بخشی از مقاله
چکیده:
موضوع این مقاله بررسی عوامل تسهیل کننده فساد اداری می باشد. امروزه فساد اداری و فساد مالی به یک معضل جهانی تبدیل شده است و مورد توجه تمامی کشورهای جهان است زیرا این فساد باعث وارد شدن آسیب به بخش های مختلفی از جامعه می شود. فساد اداری پدیده ای پیشرفته ای است که هیچ حد و مرزی نمی شناسد و محدود به مکان یا کشور معینی نیست زیرا این فساد امروزه در اکثر کشورهای جهان وجود دارد.
فساد برای اینکه محقق شود نیازمند وجود شرایطی است که به عنوان شرایط تسهیل کننده ما آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم. این مقاله در طی دو فصل معین گردآوری شده است که فصل اول را به مفهوم فساد اداری و شرایط ظهور و انواع آن می پردازد و فصل دوم را نیز به بحث عوامل تسهیل کننده می پردازد که در آن عوامل اصلی و ریشه های فساد را مورد بررسی قرار می دهد.
نتیجه ای را که می توان ضمن مطالعات صورت گرفته در مزینه عوامل تسهیل کننده فساد مطرح نمود این است که عواملی چون عوامل سیاسی می تواند باعث بروز فساد باشد زیرا عده ای از مقامات کشور که پست و مقامی دارند می توانند از جایگاه خود سوء استفاده نمایند و این باعث بروز فساد می شود و دیگر اینکه حجم گسترده قوانین و مقررات در کشور می تواند باعث شود کمه فساد سیاسی بروز کند و این قوانین کارآمد نباشند لذا باید قوانین مشخص و معین مورد استفاده قرار بگیرند که حجم ترافیک قوانین باعث پایمال شدن آنها نشود.
مقدمه:
فساد پدیده ای است که موجب انحطاط است و سیاست های دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار می دهد و این امر خود باعث هدر رفتن منابع ملی و منطقه ای می شود.فساد آسیب هایی را با خود به همراه دارد و باعث کاهش اثر بخشی دولت ها در هدایت امور می شود و این خود باعث ایجاد معضل جدید می شود زیرا اعتماد مردم را نسبت به دستگاه های دولتی و غیر دولتی می شود و بی تفاوتی و تنبلی و بی کفایتی را به همراه خواهد داشت.
فساد اخلاقی نیز در ضمن همین فساد اداری می تواند بروز پیدا کند زیرا فساد اداری علاوه بر آسیب پدید آور عدم صلاحیت اخلاقی هم خواهد بود.این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است و تصمیم دارد که تأثیر سیاسی بر فساد ادارات را مورد بررسی و موشکافی قرار دهد لذا این مقاله در طی دو فصل معین گردآوری شده است که فصل اول را به مفاهیم فساد و انواع و شرایط ظهور می پردازد و فصل دوم را نیز عوامل تسهیل کننده و تأثیر عامل سیاسی را مورد بررسی قرار می دهد.در این زمینه تا کنون پایان نامه های متعددی ثبت شده و کتاب های منتشر شده است که می تواند منابع خوبی در اختیار ما باشد.
سوالات و فرضیاتی که می توان مطرح نمود: سوال اول: آیا عامل سیاسی می تواند به ظهور فساد کمک کند؟ سوال دوم: آیا حجم گسترده قوانین و مقررات می تواند باعث رشد فساد شود؟ فرضیه اول اینکه بله عامل سیاسی می تواند باعث بروز فساد گردد و فرضیه دوم اینکه خیر حجم گسترده قوانین باعث ایجاد فساد نمی شود و تنها عامل مثبت را با خود به همراه دارد. در ضمن مقاله بررسی سوالات و فرضیات مطرح شده می پردازیم.
فصل اول:مفهوم فساد اداری
»کلمه فساد از ریشه فرانسوی و ریشه لاتینی به معنای »شکستن« یا »نقض کردن« گرفته شده است. آنچه که شکسته یا نقض می شوئ می تواند یک »شیوه رفتار اخلاقی یا اجتماعی و یا مقررات اداری« باشد. در زبان فارسی برای فساد معانی مختلفی مانند: »تباهی«، »ستم«، »مال کسی را گرفتن«، »گزند«، »زیان«، »ظلم و ستم«، »شرارت« و »بدکاری« ذکر شده است - «افضلی, - 22:1390 »بسیاری از دانشمندان و متفکران سیاسی مانند ویتوتانزی، ماکیاولی، منتسکیو، روسو، بنتام، و گورنال میردال، به تعریف و اظهار نظر در مورد فساد پرداخته اند.
به عقیده ماکیاولی، فساد جریانی است که طی آن موازین اخلاقی افراد سست و قضیلت و تقوای آنها به نابودی کشیده می شود. از آن جایی که بسیاری از افراد از نظر درجه تقوا و پرهیزگاری ضعیف هستند، زمینه فساد در آنها همواره وجود دارد.، مگر آن زمانی که تحت هدایت و نفوذ یک رهبر بزرگ قرار گیرند« - زاهدی, - 30:1375 »طبق تعریف بیان شده در فرهنگ وبستر، »فساد پاداش نامشروعی است که برای ورود فرد - کارگزار دولتی - به تخلف از وظیفه محوله پرداخت می شود« - افضلی, - 28:1390
»از دیدگاه تئوبالد1، فساد اداری یعنی استفاده غیرقانونی از اختیارات اداری و دولتی برای نفع شخصی« - خلفخانی, - 12:1389 »از دید منتسکیو فساد یک سامانه سیاسی خوب و صحیح را به یک سامانه زشت و ناپسند تبدیل می کند. از نظر او در حکومت مشروط ، نیازی به روی آوردن به فساد نیست. اما در حکومت استبدادی که شرافت و تقوا وجود ندارد، نمی توان به انجام هیچ کاری بدون استفاده مفسدانه امید داست. از نظر گوردال میردال ، فساد معنای وسیع تری دارد و به تمام شکل های گوناگون انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعیت شغلی اطلاق می شود« - زاهدی, - 44:1375
»در گذشته فساد اداری را ناشی از حرص سیریناپذیر انسان میدانستند. برای مثال، فیلسوفان اسکولاستیک سدههای میانه درباره فساد اداری اینگونه میاندیشیدند. فیلسوفان دوره روشنگری جنبش فلسفی قرن هجدهم که ویژگی بارز آن عقلگرایی بود و نظریهپردازان دولت دموکراتیک در قرن نوزدهم تعریف دقیقتری از فساد اداری ارائه کردند: »سوءاستفاده مقام اداری از وجوه عمومی به منظور افزایش درآمدش به طور غیرقانونی - « صبوری, . - 247 :1380