بخشی از مقاله
چکیده
امروزه سلامت روان، یکی از مهمترین شاخص های سلامت و بهداشت یک جامعه تلقی و در دهه های گذشته مورد توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. هدف از مطالعه پیش رو » بررسی عوامل موثر بر سلامت روان میباشد.« ؛ از این رو، برای بررسی و تحلیل این هدف، از روش پایه ای » تحلیل استدلال عقلانی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای« استفاده شده است.
یافته ها بیانگر آن است که عوامل موثر بر سلامت روان را می توان در دو دسته کلی فردی و محیطی - خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، خدمات، سیاسی، فرهنگی، بیماری های عضوی و حوادث و بالایا - تفکیک نمود - گرچه نمی توان این عوامل را از یکدیگر جدا دانست - . بی تردید نمی توان با جرات اذعان داشت که یک دسته از عوامل بر دسته دیگر، برتری دارند و یا تاثیر گذار تر اند؛ ضمن اینکه هر یک از عوامل هم در ارتقا و هم در کاهش سلامت روان موثر می باشند، گفتنی است که تاثیر آن ها نیز بر افراد مختلف نسبی می باشد و شدت و ضعف دارد. عوامل مذکور نشات گرفته از مولفه های فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... می باشمد؛ این نشان میدهد که تمامی جنبه های زندگی بشر با سلامت روانی فرد، در ارتباط اند.
مقدمه
برخورداری از سلامتی صرف نظر از این که یکی از حقوق اساسی هر انسان می باشد، شرط لازم برای یادگیری و رشد انسانی است؛ زیرا انسان سالم، محور و پیش شرط توسعه پایدار بوده و ارتقا، حفظ و تامین سلامت افراد یکی از ارکان مهم پیشرفت هر جامعه ای را تشکیل می دهد.
مطابق با تعریف سازمان جهانی بهداشت - - who، سلامت عبارتست از : » برخورداری از آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو«؛ از تعریف ارائه شده بر می آید که سلامتی دارای سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی می باشد که بر یکدیگر اثر کرده و تحت تاثیر هم قرار می گیرند. البته امروزه نیز بعد چهارمی برای آن در نظر می گیرند که سلامت معنوی می باشد.
اما امروزه بعد روانی آن یکی از مهمترین شاخص های سلامت و بهداشت یک جامعه تلقی و در دهه های گذشته مورد توجه بسیاری از محققان وپژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. منظور از سلامت روان در معنای عام را می توان همان تعریف سلامت را به بعد روانی آن تعمیم داد؛ اما در معنای خاص تر در اینجا به تعریف چاهن - 1991 - بسنده می کنیم که اذعان دارد سلامت روان یعنی : » حداکثر اثر بخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود .« به عبارت دیگر یعنی اینکه فرد بتواند فعالیت های روزمره خود را به خوبی انجام دهد، عکس العمل های مناسب در برابر مشکلات و حوادث زندگی داشته باشد و همچنین در ارتباطات فردی و گروهی موفق ظاهر شود و مواردی از این دست.
بیماریهای روانی - اختلال سلامت روان - پدیده تازه ای نیست و قدمتی آن به بلندای حضور آدمی در کره خاکی بر می گردد. شواهد تاریخی حاکی از آن است که این عارضه در قدیم شناسایی شده و بزرکان و حکمای گذشته درصدد چاره اندیشی برای بهبود اختلالات روانی بوده اند. از این رو به نوعی می توان اذعان داشت بهداشت روانی در پی پیدایش اختلالات روانی در قرون گذشته به صورت نامحسوسی آغاز شده و امروزه به شکل سازمان یافته و مدرن در حال فعالیت و بهره برداری است - بهداشت عمومی، - 1393؛ در همین راستا مراد از بهداشت روانی » تامین سلامت روان؛ پیشگیری، بهبود و یا درمان اختلال روانی دانست. «
کارشناسان سازمان جهانی بهداشت - - who، بر اساس ضوابط علمی تخمین می زنند که بیش 1500 میلیون نفر از جمعیت جهان از اختلال های عصبی، روانی و - اجتماعی رنج می برند که تعداد قابل توجهی از آنها با برنامه تدوین های جامع با بهره گیری از منابع محلی و اجتماعی قابل پیشگیری است. بر اساس برر سی های انجام شده، اختلالات روانی به عنوان یکی از مهمترین و معنی دار ترین اجزای بار کلی بیماریها می باشد و پیش بینی می شود تا سال 2020 سهم اختلالات روانی و عصبی از بار کلی بیماریها % 50 افزایش یافته و از % 10 / 5 کنونی به % 15 کل بار درمانی بیماریها برسد
با توجه به آنچه مطرح شد، شناسایی و کنترل عوامل موثر بر سلامت روان ضرورت می یابد؛ از این رو هدف از نوشتار حاضر بررسی عوامل موثر بر سلامت روان می باشد.
روش
در پی شناسایی عوامل موثر بر سلامت روان که مساله اصلی پژوهش حاضر می باشد، از روش پایه ای » تحلیل استدلال عقلانی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای« استفاده شده است.
یافته ها
گرچه نمی شود عوامل موثر بر سلامت روان را از یکدیگر جدا دانست، اما به دنبال مطالعات و تحلیل های صورت گرفته برای درک بهتر موضوع، برخی از مهمترین عوامل را در دو دسته فردی، محیطی - خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، خدمات، سیاسی، فرهنگی، بیماری های عضوی و حوادث و بالایا - تنظیم می کنیم.
➢ فردی
ژنتیک : هر نوع اختلال در دستگاه عصبی و فرآیندهای شیمیایی بدن، اختلال روانی را به همراه خواهد داشت.
جنسیت : جنسیت می تواند به نوعی تعیین کننده - بهداشت و بیماری روانی - در بعد روانی سلامت است.
احساسات مثبت : احساسات مثبت بیشتر به ویژگی های شخصیمان وابسته است؛ خندیدن و شادی، توانایی لذت بردن از زندگی، قدردانی و... موجب حفظ و ارتقای سلامت روان می گردد.
مهارت های زندگی : یادگیری مهارت های زندگی باعث افزایش توانائی های روانی - اجتماعی افرد می شود.
اعتقادات فردی : مطابق مطالعات اخیر نشان می دهد که معنویت سهم مهمی در کیفیت زندگی برای بسیاری از مردم در سراسر جهان دارد.
تغذیه : تغذیه نامناسب بر مراقبت جسمانی اثر سوء می گذارد و با ایجاد اختلال از توانایی انسان برای احاطه شدن بر مشکلات و تفکر صحیح می کاهد.
ورزش : ورزش موجب اعتماد به نفس فرد شده، او را متعادل، متفکر و سازگار با محیط می کند. با ورزش شخص کمتر دچار احساس حسادت، حقارت و ستیزه جویی می شود.
خواب : خواب ناکافی و خستگی می تواند از از شرایط بد محیطی یا مشکلات فردی ناشی شده و عامل مهمی در داشتن روحیه شاداب و توانایی مقابله با مشکلات محسوب می شود.
بحران هویت : در بحران هویت، نوجوان شدیدا دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است به صورتیکه نمی تواند جنبه های مختلف شخصیت خویش را در یک خویشتن قابل قبول و هماهنگ، سازمان دهد.
احساس تنهایی : احساس تنهایی می تواند به سایر مشکلات روانی همچون افسردگی، اضطراب اجتماعی و اختلال شخصیت - پارانویا - منجر شود.
➢ محیطی
خانوادگی/ فقدان رابطه والدین با کودک : در صورتیکه والدین در محیط خانه رابطه صمیمانه و توام با تعامل مثبت با فرزندان خود نداشته باشند، تحول عاطفی و شناختی کودک دچار اختلال شده و موجب این می شود که فرزند آنها در بزرگسالی از سلامت روانی رضایت بخش برخوردار نباشد.
خانوادگی/ طرد کردن : چنانچه والدین نتوانند به نیازهای فرزندانشان پاسخ مثبتی بدهند و به دلایل مختلف آنها را طرد کنند؛ این شرایط زمینه ساز بروز اختلال روانی و جسمانی شده و آنها را از داشتن شخصیت سالم محروم می سازد.
خانوادگی/ فزون حمایت گری و محرومیت های عاطفی : توجه بیش از حد به نیازهای فرزندان سببب ایجاد روحیه توام با وابستگی بیش از حد، اختلال شخصیتی و بالعکس این مهم، صادق است.
خانوادگی/ خود مختاری بیش از حد کودک : چنانچه کودک بیش از اندازه خودمختار باشد و توجهی به امر و نهی والدین نشان ندهد، سبب الگو برداری نامناسب با محیط اجتماعی شده و سلامت روانی وی را مختل می سازد.
خانوادگی/ خواسته های غیر واقعی والدین : والدین اثر مستقیم و اجتناب ناپذیری بر شکل گیری شخصیت فرزندانشان دارند، به طوری که توقع بیش از حد توانایی کودک به زحمت انداختن وی، سلامت جسمانی و روانی کودک را به مخاطره می اندازد.
خانوادگی/ فقدان انضباط : فقدان اصول و قوانین فردی و گروهی در منزل سبب خودمختاری فرزندان می شود که به همراه بزرگ تر شدن آنها و ضرورت پیروی از قوانین اجباری، شخص نمی تواند با شرایط محیطی خودش را سازگار نماید که موجب بر هم خوردن تعادل روانی شخص می شود.
خانوادگی/ خانواده بی کفایت : در برخی از خانواده ها سست بودن پایه های اقتصادی، عاطفی، فرهنگی والدین و اعضای خانواده باعث رشد نامطلوب شخصیت افراد خانواده و فرزندان می شود.
خانوادگی/ خانواده از هم پاشیده : این عامل خصوصا اگر در سنین پائین اتفاق بیفتد، سبب رشد ناسالم انسان از بعد عاطفی و ناتوانی برای رسیدن به کمال شخصیتی می شود.
