بخشی از مقاله
چکیده
مکانها به دلایل مختلف هویت مییابند. هویت مکانی نوعی از هویت است که فرد یا گروهی ، بدلایل خاصی خود را متعلق به مکان و یا دلبسته به آن میدانند. این ویژگی با نوعی احساس غرور و علاقه به مکان همبسته است. در این میان نقش بزرگان و قهرمانان بر خواسته از این مکان ها را نباید از نظر دور داشت. تأثیرگذاري این افراد به قدري قوي است که نام آنها به این مکانها ارزش و هویت میبخشد .
در این مقاله که با هدف کاربردي و روش اسنادي صورت گرفته تلاش شده ، براي اولین بار ، رهیافت گردشگري شخصیت محور معرفی شود تا ضمن برنامهریزي براي توسعه شکل خاصی از گردشگري به شناخت بیشتر بزرگان عرصه دین، علم، هنر و ادب کشور منجر شود. با این فرض که این نوع گردشگري نه تنها فواید گوناگون و قابل توجهی براي جامعه میزبان خواهد داشت و از آسیبهاي فرهنگی پیشگیري می کند، بلکه به نام مکانها اعتبار می بخشد.
مقدمه
مکانها اصولاً کارکردهاي مختلفی دارند، برخی کارکرد اقتصادي و اجتماعی، برخی کارکرد سیاسی و برخی نیز کارکرد فرهنگی دارند. این مکانها که به عنوان قطبهاي فرهنگی شناخته میشوند، هویت خود را از آن کارکرد خاص میگیرند و بعضاً به واسطه وجود آن پدیده فرهنگی مورد توجه قرار گرفته و داراي جاذبه میشوند.
این پدیدهها معمولاً در مبحث گردشگري اهمیت ویژهاي داشته و نوع خاصی از گردشگري را تحت عنوان گردشگري فرهنگی شکل میدهند. این نوع از گردشگري اگر چه تشابهات فراوانی با سایر انواع گردشگري دارد، اما در عین حال داراي ویژگیهاي متمایزي است که در نوع گردشگران، محصولاتی و بازاري که عرضه میکند و همچنین در نوع تأثیراتی که بر جاي میگذارد متفاوت از سایر انواع گردشگري است.
یکی از مهمترین جاذبههاي فرهنگی که تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است، نقش شخصیتهاي دینی، علمی، ادبی و هنري میباشد که افتخارات هر ملتی را تشکیل میدهند. تعداد این گونه از شخصیتها در کشور ما بیشمار است و این عاملی است که کشور ایران را به مهد تمدن، علم و هنر تبدیل کرده و آن را سرآمد ملتهاي جهان قرار داده است. از این رو مقاله حاضر با رویکرد گردشگري محور به تبیین جایگاه و ارزش چنین شخصیتهایی در هویتبخشی به مکانها میپردازد، با این استدلال که در بسیاري از موارد افراد هویت خود را از مکانی میگیرند که به گونهاي بدان منسوب میباشند، یا در آن جا بهدنیا آمده و یا کار و زندگی کردهاند. اما از سوي دیگر ما شاهد وجود افرادي هستیم که نام آنها زینتبخش مکان گمنامی شده و به آن مکان هویت میبخشند و آن مکان را براي همگان به مکانی با ارزش تبدیل میکنند. لذا این مکانها قابلیت تبدیلشدن به قطب گردشگري را مییابد تا از قبل آن نه تنها جامعه محلی از فواید و اثرات آن بهره مند شوند بلکه موجب شناختهشدن بیشتر این افراد و موجب مباهات و غرور ملی خواهد شد.
نظر به آسیبهاي فرهنگی گردشگري روستایی و هویتزدایی از روستا در طی فرایند توسعه گردشگري نگارنده تقویت هویت فرهنگی روستا از طریق تأکید بر گردشگري شخصیت محور را پیشنهاد مینماید. به گونهاي که از جمله مهمترین ثروتهاي فرهنگی که بار ارزشی سنگینی در مکانهاي جغرافیایی و بهخصوص روستاها بهوجود میآورد، شخصیتهاي بزرگی هستند که در دل این روستاها پرورش یافته و شیوه زندگی، افکار، آثار، روابط اجتماعی و حتی اشیاء و ابزاري که در زندگی از آن استفاده میکردند میتواند جاذبهاي براي دوستداران فرهنگ این مرز و بوم باشد و خانهها و محیط زندگی این افراد میتواند گردشگران بسیاري را به سوي خود جذب کند که نه تنها روستا را از آسیبهاي فرهنگی باز میدارد بلکه به مکانها هویت و بالندگی فرهنگی می بخشند و نام آنها را در دل تاریخ و خاطره مردم به ثبت میرسانند. از آنجا که انسانهاي بزرگی از این آب و خاك برخواستهاند، چنین جاذبههایی نیز در حد فراوانی در کشور یافت میشود که میتواند هر منطقه را به قطب فرهنگی خاصی تبدیل کند از جمله این مناطق میتوان به خرقان، خمینیشهر، مزینان، طالقان، روستاي چمران و صدها روستاي دیگر اشاره کرد که زمانی بزرگانی در دل آن تربیت یافته اند.
هویت مکان
از کلمه "هویت" بنابر تئوريهاي مختلف تعاریف گوناگونی شده است. هویت چیزي است که بر اساس آن ما خودمان را تعریف میکنیم. هویت شخصی ما متشکل از ویژگیهاي منحصربهفرد و شخصی است و چیزي است که ما را از سایر افراد متفاوت میسازد. "هویت اجتماعی" در مورد گروه مورد استفاده قرار میگیرد وقتی که ما خود را به جامعه خاصی پیوند میزنیم. تایفل - 1982 - 1 هویت اجتماعی را دانش فرد از تعلق به گروه اجتماعی خاص تعریف میکند و علاوه بر آن احساسات و ارزشی که او را ا به عنوان یک عضو گروه معرفی میکند را شامل میشود.
وي معتقد است که توسط هویت اجتماعی است که گروه در عناصري مانند ملیت، فرهنگ، مذهب، موقعیت اجتماعی، خانواده و غیره تعریف میشود. او همچنین هویت اجتماعی را بخشی از خودپنداره فرد. تعریف میکند.2
دلبستگی به مکان3 که توسط گیفورد - 2002 - شرح داده شده است بیانگر احساسات ما به مکان و حس آشنایی به محل خاص است.
وقتی که دلبستگی به محل رشد میکند، ما شروع میکنیم که خود را با مکانها چه در مقیاس بزرگتر - ملیت، شهر، و غیره - و چه در مقیاس کوچکتر - محله، خانه یا اتاق - شناسایی کنیم. خود مانند هویت جنسیتی و طبقاتی است و از شناخت در مورد محیط زیست ناشی میشود.
این شناخت میتواند در دو دسته طبقهبندي شود. یک نوع شامل خاطرات، ارزشها، و ترتیبات خاص است و نوع دوم شامل ارتباط بین مجموعههاي مختلف است مثل خانه، مدرسه و همسایگیها
بریکول5 از این بحث میکند که مکانها عناصر مهم هویتبخش محسوب میشوند. جنبههاي مختلف هویت بر گرفته از مکانی است که ما به آن تعلق داشته و در آن رشد میکنیم، چرا که مکانها داراي نمادهایی هستند که براي ما معنادار و مهم است .6 - 2 - مکانها معناي دائم و ثابتی ندارند و معناي آن بطور مداوم در حال باز تعبیر شدن است و لذا نحوه اثرگذاري آن در هویت هرگز مشابه نیست. بریکول همچنین از این بحث میکند که قرار گرفتن در مکانهاي جدید و متفاوت از طریق تهدید، تأکید و جابجایی تحت تأثیر قرار میدهد.
در عین حال عبارت هویت مکانی چه به لحاظ تئوري و چه عملی کمتر از هویت اجتماعی شناخته شده است.
هویت مکانی به نوعی با واِه فضا در هم تنیده است. فضا تشکیل شده است از مکانهایی که اغلب به عنوان محدودهاي منظم شده یاد میشود. جایی که در آن روابط اجتماعی و هویت در هم آمیختهاند. چنین مکانهایی ممکن است بطور رسمی به عنوان هویت هاي جغرافیایی یا بطور غیر رسمیتر مکانهایی که محل تلاقی روابط اجتماعی و خاطرات جمعی است به حساب آیند.
اصطلاح انسانشناسانه مکان تا حد زیادي برگرفته از پدیدارشناسی است که به دلبستگی و پیوند خوردن افراد به مکانهاي خاص اشاره دارد و به کیفیت نمادین اشاره دارد. اصطلاحات رایج مکان به گونهاي است که رویدادها، عقاید و مکانها را بهم مرتبط میسازد و یک کلیت در هم آمیخته را خلق میکند.
ایده ي- فو- تون بر این است که که مکان ناحیهاي است که داراي محدوده ذهنی است؛ اغلب محل زندگی به شمار میرود که در آن افراد یا گروهها داراي یک احساس قوي نسبت به آن هستند. توان از دو اصطلاح براي توضیح احساس بشري نسبت به مکان استفاده میکند:
اصطلاح اول عشق انسان به مکان را بیان میکند. پیوند عاطفی بین انسان و مکان. Topophobiaو Topophilia و به نوعی وابستگی بیولوژیکی انسان به مکان است و به نوعی برجستهسازي مکان براي انسان است.
شکل دیگري از توپوفیلیا وابستگی به مکان– خانه7 است که داراي مقیاسهاي مختلف از مقیاس ملی گرفته تا سطح خانه را شامل میشود. توان بر این باور است که چنین دلبستگی میتواند بر اساس ذهنیت و خاطرات و یا بر مبناي احساس افتخار تعلق مکانی شکل بگیرد. بر خلاف توپوفیلیا، توپوفوبیا عبارت است از دافعه از مکان. هویت میتواند به عنوان احساسی تعریف شود که مردم خودشان را بر اساس احساسات ذهنی که از تجارب روزمرهشان و ارتباطات گسترده اجتماعی بدست آمده میسازند.
در رابطه با هویت مکانی تاکنون کارهاي چندي صورت گرفته است از جمله بهناز امینزاده در پژوهشی که در منطقه نواب تهران انجام دادهاند به مطالعه ارزیابی زیبایی در هویت مکانی پرداخته و بین مناظر زیبا و مناظر با هویت ارتباط تنگاتنی یافته است
رعنا سادات حبیبی در پژوهش دیگري به واژهشناسی و مفهوم مکان از دیدگاه کلاسیک آن یعنی نظر حکماي ایرانی و فلاسفهي یونان در روزگار کهن و از دیدگاه نظریهپردازان مکان در دوران معاصر پرداخته است وي به جستوجوي عوامل به وجودآورندهي هویت و معناي مکان و تأثیر آن بر روي انسان پرداخته و آنچه حاصل شده، در خیابان نیاوران به عنوان موردپژوهی کاربست داده است
مرجان بدیعی نیز در پژوهشی به بررسی ارتباط بین نام خیابان هاي شهر تهران با هویت مکانی آنها پرداخته و تأثیر گفتمان ایدئولوِژیک را در پایداري نام مکانها تحلیل کرده است . - 5 - با وجود پژوهشهاي متعدد در خصوص هویت مکانها، بنظر میرسد تا کنون تحقیقی در ارتباط با گردشگري و هویت مکانی صورت نگرفته که پژوهش حاضر در صدد پرکردن این خلاء میباشد.