بخشی از مقاله

چکیده:

زبان کشمیری از گروه زبانهای داردی از خانواده زبانهای هندوایرانی است که در دره کشمیر و نواحی آن رواج دارد. به دلیل تماس طولانی مدت این زبان با زبان فارسی از سده 14 تا سده 19م، زبان فارسی تأثیر عمیقی بر این زبان هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانشناسی بر جای گذاشته است. تأثیرهای زبانی فارسی بر زبان کشمیری را میتوان در سه بخش وامگیری واژگانی، وام-گیری واجی و وامگیری دستوری مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف مطالعه میزان نفود زبان فارسی بر دره کشمیر و زبان کشمیری از دیدگاه وامگیری زبانی با استفاده از منابع موجود کتابخانهای و پژوهشهای پیشین برای تأیید کردن و آشکار ساختن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمانهای کهن و در دورههای تاریخی مختلف انحام شده است.

مقدمه:

نفوذ ایران در سرزمین کشمیر و همچنین در فراسوی مرزهای این منطقه پدیدهای است که از سدههای دور گذشته وجود داشته است. کتیبههایی که به زبانهای سغدی، پهلوی اشکانی و فارسی میانه نوشته شدهاند، تماس بین مردمان کشمیر و اقوام ایرانی را در دوران پیش از اسلام نشان میدهند - Jetmmar، - 1991: 401-403 ، - Sims-Williams، - . 1989: 47 فارسی نو در دوران حکومت سلسله شاهمیری 1561-1349 - م - در دره کشمیر گسترش یافت. علاقه به زبان فارسی توسط شهابالدین شیراشامک 73-1354 - م - آغاز شد و در زمان پادشاهی سلطان زینالعابدین 70-1420 - م - رونق یافت.

از آن زمان به بعد، تلاش پیوسته برای آموزش زبان فارسی، در دسترس بودن کاغذ باکیفیت و مهاجرت پیوسته دانشمندان ایرانی به کشمیر باعث شد این سرزمین با عنوان »ایران صغیر« نامیده شود. پیوندی نزدیک بین ورود زبان فارسی به منطقه کشمیر و گسترش اسلام در آنجا وجود دارد. میر سید علی همدانی -714 - 786 ه.ق 1384-1312 /م - از عارفان ایرانی و همچنین از بزرگان سلسله کبرویه است که سهم بسزایی در گسترش اسلام در کشمیر داشته است.

اگر چه علاقه به یادگیری زبان فارسی با گسترش دین اسلام پیوندی تنگاتنگ دارد، ولی از همان آغاز برهمنها و سیکهای198 هندی199 در کنار دانشمندان مسلمان به یادگیری زبان و ادب فارسی علاقه نشان دادند و دیگر مردمان کشمیر را به یادگیری آن تشویق میکردند. آنها همچنین از زبان فارسی در نوشتههای علمی و ادبی خود بهره میگرفتند.

بسیاری از شاعران کشمیری همانند جولا پرشاد آذر، پندت مست رام بقا، پندت لسهگول بهار، پندت تابه رام ترکی بیتاب و غیره هم به زبان فارسی و هم به زبان کشمیری شعر سرودند.سلطان زین العابدین شاهمیری در گسترش زبان و ادب فارسی کوششهای بسیاری نمود، از جمله بنیان نهادن دارالترجمهای بود که در آن دانشمندان ایرانی به ترجمه بسیاری از کتابهای هندی به زبان فارسی همت گماشتند.

در میان نخستین متنهای نوشته شده، ترجمهای از مهابهارته موجود است که کهنترین ترجمه این اثر حماسی به زبان فارسی است و همچنین کتاب راج-ترنگینی200 در زمینه تاریخ کشمیر به زبان سنسکریت است که در زمان پادشاهی زینالعابدین شاهمیری به فارسی برگردانده شده -198 سیک به معنای شاگرد، دینی یکتاپرستی است که در سده 15م بهدست گورو نانک در منطقه پنجاب شبهقاره هند بنیان نهاده شد و بهدست ده گوروی پسین گسترش داده شد. این آیین با بیش از 30 میلیون پیرو، پنجمین دین سازمانیافته جهان است . - Singh, 2006: 15  است - Stein، - . 2007: 28 ترجمه این دو اثر از زبان سنسکریت به فارسی به ملا احمد کشمیری منصوب است - .1995: 93 - Hadi

از سده 14 م به بعد، زبان فارسی تأثیر فراوانی بر اندیشمندان و جویندگان دانش در دره کشمیر داشته است. از آنجا که زبان فارسی، زبان تبلیغ دین اسلام در کشمیر بود، پادشاهان سلسله شاهمیری آن را به عنوان زبان رسمی درباری برگزیدند. تا سده 19 م، زبان فارسی زبان اصلی در نگارش آثار ادبی و علم آموزی بوده است. تا به امروز هم زبان فارسی جایگاه والای خویش را در سرزمین کشمیر به عنوان زبان دارای فرهنگ غنی حفظ کرده است - Bamzai . 1993: 139 - از این رو، حاج قدرت االله بیگ در سال 1980م، کتاب تاریخ محلی » تاریخ عهد عتیق ریاست هنزه« را در هنزه201 به زبان فارسی منتشر کرده است.

زبان فارسی تا نخستین روزهای پادشاهی پادشاهان سلسله دوگرا در سال 1846 م همچنان زبان رسمی درباری بود. سپس در سال 1889م، به خاطر اینکه بیشتر درباریان از اهالی پنجاب بودند، زبان اردو جایگزین آن شد. در نتیجه آن، در سال 1911 م، زبان فارسی دیگر در مدارس به عنوان زبان تحصیل از رواج افتاد. حتی در سده 20م، تهیه کردن رونوشتی از کتابهای خطی فارسی توسط خطاطان رایج بود، اما امروزه دیگر از رواج افتاده است.

با وجود این، زبان فارسی و میراث تاریخی آن هنوز در محافل ادبی و علمی گرامی داشته میشود. برای مثال میتوان به نشریهای که هر ساله در گروه زبان و ادب فارسی دانشگاه کشمیر با عنوان »دانش « که شامل مقالههای ادبی به زبانهای اردو، فارسی و انگلیسی است، منتشر میشود. نگارش کتاب »تاریخ عهد عتیق ریاست هنزه« به زبان فارسی نشان میدهد که هنوز زبان فارسی جایگاه والایی در کشمیر دارد و بخشی جداییناپذیر از فرهنگ اندیشمندان آن جامعه است.

پیشینه پژوهش:

نخستین کسی که به صورت علمی به تأثیر زبان فارسی بر روی زبان کشمیری اشاره کرده، گریرسون - 1906 - 202 در » زبانهای پیشاچا203 شمال غربی هند« و در »وازهنامه زبان کشمیری« در - 1985 - بودپس. از وی بلَک - 1918 - 204 در »داردی و رومانی« اشارهای به وازههای زبان فارسی در کشمیری کرده است.مورگنشتیرنه - 1941 - در »واجشناسی کشمیری« به تأثیر نظام واجی زبان فارسی در واجشناسی کشمیری نیز پرداخته است. کاخرو - 1969 - 205 در »کشمیری و دیگر زبانهای داردی« نکتههایی را در مورد وامگیری زبان کشمیری از فارسی آورده است. ماسیکا - 1991 - در »زبانهای هندوآریایی« به بررسی تاریخی و تکاملی زبان کشمیری پرداخته و زبانهایی - سنسکریت، انگلیسی، فارسی و ... - که بر زبان کشمیری تأثیر گذاشتهاند در بخشی جداگانه بررسی کرده است.

کول 206 از زبانشناسان پرکاری در زمینه زبان و زبانشناسی کشمیری است. او در آثار خویش نفوذ زبان فارسی در دستور، واژگان و نظام واجی را مظالعه و بررسی کرده از جمله - 1984 - ، - 2005 - ، - 2002 - و علاوه بر اینها وی مقالهای - 2012 - را در دانشنامه ایرانیکا در زمینه »تأثیر زبان فارسی بر کشمیری« نگاشته است، اما همانگونه که در بخشهای بعدی خواهد آمد.

از آن جهت که کول آشنایی کاملی با زبان فارسی نداشته است در برخی موارد به خطا رفته است. او همچنین وامواژههای فارسی در کشمیری را فقط دستهبندی کرده و آنها را از دیدگاه معناشناسی همزمانی و درزمانی بررسی نکرده است. در این پژوهش، کوشش نویسندگان بر این است تا این کاستیها برطرف شود و تأکید بیشتر بر روی نکتههای ناگفته و بررسی نشده است.

روش پژوهش:

برای بررسی وامگیری زبان کشمیری از زبان فارسی، نخست پژوهش پیشین که در این زمینه نگاشته شدهاند، مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس منابع کتابخانهای در زمینه زبانشناسی کشمیری که در ادامه نام برده خواهند شد، برای بررسی گزینش شدند و واژه راجترنگینی به معنای »رودهای پادشاهان« است. این واژه نام کتابی است که در سده 12 م توسط برهمن پاندیت کلهن کشمیری در زمینه وقایع تاریخی پادشاهان شمال غرب هند بهوِیژه کشمیر به زبان سنسکریت و به شعر نوشته شده است. این اثر در زمان پادشاهی زین العابدین شاهمیری به فارسی برگردانده شده است و عنوان فارسی آن »بحر الاسمر« است - Stein, 2007: .15, 28 -

یکی از ایلتهای امیرنشین پاکستان. برای تکمیل این پژوهش از منابع کتابخانهای زبانشناسی فارسی بهره گرفته شده است. به منظور توصیف واکهها و همخوانهای زبان فارسی از کتاب »آواشناسی زبان فارسی: آواها و ساخت آوائی هجا« ثمره - 1364 - و .»اجشناسی نظریه بهینگی « بی جن خان - 1384 - و برای توصیف واجهای زبان کشمیری از کتاب »دستور زبان کشمیری نو« کول و همکاران - 2006 - و کتاب »بررسی زبان-شناسی زبان کشمیری - 2005 - « و همچنین مقاله »تحولات واجی گونه سریناگر کشمیری«نوشته کَک و همکاران - 2008 - استفاده شده است و برای پرهیز از اطناب کلام و ارجاعها، از ارجاعهای درون متنی برای هر واج پرهیز شده است.

مراجعی که در مورد تغییرات معنایی واژگان مورد استفاده قرار گرفته عبارتند از فرهنگ سخن - 1381 - برای واژههای فارسی و برای واژههای کشمیری از دو فرهنگ زبان کشمیری تألیف گریرسون - 1985 - و . - 2012 - همچنین برای بررسی تأثیر زبان فارسی بر دستور زبان کشمیری از »دستور زبان فارسی« ناتل خانلری - - 1355، »دستور امروز« فرشیدورد - 1348 - ، »دستور زبان فارسی« انوری و احمدی گیوی - 1367 - ، » ساخت زبان فارسی« افراشی - 1386 - و » دستور زبان فارسی: براساس نظریه گروههای خودگردان در دستور وابستگی« طبیب زاده - 1391 - و برای دستور زبان کشمیری از از کتاب »دستور زبان کشمیری نو« کول و همکاران - 2006 - و کتاب »بررسی زبانشناسی زبان کشمیری - 2005 - « بهره گرفته شده است.

اهداف پژوهش:

از آن جهت که یکی از مهمترین نتایج آشکار پیوندهای فرهنگی و تماس زبانی ورود مجموعهای از واژگان و دیگر عناصر زبانی، زبانهای درتماس بوده است، بنابراین بررسی عناصر واژگانی زبان فارسی در زبان کشمیری به این حقیقت میانجامد که در گذشته دو جامعه کشمیر و ایران پیوندهای فرهنگی-اجتماعی داشتند و این پیوند باعث برخورد زبان فارسی و دیگر زبانهای ایرانی با زبان کشمیری شده است.

در نتیجه این برخورد زبانی، این دو زبان عناصری را از هم قرض گرفتند، اما به این دلیل که زبان فارسی از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جایگاه بالاتری نسبت به زبان کشمیری قرار داشته است، تعداد واژگان بیشماری از زبان فارسی در این زبان رخنه کرده تا خلأهای موجود در زبان کشمیری را پر کند و به موجب تماس طولانی مدت این دو زبان، زبان کشمیری پذیرای برخی از عناصر دستوری و تغییر نظام واجی از جانب زبان فارسی بوده است. برای بررسی دقیقتر و موشکافانهتر، این مقاله پیرامون ماهیت و میزان نفوذ زبان فارسی در زبان کشمیری به بحث خواهد پرداخت.

زبان کشمیری:

زبان کشمیری که در گویش مردم کشمیرکَشور207 گفته میشود، از گروه زبانهای داردی ار خانواده زبانهای هندوایرانی است - Masica، - 1991: 108 ، اما وامگیری زبانی از زبانهای هندوآریایی و ایرانی که در گذر زمان با آنها در تماس بوده باعث شده که این زبان ویژگیهای زبانشناسی همانند آنها را پیدا کند و در طبقهبندی زبانی میان زبانهای هندوآریایی و ایرانی قرار گیرد. ربان کشمیری در دره کشمیر و پیرامون آنجا در ایالت جامو و کشمیر هند رواج دارد و چهار میلیون نفر در آنجا بدان سخن میگویند. شمار چشمگیری از سخنگویان کشمیری در ایالتهای دیگر هند زندگی میکنند. حدود صد هزار نفر در پاکستان به کشمیری سخن میگویند.

از مهمترین گویشهای این زبان میتوان به کِشتواری208پُگو،لی209ورَمبَنی210 اشاره کرد. گویش معیار، گویشی است که در سریناگر مرکز ایالت جامو و کشمیر رواج دارد که برای کتابت و آموزش بهکار میرود - Koul 211، - . 2006: 82 سه نظام نوشتاری برای نگاشتن زبان کشمیری رواج دارد، دلیل رواج این سه نظام نوشتاری گرایشهای مذهبی متفاوت در این منطقه است.

مسلمانان برای نوشتن زبان کشمیری از خط فارسی بهره میگیرند، اگر چه این خط مناسب نوشتن زبان کشمیری -211 از آن جهت که گویشهای پوگولی و رمبنی تحت تأثیر زبان دوگری - از خانواده زبانهای هندوآریایی - بودهاند و همچنین گویش مناطق روستایی با مناطق شهری تفاوتهایی دارد, گویشی که در این پژوهش مد نظر نویسندگان بوده, گویشی سریناگری است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید