بخشی از مقاله

چکیده

شبکه های اجتماعی در سال 1960 به جهان ارتباطات معرفی شدند و در طی این زمان تکامل یافته اند و امروزه یکی از موثرترین ابزارها در تجارت و پر کردن اوقات فراغت انسان ها به شمار می آیند. شبکه های اجتماعی اغلب با اهداف خاصی طراحی شده اند اما به مرورزمان به علت علاقمندی های کاربران سطح کاری آنها شباهت زیادی بهم پیدا کرده است.

هدف از این پژوهش رتبه بندی شبکه های اجتماعی مطرح در بین کاربران ایرانی یعنی واتس اپ، تلگرام، لاین، اینستگرام و وایبر بر اساس معیارهای محدودیت زمانی، حجم فایلها، تبلیغات تصویری، تبلیغات صوتی، محیط کاربردی، طراحی درراستای هدف، قدرت فیلتر، سازگاری با گوشی، پشتیبانی، استفاده آسان و امنیت می باشد. برای این منظور از روش آنتروپی برای وزن دهی آنها استفاده شده و با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ویکور، تاپسیس و روش توافقی آنها رتبه بندی شده و در نهایت مقایسه شده اند.

-1 مقدمه

رسانه های نوین به بخشی جدایی ناپذیر و بدیهی از زندگی روزمره ما بدل شده اند به گونه ای که شاید بتوان گفت انجام امور بدون آن ها میسر نیست. تلفن همراه به عنوان رسانه غالب فردا که همه رسانه های پیش از خود را در خود جمع کرده است در خصوصی ترین تا عمومی ترین عرصه های زندگی ما حضوری فراگیر و همه لحظه ای دارد.این امر سبب ساز دگرگونیهای زیادی در زندگی روزمره افراد شده است.

در این بین جوانان بیش از همه این فناوری را در زندگی خود بهکار گرفتهاند. امروزه در جهان، فناوری های نوین ارتباطی تحولات شگرفی در حیطه های مختلف فرهنگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به وجود آورده است، به گونه ای که سیمای جوامع را در پاره ای مواقع دگرگون ساخته است. از میان این تکنولوژی ها، تلفن همراه نقش بسزایی در این نوع تحولات داشته است. تلفن همراه در عصر حاضر به عنوان یک رسانه جمعی شناخته می شود که هدف اصلی آن برقراری ارتباط در جامعه می باشد که در اشکال مختلف نوشتاری، کلامی و تصویری نقش بسیار زیادی در گسترش ارتباطات جامعه به عهده گرفته است.

اما با توسعه خدمات تلفن همراه در ایران و افزایش تعداد خطوط اپراتورهای مختلف، مسایل اجتماعی و فرهنگی جدیدی گریبان گیر جامعه شده است.اگرچه با توجه به بنیان های ارزشی تلفن همراه می توان گفت این وسیله ارتباطی دارای جنبه تخریبی و یا سازندگی گوناگونی در جامعه است که مثبت و یا منفی بودن آن به نوعی به تاثیر متقابل میزان غلبه و ورود اطلاعات از طریق این ابزار ارتباط پیدا می کند. به طورکلی می توان گفت تکنولوژی های ارتباطی جدید در شکل دهی به هویت و فرهنگ جوانان، به منابع اصلی و مسلط تبدیل شده اند.

فرهنگ دیجیتال رسانه های جدید، بر ذوق، سلیقه، الگوهای ارتباطی و نیز نیازها، ارزش ها و هنجارها تأثیر گذاشته است. اگر تا یک دهه گذشته فرهنگ ها و خرده فرهنگ های جوانان حول مصرف، به ویژه در عرصه های مربوط به پوشش و لباس و موسیقی متمرکز بود، در حال حاضر فناوریهای ارتباطی تعاملی و مجازی، به ویژه اینترنت و تلفن همراه، الزامات جدی را برای خرده فرهنگ های جوانان پدید آورده اند که از آن جمله می توان به تقویت فردیت، استقلال عمل و انتخاب گری، سیال و متکثر ساختن هویت، خصوصی کردن دنیای زندگی، ایجاد تمایز و ارزشمند ساختن آن و اهمیت یافتن فزاینده شیوه زندگی اشاره کرد.

ضرورت و اهمیت موضوع: وقتی در سال 1967 مارشال مک لوهان کانادایی در کتاب رسانه پیام است ،خود مفهوم دهکده جهانی و تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات را مطرح کرد ،کمتر فیلسوف، جامعه شناس یا حتی پیشگویی میتوانست وضع شبکههای اجتماعی امروز دنیا و سلطه آنها را بر بشر تصور کند. او که یکی از بنیانگذاران معاصر نظریه رسانه است ،معتقد بود رسانه امتداد حواس بشر است که تجربه انسان را به اشکال جدید برمی گرداند و باور داشت که نخستین رسانه، کلام است و دومین رسانه نوشتار و در مجموع 26 رسانه را برشمرد که به تعداد حروف الفبای زبان انگلیسی بود.

مفهوم ساده حرف مک لوهان این بود که کانالی که از آن برای انتقال یک پیام استفاده می شود در واقع همان خود پیام است. او میگفت که تلویزیون برخلاف دیگر رسانهها که با حواس ما سروکار دارند ادامه سیستم عصبی ماست. این استاد زبان انگلیسی و فیلسوف پرکار که در تبیین نگره خود دهها کتاب و صدها مقاله نوشت و بسیار مصاحبه کرد، دنیای ما و کره زمین را در حال کوچک و کوچکتر شدن میدانست به گونهای که در نهایت، به برکت فنآوری رسانهها، زمین بزرگ ما به یک دهکده جهانی تبدیل میشد.

امروز باور این جامعه شناس به تحقق پیوسته و ما در کوچه و خیابان، در اتوبوس و مترو و تاکسی شاهدیم که آدمها ازطریق تلفن همدیگر را می بینندو شبها میلیونها انسان به صورت رایگان با استفاده از وایبر و واتس آپ و ایموو اسکایپ و ... از یک سوی زمین با سوی دیگر آن صحبت تصویری رایگان می کنند . این همه دستاورد فنآوری ارتباطات را وقتی در کنار فیس بوک و یو تیوب و تلگرام میگذاریم، میبینیم که چگونه و به چه راحتی چندین میلیارد انسان در شبانهروز به هم مرتبط می شوند و آنگاه است که اعتراف میکنیم در یک دهکده جهانی زندگی میکنیم.

امروزه حکومت ها با بهره گیری از این شبکههای اجتماعی نه فقط با سهولت و سرعت با مردم خود ارتباط می گیرند و در هنگام سیل و زلزله و شیوع امراض فراگیر و همه گیر به مردم خود اطلاع رسانی می کنند، بلکه در مبارزات انتخاباتی هم پیام خود را به داخل حریم خصوصی شهروندان خود می برند و از آرا و حمایتهای آنان سود می جویند.

نویسندگان تهیدست که امکان چاپ آثار خود را ندارند به کمک همین شبکهها می توانند به شهرت برسند و علما و روحانیون نیز به راحتی می توانند پاسخگوی مسائل شرعی مردم باشند و والدین مسن که توان یا تمکن سفر برای دیدار فرزندان خود را که برای کار یا تحصیل به خارج رفته اند ندارند، میتوانند هر روزو شب با آنها حرف بزنند و آنها را ببینند.

شبکه های اجتماعی روی بخشهای مختلف تاثیرات فراوان اشته اند بطور مثال در آموزش، تفریح و سرگرمی، تسهیل امورو تجارت الکترونیک. در آموزش نه تنها آموزش رسمی با فضای مجازی دچار دگرگونی می شود، بلکه بسیار فراتر می رود؛ نوعی آموزش لذت بخش که همراه با سرگرمی است، ایجاد می شود. در تفریح و سرگرمی فضای مجازی، تفننی بدیع و هیجان انگیز است؛ چه به طور مستقیم و چه به وسیله ابزار آنلاین تفریح و سرگرمی و چه به وسیله بازی های رایانه ای، و البته تلفن های همراه و یا شرکت در چت های مورد علاقه. به علاوه، دسترسی آسان به انواع هنرها و ابزارهایی که امکان تجربه آن ها در زندگی واقعی وجود ندارد، از عوامل جذابیت بخش فضای مجازی هستند.

در تسهیل امور فضای مجازی با امکان ارتباط از راه دور، پژوهش، نامه نگاری، انجام معاملات و حتی کار کردن، به تسهیل امور روزانه افراد می پردازد. و در تجارت الکترونیک خرید الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی، از جمله مهم ترین انواع تجارت الکترونیکی جدید هستند که پیش تر، با این کیفیت امکان پذیر نبوده است. اگر به کاربری های متفاوت فضای مجازی نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که شبکه های اجتماعی مجازی حداکثر در تمامی موارد و حداقل در 4 مورد از این کاربردهای فضای مجازی قادر به ارائه خدمات به کاربران خود هستند.

شبکه های مجازی اجتماعی قادر به ایجاد مکانی برای آسان سازی ارتباطات بین افراد هستند و هم زمان می توانند کارکردهای: آموزشی، تفریحی و... را نیز به همراه داشته باشند. بدیهی است که این کارکردها، اهمیت یکسانی برای کاربران نخواهند داشت. با این حال، به نظر می رسد که کارکرد ارتباطی، مهم ترین کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی باشد.

از دیگر سو، همین ارتباط تعاملی - همانند ارتباطات سنتی - به شکل گیری هویت کاربران در شبکه های اجتماعی یاری رسانده است. محدودیت هایی که در نظام های ارتباطی سنتی وجود دارد، تا حدی در شبکه های اجتماعی مجازی از بین می رود و همین امر، شکل گیری هویت و فرهنگ در این فضا را آسان می نماید. تسهیل ارتباطات در این شبکه ها، به گونه ای است که در کنار عرصه عمومی، به یک عرصه عمومی مجازی برای تبادل نظر و گفتگو تبدیل شده اند.

بسیاری از اندیشمندان در مورد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مجازی، به عنوان امکان ایجاد فضایی برای تضارب آرا خوش بین بودند که در شکل گیری حوزه عمومی فعال می تواند مفید واقع شود؛ اما باید پذیرفت که بسیاری از انگیزه ها و کنش ها در فضای مجازی، مانند کنش های ارتباطی و رسانه ای در دنیای واقعی تحت سلطه سرمایه داری، زیرمجموعه ای از کنش های مرتبط با ثروت و قدرت هستند و آنچه در واقع، نیروی محرک فضای مجازی و شبکه های مجازی است، قدرت و ثروت ایجادکنندگان آن ها است.

مهم ترین ویژگی شبکه های اجتماعی مجازی که آن ها را فضایی ایده آل برای شکل گیری نوعی حوزه عمومی می سازد، این است که این فضا به طور رسمی برای همگان باز است. این موضوع، باعث آن می شود که حوزه عمومی، یک اراده عام را شکل دهد و این امر، یکی از پشتوانه های تغییرات اجتماعی است. تحقیقات لستر - 2008 - در زمینه تبلیغات در شبکه های اجتماعی، بسیاری از واقعیت ها را نشان داد؛ یعنی افراد عضو و حوزه عمومیِ شکل گرفته به وسیله آن ها، چیزی بیش از بازیچه ای در دست سرمایه داران نیستند.

رسانه های قدرت و پول، اعمال نفوذ راهبردی و تعمیم یافته ای را بر تصمیمات سایر شرکت کنندگان صورت می دهند. در این جا نقش شهروندان به نوعی خنثا می گردد. شبکه های اجتماعی این گونه بازنمود می شوند که ارتباطات اختیاری را در اختیار کاربران خود قرار میدهند و فرد کاملاً در ورود و استفاده از این شبکه های مجازی آزاد است؛ اما واقعیت چیز دیگری است.

وجود کاربران میلیونی و حتی میلیاردی برای برخی از شبکه های اجتماعی، به خوبی بیانگر آن است که در واقع کاربران در جهان متکثری زندگی نمی کنند که در آن امکان تضارب آرا وجود داشته باشد؛ بلکه نوعی اجبار اجتماعی در پس ذهنی کاربران شبکه های اجتماعی شکل می گیرد که عضویت آنان را در این شبکه ها شکل می دهد و این در حالی است که ظاهر این امرکاملاً اختیاری می نماید.

فضای اینترنت و شبکه های مجازی که دارای کاربران بسیاری هستند، باعث آن شده است علاقه مندی های تجاری و دولتی برای استفاده از این رسانه هر روز بیشتر و بیشتر گردد. بخش های تجاری فرصت های پول سازی را در این شبکه ها جستجو می کنند و دولت ها نیز ظرفیت های تبلیغاتی، نظارتی و اداری را مورد توجه قرار می دهند.

در حقیقت، امروزه محتوای اینترنت بیشتر از آن که ساخته و پرداخته کاربران آن باشد، در نتیجه فعالیت دولت های سرمایه دار غربی و شرکت های بزرگ چندملیتی است و این موضوع، روز به روز در فضای اینترنت و شبکه های اجتماعی بیشتر به چشم می آید؛ به صورتی که در ابتدای ظهور اینترنت، امکان دیده شدن کاربران معمولی بسیار بیشتر از حال حاضر بود.

اگر این امر تداوم یابد، کاربران شبکه ها به گونه ای فزاینده به حصارها و مجراهای از پیش تعریف شده هدایت می شوند که خروج از آن ها روز به روز دشوارتر می گردد و فضای مجازی را به یک رسانه جمعی تحت استعمار دیگری تبدیل می کند که تنها برای ارائه دهندگان اطلاعات و مباحث استاندارد با قابلیت تعامل محدود و هر آن چیزی که مصرف کنندگان برای برآورده کردن نیاز مادی کنترل شده شان بدان نیاز دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

از سوی دیگر، پیوند قوی میان اعضا در شبکه های اجتماعی وجود ندارد و ارتباط در شبکه های مجازیممکن است صرفاً به تبادل ایمیل و پیام محدود شود و اعضا، شناختی بیشتر از این از یکدیگر نداشته باشند. از دیگر انتقادهایی که به اجتماعات مجازی وارد می شود، نقض حریم خصوصی و پرخاشگری کلامی به دلیل ناشناخته بودن است؛ یعنی اجتماعات مجازی پشتیبانی کاذبی از فرد ارائه می دهند. این، مصداق همان ضرب المثل معروف در فرهنگ ما است که: »همدلی، از هم زبانی بهتر است.« 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید