بخشی از مقاله

چکیده
بررسی و تحلیل سبک شناسانه آثار ارزشمند ادبی، رویکردي علمی و روشمند در نقد ادبی است که در شناخت و معرّفی اسلوب فردي پدیدآورندگان هر اثر ادبی اهمیت بسیار دارد؛ همچنین در نمایاندن گوشههایی از جهان هنرمند و نگرش وي به پیرامونش نقشی اساسی ایفا میکند.در متون ادب فارسی گاهی به مواردي برخورد میکنیم که شاعر به کمک اشکال حروف دست به آفرینش ادبی میزند و درعالم خیال تصاویري بدیع و تازه میآفریند. شاعران از دیرباز در تصویر سازيها با تفکر و خلاقیت خود از حروف بریده وپراکنده معنی و مفهوم خاص بوجود میآوردند و از آن براي بیان مقاصد و اهداف خود استفاده میکردند.

هدف این پژوهش نشان دادن معانی، ترکیبات و تشبیهاتی است که خاقانی از حروف و شکل آنها یا رسم الخط خاص آنها استخراج میکند. این شگرد ادبی از قرن ششم به بعد رواج پیدا میکند و شاید بتوان گفت شروع آن با شعر سنایی است.تصویر آفرینی با اشکال حروف و واژگان به صورت تشبیه، قلب، تصحیف، استعاره ... وایجاد معانی بدیع یکی دیگر ازخلاقیتهاي هنري خاقانیست که به نوعی برگرفته از سنایی است. تنوع و کثرت جلوههاي این نوآوري وکارکردهاي هنري آن در شعر خاقانی، سبب شده است که آنرا به عنوان ویژگی سبکی شعر خاقانی تلقی کنیم. این پژوهش به بررسی و تحلیل این شیوة سبکی پرداخته و پیشینه آن را در شعر سنایی تا حدي جستجو کرده است.

واژگان کلیدي: خاقانی، سنایی، تصویر آفرینی، جلوههاي هنري حروف، مضمون آفرینی.

مقدمه
اندیشهاي یگانه را میتوان به شیوههاي گوناگون بازگفت و باز نمود. پارهاي از این شیوهها داراي ارزش زیبایی -شناختی اند و از سرشت هنري برخوردار. همه تلاشهاي زیبایی شناختی در هنر و از آن میان در ادبیات، براي آنست که هنرمند یا سخنور بتواند به مدد آن توجه مخاطب را به اثر خویش معطوف کند.خلاقّیت هنري و ترفندهاي شاعرانه شیوههاییست که سخنوران براي جلب نظر مخاطب و ابلاغ پیام هنري خویش به کار میگیرند. اگر این خلاقّیتها از جنبههاي ابداعی و ابتکاري برخوردار و از شائبه تقلید بري باشد، مؤثرتر واقع خواهد شد.
به بیانی دیگر »سخنور بلیغ براي تأدیه هر معنایی طرق و فنون مختلف دارد که مقصد خود را در هر مقامی به طریقی خاص تعبیر میکند.« - رجایی، - 239 :1340

در خلال متون ادب فارسی،گاه به مواردي برخورد میکنیم که شاعر به کمک اَشکال حروف، دست به آفرینش ادبی میزند و در عالم خیال تصاویري بدیع و تازه میآفریند.به تعبیري »شعر رقص با کلمات است، رقص با همه اعضاي بدن، با همه غلیانهاي درونی، ارادي و غیر ارادي، با همه اجزاي آشکار و نهان، با همه آرزوهاي ممکن و ناممکن و همه پیشبینیهاي معقول و نامعقول.« - قبانی، - 12: 1381 و این حالات در پی ظهورِ عنصري به نام خیال حادث می شود که جوهر اصلی شعر است.تصویرِ صورتهاي خیال، در ذهن شاعر ترسیم میشود، خیال و تصویر هنگامی رخ مینماید که حادثهاي در منطق عقلی و عمومی کلام به وقوع پیوندد و جایش را به نوعی مجاز بدهد، یعنی عناصر سازندة یک خیال یا تصویر در کلام را باید در فراسوي حقیقت عام و منطق عقلی کلام جستجو کرد، نیروي شاعر در انطباق این صور خیال باعاطفه مشخص میشود.

که »بیشتر شاعران ایران در منطبق ساختن تصاویر با عواطف، زبردستی خاصی به کاربردهاند.« - احمد سلطانی، - 129: 1377شاعران از دیرباز در تصویر سازيها با تفکر و خلاقیت خود از حروف بریده و پراکنده، معنی و مفهوم خاص بوجود میآوردند و از آن براي بیان مقاصد و اهداف خود استفاده میکردند. این شیوة هنري در شعر شاعران انواع بسیار دارد. در بسیاري از کتب بلاغی این شیوهها به عنوان صناعات ادبی مختلف نامگذاري شده و در دورههاي مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.

انواع شگردهاي هنري با کلمات و حروف در کتب بلاغی

در کتابهاي علوم بلاغی از پاره اي شگردهاي هنري شاعران و نویسندگان، در شعر و نثر فارسی، تحت عنوان صنایع بدیعی یاد شده که در آنها به واسطه جابجایی، شباهت، همنشینی و کاربرد حروف خاص در یک کلمه و یا یک عبارت یا مصرع و یا تمام ابیات، به ایجاد نوعی شگرد زبانی انجامیده است. از جمله این شگردها می توان به اسامی زیر اشاره کرد: موشّح، معما، لُغَز،مصحف، موصل، مقلوب، منقوط و غیر منقوط، جامع الحروف و مضارعه که تعریف و چگونگی شکل گیري هریک از این شگردهاي واژگانی، که به کمک حروف صورت می پذیرد، در کتب بلاغی قابل جستجو است.1

شگردهاي هنري خاقانی

همانطورکه بیان شد شکلهاي مختلفی از آوردن کلمه به تصحیف، تحریف، قلب و... در شعر شاعران دورههاي مختلف به عنوان مظاهرسبکی هر دوره یاد شده است؛ اما در این پژوهش منظور ما، معانی، ترکیبات و تشبیهاتیست که شاعر از حروف و شکل آنها یا شیوة نگارش آنها عرضه کرده است که بسامد آنها از قرن ششم به بعد گسترش یافته و شاید بتوان گفت شروع آن با شعر سنایی است.به طور کلی یک روح یا ویژگی مشترك و مکرر در آثار هر دوره وجود دارد، که به سبک دوره نامبردار است اما در کنار این سبک دوره، سبکی شخصی نیز وجود دارد که سبک خاص یک شاعر یا نویسنده است و مانند اثر انگشت، هر فرد را از دیگري متمایز می کند.

بیگمان شاعرانِ بزرگ صاحب سبک، علاوه بر رعایت برخی مختصات سبکی زمانه خویش، داراي ویژگیهاي سبکی خاص اند که آثار آنان را از دیگري متمایز میکند خاقانی هم در مقام یکی از سرآمدان قصیده سرایی شعر فارسی، از این قاعده مستثنی نیست.»قوت اندیشه و مهارت خاقانی در ترکیب الفاظ، خلق معانی، ابتکار مضامین جدید و پیش گرفتن راههاي خاص در توصیف و تشبیه، مشهور است و هیچ کدام از اشعار او نیست که ازین جهات تازگی نداشته باشد« - صفا ،:1348 - 782»از بدیع لفظی مخصوصاً انواع جناس، بدیع معنوي مخصوصاً انواع ایهام، از علم بیان مخصوصاً انواع تشبیه و استعاره استفادة بسیار می کند و تا آخرین رمق می کوشد از تمام امکانات دشوارسازي و ابهام آفرینی استفادهکند.« - شمیسا ، - 1385:142

»خاقانی از تمام عناصر زبان، از حروف، کلمات، گروههاي اسمی و فعلی گرفته تا مضمون هاي باریک معنایی، َمثل هاي عامیانه، بازي هاي کودکانه و اصطلاحات آیین مسیحیت استفاده میکند تا اطلاعات و هنر خود را هرچه بهتر و بیشتر در عرصه زبان بنمایاند. این استفادة همگانی از عناصر زبان در مطالب شعري او تنوع ایجاد کرده است و مانند بسیاري از شاعران قرن پنجم و ششم گنجینهاي پربها و مزین به جواهرات پدید آورده است که در هر گوشه به نوعی توجه بیننده را جلب میکند.« - صفا، - 42: 1377در ساختار تشبیه مورد توجه قرار گیرد، آن را حرف نمایی گویند؛ مانند: همچو الف راست به عهدو - رجایی، - 1340:244

خاقانی مانند بیشتر شاعران هم عصرش بسیاري از ظرایف و دقایق شعري و فکري خود را از سنایی آموخته است و چه به لحاظ فکري و چه به لحاظ زبانی تحت تأثیر بسیار زیاد سنایی بوده است و از مفاخرات او یکی آنست که خود را جانشین سنایی میداند: چون فلک دور سنایی درنوشت/ آسمان چون من سخن گستر بزاد.استفاده از اشکال حروف و واژگان به صورت تشبیه، قلب، تصحیف، استعاره و... براي ایجاد تصویري جدید و بیان معانی دقیق از شیوه هاي هنري خاقانی است که به نوعی برگرفته از سنایی میباشد و با ذوق و ابتکار خاقانی به مرز نوآوري رسیده است. این پژوهش جلوههاي متنوع این نوآوري وکارکردهاي هنري این شیوه را بهعنوان مختصه فردي در سبک قصیده سرایی خاقانی بررسی میکند و به برخی پیرويهاي خاقانی از سنایی اشاره دارد.

تشبیه و کاربردبازي با حروف و کلمات

»تشبیه عبارتست از مانند نمودن چیزي به چیزي در معنایی به ادواتی خاص. در حقیقت بیان مشارکت دو چیز است در وصفی از اوصاف توسط الفاظ مخصوص . تشبیه را به اعتبار ارکان و غرض تقسیم بندي هایی کردهاند« کهدر کتابهاي بلاغی ذکر شده است.در خلال متون ادب فارسی و عربی گاهی به تشبیهاتی برمی خوریم که در کتابهاي علوم بلاغت، مستقلاً، مورد بحث قرار نگرفته است؛ اگرچه این نوع تشبیه را نیز می توان در ذیل حسی بودن طرفین تشبیه بررسی کرد. معیار حسی بودن تشبیه از دیدگاه کتب بلاغت، قابل درك بودن آن به کمک یکی از پنج حس ظاهري است. در این نوع تشبیه شاعر به کمک اشکال حروف، دست به آفرینش ادبی می زند.در زبان فارسی گاه آرایهها به دو بخش تقسیم شدهاند: آرایههایی با ساخت آوایی و آرایههایی با ساخت معنایی.در بخش آرایههاي معنایی، به آرایه حرفنمایی اشاره شده است و آن، چنین است: »هرگاه چگونگی و شکلحروف الفباوفا« - فضیلت، - 1371:45

عدهاي نام این تشبیه را »تشبیه حروفی« گذاشته اند و آفرینش هاي ادبی به کمک اشکال ظاهري حروف را در ادب فارسی به سه شکل تقسیمبندي کردهاند:

.1 تشبیه حروفی تجریدي: در این نوع از تشبیه، شاعر بخشی از شکل ظاهري یکی از حروف الفبا را تجرید می کند، آن را مشبه به قرار می دهد و وجه شبه، همان بخش تجرید شده از شکل حرف مورد نظر است. مانند این شعر رودکی:
زلف تو را جیم که کرد    آنکه او خال تورا نقطهي آن جیم کرد
وان دهن تنگ تو گویی    کسی دانگکی نار به دو نیم کرد - دبیرسیاقی، - 45 :1370

.2 تشبیه حروفی: در این نوع تشبیه، شاعر وجه شبه را از شکل کامل یکی از حروف الفبا اقتباس میکند. قامت را به الف، دهان را به میم و ... تشبیه میکنند. مانند این شعر قمري جرجانی:
الف به قامت و میمش دهان و نونش زلف بنفشه جعد و به رخ لاله و زنخ نسرین - همان - 195:

.3 تشبیه حروفی- دستوري: در این تشبیه، شکل یک حرف در معنی دستوريِ یکی از طرفین تشبیه واقع میشود - گاهی یک حرف به جاي یک ترکیب واقع میشود - مانند این شعر سنایی:

زانکه کرده است قهر لاله     عقل را بر دو شاخ لا بردار - سنایی - 201: 1364

این تقسیمبندي در کاربرد اشکال حروف در تشبیه در قصاید خاقانی به زیبایی جلوه گر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید