بخشی از مقاله

چکیده

از اهداف این پژوهش: شناخت عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت امروز جامعه ایران و معرفی راهکارهای ممکن برای ایجاد و بهبود این عوامل است. مو ضوع از آن جهت حایز اهمیت ا ست که بنابر اعلام سازمان بهدا شت جهانی و محافل بهداشتی و پزشکی کشور %75 سلامت مردم هر جامعهای به عوامل اجتماعی و %25 به عوامل بیولوژیکی مربوط می شوند.2

بنابراین میتوان گفت عوامل اجتماعی نقش ب سیار بالایی در سلامت روانی و ج سمانی ان سان دارند. البته به علت اینکه ب سیاری از این عوامل شناخته نمی شوند و بر خلاف عوامل بیولوژیکی تو سط مردم جامعه به تقا ضا تبدیل نمیگردند، از دیدهها دور میمانند و این خود دلیلی بر اهمیت توجه به این موضوع است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع مطالعات نظری استنتاجی است، بدین صورت که با مراجعه به منابع علمی و اطلاعاتی، وضعیت فعلی جامعه ایران در بعد عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت، مورد شنا سایی قرار گرفته و راهکارهای ممکن برای بهبود شرایط معرفی میشوند.

نتایج حا صل از تحقیق ن شان از آن دارد که ن شاط و تحرک اجتماعی، م شارکتهای سیا سی، پیوند چهره به چهره ان سانها در محیط خانه، خانواده و کلاس درس، ح ضور در گروههای اجتماعی - اعم از مذهبی، فرهنگی، دو ستانه و... - ، زنده نگهدا شتن حرمت هم سایگی، کا ستن از زندگی و ح ضور در خانواده ه ستهای و م شارکت کردن و م شارکت دادن سایر اعضای خانواده در تصمیمها، برنامههای تفریحی و حل مشکلات، همچنین حفظ ریشههای اصیل فرهنگی و بهرهگیری از دستاوردهای ثمر بخش اجتماعی و فرهنگی سایر ملل از عواملی هستند که بر سلامت آدمی تأثیر مثبت دارند.

اما عواملی چون فقر و آسیبهای ناشی از آن، بلاهای اجتماعی نظیر جنگ و نزاعهای قومی و همچنین حوادث طبیعی از عوامل تهدید کننده سلامت جسم و روان آدمی به حساب میآیند. جامعه امروز ایران به علت گذر از برخی منزلگاههای سنت و ورود به دروازههایی از اندیشه و رفتارهای نوپدید که به دلایل فرهنگی نمیتوان آن را مدرنیته نامید، درگیر م سائل و م شکلاتی ا ست که همه اق شار مختلف جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده ا ست. آمار بالای طلاق، پیر شدن مردم جامعه و شکاف بین نسلها، رشد روزافزون پدیده شهرنشینی، مهاجرت نیروی جوان به ویژه نخبگان و تحصیلکردگان به خارج از کشور، حضور افراطگونه نسل جوان در فضاهای مجازی و برخی عوامل دیگر نیازمند توجه و چارهاندیشی است تا کشور عزیز ما را از آسیبهای جدی محافظت نماید.

مقدمه

از نعمتهای بزرگ الهی، سلامت جسم و جان است که هم باید برای به دست آوردن آن کوشید و راههای ممکن را جستجو کرد، و هم باید از آن محافظت کرد و استمرار بخشید. اگر آدمی از این موهبت بزرگ الهی برخوردار باشد و هنر به دست آوردن و حفظ آن را بداند، سعادت بزرگی نصیب خود ساخته است. این سعادت در آنجا خود را بهتر نشان خواهد داد که مجموعه انسانهای سالم، جامعه سالم را به وجود خواهند آورد، اما حفظ سلامت جمعی به مراتب سختتر از سلامت فردی است، چون به دانش، تجربه، مدیریت، توافق و اهتمام جمعی نیاز دارد.

خداوند حکیم انسان را موجودی اجتماعی آفرید و بسیاری از نیازهای اساسی او و طریقه دستیابی به آن را فقط، در زندگانی اجتماعی قرار داد. هیچ انسانی به دور از جمع حتی حیات خود را نمیتواند حفظ کند تا چه رسد به بروز و رشد و هدایت استعدادها و تواناییهایش. زندگی جمعی ما انسانها اساساً حول دو محور اساسی در جریان است: نخست ما برای رسیدن به نیازهای خودمان تلاش میکنیم و دیگر اینکه چه بسا در همین راستا نیازهای دیگران را نیز برآورده میسازیم.

این رویه، شبکه پیچیدهای را رقم میزند که زندگی اجتماعی را میسر میسازد. حیات و بقای زندگی، مرهون سلامت جمعی است، سلامتی که برای رسیدن به آن باید عوامل بسیاری که از حد و اندازه بیرونند در نظر گرفت و جهت حفظ آن سعی فراوان کرد. این نوشتار در صدد آن است که به فراخور حال و مجال، به برخی از این عوامل بپردازد و تا آن حد که میسر باشد، مهمترین عوامل اجتماعی تأثیر گذار بر سلامت جامعه امروز ایران را بشناساند، عیبها و نقصها را معرفی کند و پس از آن راههای ممکن برای برون رفت از آنها را نشان دهد.

در معرفی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت امروز جامعه ایران میتوان به این عوامل اجتماعی اشاره کرد:

1.    برخورداری از یک جامعه متعادل از جنبههای گوناگون؛

2.    حفظ ریشههای اصیل فرهنگی مانند دین و زبان؛

3.    حفظ اهمیت و تقدس خانواده و فامیل؛

4.    مبارزه با پدیده شوم طلاق در وضعیت فعلی جامعه؛

5.    ایجاد نشاط و تحرک اجتماعی با حضور درگروههای اجتماعی، اعم از مذهبی، فرهنگی، دوستانه و...؛

6.    حمایت از سرمایههای اجتماعی؛

7.    به رسمیت شناختن حق رأی عمومی در تصمیمهای کلان و خرد اجتماعی با ایجاد بستر لازم برای مشارکتهای سیاسی

مسلماً دستیابی و پاسداری از عوامل فوق، مرهون توجه همه جانبه به علل و عوامل ایجاد و استمرار آنهاست که هدف اصلی از نگارش این مقاله است، اما باید دانست که همه این عوامل در جامعه متعادلی که از جنبههای گوناگون تعادل و سکون یافته است، قابل دستیابی است. بنابراین لازم است که قبل از توضیح و تشریح هر کدام از این موارد از جامعه متعادل سخن به میان آید.

جامعه متعادل

جامعه متعادل از تشتت و پراکندگی در بسیاری از عوامل چون نظم و امنیت، توزیع ثروت، بینش و اعتقاد و عدم توافق جمعی به دور است. هر جامعهای برای بقای خود باید حدی از تعادل و بهنجار بودن را حفظ کند. زمانی میتوان از یک جامعه متعادل و یک فرهنگ نسبتاً همگن سخن گفت که تعداد زیادی از افراد جامعه بر مفاهیم، ارزشها و هنجارهای یکسانی اتفاق نظر داشته باشند. در جوامع سنتی و کاستی که تحولات فرهنگی در آن کمتر صورت میپذیرد، این اتفاق نظر وجود دارد. حالت »الف« در شکل - 1 - این توزیع فراوانی را نشان میدهد. در این نوع جوامع اگرچه کارها؛ روال معینی صورت میپذیرد و اختلاف در سلیقهها و شیوه عملکردها کمتر دیده میشود، اما پویایی اندکی در بروز اندیشهها، دانشها و عملکردها وجود دارد و این خود عیب بزرگ این جوامع است، مانند فرهنگهای بستهای که در دنیای امروز در اقلیت هستند و یا جوامع کوچک روستایی و قبیلهای که در آنها تحرک و گوناگونی فکرها، سلیقهها و رفتارها دیده نمیشود.

حالت »ب« همان توزیع نرمال یا وضعیت عادی است که از توزیعهای مشهور در علم آمار است. در این توزیع، حدود دو سوم افراد در یک فاصله قابل قبول از میانگین قرار دارند. در بسیاری از جوامع امروزی، از جمله کشور ما توزیع اجزای فرهنگ و عوامل اساسی زندگی جمعی به صورت عادی است. این جوامع هم از پویایی و هم ثبات قابل قبولی برخوردار هستند که میتوانند به حیات خود ادامه دهند و در عین حال جامعهای یکنواخت و عاری از پیشرفت و تکامل نیستند.

حالت »ج« زمانی است که پراکندگی توزیع بسیار گسترده است و پراکندگی چندانی حول میانگین نظرات و رفتارها وجود ندارد. اگر این توزیع در مورد مقولات مهم فرهنگی رخ دهد، انسجام و همبستگی اجتماعی را دچار اختلال میکند، چرا که در دو حالت قبلی، عدم تعادل در کلیت جامعه دیده نمیشود ولی در چنین جوامعی دیده میشود. جوامع تکثرگرای غربی امروزه دچار این مشکل هستند. در این جوامع تکثرهای اجتماعی در سطح بالایی توسعه یافتهاند و به سرعت به »جوامع فردگرا« تبدیل میشوند، چنین جوامعی با گوناگونی بالایی از ارزشگذاریهای اعضا، تشخص مییابند، ارزشگذاریهایی که نتیجه »فردی سازی« و یا »ذهنی سازی« سبکهای زندگی، اخلاقیات و جهان بینی هاست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید