بخشی از مقاله
چکیده
دنیای مدرن دارای متنی فرهنگی است که درآن عناصر فرهنگی به منصه ظهور می رسند وتمام تعاملات اجتماعی وکنش های افراد در این بستر فرهنگی شکل می گیرندو معنا می شوند. این مقاله به تبیین این تعاملات که خود موجب پدیداری سلایق فردی و سبک زندگی افراد می شود با رویکرد دینی و جامعه شناختی می پردازد.در این مقاله سعی شده تا ضمن اشاره به سبک زندگی و جایگاه آن در مدیریت شهری ،تعریفی از سبک زندگی اسلامی ولزوم تحول آن بیان شود.
در حقیقت نیل به جایگاه حقیقی سبک زندگی وزمینه سازی تمدن نوین اسلامی ،عوامل متعددی باید حضور داشته باشند وهم قالب ها و شیوه های مختلفی مورد نیاز هستند. عوامل و بازیگران اصلی سبک زندگی را می توان سه دسته تقسیم نمود. گروه اول شامل مسئولان ونهادهای دولتی و حکومتی است، گروه دوم نخبگان و نهادهای غیر دولتی و گروه سوم تولید کنندگان و بازار می باشد.
در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی وتعمیق درباره مفهوم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان،باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است ، سردرآورد واز جهت گیری ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه ای تفسیر به دست داد. بررسی ها نشان میدهد، به تدریج که محیط و تعاملات اجتماعی انسان از جامعه سنتی فاصله می گیرد سبک زندگی مدرن بیشتر متجلی می شود و در جامعه ایران که فرهنگ مذهبی غالب است، الگوی سبک زندگی مدرن و مصرفی موجب تقابل گردیده است و پیامدهایی را به همراه داشته است.
مقدمه
واژه »سبک زندگی« به حد کافی ساده به نظر میرسد که هر کس بتواند مفهوم کلی آنرا دریابد . اما باید توجه کرد که این اصطلاح از فرهنگ خارجی وارد زبان و فرهنگ ما شده است و نیاز به بازتعریف دارد. اگر چه تعریف کلی سبک زندگی به عنوان نحوه و روش زندگی کردن عام و قابل تعمیم به هر فرهنگی به نظر میرسد؛ اما وقتی این مفهوم را به عرصه عملی و کاربردی ببریم، اختلاف ها رخ مینمایند.
در فرهنگ غربی که خاستگاه مفهوم سبک زندگی است، این عبارت بیشتر در خصوص تطابق زندگی فردی با تیپهای شخصیتی یا گروهی خاص به کار میرود. به عنوان مثال عدهای مانند خواننده یا بازیگر بخصوصی لباس میپوشند، حرف میزنند، راه میروند، گروهی از مرام یک آیین پیروی میکنند و سر میتراشند، ازدواج نمیکنند یا لباس خاص میپوشند.
برخی با دوستان یا همفکران خود حول مورد مشترکی که میتواند ادبیات، سیاست، ورزش یا تفریح خاصی باشد، گرد هم میآیند و بعضی رفتارها را به عنوان نماد اشتراکشان انتخاب میکنند. در مجموع همه اینها سبک زندگی این افراد میشوند. اگر یک بار دیگر بخواهیم به تعریف این مفهوم نگاهی بیاندازیم، از منظر غربی سبک زندگی شیوه و روش زندگی فرد در حوزههای مختلف زندگی او اعم از فردی یا اجتماعی است.
اما آنچه نگاه غربی از تعریف آن باز مانده است، »مبنا« و شیوه انتخاب این سبک است. سادهتر بگویم... اگر فردی بخواهد سبک زندگی خود را شکل دهد، بر چه اساسی باید از انواع و اقسام سبکها و شیوههای رفتاری، یکی را انتخاب و یا حتی اختراع کند؟! در نگاه غربی و غیردینی این مبنا در فردگرایی و اصالت سود و لذت خلاصه میشود؛ یعنی هر شیوهای که فرد آن را دوستتر داشته باشد یا بیشتر به مذاقش خوش بیاید سبک زندگی خوبی خواهد بود! اما پاسخ ما به این سوال، پاسخ دینی است.
وقتی میگوییم دین اسلام برای تمام عرصههای زندگی فرد مسلمان حرفی برای گفتن دارد، به این معناست که فرد مسلمان میتواند - و میباید- زندگی خودش را بر اساس اصول و آموزههای دینی شکل دهد؛ و بر اساس نگاه و فلسفه دینی سبک زندگی خود را طراحی یا انتخاب نماید. ایرانیان همان طور که در برخی هویت و ارزش ها، دچار بحران شده اند، در سبک زندگی نیز در 100 ساله اخیر به ویژه از دوران روی کار آمدن رضاخان و تجدد آمرانه اش، دچار تشتت و بهم ریختگی بسیار در نگرش ها و گرایش ها، آداب و رسوم، نظامات و سنن اجتماعی، باورها و حتی باورهای دینی خود گشته و سبک زندگی اسلامی ایرانی دچار تضادها و تناقض های بسیار شده است، به نحوی که از جامعه ما یک جامعه شبه مدرن ساخته است که نه می توان آن را سنتی و اسلامی نامید و نه می توان بر آن نام مدرن نهاد. باید از این بهم ریختگی هویتی نگران بود .
به نظر می رسد درجامعه مدرن ایران ارزشهای جدید نسبت به ارزشهای دینی پیشی گرفته اند. اگر به دنبال مفهوم دین در مطالعات سبک زندگی باشیم، از آن جهت که این مطالعات در غرب انجام شده و پیوسته درغرب با بی تفاوتی نسبت به دین مواجهیم که بیشتر به کارکرد دین می پردازند و کارکردهای متفاوت و بعضا متناقضی را برای دین قائلند، چندان توفیقی نمی یابیم.
سبک زندگی مدرن موجب تنشهای روانی می شود هنگامی که منزلت انسان با کالاهای مصرفی سنجیده می شود طبیعتا غم و غصه برای آنچه که ندارد تا به آن برسد و ترس و نگرانی از اینکه مبادا حوادث روزگار آنچه را دارد، از او بگیرد وجود دارد ولی در سبک زندگی اسلامی همه چیز برای رضای خداوند است.
بیان مساله
در دهه اخیر بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی، یعنی بدون چارچوبهای مشخصی که شباهتها و تفا وتها را آشکار می سازد، افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار میان خود نخواهند داشت . نمایش مدرن اشیاء، نمایش سلسله اشیایی است که یکدیگر را تکمیل می کنند و حق انتخاب را نشان می دهند و جامعه ای مملو از نمایش و جلوه، که در آن مصرف کننده احساس می کند که هر چه را میخواهد مییابد به وجود آمده است.
کلیدی ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب ناپذیری افزایش درجه انتخاب در ساخت و عرضه کالا به حساب آورد. تمرکز بر مصرف کننده به عنوان یک موجود اجتماعی است که با مصرف کالا در فرایند تعامل اجتماعی قرار می گیرد . در چنین مسیری، جامع طبقاتی به جامعه توده ای تبدیل می شود؛ جامعه ای که در آن خود به خود کالاییَ تبدیل شده، فرد با کالاها همنوا و منطبق می شود.
از منظری که سبک زندگی و بررسی ابعاد و وجوه آن، حوزه بسیار تخصصی وحرفه ای در مطالعات فرهنگی به خود اختصاص می دهد، مقوله بسیار تعیین کننده و محوری در مطالعات و بررسی های کلان استراتژیک و طراحی چشم اندازهای یک فرهنگ نیز میباشد. اصولاً باید دانست حوزه مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می سازد، در حوزه فرهنگ تنها بر پایه مطالعات و بررسی های جزئی امکان پذیر است.
در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی و تعمیق درباره مفهوم آن می توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است، سردر آورد واز جهت گیری ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه ای تفسیر به دست داد. و اینکه چرا در جامعه مذهبی ایران، تا حد زیادی شاهد سبک زندگی مدرن مصرفی هستیم؟
در این مقاله با توجه به شهر اسلامی - ایرانی و جایگاه آن در مدیریت شهری سعی شده است با آگاهانیدن افراد جامعه و برگرداندن افراد به سبک زندگی دینی مرتبط با فرهنگ مسلط ، هویت افراد حفظ و تقابل بین دین و شهر ایجاد گردد. حقیقتاً معماری و نمای بعضی کلان شهرها ، نمای یک شهر اسلامی نیست و شهرداری و شورای شهر کلان شهرها باید این موضوع را جزو جدیترین مسائل خود بدانند.
باید بدانیم که تأثیرگذاری معماری و نمای ساختوسازها بر فضای سبک زندگی یک امر اجتناب ناپذیر است و باید هرچه مکن است، محیط زندگی شهر به گونهای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحتتر امکانپذیر باشد.
روش تحقیق
مقاله پیش رو از نظر ماهیت، تحقیق توصیفی به شمار می آید چرا که به دنبال چگونگی موضوع و بررسی سبک زندگی اسلامی-ایرانی و جایگاه آن در مدیریت شهری و پیامدهای آن می باشد و در این ارتباط ویژگی ها و صفات و سبک های مختلف زندگی را مورد مطالعه قرار می دهد. اما از نظر هدف، این پژوهش، تحقیقی بنیادی نظری به شمار می رود که اطلاعات و مواد اولیه تحلیل آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.