بخشی از مقاله
چکیده
امروزه بیش از هر زمانی مشخص شده است که رشد و توسعه سازمانها درگرو استفاده صحیح از نیروی انسانی است و نقش کلیدی منابع انسانی باعث شده برای جذب نیروهای شایسته بین سازمانها رقابت شدیدی صورت گیرد بنابراین مدیریت باید ویژگیهای فردی این منابع باارزش و دگرگون ساز را همواره مدنظر قرار دهد و با شناخت استعدادها و توانائیهای آنان و مشارکت آنان زمینههای بهینه تولید و خدمت را فراهم آورد.
لیکن کارآیی و اثربخشی یک سازمان تا حد قابلملاحظهای به نحوه مدیریت و کاربرد صحیح و مؤثر منابع انسانی بستگی دارد. طبیعی است که هرقدر سازمان و مؤسسات و بنگاهها وسیعتر، گسترشیافتهتر و متنوعتر شوند، به مشکلات و اهمیت اداره این نیروی عظیم افزوده میشود؛ بنابراین مدیران باید به دانش و بینش لازم جهت مواجهشدن وحل مشکلات این عامل پیچیده و حساس مجهز شوند.
در همین راستا جامعه آماری پژوهش پیش رو به دلیل مطالعه ی ماهیت پژوهش و موردی بودن پژوهش، نمونه حاصله کنترولر قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء - ص - میباشد و از هیچ روش نمونهگیری استفادهنشده است و نیز مستندات طراحی سامانه تجزیهوتحلیل کارکنان امور مالی قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء - ص - آجا که از مراحل ابتدایی کار به تشریح بیان خواهد شد. همچنین شناخت سیستم، آنالیز و کلیه امور طراحیشده از بانک اطلاعاتی در مجموعه مستندات آن وجود دارد. مستندسازی این مهم بهصورت گامبهگام همراه با طراحیها است که نیاز اساسی سیستم در بخش امور ثبتی و گزارشگیریهای آن خلاصه میشود.
مقدمه
وظایف و مسئولیتهای دولتها در قبال جامعه، غالباً بهوسیله سازمانهای دولتی، صنعتی و بازرگانی موجود در جوامع صورت میپذیرد و منابع انسانی، عوامل مهمی برای تحقق اهداف این سازمانها به شمار میروند. در حقیقت این نیروهای انسانی هستند که سازمانهای یادشده در بالا را به هدفهایشان میرسانند و زمانی که سازمانها به هدفهای خود رسیدند، درواقع جامعه و سرانجام دولتها را به اهداف خود میرسانند،که این به معنی توفیق دولتمردان در اداره امور جامعه و تحقق هدفها و آرزوهای افراد جامعه است
با توجه به سیر تکوینی و جایگاه مدیریت منابع انسانی در جهان امروز، فلسفه مدیریت منابع انسانی روشن میگردد. این فلسفه بر مبنای یکرشته فعالیتهای مداوم پایهگذاری شده است که نخست، هماهنگی بین سازمان و منابع انسانی را در پذیرش هدفهای مشترک سازمانی ایجاد و آنگاه، رسیدن به آن هدفها و منابع را تضمین میکند. در حقیقت، میتوان گفت فلسفه مدیریت منابع انسانی بر دو اصل استوار است: از یکسو، رسیدن به هدفهای سازمانی را درگرو تأمین نیازهای انسانی میداند و متقابلاً تأمین این نیازها را درگرو نیل به آن اهداف. مدیریت منابع انسانی تخصص ویژهای است که برای رضایت کارکنان و تأمین هدفهای سازمانی، برنامهریزی و کوشش میکند
مدیریت منابع انسانی درواقع جنبه انسانی مدیریت است و مهمترین عامل در ارتقاء کیفیت و کمیت تولیدات و ارائه خدمات در سازمان به شمار میرود. مدیران منابع انسانی دو وظیفهدارند: نخست وظایف عمومی، یعنی برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل. وظیفه دیگر مدیران منابع انسانی، یعنی هر کار لازم برای استخدام در زمان استخدام، زمان بازنشستگی تا پایان عمر یک نیرو و پسازآن سروکار داشتن با مستمریبگیران آن نیرو است.
بیان مسئله
با شروع جنبش نرمافزاری در کشور، بیشتر مدیران آگاه، در راستای توسعه و گسترش مجموعه مدیریتی خویش و افزایش راندمان کاری، ترجحاًی استفاده از سامانههای نرمافزاری را سرلوحه کارهای خود قرار میدهند. در این میان مجموعههایی موفقتر هستند که با آگاهی بیشتری سراغ اتوماسیون رفته و از مدلهای عمومی رایج استفاده کورکورانه ندارند. بهعبارتدیگر با یک مشاوره صحیح، به دنبال نرمافزاری سفارشی، مناسب با خصوصیات و ویژگیهای کاری خود میباشند. هرچند این مسئله در نگاه اول هزینه زیادی را به مجموعه تحمیل میکند، ولی یک مدیر کاردان میداند که در طول مدت عمر نرمافزار، کلیه هزینههای فوق جبران شده و حتی سودآوری بیشتری را عاید مجموعه مینماید
در سامانههای سازمانی، انسان مهمترین عامل دررسیدن به اهداف سازمانی است، زیرا سایر منابع وارده به سازمان، بهتنهایی نمیتوانند هدفهای سازمانی را تحقق بخشند. در یک سیستم تولیدی مدیران منابع انسانی، در جهت ارائه برنامههایی برای ایجاد هماهنگی میان اهداف و نیازهای نیروی انسانی و شیوه تأمین اهداف سازمانی در تلاش میباشند
مدیریت منابع انسانی تخصص ویژهای است که برای رضایت کارکنان و تأمین هدفهای سازمانی، برنامهریزی و کوشش میکند. در عصر حاضر، مدیران ردهبالای سازمان به این نتیجه رسیدهاند که در صورت فقدان مدیر منابع انسانی مؤثر و کارآمد، در سازمان امکان رسیدن به اهداف سازمانی مشکل است. ضمن اینکه، پژوهش ها نشاندهنده این واقعیت است که رابطهای بسیار قوی بین انجامِ وظایف و مسئولیتیِها اجتماعیِ یک سازمان، ازیکطرف و عملکرد واحد مدیریت منابع انسانی آن، از طرف دیگر، وجود دارد
ضرورت و اهمیت پژوهش
کارآیی و اثربخشی یک سازمان تا حد قابلملاحظهای به نحوه مدیریت و کاربرد صحیح و مؤثر منابع انسانی بستگی دارد. طبیعی است که هرقدر سازمان و مؤسسات و بنگاهها وسیعتر، گسترشیافتهتر و متنوعتر شوند، به مشکلات و اهمیت اداره این نیروی عظیم افزوده میشود؛ بنابراین مدیران باید به دانش و بینش لازم جهت مواجهدنش وحلّ مشکلات این عامل پیچیده و حساس مجهز شوند
از زمانی که بشر پا به دنیای دیجیتال گذاشت این صنعت روزبهروز روبهپیشرفت است و این صنعت چند سالی است که در کشور ما ایران بسیار رونق گرفته و اکثر کشورها از روشهای قدیمی ثبت اطلاعات دست برداشتند و به علت تجزیهوتحلیل دادهها و پذیرفتن میزان خطای بسیار پایین از نرمافزارهای تولیدی برای ادارهی امور جاری خود استفاده میکنند اما دراینبین برخی از نرمافزارها از کیفیت مطلوب برخوردار نبوده و یا بهصورت جامع طراحی نشدهاند و نمیتوانند پاسخ گوی نیازهای کنونی جامعهی رو به رشد کشور ما باشند و از طرفی وجود بسیار زیاد اطلاعات برای تجزیهوتحلیل و ارائه گزارشهای مفید و منسجم این موضوع را بااهمیت میکند و این ضرورت را ایجاد میکند که با طراحی سامانهای جامع به تحلیل این دادهها بپردازیم
پیشینه پژوهش
نقش و ارزش عامل انسانی بهعنوان یکی از بنیادهای اصلی عملکرد هر سازمان که میتواند نقشی مؤثر و تعیینکننده در کمیت و کیفیت محصولات و خدمات، ارزشافزوده، رشد بهرهوری و سایر موارد مشابه را بر عهده داشته باشد بر هیچکس پوشیده نیست. هرچند با عنایت به رشد چشمگیر فناوری و افزایش سطح خودکار شدن دستگاهها و تجهیزات و بهرهگیری از سیستمهای نوین و پیشرفته اطلاعاتی تا حدودی جایگاه فیزیکی این عامل در غالب سازمانها کاهش یافته، لیکن موقعیت عامل انسانی بهعنوان یک منبع متفکر و هوشمند که توانائیهای گستردهای در طراحی، آمادهسازی و بهرهگیری هرچه بهتر از دستگاهها و سایر عوامل موردنیاز جهت ارائه محصولات و خدمات را دارد، بیشازپیش گسترشیافته است. بنا بر آنچه گفته شد سازمانها برای دستیابی هرچه بیشتر به اهداف و برنامههای خود، ناگزیر است به این عامل توجه نموده و بدین منظور رعایت یک سری اصول بهعنوان موارد اصلی جدا از سایر عوامل به شرح ذیل ضروری میباشد
بهطورکلی سیر توسعه ی مدیریت منابع انسانی با سیر توسعه ی مکاتب مدیریت همزاد است. چنانکه مکاتب مدیریت توسعهیافته همراه با مدیریت منابع انسانی نیز این توسعه را داشته است. ریشه اولیه مدیریت منابع انسانی در مکتب نئوکلاسیک ها است. سردمداران این مکتب که مکتب رفتارگرائی نیز نامیده میشود، افرادی مانند مازلو، مایواُ،ون،بِرگ و...هستند.