بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه کارخانجات سطح کشور، تحت سلطه هزینههای پنهان در سازمان خویش قرار گرفتهاند. با توجه به تأثیر سیاستی تحریمها در زمینه مواد اولیه و تجهیزات، وجود بحث رقابتی محصولات در میان گستره وسیعی از مراکز تولیدی و ارزشمندی روز افزون جایگاه مشتری، خواستگاه کیفیت در این وضعیت بحرانی، پر رنگ تر میگردد. لذا مباحث عارضهیابی مشکلات سطح کارخانجات، می تواند راهگشای برخی معایب و نواقص باشد. عارضهیابی این امکان را فراهم میآورد تا بتوان نقاط ضعف و قوت سازمان را شناسایی کرده و در جهت بهبود، اقدامات لازم را انجام داد.
در این تحقیق سعی شده است تا با پیاده سازی مدل عارضهیابی کارخانه میثاق - سازنده لولههای اگزوز - با روش تعالی سازمانی EFQM، مسائل و مشکلات مدیریتی و تکنولوژیکی کارخانه، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته و راهکارهایی برای تشخیص نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود پیشنهاد گردد. بر اساس مدل مورد مطالعه و چک لیستهای مربوطه، قسمتهای مختلف کارخانه مذکور با توجه به حوزه نتایج نه گانه مندرج در دو گروه توانمندسازها و نتایج، مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها راهکارهایی جهت به حداقل رساندن نقاط ضعف و استفاده حداکثری از نقاط قوت ارائه شد.
-1 مقدمه
هر سازمان در طول عمر خود مراحل طفولیت، رشد، بلوغ، تکامل و پیچیدگی را پشت سر میگذارد. رهیافت چرخه سازمان بیانگر این است که در مرحله، سازمان به چه حدودی از اهداف خویش دست یافته است. در مرحله طفولیت، سازمان در صدد یافتن جایگاه بقا در بازار است، در مرحله رشد، سازمان در حال توسعه بی رویه در بخشها و قسمت فروش است و هدف کسب هویت و رفع تعارضات میباشد. در مرحله بلوغ سازمان، رسمی سازی، مدیریت متمرکز و کیفیت حتی به قیمت فدا کردن کمیت مطرح می گردد و در مرحله پیچیدگی، سازمان رویههای مدیریت تغییر و کیفیت بهینه و نوآوری را برای نجات از نزول جایگاه اتخاذ میکند.
دانستن جایگاه چرخهای سازمان از آن جهت حائز اهمیت است که رویههای تبدیل اهداف و رشد سازمان متفاوت تلقی میگردد. با توجه به شرایط بازار موجود، سازندگان خودرو در ایران رشد و بلوغ را پشت سر گذاشتهاند و در مرحله اشباع و نزول هستند. در حال حاضر، بازار این محصولات اشباع شده و برای کسب سهم مناسب بازار رقابت شدیدی وجود دارد.
یکی از مهمترین راهکارهای پیش روی سازندگان برای ادامه بقا، در مرحله اشباع و نزول کاهش هزینه است. چه بسا ابزارهای مولد اهداف، چه بصورت واکنشی و چه بصورت پیشگیرانه به وفور یافت شود. از جمله این موارد میتوان به مدیریت کیفیت جامع TQM، شش سیگما، مدیریت بحران، مدیریت و تحلیل ریسک RPN، مدیریت تعارض، طوفان فکری و یافتن روابط علت و معلولی خطاها، خطای معیار FMEA، مدلهای سلسه مراتب ارزش یا تعیین ارزش مشتری، مدل پرسشنامههای سروکوال و لایب کوال و بسیاری از ابزارهای مدیریتی اشاره کرد.
اما مهمترین استراتژی مبین راه، این است که باید محرز گردد کدام یک از این ابزارها و روشها میتواند برای سازمان کار ساز باشد. تجربه، بیانگر اشتباه بسیاری از سازمانها در جهت انتخاب رویکرد بهبودی و عارضهیابی بوده است که هزینههای سنگینی را بر سازمان تحمیل نمودهاند بدون آنکه اثر قابل توجهی برای مهار عارضهها یا بهینهسازی سیستم برجای بگذارند و گاه پافشاری بر امر سیاستی اشتباه، سازمان آنها را تا حد نیستی پیش برده است.
در نتیجه، انجام معاینه دقیق و کارکردی سیستم و پیدا کردن جنس مسئله، اولین چالش راهبردی بر سر راه توسعه و اثر مطلوب کیفیتی است. مدل تعالی سازمانی EFQM به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها معرفی شده است. مدلی که نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. تمام سازمانها برای رسیدن به اهداف مشخص خود و همچنین پیشرفتهای آتی نیاز به آگاهی از عملکرد خود دارند. این آگاهی، هم آنان را از نقاط ضعف و قوت خود مطلع میسازد و هم راهکارهای بهبود عملکرد و مسیر پیشرفت را برای آنان مشخص میکند
در این تحقیق سعی شده است تا با پیاده سازی مدل عارضهیابی کارخانه میثاق - سازنده لوله های اگزوز - با روش تعالی سازمانی EFQM، مسائل و مشکلات مدیریتی و تکنولوژیکی کارخانه، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته و راهکارهایی برای تشخیص نقاط قوت و زمینه های قابل بهبود پیشنهاد گردد.
-2 مروری بر ادبیات
-1-2 مفهوم عارضهیابی
سازمانها در هر زنجیره ای، به دنبال ایجاد بهبود در ساختار های عملیاتی هستند. در این مسیر دو سوال مهم مطرح می شود. اول اینکه چه فرصتهایی برای بهبود وجود دارد و دوم اینکه کدام فرصت با توجه به محدودیتهای موجود، ارزش بیشتری را برای سازمان ایجاد خواهند کرد. در این راستا عارضهیابی با پاسخگویی به این سوالات، سازمان را درکسب ارزش و ایجاد بهبود، یاری میدهد. عارضهیابی یک سازمان مانند عارضهیابی بیمار توسط یک پزشک است. افراد به سه دلیل به پزشک مراجعه میکنند:
-1 برای معاینه معمولی، -2 هنگامیکه علائم بیماری را در خود مشاهده نمایند و یا -3 هنگامیکه یک مشکل جدی و حالت اضطراری برایشان پیش میآید. در این شرایط پزشک سعی میکند تا بیماری مریض را تشخیص دهد و برای درد های مختلف او درمان مناسب تجویز کند. سازمانها نیز میتوانند روشهای مشابهی را برای عارضهیابی سازمان خود بکار گیرند.
-2-2 اهمیت عارضهیابی
عارضهیابی یکی از مراحل کلیدی در توسعه سازمانی است، چرا که میتواند اطلاعاتی در خصوص خرده نظام های مختلف یک سازمانی به دست بدهد . توسعه سازمان، دربرگیرنده تلاشهای طولانی مدت بوده که بوسیله مدیران سازمان در جهت بهبود سازمان، توانمندسازی، یادگیری و حل مسائل از طریق مدیریت مشارکتی، رهبری و حمایت شده است. در این ارتباط، عارضهیابی میتواند به عنوان فرآیندی تلقی گردد که در جهت توسعه سازمانها گام برمیدارد. بنابراین در ارزیابی و تغییر جهات گژکارد فرهنگ و الگوهای رفتاری سازمانها، اثربخشی بالا و توانمندسازی سازمانها کاربرد دارد که برای حصول به این امر به گردآوری داده، تحلیل و بازخورد اطلاعات که سه فعالیت اساسی در فاز ارزیابی محسوب میگردند، اقدام مینماید. عارضهیابی سازمانی شامل توسعه نقشه راه به منظور جهت دهی تغییرات سازمانی است.
-3 روش تحقیق - مدل - EFQM
در تاریخ 15 سپتامبر 1988، چهارده بنگاه و شرکت مختلف، مانند Philips، Fiat، Nestle، Renault، Bull، Olivetti و غیره، برای افزایش رقابت و بهرهوری، خواستار تأسیس سازمان مدیرت کیفیت اروپا شدند. شهر بروکسل به عنوان مقر این سازمان انتخاب شد .
این یک سازمان غیرانتفاعی می باشد و هدف اصلی آن، ترویج بکارگیری و استفاده بیشتر از مدیرت کیفیت جامع TQM، میباشد . - Calvo-Mora et al, 2006 - با حمایت کمیسیون اروپا و سازمان اروپا در حوزه کیفیت، بنیاد مدیریت کیفیت اروپا - EFQM - ، تأسیس شد. مدل EFQM، یک مدل ارزیابی استاندارد برای مؤسسات، شرکتها و سازمان های اروپایی میباشد
ارتقاء و تقویت شرکتها و سازمانهای اروپایی در بازار بین المللی، نیز یکی دیگر از اهداف EFQM میباشد
همانطورکه Davies در سال 2008 اظهار داشت، EFQM یک ابزار عملی است که می تواند توسط هر شرکت یا سازمان، جهت استفاده از مزیت رقابتی و قابل رقابت بودن و حفظ آن برای مدت طولانی، مورد استفاده قرار گیرد.
مدل EFQM، مجموعهای از معیارها و شاخصها را شامل میشود که معمولاً در دو دسته بندی به نامهای "توانمندسازها" و "نتایج" جای میگیرند
مدل EFQM ابزاری است که تصوری از عملکرد سازمان در9حوزه را ایجاد میکند که 5 معیار آن حوزه توانمندسازها شامل معیارهای رهبری، خط مشی و استراتژی، مدیریت منابع انسانی - کارکنان - ، منابع و مشارکت، فرآیندها و 4 معیار آن حوزه ، شامل نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد میباشند . - McAdam and Bannister, 2001 - مطالب مذکور در شکل - 1 - آمده است.
شکل - 1 - مدل تعالی سازمانی EFQM
-4 یافته ها
-1-4 روش شناسی تحقیق
زمان انجام این پژوهش سال 1395 است. این پژوهش از لحاظ استراتژیهای پژوهشی از نوع پژوهش عملیاتی و مطالعه موردی میباشد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق قیاسی میباشد. جهت گیری این پژوهش کاربردی است زیرا نتایج استنتاج شده آن در حل مسائل سازمانی کاربرد دارد.