بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر به پیوند گسست ناپذیر علوم انسانی و اجتماعی از یکدیگر میپردازد، و بطور خاص با برگرفتن از جامعهشناسی؛ مفهوم، جنبه هاي علمی و کاربردي آنرا بررسی و تحلیل مینماید. در حالیکه در جهان امروز و بهویژه در عصر حاضر انواعی از مسائل اجتماعی همواره در حال ظهور و پیدایش است، علم مستقلی لازم است تا به این وسیله آنها را شناسایی و تشخیص داده، و راه حلهاي لازم و مؤثر را در جهت رفع آنها ارائه دهد. با توجه به اینکه پویائی اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و ... همواره در جریان است، نهادهاي مختلف اجتماعی از نوع خانواده، الگوهاي اقتصادي، روابط اجتماعی، وارزشهاي اجتماعی- فرهنگی با تغییرات سریع و بی وقفهاي روبرو هستند.
جامعهشناسی بهعنوان داور و ارزیاب، تغییرات مطروحه را شناسائی و برحسب نیاز راه حلهاي مناسب را ارائه میدهد. بنابراین، علم جامعهشناسی زمینههاي ایجاد و پایداري نظم اجتماعی را بالقوه فراهم میĤورد. بطور مثال، در عصر حاضر که حدود 60 درصد جمعیت در سنین 15-49 سالگی؛ یعنی در سنین تأثیرپذیري قرار دارد، بیش از 52 درصد ورودي دانشگاهها را در ایران دختران تشکیل میدهند.
مجموعه این قبیل شاخصها بالقوه انتظارات جدید، خواستههاي جدید، دگرگونی هنجارها و ... را به دنبال دارند. علمی که مطالعه اینگونه تحولات در حیطه کاري آن است، همانا جامعهشناسی است. در عین حال، وسیله اي که منعکس کنندة اینگونه تصاویر جدید است طبیعتاً همانا رسانههاي جمعی است. از این رو، رسانههاي جمعی بدون غذاي پژوهشهاي جامعهشناسی چندان تأثیرگذار نخواهند بود. رسانههاي خبري از هر نوع خود نیاز به پشتیبانی و پشتوانه علمی و جامعه شناختی دارند، در غیر این صورت، یک نوع کم توجهی و انفعال نسبت به اینگونه رسانههاي جمعی از سوي مخاطبین اتفاق میافتد.
مطالعات کمی و کیفی از جوانان، زنان، دختران، خانواده، اشتغال، درآمد، هزینهها و هر حوزه دیگري به تفضیل، خود تصاویري گویا از شرایط موجود و انتظارات و خواستههاي پیش رو را در اختیار وسائل ارتباط جمعی میگذارد؛ بدینسان جامعه را هر چه بهتر و جامع تر میتوان مهندسی کرد. در بخشی دیگر از پژوهش حاضر، مقاله به بررسی رویکرد وسائل ارتباط جمعی میپردازد؛ یعنی تا چه حد مطالعات اجتماعی را پشتیبانی میکند، تا چه حد از نتایج پژوهشها استفاده میکند، و اینکه پل ارتباطی آن با پژوهشگران اجتماعی چگونه است؟
مقدمه
مقاله حاضر به بررسی ارتباط علوم انسانی از یکسو، و توسعه و کارکرد بهتر رسانههاي جمعی از سوي دیگر میپردازد. در حالیکه علوم انسانی، یا به عبارتی علوم رفتاري چگونگی حرکت انسان در جامعه را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار میدهد، به ساخت الگوها و اصلاح آنها در جامعه و بین گروههاي مختلف اجتماعی میپردازد. این مجموعه علوم از جمله جامعهشناسی خود میتواند تأثیر تعیینکنندهاي بر کیفیت رسانه هاي جمعی که بطور مستقیم و مستمر با جامعه در ارتباط است، داشته باشد.
مقاله حاضر ابعاد مختلف این ارتباط دو سویه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در حالیکه جوامع انسانی امروزه نسبت به هر زمانی دیگر در گذشته در معرض تغییرات اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی، هنري و .. هستند، کاربرد علوم انسانی - جامعهشناسی - در این قلمرو خود از اهمیت بسزائی برخوردار است. بطور کلی، یکی از اهداف عمدة علوم انسانی و اجتماعی شاخه هاي مختلف علوم اجتماعی ارتباطی ناگسستنی با یکدیگر دارند. از آنجا که هر یک از شاخههاي علوم اجتماعی در قالبی تخصصی نحوة زندگی انسان، ارتباط بین گروههاي انسانی و اجتماعی و تعاملات مربوط را مورد بررسی قرار میدهد، هر یک از این شاخههاي علمی، به گونهاي مکمل و تکامل بخش شاخه اي دیگر است. بنابراین، علوم اجتماعی بهعنوان علوم بین رشته اي امروزه و در جهان اجتماعی مطرح هستند. هرگونه بهبودي در وضعیت اجتماعی افراد و گروههاي مختلف اجتماعی، و همینطور هرگونه دستیابی به سلامت بیشتر جامعه، نظم بهتر جامعه، بازدهی جامعه و بهرهوري بیشتر آن، بستگی به چگونگی بهره برداري از علوم انسانی و اجتماعی دارد. بقول کارل ویس جامعهشناسی ایجاد اعتبار در جامعه مینمایند، کنشها را شکل میدهند و ...
امروزه بهویژه در شرایطی که نوع بشر زندگی پیچیده اي پیدا کرده است، بطور منظم و مستمر میبایست تولید و بازدهی بیشتري داشته باشد. بنابراین، در چنین شرایطی است که سلامت جامعه و حرکت گروههاي مختلف اجتماعی در کنار یکدیگر دست یافتنی و قابل تحقق می باشند. از سوي دیگر، زندگی نوع بشر امروزه بیش از هر زمانی دیگر در گذشته پر رقابت، تنوع گرا، تکامل گرا و شرایطی از این نوع را پیدا کرده است. بنابراین، پاسخ به هر یک از زمینههاي یاد شده خود در گروِ بکارگیري علوم اجتماعی است؛ یا به عبارت دیگر، ارتباط برقرار کردن بین علوم مختلف اجتماعی از نوع جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، علوم تربیتی و نظایر آن است.