خانوادگی/ خانواده ضد اجتماعی : اگر والدین در محیط خانه به هنجار شکنی و ناسازگاری با محیط اجتماعی بپردازند بر فرزندانشان و چگونگی تعاملات افراد با آنها اثر می گذارد، این امر موجب می شود که فرزندان و خود آنها امنیت روانی مطلوبی را جهت برقراری ارتباط موثر با محیط اجتماعی، کسب ننمایند.
خانوادگی/ آسیب روانی اولیه : عدم توجه به محبت کافی و توجه به فرزند در ماهها و سالهای اولیه تولد باعث وابستگی ناایمن در فرزند شده و اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روان وی می گذارد.
اجتماعی/ کمبود ارتباط : در صورتیکه افراد در محیط های مختلف ارتباط موثر و رضایت بخش نداشته باشد، در دراز مدت این افراد از ارائه بازخوردهای مثبت و تشویق شدن برای برقراری رابطه موثر با دیگران باز می مانند و با احساسات منفی، تنهایی و افسردگی روبرو می شوند.
اجتماعی/ محرومیت ذهنی : یکی از مهمترین عوامل رشد و تحول روانشناختی سالم برای انسان لزوم برخورداری انسان از محیطی آرام، طبیعی و نشاط انگیز است تا با مواجهه با محرک های سالم و متنوع بتواند عواطف و احساسات مثبت خودش را بپروراند.
اجتماعی/ محرومیت در خانه : مکان های مسکونی بسته و نبودن امکانات رفاهی و سرگرمی سالم در محیط خانه
اجتماعی/ موسسه ای کردن : امروزه ایجاد موسسه های نگهداری که در آن اشخاص با محیط ارتباط سالم و موثری ندارند، باعث شده است تا سلامت روانی افراد تا حدودی به مخاطره بیفتد.
اجتماعی / پیچیدگی زندگی جدید : مشکلات زندگی شهرنشینی باعث غفلت از توجه به نیازهای روانی - اجتماعی افراد می شود که اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روانی دارد.
اجتماعی/ حمایت های اجتماعی : زندگی در محیطی که دارای سلامت اجتماعی بالایی است به سلامت روان فرد نیز کمک می کند.
اجتماعی/ فرآیندهای عاطفی آسیب زا : منظور از این فرآیند نوع و شیوه تعامل فرد با نیاز های خود و شرایط اجتماعی حاکم بر محیط زندگی است که چگونگی سازگاری فرد را تعیین می کند.
اقتصادی/ رقابت ناسالم : رقابت های ناسالم، نامشروع و غیر قانونی اقتصادی در افراد می تواند زمینه ساز فشارهای روانی و اختلافات بین فردی در افراد شود، در نتیجه سلامت روانی آنها را به خطر بیندازد.
اقتصادی/ خواسته های شغلی : توجه بیش از حد به به رقابت های تسلیحاتی و فن آوری پیشرفته صنعتی، باعث ایجاد توقعات نامعقول و بالاتر از توانایی در افراد و در نتیجه فشار روانی شدید بر آنها می شود.
اقتصادی/ مشکلات اقتصادی و استخدامی : به دلیل عدم برآورده شدن نیازهای افراد باعث بروز فشارها و تنش های روانی شدید در افراد می شود که این امر سلامت روانی آنها را به مخاطره می اندازد.
اقتصادی/ نا امنی شغلی : نا امنی شغلی بر میزان های ابتلا به بیماری های اضطرابی، افسردگی، قلبی عروقی و عوامل خطر مرتبط با این بیماری ها تأثیر به سزایی دارد. کیفیت شغلی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بیکاری خود عامل تهدید کننده سلامت روان است.
خدمات/ مسکن : به طور کلی داشتن یک خانه امن و مقرون به صرفه به عنوان یک نیاز اساسی است. محیط پایدار به حفظ سلامت و تندرستی کمک می کند.
خدمات/ تغذیه : نبود تغذیه کودکان می تواند به بهبود وضعیت شناختی، بهبود نتایج آموزشی و کاهش خطر برای سلامت روانی منجر شود، به خصوص برای کسانی که در معرض خطر هستند و یا در جوامع فقیر زندگی می کنند.
خدمات/ آموزش : سواد کم و سطح پایین آموزش و پرورش مشکلات اجتماعی و روانی عمده ای به وجود می آورد. مدراس، علاوه بر وظایف اصلی خود، مسئول تعییر واصلاح رفتارهای ناسازگارانه و تامین بلوغ عاطفی و سلامت روانی فراگیر نیز هست. در مراکز آموزشی، افراد دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه می کنند.
سیاسی/جنگ و جنایت : بروز جدال ها بین اقوام، صدمات جبران ناپذیری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد می گذارد که در نتیجه باعث برآورده نشدن نیازهای مادی و معنوی افراد شده و این امر که سلامت روان آنها را به مخاطره می اندازد.
سیاسی/ حقوق بشر : نظام بین المللی حقوق بشر یک چارچوب مفید برای ارتقای ذهنی بهداشت و درمان ارائه می دهد. گفتمان بین المللی حقوق بشر امروز به طور گسترده ای سلامت روان را به رسمیت می شناسد.