بخشی از مقاله
چکیده
زیربنای رفتار آدمی را یادگیری تشکیل میدهد . انسانها تفاوت زیادی در سازگاری نسبت به تغییرات محیط اطراف، از خود نشان میدهند و یادگیری علاوه بر تأثیر عوامل درونی از عوامل بیرونی نیز تأثیر میپذیرد . چنین تأثیری بر دانش آموزان و دانش جویان که بخش عمده زمان خود را در محیطهای آموزشی سپری میکنند دوچندان میباشد. پرداختن به عوامل مؤثر در یادگیری با توجه به ارتباط با بخشهای مختلف زندگی فرد یک ضرورت بهحساب میآید. انتظار می رود با تمرکز و درک ماهیت روانشناسی محیط و به کمک معماری، کمک شایانی به کیفیت فضاهای آموزشی و ارتقاء یادگیری نمود.
لذا این پژوهش بر پایه بررسی و استخراج دادههای مطالعات پیشین صورت گرفته و بر مبنای توصیف و تحلیل اطلاعات از طریق تحلیل - محتوا، به جمع بندی نتایج پرداخته است. پژوهش دارای ماهیتی »تحلیلی- تفسیری« است وبا توجه به کلیت موضوع، پژوهش »کاربردی« میباشد.
با توجه به نتایج عوامل آسایش کالبدی، جذابیت محیطی، تعاملات و انعطافپذیری، عوامل روانی و امکانات و تجهیزات دارای نقشی مؤثر بر ارتقاء کیفیت یادگیری هستند و نیز توجه به طبیعت و استفاده از فضای باز نیز در بین مؤلفههای کالبدی دارای اهمیت چشمگیری است زیرا علاوه برافزایش کیفیت محیط و سلامت روان کاربران، در برقراری تعاملات و امکان ایجاد روشهای نوین آموزشی نیز کارآمد است.
-1 مقدمه
این واقعیت که یادگیری تا حد زیادی به رویدادهایی وابسته است که فرد در محیط زندگیاش با آنها کنش متقابل1 دارد افراد را قادر میسازد تا به یادگیری بهعنوان رویدادی که میتوان آن را به روش علمی و دقیقتر موردبررسی قرارداد، نگاه کرد. محیط یک سیستم در حال تغییر زنده است. چیزی بیش از یک فضای فیزیکی است و انتظار شکلگیری نقشهای ما در آن میرود. محیط احساس، تفکر و رفتار ما را میسازد و نقشی مهم در ساماندهی به رفتارها و تجارب ما ایفا مینماید.
روانشناسی محیط و علوم رفتاری، شاخهای میانرشتهای است که با معماری ارتباطی زیادی دارد. طراحی بر اساس الگوهای روانشناختی این امکان را به طراحان میدهد که محیط پاسخگوی گرایشهای متغیر افراد باشد.
از مقطع ابتدایی تا پایان تحصیلات دانشگاهی انسانها بخش زیادی از عمر خود را در محیطهای آموزشی سپری میکنند لذا توجه به طراحی مناسب این فضاها، رعایت استانداردها و شاخصهای کیفی، برآوردن نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی و ... که منجر به بالا بردن سطح کیفیت فضاهای آموزشی بسیار میشود بسیار مهم به نظر میرسد.
لازم به توجه است محیطهای آموزشی - از مراکز پیشدبستانی گرفته تا تحصیلات عالی - همگی میتوانند نقش مؤثری در برون دادهای رفتاری کاربران خود داشته باشند از تأثیر بر یادگیری آنها گرفته تا موضوعاتی مانند حس تعلق، روابط جمعی، ارتباط با جامعه و مسئولیتپذیری، ازاینرو توجه به طراحی محیطهای یادگیری میتواند نقش بسیار مهمی در بالندگی یا بازدارندگی یک جامعه داشته باشد
تأثیرات رفتاری و روانی ایجادشده در انسان به لحاظ قرارگیری در محیطهای مختلف، سبب تغییر میزان میل یادگیری، حساسیت او به محرکهای محیطی، تمرکز و انگیزهی آموزش میشود. فضا محصول اجتماعی مردم است. این موضوع در مورد دانشگاهها و مدارس همکاملاً صحت دارد. فضای آموزشی صرفنظر از سایر مؤلفهها، شامل محیط کالبدی و محیط اجتماعی است.
بی تردید تأثیر فاکتورهای مربوط به محیط اجتماعی شامل همه عوامل انسانی، ساختار تعاملات و روابط بین افراد در کیفیت آموزشی و پرورش بدیهی است؛ اما این امر به معنی نادیده گرفتن اثرات محیط کالبدی بر کیفیت موضوع موردنظر نیست؛ زیرا تجلی همه آنچه از آن بهعنوان روابط اجتماعی یاد میگردد، درگرو وقوع رفتاری معین است.
وقوع هر رفتار مستلزم مکانی خاص است لذا تصور بر این است که هم محیط کالبدی و به عبارتی مکان آموزش و هم تعاملات اجتماعی میتواند بهطور بارزی در کیفیت فراگیری دانش و پرورش مؤثر باشد.همانطور که ذکر شد تحقق یادگیری مثبت دانشجویان بستگی به چگونگی تأمین نیازهای اساسی آنان دارد .دراینارتباط تأثیر محیط فیزیکی آموزشی، به دلیل تسهیل در انجام رفتارهای مربوط به تأمین نیازهای اساسی و نیز برانگیختگی آنها جهت ادراک، شناخت و یادگیری از اهمیت ویژهای برخوردار است
. لذا میتوان کلاس درس را بهعنوان یک محصول اجتماعی فضا از تعاملات و کنش متقابل دانشآموزان، معلمان و محیط به بهترین نحو ساماندهی کرد و زیرساخت آن بر پایه علومی چون روانشناسی محیط، روانشناسی یادگیری و علوم رفتاری است.
این مقاله نیز اهدافی را مبنی بر شناخت شرایط مناسب محیط فیزیکی آموزشی برای تأمین نیازها و قرار گرفتن کاربران در فرآیند رشد استعدادهای بالقوه آنان دنبال میکند. جهت تأمین مجموعه نیازهای فوقالذکر، ضرورت امر ایجاب میکند کهاولاً عوامل محیطی مؤثر بر یادگیری موردتوجه قرار گیرد،ثانیاً شرایط محیطی لازم جهت تحقق شیوههای نوین مؤثر بر ارتقا یادگیری حاصل شود. لذا در این تحقیق مهمترین عوامل محیط کالبدی مؤثر در یادگیری از منابع کتابخانهای استخراج گشته و با نیمنگاهی به موضوع شیوههای مختلف آموزشی شرایط تحقق روشهای مؤثر بر یادگیری معرفیشده است بهطوریکه بتوان با تغییر در محیط فیزیکی مطابق با میل دانشجویان و دانشآموزان و البته صلاحدید اساتید و معلمان، شرایط ویژهای را برای ارتقاء سطح یادگیری به وجود آورد.
-2 چهارچوب مبانی نظری پژوهش
هر »محیط« بر »فعالیت« های آن محیط تأثیر میگذارد و این رابطه بهصورت دوطرفه خواهد بود [4] یادگیری نیز یک فرایند است که در کلاس درس صورت میگیرد و در این فرایند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملاند .نوع و شدت تعامل، تغییرات گوناگونی را به دنبال میآورد .بررسی همهی عوامل مؤثر در فرایند تدریس، امکانپذیر نیست؛ بدین لحاظ به ذکر عواملی که ازنظر صاحبنظران تأثیر آشکاری درروند یادگیری دارند، اکتفا میشود. با توجه به گستردگی مطلب دستهبندی کلی توسط محققین انجامشده و عوامل مربوط به هر بخش که ازنظر طراح باید موردتوجه قرار گیرد ذکرشده است:
- شاخصهای کالبدی
الف - آسایش کالبدی: از اصلیترین موارد در یک محیط یادگیری فراهم شدن امکانات آسایش کاربران است توجه به مسائلی چون تأمین روشنایی مناسب، استفاده از نور روز، تهویه و کیفیت هوا، آکوستیک، ایمنی و ... همگی در این قسمت موردتوجه میباشد. بر شایانذکر است که رابرت گیفورد در مبحث یازدهم کتاب خود با عنوان روانشناسی محیط به محیطهای آموزشی می پردازد و مسائلی نظیر جایگاه دانشآموز و معلم در کلاس، میزان سروصدا، نور و رنگ، آبوهوا، میزان رطوبت را موردبحث قرار میدهد .درواقع تأکید وی به آموزش مؤثرتر و لذتبخشتر است [5] مطالعات زیادی هم بر چگونگی تأثیرات مثبت کیفیت و رنگ نور بر ارتقاء و بالا بردن عملکرد دانش آموزان و همچنین بر آثار منفی نور نامناسب صورت گرفته است.
در تحقیقات دقیقی که در سه مدرسه و بر روی تعداد زیادی از دانش آموزان در آمریکا صورت گرفت. بیان شد که تفاوت معنیداری در نمرات آزمونهای استاندارد و یکسان آن مشاهدهشده است بهطوریکه کلاسهای پرنور که از پنجرههای وسیع و نورگیر سقفی بهرهمند شده است بهمراتب عملکرد بهتری داشتند. هیچانگ و همکاران به نقل از ]6[ نور طبیعی روز، به دلایل برخوردار بودن از طیف وسیع نور و کامل بودن ازنظر رنگ و کیفیت نور، تأثیر مثبت زیادی بر روی جسم و روان دانشآموزان میگذارد و به همین دلیل است که ما بهطور ناخودآگاه، از کلاس پرنورتر لذت میبریم و در آن احساس راحتی و آرامش بیشتری میکنیم.
ضمناً بایستی توجه داشت که تأمین شرایط مطلوب روشنایی در داخل فضا از طریق پنجره، متضمن توجه به جنبههای دیگری ازجمله نحوه و میزان دید از داخل به خارج برای ایجاد فرصت مشارکت افراد در تجربه وقایع خارج و گذشت زمان در طول روز و نیز از خارج به داخل بهمنظور کنترل دید و حفظ محرمیت فضاست. از جانب دیگر، امکان تهویه و بهرهمندی از گرمای مطلوب در فصول سرد و اجتناب از آن در فصول گرم نیز از عوامل دیگر دخیل در این فرایند محسوب میشود..
اغلب دانش آموزان یادگیری در کلاس گرم را امری مشکل توصیف میکنند[9] ب - جذابیت محیطی: ژاگو و تانر استدلال میکنند که محیط بصری توانایی یادگیرنده را درک محرکهای بصری تحت تأثیر قرار میدهد و همچنین بر نگرش ذهنی و درنتیجه عملکرد فرد هم مؤثر است.
زیباییها و نقوش مناسب فضاهای داخلی یک نقش محوری را در محیط یادگیری ایفا میکنند . مدرسه زیبا یادگیری را آسان کرده، نشاط و شادابی را برای کودکان و نوجوانان به ارمغان میآورد و مدرسه نامناسب، تنگ، تاریک، خشک و بیروح کسالت را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت و بر میزان یادگیری و حضور فعال آنان در مدرسه تأثیر منفی دارد.
جذابیت میتواند با عناصر طراحی چون منظرههای طبیعی قابلرؤیت از پنجره، شومینههای در حال سوختن و عناصر نمایشی متنوع از قبیل آکواریوم، آب روان و غیره به وجود آید. کاپلان و کاپلان به نقل از ]11[ استفاده از رنگها، بافتها و الگوهای مناسب و جذاب برای پوشش کفها و دیوارها ]11[استفاده از طبیعت و حضور در فضای باز، توجه به تناسبات و مقیاس و مصالح در این قسمت حائز اهمیت است.
- سیستم آموزشی
یادگیری یک فرایند داخلی است و بهصورت یک فرایند ذهنی برای تکمیل اطلاعات و مهارتهای فرد از آن یاد میشود؛ و آموزش وسیله ایست که برای بهبود فرایند یادگیری و در کنترل آن به سمت مطلوب مورداستفاده قرار میگیرد.