بخشی از مقاله
چکیده
در سالهاي اخیر به علت مشکلاتی که در اثر مصرف بیرویه مواد شیمیایی در کشاورزي و روشهاي رایج تولید بروز کرده است، توجه به نظام کشاورزي پایدار افزایش یافته است. با توجه به ابعاد مسائل کشاورزي کشور و تأمین مواد غذایی و با عنایت به اهمیت محیط زیست و حفاظت منابعطبیعی، بکارگیري اصول و شیوههاي کشاورزي پایدار در جهت مدیریت صحیح و بهرهبرداري بهینه از منابع محدود، ضروري به نظر میرسد.
لذا مطالعه حاضر به بررسی عوامل فردي، اجتماعی و اقتصادي موثر بر پذیرش کشاورزي پایدار در میان شالیکاران شهرستان رشت با استفاده از مدل لاجیت میپردازد. نتایج تحقیق حاکی از اثر مثبت و معنی-دار متغیرهاي اندازه مزرعه و عضویت در تعاونی و تاثیر منفی و معنیدار متغیر سن بر میزان پذیرش میباشد. همچنین شرکت در کلاسهاي ترویجی و داشتن درآمد خارج از مزرعه بر میزان پذیرش اثر مثبت دارند.
.1 مقدمه و هدف
در سالهاي اخیر به علت مشکلاتی که در اثر مصرف بیرویه مواد شیمیایی در کشاورزي و روشهاي رایج تولید مواد غذایی بروز کرده است، توجه به نظام کشاورزي پایدار افزایش یافته است. همانطور که رولینگ و پرتی1بیان کردهاند در طی 50 سال گذشته سیاستهاي توسعه کشاورزي با استفاده از نهادههاي بیرونی مثل آفتکشها، کودهاي غیرآلی و تراکتورها به عنوان ابزارهایی جهت افزایش تولید موادغذایی موفق بودهاند و متأسفانه این نهادههاي بیرونی به تدریج جایگزین منابع طبیعی شدهاند. آفتکشها جایگزین روشهاي بیولوژیک، کشتی و مکانیکی کنترل آفات، علفهاي هرز و بیماریها شدهاند. کودهاي شیمیایی - غیرآلی - جایگزین کودهاي دامی، کمپوستها و محصولات تثبیتکننده ازت شدهاند. ایران نیز از این قاعده مثتسنی نبوده و کاربرد مواد شیمیایی در کشاورزي در کشور روند روبه رشدي داشته است
کشاورزي پایدار نظامی تولیدي است که در آن براي حفظ و نگهداري سطح حاصلخیزي خاك، رساندن مواد غذایی مورد نیاز به گیاه و مبارزه با حشرات، علفهاي هرز و دیگر آفات از ترکیبات ساخته شده شیمیایی - مانند کودهاي شیمیایی، سموم آفتکش، هورمونها و مواد افزودنی به خوراك دام - استفاده نمیشود بلکه به جاي آن از تناوب زراعی، بقایاي گیاهی، کود سبز، کشت حبوبات، کودهاي حیوانی، فضولات آلی غیر مزرعهاي، شخم زمین، سنگهاي مولد موادمعدنی و جنبههایی از مبارزه بیولوژیک استفاده میگردد
با توجه به ابعاد مسائل کشاورزي کشور و تأمین موادغذایی و با عنایت به اهمیت محیط زیست و حفاظت منابع طبیعی، بکارگیري اصول و شیوههاي کشاورزي پایدار در جهت مدیریت صحیح و بهرهبرداري بهینه از منابع محدود ضروري بنظر میرسد.
برنج مهمترین محصول غذایی جهان است و غذاي اصلی بیش از نیمی از جمعیت جهان میباشد. در ایران نیز برنج بعد از گندم مهمترین کالا در سبد غذایی میباشد. برنج در 21 استان کشور کشت میشود و سطح زیرکشتی حدود 465453 هکتار را بخود اختصاص داده که در این بین استان گیلان با داشتن حدود 160099 هکتار از اراضی شالیکاري کشور مقام دوم از لحاظ سطح زیرکشت و مقدار تولید بعد از استان مازندران را داراست
با توجه به طبیعت فشرده مراحل کشت برنج که میتواند اثرات مخربی بر محیط زیست مثل کاهش حاصلخیزي خاك، آلودگی آب و صدور گازهاي کلخانهاي را در پی داشته باشد همچنین استفاده بیرویه از موادشیمیایی و آفتکشها که منجر به ایجاد آلودگی محیط شده و مستقیما بر سلامتی انسان تأثیر منفی میگذارد لزوم توجه به مقوله کشاورزي پایدار در تولید این محصول بیش از بیش مشخص میباشد
لذا با توجه به اهمیتی که تولید برنج در تأمین مواد غذایی مورد نیاز در کشور دارد و با توجه نقش مهمی که تولید برنج در استان گیلان دارد در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی فاکتورهاي مؤثر بر پذیرش کشاورزي پایدار شالیکاران در شهرستان رشت که با سطح زیرکشت 42602 هکتار بیشترین سطح زیرکشت را در میان شهرستانهاي استان دارد پرداخته شود تا از این طریق گامی مؤثر در جهت گسترش کشاورزي پایدار در میان شالیکاران منطقه برداشته شود.
.2 تئوري و پیشینه تحقیق
تعاریف متعددي از پایداري صورت گرفته است ولی عمومیترین تعریف کشاورزي پایدار آن است که کلیه جنبههاي اقتصادي، اجتماعی و بوم شناختی را در بر داشته باشد. به عبارت دیگر کشاورزي زمانی پایدار خواهد بود که از نظر فنی امکانپذیر، از نظر اقتصادي توجیهپذیر، از نظر سیاسی مناسب، از نظر مدیریتی قابل اجرا، از نظر اجتماعی پذیرفتنی و از نظر محیطی سازگار باشد.
در نظامهاي کشاورزي پایدار تنها هدف، کاهش مصرف برخی نهادهها مانند سموم و کودهاي شیمیایی نیست بلکه هدف به کارگیري روشهایی است که باعث حفاظت و اصلاح خاك شده و با افزایش تنوع زیستی کشاورزان و حفظ تعادل بیولوژیکی و جایگزین کردن نهادههاي خارجی با نهادههاي داخلی ثبات و پایداري را حفظ کند و علاوه بر حفظ سلامت بوم نظام، سلامت جوامع انسانی وابسته به آن را نیز تأمین کند
در زمینه بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوریهاي نوین، مطالعات مختلفی براي تکنولوژیهاي مختلف و محصولات مختلف صورت گرفته است که به برخی از آنها که در رابطه با تحقیق حاضر میباشد اشاره میشود:
سوزا1 و همکاران - 1993 - ، در پژوهشی با عنوان فاکتورهاي مؤثر بر پذیرش کشاورزي پایدار از برآورد مدل لاجیت استفاده کردند. نتایج نشان داد که خصوصیات محیطی مثل اینکه آیا تولیدکننده از آلودگی آب زیرزمینی در مزرعهاش مطلع است یا خیر در میزان پذیرش مؤثر میباشد. همچنین خصوصیات سرمایه انسانی مثل سن و تحصیلات بر خلاف خصوصیات ساختاري و زیربنایی معنیدار تشخیص داده شدند.
آرولانز و لی - 2003 - 2، در مطالعه خود میزان پذیرش یکی از انواع تکنولوژيهاي پایدار، که فرمی از شخم حداقل میباشد را در روستاهاي مرکز اندورا بررسی کردند. آنها به منظور تعیین میزان پذیرش شخم حداقل از مدل لاجیت بهره گرفتند. نتایج نشان داد که کشاورزان در مزارعی که شبکه آبیاري داشتند، توسط مالک زمین کشت شده بودند و همچنین مزارعی که شیب بیشتري داشتند تمایل بیشتري براي پذیرش داشتند.
خصوصیات خانوار کشاورز و درآمد خانوار بر میزان پذیرش تأثیر معنیداري نداشتند. باقري و همکاران - 2008 - ، در پژوهشی به بررسی نگرش شالیکاران نسبت به کاربرد تکنولوژيهاي کشاورزي پایدار و تعیین فاکتورهاي مؤثر بر آن در استان مازندران پرداختند. آنها دریافتند که ارتباطی بین شماري از فاکتورهاي اقتصادي- اجتماعی مثل فاکتورهاي سرمایه شخصی، استفاده از منابع اطلاعاتی، گسترش تعاونی و اندازه زمین تحت مالکیت و تمایل به انتخاب تکنولوژي پایدار کشاورزي وجود دارد. همچنین سطح تحصیلات، ارتباط با متخصصان کشاورزي و توسعه تعاونیها، بیشترین اثر را بر نگرش داشتند.
باقري و شاهپسند - 1389 - به بررسی نگرش کشاورزان سیبزمینی کار دشت اردبیل نسبت به عملیات کشاورزي پایدار پرداختند. تحلیل همبستگی نشان داد که نگرش پایداري با متغیرهاي منابع کسب اطلاعات، مشارکت ترویجی و تحصیلات رابطه مثبت و متغیرهاي سن و تجربه در کشاورزي رابطه منفی دارد. از دیگر مطالعات مرتبط میتوان به مطالعات عنایتیراد و همکاران - 1388 - ، شیخ و همکاران - 2003 - ، ساکا و همکاران - 2005 - 1، پاودل وماتسوکا - 2008 - 2، تاتلیدیل3 و همکاران - 2009 - اشاره کرد.
.3 مواد و روشها
با توجه به هدف تحقیق حاضر که بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزي پایدار میباشد میبایستی روش مناسبی اتخاذ گردد تا به وسیله آن عوامل موثر بر پذیرش کشاورزي پایدار که یک متغیر کیفی است سنجیده شود. در چنین مواردي که متغیر وابسته کیفی بوده - پذیرش و یا عدم پذیرش یک تکنولوژي میباشد - و مقادیر یک و صفر به خود میگیرد از مدلهاي رگرسیونی با متغیرهاي وابسته کیفی استفاده میشود که مدل لاجیت و پروبیت از انواع آنهاست که در بسیاري از مطالعات مربوط به پذیرش تکنولوژي 9]،16،[17 مورد استفاده قرار گرفته است.
تابع توزیع لاجستیک و نرمال به ترتیب در روابط 1 و 2 معرفی شدهاند.
مدل رابطه 2 را که در آن - . - نشان دهنده توزیع نرمال استاندارد است مدل پروبیت نامیده میشود .[2] با توجه به مطالب گفته شده مدل احتمال رگرسیون به صورت زیر در نظر گرفته میشود:
در این مدلها ضرایب برآورد شده اثر یک واحد تغییر متغیر توضیحی بر احتمال - متغیر وابسته - را نشان نمیدهد. اثر نهایی یک واحد تغییر در متغیر توضیحی بر احتمال از این رابطه استخراج میشود