بخشی از مقاله
چکیده:
مناظره شیوه تعلیمی است که کارکردهای مختلفی دارد. از جمله کارکردهای آن، رشد عقلانیت و معنویت است که با روشهای مختلفی در مناظرههای اهل بیت - ع - مورد توجه قرار گرفته است. در تفکر اسلامی عقلانیت و معنویت با هم سازگار بوده و همدیگر را یاری میرسانند؛ عقلانیت دینی به معنویت میانجامد و معنویت اسلامی، عقلانیت را رشد و ارتقا میدهد. در دین اسلام عقل از جایگاه رفیعی برخوردار است و آیات و روایات اهل بیت - ع - همواره انسان را به عقلورزی دعوت نموده و از این طریق به رشد معنویت کمک میکند.
بازشناسی عقلانیت و معنویت و حدود و ثغور آن در اندیشه و سیره عملی اهل بیت - ع - ضرورتی است که تا کنون درباره آن پژوهشی مستقل ارائه نشده است؛ بر این اساس مقاله حاضر تلاش میکند با تکیه بر دیدگاه اهل بیت - ع - ، بهویژه رویکرد عرفانی امام رضا - ع - موضوع عقلانیت و معنویت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در این راستا، پس از تبیین مساله و مفهومشناسی واژه عقل و عقلانیت، معنویت بیان شده و سپس قلمرو و حوزههای عقلانیت و خردورزی، یعنی خردورزی درباره خدا و اسما و صفات - خداشناسی - و تفکر درباره نفس و انسان - خودشناسی - مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
.1 مقدمه
مناظره یکی از روشهایی است که اهل بیت - ع - از آن، برای کشف حقایق دینی و آموزش آن به دیگران بهره میبردند. از زوایای مختلفی میتوان مناظرهها را مورد تحلیل و بررسی قرار داد و کارکردهای آن را تبیین نمود که رشد و تربیت عقلانیت و معنویت از جمله مهمترین آنهاست. از این رو، عقلورزی و معنویتگرایی یکی از عناصر مهم در مناظرههای اهل بیت است که در این مقاله با تکیه بر مناظرههای امام رضا - ع - مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
در اهمیت و جایگاه عقل و اندیشه باید گفت که عقلورزی و اندیشیدن یکی از مواهب ارزشمندی است که خالق هستی به انسانها ارزانی داشته، و مهمترین ویژگی و فصل جدا کننده انسان از حیوانات است. عقل و اندیشه به انسان این امکان را میدهد که با استفاده از ابزارها و مقدمات لازم، به شناخت خود و واقعیتهای هستی بپردازد، رفتارها و سلوک اینجهانی خود را بر اساس آن سامان دهد و سیر تکاملی خود را بر آن بنیان نهد. بیگمان قرآن کریم و اهل بیت - ع - که وظیفه راهنمایی و هدایت آدمیان به قلههای کمال و سعادت را دارند، نمیتوانند از توجه جدی به این ویژگی مهم انسان بگذرند.
و با بررسی آیات وحی و روایات معصومین - ع - ، این حقیقت به دست میآید که کتاب و سنت، افزون بر آنکه مردم را به عقلورزی فرامیخوانند و اهمیت آن را در زندگی انسان متذکر میشوند، مسیر، منابع، لغزشگاهها و نتایج عقلانیت صحیح را نیز به آنها معرفی میکنند. در متون دینی و روایی، عقل و اندیشه، پایه و اساس انسانیت حجت و پیامبر درونی الهی1 و سرچشمه منحصر به فرد کمالات نظری و علمی است. از این رو، پرورش صحیح عقل، رکن رکین پرورش دیگر ساحات وجود آدمی خواهد بود؛ اگر عقل بر نفس آدمی غلبه کند، چشم دلش باز شود و اگر مغلوب شهوت شود چشم جان بسته میشود. فضایل و اعمال نیک موجب تقویت عقل و رذائل و گناهان عقل را تیره و تار میسازد.
یکی از پرسشهای مهمی که امروزه پیشروی معرفتشناسان قرار دارد این است که آیا انسان در دستیابی به معرفت، با موانعی ازسنخ موانع اخلاقی رو به رو است یا نه. ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس معرفت آمریکایی، برای نخستین بار این موضوع را در مقاله »اراده معطوف به باور« مطرح نمود.
جیمز، همچنین ادواردز و نیومن، معتقدند که کارکرد معرفتی مناسب بستگی به برخوداری از خلق و خوی اخلاقی یا معنوی مناسب دارد
لودویگ ویتگنشتاین نیز تظاهر و خودنمایی را از جمله چیزهایی میداند که قدرت اندیشه را مسحور خود میکند
شاید بتوان گفت که به طور کلی در فلسفه و الهیات مسیحی آنچه میتواند انسان را از دام گناه نجات دهد و به حقیقت و معرفت رهنمون سازد، فیض و لطف خداوند است
در بخشی از روایت هشام از امام موسی بن جعفر - ع - ، از اندیشه و تفکر به عنوان علامت و نشانه وجود عقل در انسان نام برده شده است:
یا هشام» ان لکل شیءٍ دلیلاً و دلیل العقل التفکر« - کلینی، بیتا، ص. - 60 از دیدگاه امام رضا - ع - نیز عقل، عطیه و بخششی از جانب خداوند است:العقل» حباء مِن اللّه«
امام رضا - ع - عقلورزی و تفکر را بالاترین مرتبه عبادت میداند: »لیس العباده کثره الصلوه و الصوم، انما العباده التفکر فی أمر االله عزوجل« - الفقه الرضا، 1406، ص - 380؛ عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت به کار بردن عقل و اندیشه در امر خدای تعالی است. ایشان در بیان ارزش و جایگاه عقل میفرماید: »صدیق کل امریء عقله و عدوه جهله« - عطاردی، 1413، ج1، ص - 304؛ دوست هر کس عقل و خرد اوست و دشمن هر کس نادانی اوست.
بر مبنای آموزههای قرآنی و روایی، اندیشمندان اسلامی، عقلورزی را کلید روشناییها و مبدأ کسب بصیرت و علوم و وسیله کسب معارف و حقایق - غزالی، بیتا، ص615؛ فیضکاشانی، بیتا، ص - 193، »زیر بنای حیات انسانی« - طباطبایی، 1417، ص - 259، »اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی« و »مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت« - خمینی، 1381، ص6 و - 191 میدانند.
در هیچ نظام فکری و عملی چون اسلام بر عقل و عقلانیت تاکید نشده است. این تاکید چنان است که ساعتی اندیشیدن و عقلورزی کردن بهتر از یک سال عبادت معرفی شده است - فیض کاشانی، همان - ؛ چرا که در عقلورزی علاوه بر ذکر خداوند دو چیز دیگر نهفته است، یکی افزایش معرفت و مساله تاثیر گناه بر اندیشه و معرفت اگر چه در علومی مانند روانشناسی ادراک، فلسفه ذهن و معرفتشناسی معاصر، بحثی جدید به حساب میآید، اما در دیدگاههای عرفانی و دینی، تقرباًی جزء پیشفرضها محسوب میشود. آنان که در وادی عرفان قدم نهادهاند،اساساً تحصیل معرفت حقیقی را جز از مسیر سیر و سلوک علمی میسر نمیبینند: »ان تتقوا االله یجعل لکم فرقانا« - انفال، . - 29
عرفا و عالماناخلاق معمولاً در این زمینه مطالب سودمند فراوانی دارند و صفات نیک و بد اخلاقی را که تاثیرگذار بر علم و عالم است، بیان کردهاند.
مرحوم شبر در فریب خوردگان از علما چند دسته را ذکر میکند که آنان نتوانستهاند حسد و ریا و تکبر و جاهطلبی را از خود دور کنند و به دلیل دوری از عمل، ازعلم حقیقی دور ماندهاند. شهید ثانی در منیه المرید و امام خمینی در شرح چهل حدیث آداب تعلیم و تربیت را بیان نموده و در آنجا به برخی صفات اخلاقی که در علمآموزی تاثیر دارد، اشاره کردهاند. از جمله این آداب، به کارگیری علم و پرهیز از غرور و انانیت است که تاثیر زیادی در رسیدن به حقیقت علم دارد در نتیجه اینکه، میبینیم متون اسلامی و علمای اخلاق، در کنار دعوت به تعلیم و تفکر و خردورزی، بر پارسایی و زدودن دل از زنگار گناه و وسوسه شیطان نیز تاکید میورزد و این به خاطر آزاد کردن تفکر آدمی از بند اسارت شیاطین درونی و بیرونی است.
چون که تقوا بست دو دست هوا // حق گشاید هر دو دست عقل را - مولوی -
.1 عوامل غیرمعرفتی عقلانیت مانند عوامل انسانی و طبیعی - خودنمایی، قدرتطلبی، عواطف و احساسات و... - در مقابل عوامل معرفتی عقلانیت مانند مواد و صورت استدلال - اولیات، مشاهدات، متواترات، استقرائیات، تمثیل و... - قرار دارند، که همگی به نحوی بر معرفت تأثیر گذارند.