بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر برگرایش معلمان به آموزش الکترونیک در آموزش و پرورش می باشد. جامعه آماری این پژوهش را معلمان مقطع ابتدایی مدارس دولتی که تعداد آن ها 007 نفر هستند، تشکیل می دهند. با استفاده از جدول مورگان 212 در نهایت به عنوان آماری قرارگرفتند. برای انتخاب گروه نمونه هم از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است. در این پژوهش چهار مولفه ویژگی های فردی، عوامل محیطی زیر ساختی، رسانه آموزشی و محتوای آموزشی تعریف شد و برای هر مولفه هم شاخص هایی تعیین شد.

داده های پژوهش حاضر به وسیله یک پرسشنامه 36 سوالی محقق ساخته بدست آمده است. این پرسشنامه به کمک کارشناسان و صاحب نظران آموزش وپرورش و یافته های تحقیقات قبلی تنظیم شد و توسط دوتن ازاساتید متخصص در این حوزه ویرایش و تدوین گردید. برای اینکه از نوع توزیع متغیرهای تحقیق از حیث نرمال یا غیر نرمال بودن مطمئن شویم از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد.

بنابراین برای آزمون فرضیات در این پژوهش از آزمون های ناپارامتریک استفاده شد که برای هر چهار فرض رابطه معناداری وجود داشت. برای مشخص شدن ترتیب اهمیت عوامل مطرح شده در پژوهش، از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی عوامل استفاده شد. عوامل به ترتیب: عامل محیطی زیر ساختی - - 3111، رسانه آموزشی - - 2113، ویژگی های فردی یاد گیرنده - - 2138 و در پایان محتوای آموزشی - . - 2169

مقدمه

فناوری حیرت انگیز و اعجاب آور اطالعات1 چنان در حال پیشرفت و دگرگونی است ، که برخالف تفکر گذشته مبنی بر تلقی عصر آینده به - عصر ارتباطات - برخی دانشمندان و متفکران، عصر آینده را عصر مجازی نامیده اند، زیرا در این دوره، که اکنون در آغاز آن هستیم فناوری اطلاعات می تواند به ازای هر واقعیت یا پدیده، یک بدل مجازی بسازد.

مواردی همچون تجارت الکترونیک، فروشگاه الکترونیک، بانک الکترونیک، بازیهای کامپیوتری، پست الکترونیک و دهها و صدها مورد دیگر مؤید این مدعاست. از این رو آموزش و یادگیری نیز از این فناوری بی بهره نبوده است.

رسانه آموزشی ابزاری برای ارائه آموزش به یادگیرنده محسوب می شود - فردانش ، . - 1312 پیش از این چون زمان اهمیت کمتری داشت، کلاس های حضوری گزینه ی قابل قبول در امر آموزش به شمار می رفت

در بسیاری از جوامع با افزایش نیاز به افراد تحصیل کرده ، شیوه ی سنتی پاسخگو نبوده و توسعه فناوری اطالعات به رشد در زمینه آموزش برخط به عنوان یکی از شیوه های مهم آموزش کمک کرده است

با توسعه کاربرد اینترنت تمایل به استفاده از یادگیری الکترونیکی و بهرمندی از مزایای آن بیشتر شده است. این گرایش به نحوی است که یادگیری در هر زمان و هر مکان به شعار یادگیری الکترونیکی شهرت یافته است ، ضمن اینکه برای فراگیران این امکان را فراهم می سازد که در فعالیت های مربوط به یادگیری مشارکت و به دامنه وسیع تری از منابع دسترسی پیدا کند

از آن جایی که معلمان دارای مسئولیت های اجتماعی و شخصی خود می باشند و شرکت در کالس های کامال حضوری برای آن ها مقدور نیست به کارگیری این شیوه گزینه ی مناسبی برای رفع نواقص کالس های حضوری محسوب می شود. ایجاد دولت الکترونیک و هوشمندسازی برخی مدارس از دیگر ضرورت های گرایش معلمان به این نوع آموزش می باشد.

در استفاده از شیوه ی یادگیری الکترونیکی توجه به این نکته ضروری است که عواملی متنوعی بر یادگیری الکترونیکی موثرند که ضرورت ساختاردهی مناسب آن ها احساس می شود. بدین منظور در سال های اخیر تحقیقات بسیاری برای شناسایی این عوامل صورت پذیرفته است که از جمله آن ها می توان به مدل هایی همچون مدل اصرار دانشجویان به یادگیری الکترونیکی2 ، مدل مفهومی بنام مدل مهندسی رفتاری گیلبرت3 و دیدگاه لیا و هانگ4 اشاره کرد. چارچوب این تحقیق که به منظور شناسایی و الویت بندی عوامل موثر بر گرایش معلمان به آموزش الکترونیکی انجام گرفته، براساس جدیدترین نظریه های الکترونیکی طراحی شده است.

فرضیات پژوهش

بین ویژگی های فردی یادگیرنده و گرایش معلمان به آموزش الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد. بین عامل محیطی زیرساختی و گرایش معلمان به آموزش الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد. بین مؤلفه رسانه آموزشی و گرایش معلمان به آموزش الکترونیک رابطه معناداری وجوددارد.

بین محتوای آموزشی و گرایش معلمان به آموزش الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد.

متغییرها و الگوی اولیه پژوهش

در این پژوهش سعی برآن است براساس تحقیقات پیشین، از عوامل و شاخص های مذکور مدلی را طراحی کنیم که عوامل موثر بر گرایش معلمان به آموزش الکترونیکی را بررسی خواهد کرد :

فرد و ویژگی های فرد: میزان استفاده ازکامپیوتربه عنوان رسانه آموزشی، هدف از شیوه ی یادگیری الکترونیکی، نگرش درباره کالس های حضوری، تجربه و سطح آشنایی با کامپیوتر و اینترنت، سرعت یادگیری فرد، میزان تحصیالت، سابقه شغلی، نگرش درباره نرم افزارهای آموزشی.

عوامل محیطی زیر ساختی: نگرش جامعه درباره یادگیری الکترونیکی، سرعت اینترنت و پهنای باند، میزان دسترسی به اینترنت، میزان دسترسی به کامپیوتر، میزان صرفه جویی درهزینه ها.

رسانه آموزشی: سهولت استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی ، امکان برقراری ارتباط و دریافت بازخورد، امنیت سیستم یادگیری الکترونیکی، طراحی سیستم یادگیری الکترونیکی، سهولت استفاده از نرم افزارهای آموزشی.

محتوای آموزشی: به روز بودن اطلا عات و محتوای یادگیری سیستم الکترونیکی، کیفیت اطالعات و محتوای سیستم یادگیری الکترونیکی، تناسب محتوای آموزشی با نیاز شغلی افراد.

برای بررسی روابط بین متغیرتاثیرگذار بر متغیرهای تاثیرپذیر، متغیر ها را به دو دسته مستقل و وابسته تقسیمبندی میکنیم. متغیر مستقل در این پژوهش شامل ویژگی های فردی، محتوای آموزشی، رسانه ی آموزشی و عوامل محیطی زیرساختی می باشد. متغیر وابسته نیز شامل گرایش معلمان به آموزش الکترونیکی می باشد.

روش پژوهش

این پژوهش به منظور شناسایی عوامل واولویت بندی شاخص های آن که بر گرایش معلمان به آموزش الکترونیک تاثیر دارد، انجام گرفته است. بنابراین این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. از طرفی چون این تحقیق در زمان حال انجام گرفته است و متغیرها دستکاری نشده و از طریق پرسشنامه به نظرات معلمان در خصوص شناسایی عوامل موثر بر گرایش آنها به آموزش الکترونیکی دستیابی پیدا می کند تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است.

از نظر مکانی این تحقیق در محیطی طبیعی انجام شده است. تحقیق می تواند در محیطی طبیعی که در آن رویدادها به صورت طبیعی رخ می دهند و یا در یک محیط ساختگی و طرحریزی شده انجام شود. فرضیه های تحقیق با استفاده از عوامل شناسایی شده در پژوهش ها و مدل های پیشین تدوین شده اند که خود مبنای طراحی چارچوب تحقیق است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید