بخشی از مقاله
چکیده
غزل از شورانگیزترین قالبهاي شعرفارسی وعشق لطیفه ایست که از عهدالست و آفرینش انسان خلق شده است. اگر از دریچه ي غزل هاي نزاري به اندیشه اش بنگریم مضامین بلند موجود در اشعارش، پی بردن به درون مایه هاي فکري برتر او را آسان میسازد .
نزاري شاعر سبک عراقی است. اشعارش بیشتر رنگ و بوي عاشقانه ، عارفانه ،قلندري، تفکرات خیامی، تعلیم، اخلاق و... دارد. او با زبانی گویاو شیوا اندیشه هایش رابازتاب داده است. وي در عصري می زیست که فرهنگ، اخلاق و آداب ایرانی واسلامی زیرگامهاي سهمگین مغول درحال پایمال شدن بود؛ به همین دلیل و با توجه به تضاد اندیشه اي که با جامعهي آن روزگار داشت، مانند بسیاري از شاعران هم عصر خویش در پرتو قالب غزل به ابراز اندیشه اش پرداخت. اگرچه در اواخر عمر انزواطلبی وگوشه نشینی اختیار کرد،اما چشمه ي فیاض استعدادش به او این توانایی را داد تا در اثبات اعتقاد و اندیشه اش همچنان کوشا باشد. این پژوهش به بررسی اندیشه هاي عاشقانه و عارفانه در300 غزل حکیم نزاري پرداخته است.
مقدمه
پژوهشگران دربررسی زمینه هاي فکري شاعرانِ زبان فارسی،شیوه هاي شاعري رابه خراسانی،عراقی ،هندي ، بازگشت ومعاصر تقسیم بندي نموده اند . اما نمی توان این تقسیم بندي را جامع وکامل دانست ؛ زیرا هر شاعر سبک و شیوه ي خاص خود را دارد واین سبک باعث تمایز او از دیگر شاعران می گردد .
»اگر ادبیات کلاسیک فارسی را در مفهوم گسترده ي آن که شامل غالب آثار مکتوب گذشته می شود در نظر بگیریم ودر مفهوم محدودتر شامل آثاري بدانیم که جنبه هاي عاطفی وزیبایی در آن ها غالب تر است ، آن گاه شعر فارسی وبسیاري از آثار منثور عرفانی وغیر عرفانی را می توانیم ادبیات فارسی به مفهوم خاص کلمه به حساب آوریم
به نظر بسیاري از نویسندگان تخلصِ نزاري که شاعرمورد پژوهش براي خویش برگزید ، ارتباطی با ضعیف بودنش ندارد وعنوان نزاري را به جهت اعتقادبه فاطمیان مصربرگزیده است. صاحب تذکره ي آتشکده می گوید:»نزاري قهستانی از اهل قهستان است. از شعراي پاکیزه بیان وفصحاي بلاغت عنوان بود. جامی در بهارستان در ترجمه ي احوال خواجه حافظ شیرازي گفته سلیقه ي شعر وي نزدیک است به سلیقه ي نزاري، وفاتش در سنه 721بوده . دیوانش بیست هزار بیت خواهد بود
در تذکره ي ریاض الشعراء نوشته شده: »از حکماي عالی طبیعت وفضلاي والا نهمت زمان بوده . گویند در قهستان شیخ سعدي به خانه ي اوواردشده.مدتی شیخ رانگه داشته ، الکم خصوصیت را باهم کرده اند.
به جز اندك زمانی در ایام جوانی، دربقیه ي عمرش میخوارگی پیشه کرد.درهمین ایام به خدمات دیوانی مشغول شدودررکاب شمس الدین محمد صاحب دیوان جوینی قرارگرفت . درسفرهایی که همراه او بودبا الفاظی چون شمس دین ودولت،به مدح او پرداخت.به» طوري که از اشعارش بر می آید بعد از تقرّب به سلاطین وامراي وقت در رفاه می زیسته وبه قول فردوسی جزء آن کسانی بوده است که سرگوسفندي تواند برید.
اما مدتی نگذشت که به دلیل سخن چینی دشمنان تنگ نظر،مورد غضب قرار گرفت.ازدیوان طردشدواموالش مصارده گشت . دربقیه ي عمردهقانی را پیشه کردوآن چنان که از ابیاتش برمی آید ، درمعیشت تنگی افتاده بود. نیمه ي بیشتر غزّلیات اورا مضامین عاشقانه تشکیل می دهد . حالات عاشقانه وتوصیف ویژگی هاي عاشق و معشوق به فراوانی دراین غزلیات به چشم می خورد .
تتبع وپیروي از مضامین غزل هاي سعدي را در اشعار نزاري می توان مشاهده کرد درکلیات دیوان او قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات، مقطّعات وچندمثنوي دیده می شود. مرتبه ي وي درشاعري متوسط ودرآثارش اشعار خوب وسست بسیاردرپی هم می آیدیعنی غثّوسمین فراوان داردو شایدعلّت این امراصرارنزاري برساختن اشعارساده وروان باشدکه گاه مبالغه دراین امربه سست کردن ابیات می انجامیده است. -
مواردي هم دراشعارش دیده می شود که همراه با مضامین عاشقانه وعارفانه بر نقدهاي اجتماعی و طنز هاي نیشارِاودلالت دارد. در مورد سابقه ي تحقیقاتی که در غزل نزاري صورت گرفته به موارد زیر باید اشاره کرد . آقاي غلامعلی سرمد مقاله اي را تحت عنوان جستاري در مسائل تربیتی دیوان حکیم نزاري قهستانی در مجلّه ي فرهنگ خراسان جنوبی به چاپ رسانده اند و در آن گزیده اي از اشعار نزاري که متضمن مباحث تربیتی می باشد ، مورد بررسی قرار گرفته است . یکی ازپژوهش هاي نسبتاً دقیق انجام شده درموردنزاري ، مقاله ي سعدالملّه والدین حکیم نزاري قهستانی نوشته ي آقاي دکترعلی رضا مجتهد زاده است که درمجله ي ادبیات مشهدشماره هاي دوم،سوم وچهارم درتابستان وپاییزسال1345 به چاپ رسید . ایشان درخصوص نام ، تخلص ، خاندان و زندگی نزاري به صورت کامل مطالبی نوشته اند .
در ادامه به مسافرت هاي او اشاره نموده و ممدوحان،مذهب، تحصیلات و تصوف نزاري را بیان کرده اند . آقایان دکتر مهدي محقق و رحیم سلامت آذر نیزدر دو مقاله ي مجزا به تصویر هاي شاعرانه در غزلیات حکیم نزاري و جایگاه بدیع در دیوان نزاري قهستانی پرداخته اند . با توجه به همه ي این تحقیقات ومقاله هایی که نوشته شده است ؛ در می یابیم هیچ یک از آنان به صورت کامل واختصاصی به سبک شناسی آثار نزاري ، چه غزل ها و قصاید ، یادیگر ابیات او نپرداخته اند . اکنون در این رساله سعی می نماییم به صورت جامع به بررسی سبک شناسی فکري حکیم نزاري در 300غزل بپردازیم .لازم به ذکراست ابیاتی که به عنوان شاهدومثال آورده شده اند، براساس شماره گذاري ابیات دیوان حکیم نزاري باتصحیحترمظاهرمصفّادک ثبت گردیده اند.
مختصري در باب غزل تا عصر نزاري :
صاحب المعجم معنی غزل را چنین گفته است » غزل در اصل لغت حدیث زنان و وصف عشق بازي با ایشان وتهالک در دوستی ایشان است ومغازلت وعشقبازي وملاعبت است با زنان «
صورت ابتدائی غزلکه حکایت ازذوق وعواطف درونی انسان دارد وغالباً هم با موسیقی همراه بوده است
برکلیه ي موضوعات ادبی دیگر سبقت دارد ورفته رفته در مسیر تکامل به صورت کنونی وکاملِ غزل در آمده استدر .اوائلِ» عهد غزلیات غالباً به اشعاري می گفتندکه جنبه ي ذوقی وعشقی داشته وهمراه با موسیقی خوانده شود اعم از آن که به صورت رباعی یا قطعه یا مثنوي ویا تغزّل باشد.«
سپس قصیده سرایانی مانند رودکی ، فرخی ، منوچهري و . . . در اوایل قصاید مدحیه ي خویش تغزّ لاتی را بیان کرده اند که گاه خود با موسیقی آن را می خوانده اند ویا به وسیله ي مطربان خوش آواز ونوازندگان چرب دست در مجالس اجرا می شده است . در اوائل عهد ، غزل ها معمولاً کوتاه بود، در قرن ششم غزل هاي کوتاه وبلند هر دو در دیوان هاي شعرا پیدا می شود .
درهمین زمان غزل کم وبیش از تغزّل جداشد وصورت مستقلّی یافت که مرهون عوامل اجتماعی وسیاسی وطبیعی است .ولی» از قرن ششم به بعد مخصوصاً در عصر مغول جریان امر تغییر یافت وروحِ سلحشوري به روح عرفانی مبدل گردید ، اشعار حماسی ورزمی اهمیت خود را از دست داد وقصیده روي به تنزّل نهاد وبه همین نسبت موضوعات عشقی ونوع غزل مورد توجه قرار گرفت تا جائی که در دوره ي مغول قصیده یکباره از درجه ي اعتبار ساقط گردید و غزل جاي آن را گرفت «
با این تفاسیر می توان گفت؛دوره ي کمال ونضج غزل ،همان عصر نزاري هم زمان با فتنه ي مغول است .
برخی مضامین ودرون مایه هاي عاشقانه درغزل هاي نزاري
اگربخواهیم درباره ي عشق مطالبی بنویسیم باید گفت » موضوعات عشقی در واقع از یکدیگر منفک نیستندلیکن اگر بخواهیم آن ها را به تقریبی از هم تفکیک نماییم ملاحظه می کنیم که به طور کلی در اطراف سه محوردور می زند. اول آن چه به نفس عشق وشرح کیفیات آن مربوطمی شود.دوم آن چه مربوط به عاشق واحوال اوست.سوم آن چه درباره ي معشوق ووصف زیبایی اوگفت و گومی کند.
الف - عشق :
عشق را درلغت به معنی دوستی مفرط وبه حدافراط دوست داشتن معنی کرده اند - فرهنگ معین ذیل واژه غزل - وجه تسمیه ي آن را بر گرفته از گیاهی به نام عشقه دانسته اند . شیخ شهاب الدین سهروردي در خصوص گیاه عشقه می نویسد :عشقه» ، آن گیاهی است که در باغ پدید آید در بن درخت