیت زا برای نیل به زندگی بهتر است" - عاشقی،. - 1396

واکاوی تعریف اخیر توسعه، بیانگر این است که توسعه بر انسان، بر افزایش قابلیت ها و گسترش انتخاب های وی و در نهایت زندگی بهتر او تکیه دارد. با چنین تعریف و تبینی می توان گفت تکیه گاه و پایه اصلی هر توسعه ای، آموزش و بهسازی انسان ها است. بنابراین، هر جایی که واژه توسعه وارد شود، ورود اصطلاحاتی چون آموزش، یادگیری و بهسازی ناگزیر خواهد بود.

در چنین عصری ارزش و ثروت ملت ها، دولت ها، سازمان ها مبتنی بر دانش، مهارت، شایستگی اعضای آنها خواهد بود. دانش، بینش ها و مهارت افراد جامعه، محصول نظام های آموزشی در یک فرایند پیچیده و زمان بر است. در این میان، جوامع و سازمان هایی زمامدار امور خواهند بود که چنین نظام آموزشی را با رویکرد فراکنشی، بهنگام و با تفکری استراتژیک طراحی و مدیریت کرده باشند. محصول چنین فرایندی شایستگانی خواهند بود که برای آینده برنامه ریزی و آن را مدیریت خواهند نمود - عاشقی،. - 1395

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید