بخشی از مقاله

مقدمه

آموزش و پرورش یک حق عمومی است عملیات مربو به این حوزه هم در زمره ی مسئولیت های جامعه در کلیت آن و قلمرو سیاست های عمومی و دولتی به طور خاص قرار می گیرد که می تواند به عنوان عاملی برای عدالت مورد توجه قرار گیرد چون "هیچ جامعه ای بدون آموزش و پرورش استوار نمی تواند سودای برابری و عدالت را در سر بپروراند" بنابراین شرایط اقلیمی، منطقه ای کم جمعیت و بسیار پراکنده،مشکالت اقتصادی ،نیاز به نیروی کار کودکان به عنوان یک منبع کسب درآمد و نمی تواند مانع ارائه ی خدمات مناسب آموزشی باشد [1]

توسعه مدارس در کالس های چند پایه دو دلیل اساسی دارد : فلسفی و مالحظات اداری از نظر فلسفی کالس های چند پایه به منظور بهبود رشد شناختی و اجتماعی دانش آموزان و کاهش رفتار های ضد اجتماعی به وجود می آید[2] از سوی دیگر بنا به دالیل اداری همچون کاهش جمعیت دانش آموزی ، نیاز های اداری ، مالی ، موقعیت جغرافیایی و این کالس ها تشکیل می شود و از آنها به عنوان ابزاری جهت خدمت به انسان های محروم و مراکزی جهت ایجاد آگاهی اجتماعی ،پیشرفت های اقتصادی و اصطالحات آموزشی بهره برداری می شود بر همین اساس یکی از اقدامات موثر جهت تجدید حیات شبکه مدارس ابتدایی برای ایجاد امکان دسترسی همگانی به مراکز آموزش و پرورش تعداد بیشتر کودکان،تشکیل کالس های چند پایه در صورت لزوم است[3]

کالس چند پایه موقعیتی است که در آن یک معلم باید به پایه های متعدد به طور جداگانه و در یک جلسه تدریس کند کالس هایی که در آن ها دانش آموزانی که از نظر سن، توانایی، مهارت و همچنین پایه تحصیلی متفاوت هستند همه زیر سقف یک اتاق توسط یک معلم در تمام طو سا تحصیلی آموزش می بینند[4] این کالس ها جهت فراهم نمودن دوره کامل آموزش ابتدایی ، با افزایش میزان دست یابی به هدف های آموزشی مناطق دور افتاده و کم جمعیت و روستاهایی که تعداد دانش آموزان کمتری دارند و همچنین حاشیه شهر ها و استفاده بهینه از منابع محدود برای توسعه فرآیند یاددهی - یادگیری تشکیل می شوند[2]

تدریس در کالس های چند پایه ، برای هیچ یک از کشور ها پدیده ی تازه ای نیست تعداد زیادی از معلمان سراسر دنیا در کالس های چند پایه تدریس می کنند ، زیرا تدریس چند پایه در اکثر سیستم های آموزشی دنیا رواج دارد و شمار کالس های چند پایه در حا افزایش است در کشور های پیشرفته کالس های چند پایه نقش قابل مالحظه ای در آموزش مناطق روستایی دارند این کالس ها در قسمت هایی از آسیا و همچنین در آفریقا مخصوصا در مناطق دور افتاده روستایی رواج دارد دفتر همکاری علمی بین المللی ، آموزش های اولیه ویژه ی کالس های چند پایه را در مقیاس وسیعی گسترش داد.

در پرو در سا    1991، هفتاد و هشت درصد کالس ها ،چند پایه بودند    در سا    1994، هشتاد و چهار درصد مدارس هند چند پایه بودند    در سا    1914 بیست و شش درصد از مدارس زامبیا ، مدارس تک معلمی بودند در برخی از کشورها ، به ویژه کشور های اسالمی، چندین قرن از این روش آموزشی در مدرسه های م هبی استفاده شده است در کشور هایی مثل چین و نپا ، پیش از اجباری شدن آموزش ابتدایی و نیز در کشور هایی که تحت سلطه ی استعمار قرار داشتند ، تدریس در کالس های چند پایه از قدمت یک ساله برخوردار است[5]

متین قدمت آموزش چند پایه در ایران را در محدوده سا های 252- 252 هجری شمسی می داند او به مکتب به عنوان یکی از موسسات تربیتی قدیم اشاره کرده و می نویسد مکتب موسسه ای بود که برای تعلیم قرآن و آموختن سواد به وجود آمد و کالس ها عموما به صورت چند پایه و چند سنی برگزار می شد[2] با بررسی آمار تعداد کالس های چند پایه به خوبی می توان دریافت که 99 درصد از کالس هاس چند پایه کشور در روستاها تشکیل می شوند به همین دلیل نیز باید به کیفیت بخشی کالس های چند پایه توجه کافی کرد در واقع سهم بزرگی از این مطالبات به آموزش با کیفیت ،نیروی انسانی حرفه مند،فضاسازی و تجهیزات و ارائه خدمات آموزشی و پرورشی اختصاص دارد[2]

به واقع تشکیل کالس های چند پایه در ایران خود می تواند نشان از حساس بودن این کالس ها باشد[7] بنابراین امروزه ، متخصصان امر تدریس ، یادگیری را براساس فعالیت های دانش آموزان در کالس توجیه می کنند در واقع ، از نظر متخصصان امر تدریس ، شیوه یادگیری دانش آموزان است که روش تدریس را شکل می دهد از این رو شیوه یادگیری دانش آموزان ، در این مقاله بیان می شود و راهبردهای تدریس متناسب با هر یک از انواع شیوه های یادگیری عرضه می گردد

مشارکت فعال

یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی مستلزم توجه ، مشاهده،یاد سپاری،فهمیدن،مسئولیت پ یری برای یادگیری و داشتن هدف برای یاد گرفتن است یادگیری مشارکت فعا و سازنده ی یادگیرنده را می طلبد معلم کالس درس چند پایه باید متوجه توانایی طبیعی دانش اموزان برای شناخت و کنجکاوی باشد و بر پایه این ویژگی دانش آموزان، فعالیت های یادگیری مناسبی را طراحی و به آنان ارائه دهد[5]

شایسته است معلمان وظیفه ذاتی خود در کالس درس را هم مورد توجه قرار دهند یکی از وظایف معلم در کالس درس ، پدیدآوری محیط یادگیری برانگیزنده است محیط یادگیری برانگیزنده ، محیطی است که دانش آموزان را با مسأله رو به رو ساخته ، برای آنان سوا ایجاد کرده و روح پاسخگویی و پاسخ یابی به سواالت را در آنان پدید آورد[1] رهنمود هایی برای ایجاد محیط برانگیزنده در کالس های چند پایه:

- ایجاد فرصت عمل کردن ، تجربه ، آزمایش ، دست ورزی و دانش آموزان را فعا می سازد

-    داشتن هدف از عوامل عمده فعالیت سازنده یادگیرنده است هر یک از دانش آموزان هدفی هر چند کوتاه برای خود انتخاب کند و برای تحقق آن بکوشد

-    دانش آموزان با مشارکت فعا در حل مسائل درسی ، انجام مستقل و همیارانه تمرین کتاب های درسی و فعالیت های غیر درسی برای ادامه ی فعالیت در کالس اشتیاق نشان می دهند [2]

مشارکت اجتماعی

یادگیری اساسا یک فعالیت اجتماعی است و کالس درس چند پایه مهم ترین بنیان برای یادگیری همه دانش آموزان است[2] کالس درس چند پایه ،آئینه ی تمام نمای مشارکت اجتماعی پویا است گاه معلمان ناخواسته این محیط طبیعی مشارکتی را از میان بر می دارند در اصل این رخداد بستر شایسته ی یادگیری اثر بخش را دچار خدشه می سازد[9]

طبق نظر بسیاری از محققان ، مشارکت اجتماعی، زمینه ی بسیار ارزنده ای است که از طریق آن یادگیری ثمر بخش به وقوع می پیوندد در کالس های درس تک پایه ، معلمان برای ایجاد مشارکت اجتماعی با دشواری هایی روبه رو هستند ، در حالیکه برای معلم کالس درس چند پایه شرایط مشارکت اجتماعی به طور طبیعی فراهم است کالس درس چند پایه جامعه ای است که اعضای خردسا و بزرگسا آن در کنار یکدیگر دست به فعالیت می زنند محققان بر این باورند که شکل گیری روحیه ی همکاری اساسی ترین بخش یادگیری در محیط مدرسه است معلمان می توانند به طرق گوناگون دانش آموزان را در فرآیند یادگیری مشارکتی درگیر سازند:

- طراحی فعالیت های گروهی ، فعا سازی گروه های یادگیری و نظارت بر آنها - مشارکت در گروه های یادگیری به مثابه یک عضو فعا گروه

-    ایجاد شرایط یادگیری از همدیگر

-    ایجاد پیوند نزدیک خانه و مدرسه[2]

فعالیت های معنادار

دانش آموزان زمانی بهتر می آموزند که بتوانند در فعالیت هایی شرکت کنند که از نظر فرهنگی مناسب هستند و برای زندگی واقعی سودمندند بسیاری از فعالیت هایی که در مدارس با کالس های چند پایه عرضه می شوند معنا دار نیستند ، معنا دار نبودن فعالیت های عرضه شده در کالس های درس ، به معنای کم اهمیتی آنها نیست[12]

معنا داری فعالیت های یادگیری برای دانش آموزان امکان کاربرد یادگیری ها در زندگی روزمره یکی از معیار های معنی داری است بدین سبب اگر دانش آموزان نتوانند بین فعالیت های کالسی و زندگی واقعی خود ارتبا موثرتری بیابند ، فعالیت های یادگیری برای آنان فاقد معنا خواهد بود بسیاری از فعالیت های مدرسه ای معنادار نیستند ، چون دانش آموزان نه فقط دلیل انجام آنها را نمی دانند ؛ بلکه از هدف و سودمندی آنها هم آگاهی ندارند [7]

معلمان کالس درس چند پایه باید از محدوده ی کالس خود بیرون بیایند و محیط اطراف کالس یا حتی دورتر از کالس را به مثابه کالس درس بزرگ تری بپ یرد افزون بر این ، معلم کالس درس چند پایه الزاما باید محدودیت های محیطی و اجتماعی را یک فرصت بداند یکی دیگر از فرصت های موجود در کالس درس چند پایه وجود دانش آموزان با سنین متفاوت است که فرصت مناسبی برای تمرین مهارت های مورد نیاز زندگی واقعی فراهم می کند[2]

ارتباط دادن اطالعات جدید به پیش آموخته ها

دانش جدید بر پایه آنچه بیشتر درک و فهم و باور شده است ، ساخته می شود بسیاری از روان شناسان تربیتی ، ارتبا دادن اطالعات جدید به پیش آموخته ها را برای یادگیری حیاتی می دانند پیش    آموخته های یادگیرندگان می تواند مربو  به محتوای آموزش رسمی    و دانش برخاسته از تجارب زندگیشان باشد درک و فهم و
یادگیری موضوعی  که کامال نا آشنا است با دشواری های زیادی   همراه است[12]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید