بخشی از مقاله
چکیده
تلاش هاي سازمان ملل متحد در جهت ترویج و حمایت از حقوق بشر، داراي ابعاد متفاوتی است. از جمله تکوین و تصویب اعلامیه ها و کنوانسیون هاي مختلف جهت شناسایی حقوق بشر و تعمیق مستمر آن ها، تشویق دولت ها به تصویب اسناد بین المللی، ایجاد و گسترش نهادها و سازو کارهاي لازم براي تضمین رعایت حقوق بشر. یکی از اسناد بین المللی یاد شده، کنوانسیون حقوق معلولان مصوب 2006 میلادي می باشد. مجلس شوراي اسلامی با تصویب ماده واحده در تاریخ 1387/9/13 به دولت اجازه داد تا به کنوانسیون حقوق معلولان2006 ملحق گردد.
این کنوانسیون مشتمل بر پنجاه ماده می باشد. از آن جایی که درجامعه خود شاهد برخی نگرش هاي کلیشه اي و اغلب منفی نسبت به افراد معلول بوده و هستیم؛ بنابراین براي دستیابی به سیاست هاي حمایتیِ برابريِ شانس ها مبنی برحقوق یاد شده، تدابیري می اندیشیم. افراد به آسانی، دیگران را با وجود تفاوت هایشان خواهند پذیرفت؛ مشروط به این که قبلاً براي پذیرش فرهنگ یاد شده، بستر سازي مناسب صورت گرفته باشد و این میسر نیست مگر با آموزش وبهترین زمان براي شروع آموزش، دوره دبستان است. نیز لازم به نظر می رسد که دانش آموز معلول - نابینا، ناشنوا یا جسمی – حرکتی - در کنار دانش آموزان سالم تحصیل نماید تا از سن کودکی با یافتن فرصت مشارکت در توسعه و پیشرفت اجتماعی سهیم گردد.
یکی از اقدامات ضروري در برنامه ریزي آموزشی براي رعایت حقوق معلولان آن است که مواد آموزشی، کتب درسی و کمک درسی، تربیت معلم و کادر آموزشی، محیط فیزیکی مدرسه و... باید به شکلی سازمان یافته از زمان تعلیمات ابتدایی متناسب با شناخت این حقوق و در جهت رعایت آن آغاز گردیده و در سراسر دوران تحصیل ادامه یابد. در این رویکرد، آموزش با انتقال محتواي پیمان نامه بین المللی حقوق معلولان، تمرین، تجربه اندوزي و یادگیري دانش آموزان اجرا می گردد که با برنامه ریزي صحیح و تقویت اراده میسر است.
مقدمه
وضعیت معلولان از دوران باستان مورد توجه جوامع مختلف بوده است. تلقی معلولیت کودکان در دوران باستان به عنوان مجازات الهی، سبب قربانی شدن آنها در پیشگاه الهه ها و یا طردشان از خانواده و جامعه می شد. افلاطون در مورد افراد کر ولال، واژه لوگوس 1 را به کار میُبرد و معتقد بود کسی که حرف نمی زند، نمی تواند تعقل کند.
معلولیت به عنوان یک پدیده اجتماعی از ادوار گذشته تاکنون درجوامع وجود داشته، به طوري که از نظر شناخت موجودیت و روابط فیمابین اجتماعی نیز همیشه به عنوان یک مشکل اساسی مطرح بوده و بین تکامل اجتماعی و علمی بشر از یک سو و وضع اجتماعی افراد معلول از سوي دیگر روابط ثابتی وجود نداشته است. معلولیت به صورت ناتوانی موقت یا دائم، جزئی یا کلی، ثابت یا تغییرپذیردر هرجامعه اي ودر میان هر گروه و طبقه اي می تواند بروز کند.
اززمانی که انسان خودراشناخته، با ناهنجاري مادرزادي و نقص عضویا قطع عضو ناشی از امراض مختلف و عوامل طبیعی روبرو بوده است - اسپاکمن3، . - 1963 معلولیت جسمی داراي ابعاد جسمی و روان شناختی است. ظاهراً معلولیت نه تنها درجسم افراد بلکه در طرز فکر آنان و نیز در دید افراد جامعه وجود دارد. نگرش هاي منفی، پیشداوري ها، تبعیض ها و رفتار هاي غیر منصفانه بر جنبه هاي گوناگون زندگی افرادي که از نوعی معلولیت رنج می برند، تأثیر می گذارد - نوري، - 1374؛ عوامل بروز به ویژه بر میزان ابراز وجود تأثیر دارند.
هوکس برگن و ترلاك2003 - 4، به نقل از بقائی مقدم، - 1389 نشان داده اند که شیوع بالاي نشانه هاي فشار روانی در معلولان با مورد غفلت واقع شدن آنها از لحاظ جسمی و اجتماعی، ارتباط زیادي دارد و اختلالات پایداري در سطح بهداشت روانی و جسمانی فرد معلول بوجود می آورد. معلولیت از هرنوع و به هر صورت که باشدممکن است باعث ایجاد بحران هاي روانی و رفتاري گردد. بی توجهی به این مسائل گاه مسبب مشکلات فراوانی براي معلول به عنوان عضوي از جامعهاست.معلولان یکی از آسیب پذیرترین گروه هاي اجتماعی محسوب می شوند.
قریب 650 میلیون نفر یعنی حدود 10% از جمعیت جهان از ناتوانی جسمی رنج می برند که بیش از دوسوم این افراد در کشورهاي درحال توسعه زندگی می کنند.5 لذا می توان ادعا کرد که معلولان بزرگترین اقلیت جامعه بین المللی را تشکیل می دهند.بر اساس سرشماري نفوس ومسکن سال 1385، آمار معلولان ایران حدود 12 میلیون و 800هزار نفر اعلام شده است.
با توجه به آماردانشگاه علوم بهزیستی، حدود %10 از کل جمعیت ایران را معلولان تشکیل می دهندکه حدود %20 آنها معلولیت جسمی6 دارند - به نقل از کریمی درمنی،. - 1385سازمان بهداشت جهانی تخمین زده است که بیش از %98 معلولان در کشورهاي درحال توسعه کاملاًبه بوته فراموشی سپرده شده اند! نخستین بار درسال 1924 میلادي مطابق با 1303 شمسی، در اعلامیه حقوق کودك که به تصویب جامعه ملل رسید، این جمله در آن گنجانیده شد: "کودك داراي معلولیت ذهنی، باید یاري شود."
اعلامیه جهانی حقوق بشر در 1924با توجه به دربرگیري و شمول آن بر همه انسان ها، دامنه نگاه انسانی به افراد داراي معلولیت را گسترش داد. ماده 25 این اعلامیه به صراحت تأکید می نماید که انسان ها باید در مواقع بی کاري، بیماري، نقص عضو، بیوه گی، پیري و در تمام موارد دیگري که به عللی خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش از بین رفته باشد، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شوند.