بخشی از مقاله
چکیده:
با توجه به اینکه مسائل زیست محیطی از اهمیت بسیار زیادی برای حیات وبقا برخوردار هستند، لذا درسالهای اخیر مسئله آلودگی مورد توجه نهادهای بین المللی واقع گردیده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه ی مصرف انرژی، رشد اقتصادی و انتشار سرانه ی دی اکسید کربن، به عنوان معیاری برای آلودگی محیط زیست در کشورهای در حال توسعه ی ایران، آلبانی، مقدونیه و پرو که از نظر رشد اقتصادی همگن می باشند، است. برای این منظور از داده های تابلویی در دوره ی زمانی -1990 2012 استفاده شده است.
نتایج نشان دهنده ی وجود رابطه ی مثبت ومعنی دار میان مصرف انرژی ورشد جمعیت با انتشار دی اکسید کربن و رابطه ی مثبت ومعنی دار میان رشد اقتصادی و انتشار دی اکسید کربن ونیز رابطه ی منفی و معنی دار میان رشد شهرنشینی وانتشار دی اکسید کربن می باشد.
.1 مقدمه:
انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از سوخت های فسیلی و سایر فعالیت های انسانی تهدیدی جدی برای افزایش دمای کره ی زمین هستند. گاز دی اکسید کربن عمده ترین گازتشکیل دهنده ی گازهای گلخانه ای است. مشکل انتشار CO2 به طور مستقیم به استفاده از انرژی مرتبط است و همبستگی شدیدی بین استفاده از انرژی های فسیلی، انتشار CO2 و فعالیت های اقتصادی وجود دارد از سوی دیگر حداقلی از انتشار CO2 مرتبط با فعالیت های اقتصادی وجود دارد که نمی تواند کاهش یابد، زیرا در این صورت با تکنولوژی موجود، سطح تولید و درنتیجه رفاه شهروندان کاهش می یابد. این دلیل اصلی برای عدم تمایل برخی کشورها نسبت به کاهش انتشاردی اکسید کربن می باشد.
ارتباط بین رشد و توسعه ی اقتصادی و محیطزیست از مسائل مهم و پیچیده است ،به طوری که چگونگی تعامل بخش انرژی، محیطزیست و رشد اقتصادی ، از محورهای اصلی توسعه ی پایدار هر کشوری محسوب می شود . در دهه های اخیر، خطرات وآسیب های زیست محیطی بیش تر نمایان شده است. این آسیب ها، ناشی از تأثیر عواملی هم چون رشد جمعیت، رشد اقتصادی، مصرف انرژی و فعالیت های صنعتی است . هرچند بخش انرژی، زیربنای اساسی تمامی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است، ولی استفاده ی بی رویه از انرژی، آسیب های زیست محیطی فراوانی ایجاد کرده است
کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، به دلیل داشتن منابع فراوان انرژی، رشد فزاینده مصرف انرژی - به ویژه سوختهای فسیلی - ونیز به لحاظ پایین بودن سطح تکنولوژی دوست دار محیط زیست، وبالا بودن هزینه های حفاظت از محیط زیست با مسائل زیست محیطی روبه رو هستند. بنابراین، بررسی وضعیت آلودگی هوا، مصرف انرژی وارتباط آنها در طی رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه دارای اهمیت است.
.2 مبانی نظری و پیشینه ی تجربی
مبانی نظری:
در نظریات اقتصادی، ارتباط میان رشد اقتصادی وکیفیت محیط زیست در قالب فرضیه ی زیست محیطی کوزنتس مطرح می شود. بر مبنای این فرضیه هم زمان که یک کشور توسعه می یابد، ابتدا آلودگی شروع به افزایش می کند، ولی بعد از رسیدن به یک سطح خاص پیشرفت اقتصادی، آلودگی کاهش می یابد. تحلیل تجربی فرضیه ی EKC را می توان به صورت مدل تئوریکی که توسط آندورنی ولوینسونٌ - - 2001 مطرح شده، شرح داد. این دو اقتصاددان یک مدل ساده ی پایا را با این فرض که اقتصاد تنها با یک مصرف کننده روبه رو است، به کار برده اند. آنها بیان کرده اند که تابع مطلوبیت مصرف کننده از دو جزء شامل مطلوبیتی که از مصرف کالای استاندارد حاصل می شود وعدم مطلوبیتی که موجب آلودگی حاصل از مصرف پدید می آید، است. به طوریکه؛
U= U - C,P - UC>0 , UP<0 - 1 -
C مصرف کالای خصوصی، P آلودگی و U تابع مطلوبیت شبه مقعر در C,P است.
در این رابطه مصرف کالا از یک سو موجب افزایش مطلوبیت مصرف کننده واز سوی دیگر به دلیل ایجاد آلودگی سبب کاهش آن می شود. آلودگی محصول فرعی مصرف است ومصرف کننده می تواند با هزینه کردن بخشی از درآمد خود برای پاکسازی یا جلوگیری از ایجاد آن، مطلوبیت خود را افزایش دهد. اگر برای کاهش آلودگی با E نشان داده شود، آن گاه تابع آلودگی به صورت زیر به دست می آید؛
P= P - C,E - PC>0 , PE<0 - 2 -
مصرف کننده به دنبال حداکثر کردن تابع مطلوبیت خود است، اما با محدودیت درآمد روبه رو است. بدین صورت که باید بخشی از کل درآمدش را برای خرید کالا وبخشی دیگر را برای کاهش آلودگی هزینه کند، لذا مصرف کننده برای رسیدن به حداکثر مطلوبیت با این قید مواجه است:
M= C+E - 3 -
اگر فرض شود تابع مطلوبیت وتابع آلودگی ناشی از مصرف کالای یک مصرف کننده فرضی به صورت زیر باشد که درآن Z عدم مطلوبیت نهایی آلودگی وبزرگتر ازصفر می باشد.
- U=C-ZP
P=C-C E
با جایگذاری معادله ی 5 در 4، تابع مطلوبیت مصرف کننده به دست می آید. ازآنجایی که مصرف کننده به دنبال حداکثر کردن تابع مطلوبیت خود باتوجه به قید درآمدی است، داریم؛
Max U= C E S.t M=C+E - 6 -