بخشی از مقاله

چکیده

آموزش کارآفرینی تبادل رسمی و نظاممند اطلاعات و دانش کارآفرینی است و دانشگاهها به عنوان متولیان اصلی تربیت و پرورش منابع انسانی متخصص در چند سال اخیر به آموزش کارآفرینی روی آوردهاند؛ زیرا علاوه بر رسالت پیشین دانشگاه یعنی آموزش و پژوهش، امروزه رسالت سومی بر عهده دانشگاهها نهاده شده و آن کارآفرینی دانشگاهی است.

دانشگاه کارآفرین را میتوان به عنوان نظام توانمندسازی افراد تلقی کرد که خلاقیت و نوآوری آنها را به طور برنامهریزی شده به کار میگیرد در همین راستا میباید اذعان نمود که یکی از دلایل ضعف مراکز آموزش عالی کشور عدم وجود روحیهی کارآفرینی در میان دانشجویان میباشد. لذا میتوان یکی از راهکارهای اساسی در زمینه حل معضل اشتغال دانشآموختگان را توسعه کارآفرینی در مراکز دانشگاهی برشمرد. این مطالعه به روش مروری و با استفاده از منابع کتابخانهای و رایانهای تدوین شده؛ تلاش دارد ضمن بیان مفاهیم کارآفرینی، ضرورت توسعه کارآفرینی در مراکز آموزش عالی و ایجاد دانشگاههای کارآفرین را بررسی و پیشنهادهایی ارائه نماید.

مقدمه

دراکر که امروزه به عنوان یکی از متفکران تاثیرگذار در حوزهی مدیریت محسوب میشود، بیان میکند که مقولهی کارآفرینی چیز عجیب و غریبی نیست، حتی جادو هم نیست و نمیتوان آن را چیز مرموزی دانست . - 2 - در واقع کارآفرینی عبارت است از »نیرویی که منابع مختلف را بسیج میکند تا تقاضاهای برآورده نشده بازار را برآورده سازد؛ توانایی ایجاد و ساخت چیزی از هیچ میباشد؛ فرایند خلق ارزش از طریق ترکیب مجموعهای منحصر بفرد از منابع به منظور بهرهبرداری از یک فرصت میباشد

« کارآفرین نیز فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق ایجاد کسب و کار و بسیج منابع همراه با پیدایش خطرات مالی،اجتماعی و حیثیتی، محصول یا خدمت جدیدی را به بازار ارائه می دهد - - 5؛ بنابراین، کارآفرین باید یک نوآور باشد چرا که تمام ایدههای جدید از متفاوت فکر کردن به وجود میآیند و کارآفرینی فرآیند شروع یک کسب و کار با در نظر گرفتن تمام خطرات است

ورتانن - 2006 - با تاکید بر کارآفرین به عنوان نقشآفرین اصلی در این فرآیند، کارآفرینی را چنین تعریف میکند:

کارآفرینی فرآیندی است پویا که به وسیله فردی - کارآفرین - که برای بهرهبرداری از نوآوری اقتصادی جهت خلق ارزش جدید در بازار، تلاش میکند، ایجاد و مدیریت میشود. کارآفرین شخصی است که ذهن کارآفرینانه همراه با میل به موفقیت دارد. این افراد دارای شبکههای روابط اجتماعی مؤثر و گسترده بوده و از هوش عاطفی بالایی برخوردارند و همچنین دارای اتکا به نفس و خودباوری، احساس توانایی تغییر آینده، تسلط بر سرنوشت خود و افقی بلند مدت هستند و شکستهای کوتاهمدت را برای نیل به پیروزیهای بلند مدت میپذیرند - مومنی هلالی و موذن، . - 1394 در مجموع میتوان گفت کارآفرینی یک حس اجتماعی و اقتصادی بسیار گسترده همراه با آموزشهای حرفهای است که شخصیت فرد را به عنوان یک کل توسعه داده و موجب توسعهی شایستگیهای فردی از جمله صلاحیتهای کارآفرینی او میشود

از سویی نظام آموزشی هر کشور به عنوان مرجع رسمی ارائهی آموزش میتواند نقش مهمی در توسعهی فرهنگ کارآفرینی ایفا کند - 13 - ؛ امروزه، نقش کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی به طور گستردهای توسط سیاستگذاران در بسیاری از کشورها -از جمله ایران- به رسمیت شناخته شده است - 19 - و یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی توسعهی آن و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت اقتصادی و تضمین اشتغال پایدار در جوامع امروزی، وجود دانشگاه کارآفرین در سطح آموزش عالی است

در بسیاری کشورها کارآفرینی در دنیای کسب و کار و دانشگاهها رونق بسیاری گرفته است و دورهها، رشتهها و دانشکدههای کارآفرینی روز به روز گسترش پیدا میکنند. اهمیت روزافزون آموزش کارآفرینی و رشتههای مرتبط با آن برای مثال کسب و کارهای کوچک و خانوادگی، کارآفرینی سازمانی، و غیره را میتوان در افزایش پستهای سازمانی اختصاص داده شده در سازمانها، و دانشگاهها، در ایجاد شغل و رفاه در جامعه مشاهده کرد . - 14 - برخورداری جوامع از روحیه کارآفرینی، اصل و اساس پیشرفت اقتصادی کشورها به حساب میآید.

در حقیقت علم و دنیای مدیریت با مفهوم روحیه کارآفرینی هویت مییابد. در این زمینه راشید - 2000 - بیان مینماید که آموزش بر بهبود نگرش کارآفرینانه تاثیر دارد و تقویت روحیه کارآفرینی و آموزش مهارتهای کارآفرینانه یکی از کارکردهای نوین دانشگاهها و مراکز آموزشی برای حرکت در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه میباشد. در واقع داشتن روحیه کارآفرینی فرآیند ایجاد ارزش از طریق فراهم آوردن ترکیب منحصر به فردی از منابع برای بهرهگیری از یک فرصت میباشد

لذا در راستای تربیت کارآفرینان، ایجاد دانشکدههای کارآفرین گزیدار مناسبی است. توجه به فرایند کارآفرینی در دانشگاهها تا بدان جا اهمیت دارد که سازمان علمی آموزش ملل متحد در چشمانداز آموزش عالی برای قرن بیست و یکم، دانشگاههای نوین را اینگونه تعریف نموده است: جایگاهی که در آن مهارتهای کارآفرینی به منظور تسهیل قابلیتهای دانشآموختگان و برای تبدیل شدن آنها به ایجادکنندگان کسبوکار، توسعه مییابد

آموزش و کارآفرینی

در دنیای امروز، کارآفرینی و ایجاد مشاغل نوین برای ادامه حیات و پویایی اقتصاد کشورها بسیار ضروری میباشد. کارآفرینی به دلیل آنکه منجر به افزایش کارائی اقتصادی میشود، نوآوری را به بازار کار و تولید میآورد، مشاغل جدید ایجاد میکند و وضعیت اشتغال را بهبود میبخشد، بسیار مهم میباشد - 15 - ، بهطوریکه برای ترویج فعالیتهای کارآفرینی، بسیاری از کشورها به طور قابل ملاحظهای به آموزش کارآفرینی روی آوردهاند

آموزش کارآفرینی بدان معنی است که ما سه قضیه یا مفروضه را به صورت بدیهی قبول کردهایم: مفروضه اول این است که کارآفرینی میتواند یاد گرفته شود و منحصرا یک توانایی ذاتی نیست؛ مفروضه دوم: کارآفرینی میتواند تدریس شود. به عبارت دیگر یادگیری تنها از طریق تجربه در زمینه و شرایط کارآفرینانه بدست نمیآید، بلکه از طریق تلاشهای آموزشی نیز میتواند صورت پذیرد. بر طبق مفروضه سوم: آموزش کارآفرینی میتواند از طریق دورههایی که توسط دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برگزار میشود، انجام پذیرد

از جمله اقدامات راهبردی برای رشد و توسعه کارآفرینی، آموزش کارآفرینی به ویژه در حوزه آموزش عالی است. افزون بر آن آموزش کارآفرینی میتواند یکی از اثرگذارترین شیوهها برای انتقال آسان جمعیت دانشآموختگان به بازار کار باشد. مطالعات در این باره نشان داده است که چنین آموزشهایی توانسته افراد را مسئولیتپذیرتر بارآورده و آنها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزهی کارآفرینی کرده و به طور موفقیتآمیزی در چالشهای کسب و کار، موفق و خطرپذیر کند، در نتیجه نرخ بیکاری و شکست کسب و کارها نیز کمتر شده است 

در کشور ما نیز در چند سال اخیر دانشگاهها به آموزش کارآفرینی روی آوردهاند و نسبت به آموزش کارآفرینی و نقش آن در ایجاد، توسعه و تغییر در گرایش، دانش و مهارت دانشجویان همت میگمارند و روند آموزش کارآفرینی رو به رشد است 

در بسیاری از کشورها، دانشگاهها طیف گستردهای از برنامههای آموزش کارآفرینی را دنبال میکنند . - 2 - در دهههای اخیر توجه به کارآفرینی و آموزش آن در آموزش عالی اهمیت یافته است، هدف از آموزش کارآفرینی این است که دانشجویان افرادی خلاق شوند و مهارتهای لازم مانند مهارت مدیریت و بازاریابی را کسب کنند

گرچه یک برنامه آموزشی نمیتواند باعث خلق کارآفرین شود، بلکه فقط میتواند فرایندی که در موفقیت دخیل است را نشان دهد و این خود فرد است که مسئول موفقیت یا شکست این فرایند است. اما بنا به گفته برخی صاحبنظران این حوزه مانند جیمز - 2005 - با آموزشهای کارآفرینی میتوان اعتماد به نفس، دانش و مهارت دانشجویان را افزایش و آنها را برای راهاندازی کسب و کار توانمند ساخت

لزوم توجه به کارآفرینی در دانشگاهها

امروزه تحولات در محیط اجتماعی سبب شده که ساختار دانش نیز، که محور و اساس نظاماجتماعی است دچار دگرگونی شود، از اینرو برای تطبیق کارکردهای دانشگاه با محیط اطراف، به نظر میرسد میباید راهبرد دانشگاه تغییر کرده و ماموریت اصلی آن تربیت افرادی کارآفرین قلمداد شود. چنانچه مشاهده میشود امروزه آموزش کارآفرینی به دلیل ویژگی-هایی که دانشگاهها از نظر داشتن سرمایهی انسانی در قالب دانشجو و اعضای هیات علمی، محلی مناسب برای نوآوری مبتنی بر دانش هستند، به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهی تبدیل شده است

به نظر میرسد یکی از چالشهای نظام آموزشی عدم تناسب عوامل سازمانی و برنامهریزی آموزشی در دانشگاهها با نیازهای آموزشی مورد نیاز بازار کار و صنایع مختلف بوده است. عمدهترین مسالهای که صنایع، مراکز فنی و مدیریتی با آن روبرو هستند، فقدان و یا کمبود کارآفرینانی است که باید از دانش علمی، فنی و مهارت و هنر کارآفرینی برخوردار باشند و بتوانند با خلق و ایجاد کسب و کار جدید، اجرا و مدیریت طرحهای متعدد را عهدهدار شوند. در شرایط بسیار متغیر و پر تنش کنونی تنها از طریق تقویت تعامل و پیوند دانشگاه و بنگاه میتوان با بحرانهای گسترده کنونی مقابله کرد

همچنین آمادهسازی افراد در مورد کارآفرینی نباید بعد از فارغالتحصیلی صورت گیرد. بلکه این امر بایستی در حین تحصیل انجام شود و لازم است روح کارآفرینی در دانشگاهها پرورش داده شود. در این راستا، بازنگری در رشتههای دانشگاهی و سرفصلهای دروس آموزشی در تمامی مقاطع به ویژه در دانشگاهها و تأسیس رشتههای علمی به ویژه علومی که خلاء آنها در کشور محسوس است در جهت تامین منافع ملی امری لازم و ضروری به نظر میآید

امروزه دانش و فناوری دو عامل اساسی ایجاد ثروت، توانایی و دانایی کشورها به شمار آمده و وسیلهای قدرتمند در توسعهی ملی تلقی میشود. از این رو رسالت دانشگاه به عنوان متفکرترین نهاد مسئول در قبال تحقق آرمانهای توسعهی ملی، ایجاب میکند تا به پویا سازی ارکان خود در انطباق با برنامههای توسعه بپردازد و این امر جز از طریق کارآفرینی دانشگاهی میسر نمیشود . - 8 - از دیدگاه برخی از پژوهشگران، کارآفرینی دانشگاهی شکل خاصی از انتقال فناوری است و این پدیده زمانی رخ میدهد که پژوهشگران در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی، تصمیم به تجاریسازی فناوری تولید شده بکیرند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید