بخشی از مقاله

چکیده :

در غرب حوضه رسوبی کپهداغ مجموعه سنگهای کربناته شامل سنگ آهکهای نازک تا متوسط لایه با میان لایههای مارن - به سن باتونین- تیتونین زیرین - با رنگ روشن که به طور همشیب برروی نهشتههای ماسهسنگ و سیلتستونهای سازند باشکلاته  و بصورت تدریجی در زیر آهکهای صخرهساز سازند مزدوران قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات سازند چمنبید در برش الگوی این سازند منجر به شناسایی 6 تیپ از خار خارداران گردید. مطالعه پالئواکولوژی عناصر اسکلتی فوق الذکر نشان میدهد که دریای سازند چمنبید بستر نرمی داشته است.

مقدمه :

در البرز و کپهداغ، نهشتههای ژوراسیک دارای گسترش و پراکندگی خوبی است. در ناحیه البرز توالیهای رسوبی ژوراسیک زیرین و.بخش عمدهای از نهشتههای ژوراسیک میانی، رسوبات برجای گذاشته شده در محیط های دریاچهای، دلتایی، رودخانهای و محیط های دریایی کم عمق سازند شمشک است

در حالی که سنگهای مربوط به باژوسین بالایی تا تیتونین بالایی کربناته بودهوعمدتاٌ متعلق به محیط های شیب قاره و بخش عمیق حوضه است. سنگهای کربناته فوق الذکر در البرز تحت عنوان سازندهای دلیچای و لار و در کپه داغ با نام سازندهای چمن بید و مزدوران معرفی شده اند. سازند چمن بید واحد چینه ای دوره ژوراسیک میانی و بالایی است و سنگهای کربناته این سازند بقایای بجا مانده از پیشروی بزرگ و سراسری دریای باژوسین بالایی یا باتونین و بعد از رویداد سیمیرین میانی در حوضه کپه داغ است. از نظر سنگ شناسی به طور کلی این سازند از سنگهای نازک تا متوسط لایه پلاژیک با تناوب شیل و مارن تشکیل شده است. در ضمن ضخامت و سن این سازند در مناطق مختلف متفاوت است.

برش مورد مطالعه در پژوهش حاضر، در 3,5 کیلومتری شمال غرب روستای چمن بید در کوههای کورخورد واقع شده است و فاصله آن از جاده آسفالته گنبد- بجنورود در حدود 1 کیلو متر است و دارای مختصاتN 37 26 09 و E 56 31 07 می باشد

- تصویر . - 1 مرززیرین این سازند به صورت تدریجی در ارتباط با سازند باش کلاته است و به طور همشیب ولی ناگهانی توسط سازند مزدوران پوشیده می شود. به منظور مطالعه دقیق سازند چمنبید در برش الگو، این سازند لایه به لایه مورد پیمایش قرار گرفت و از میان لایههای مارنی به منظور استخراج فسیلهای ایزوله در مقیاس میکروسکوپی نمونهبرداری انجام شد. پس از گلشویی، رسوبات زیر هر الک در زیر میکروسکوپ بیناکولار پیک شد و گروههای مختلفی از فسیلها در مقیاس میکرسکوپی شامل عناصر اسکلتی و غیراسکلتی استخراج گردید. هدف از این مقاله مطالعه خار خارداران ژوراسیک به منظور بررسی شرایط بستر حوضه سازند چمنبید در کپهداغ است.

بحث

مطالعه عناصر اسکلتی خارداران بیشتر براساس موفولوژی خار در آنها - مانند نوع و شکل خار و نوع تزئینات و میزان برجستگی تزئینات - صورت می گیرد - تصویر . - 1 همچنین در برخی سیداریسها؛ در جنسهایی نظیر Tretocidaris, Stylocidaris, Goniocidaris, Schizocidaris, Rhopalocidaris و Prionocidaris محور رشد خارهای اولیه در سطح اورال و اباورال نابرابری بوده - اندازه متفاوتی داشته - و بعلاوه خارهای سطح اباورال واجد تزئینات ظریفتری بوده و یا اینکه فاقد تزئینات هستند . - Mortensen 1932 - خارهای نوع سیدراریس مورد مطالعه در این پژوهش غالباٌ تزئینات ظریفی داشته و بنابراین میتوانند متعلق به سطح اباورال باشند.

مطالعه عناصر اسکلتی خارداران سازند چمنبید منجر به شناسایی 6 تیپ از خارها شد که عبارتند از:

خارهای تیپ Cidaris lineola :I

خارهای تیپ Tylocidaris - Tylocidaris - sp.  :II

خارهای تیپ Rhabdocidaris sp. :III خارهای تیپ Cidaris sp. A. :IV خارهای تیپ Cidaris sp. B, : :V

خارهای تیپ ?Deadema antilarium :VI

که ویژگی مورفولوژیکی آنها به شرح زیر است.

خارهای تیپ I طویل، باریک و استوانهای شکل هستند. محور اصلی خار - Shaft - بلند است. مقطع عرضی محور اصلی مدور است. شیارهای طولی ظریفی در محور اصلی - Shaft - ، گردن - neck - ، یقه - Collar - و حلقه کنگرهدار - milled ring - قابل مشاهده است بخش گردن از محور اصلی توسط یک حلقه برامده متمایز میشود. خارهای تیپ III هم مشابه خارهای تیپ I است با این تفاوت که شکل بخش قاعده و میزان برجستگی حلقه کنگرهدار کمتر بوده و تعداد کنگرههای در خارهای تیپ III کمتر است.

در خارهای تیپ II تنها بخش گردن و یقه واجد شیارهای طولی ظریف بوده و بخش محور اصلی که متورم و فاقد تزئینات است. در مجموع خارهای تیپ II به فرم گرزی شکل و کوتاه هستند. خارهای تیپ IV مسطح و پهن بوده و مقطع عرضی محور اصلی آنها بیضوی بسیار کشیده است. بخش گردن و یقه از محور اصلی قابل تمایز نیست. محور اصلی واجد شیارهای طولی بسیار ظریف است. فاصله شیارهای طولی بسیار نزدیک به هم و متراکم است. خار تیپ V قطور، استوانهای و کوتاه هستند.

محور اصلی خار صاف و فاقد تزئینات یوده و بخش دیستال محور کاملاٌ مدور است. مقطع عرضی محور اصلی دایرهای شکل است. در مقایسه با خارهای تیپ I که در بخش حلقه کنگرهدار واجد تزئیناتی از نوع توبرکول است خارهای این گروه فاقد توبرکول میباشد. خارهای تیپ VI کوتاه و باریک بوده مقطع عرضی محور اصلی در بخش پروکسیمال پنج ضلعی است. بر روی محور اصلی چهار عدد شیار طولی وجود دارد که در بخش پروکسیمال این شیارها دقیقاٌ در محل اتصال شیارها به یقه یک عدد توبرکول برامده وجود دارد. بخش دیستال محور اصلی کاملاٌ نوکتیز است.

پالئواکولوژی

خاردارن منظم و عناصر اسکلتی آنها نقش بسیار مهمی در تفسیر محیطهای رسوبی گذشته ایفا میکنند - Gordon & Donovan .1992; Nebelsick 1992a, b; Greenstein 1993; Baumeister & Leinfelder 1998a, b; Baumeister 1999 - در بین عناصر اسکلتی خارداران، خارها و صفحات امبولاکرا؛ بویژه خارها نقش مهمتری برای تفاسیر پالئواکولوژی دارند به این دلیل که تفسیر عملکرد خارها میتواند شیوه زندگی این موجودات، بویژه نوع بستری که آنها برای زندگی انتخاب میکردهاند را تحلیل کند. در سازند چمنبید صفحات امبولاکرای این موجودات از داخل رسوبات استخراج شده ولی اهمیت چندانی برای تفسیر محیطی ندارد ولیکن 6 نوع خار متفاوت از این نهشتهها برداشت و شناسایی شده است که میتواند در تقسیر سیناکولوژی نهشتههای ژوراسیک در برش مورد مطالعه مفید باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید