بخشی از مقاله

چکیده:

تعلیم وتربیت یکی از نهادهاي اجتماعی است که با تحولات اجتماعی ،علمی ،سیاسی و فرهنگی در ارتباط است ،به عبارت دیگر کارکرد نظام هاي تربیتی در هر جامعه اي ،به کارکرد تحولات پیرامون آن جامعه بستگی دارد ،امروزه تربیت با مجموعه اي از تحولات اجتماعی،سیاسی و فرهنگی جهانی روبروست که به گونه اي گریز ناپذیر باید خود را با آن تحولات هماهنگ نماید .

جهان امروز شاهد بروز وظهور گسترده ي تنوع خواهی در میان مردم است و این تنوع و تکثر مورد نظر مردم نیز بیشتر در عرصه ي سبک زندگی ،رفتارهاي اجتماعی ومسائل فرهنگی خود را نشان میدهد.جهان امروز متاثر از سه جریان تحولی مهم است که می توانیم از آن به عنوان گسترش سریع اطلاعات ،گسترش ازتباطات و پیشرفت فزاینده ي فناوري یاد نماییم.اساسی ترین اثرات تحولات یاد شده را باید در عرصه ي فرهنگ و هویت فردي وجمعی انسان ها دانست به همین دلیل منطقا میتوان گفت که تعلیم و تربیت با فرهنگ و هویت فرد رابطه مستقیم دارد.بنابراین هرجا سخن از فرهنگ است و چالش هایی که پیش روي آن به میان می اید،تعلیم و تربیت و نقش هاي آن خود بخود مطرح میشود.

مقدمه:

درجهان امروز همه چیز با شتاب درحال دگرگونی است و همه ملت ها در تکاپوي نوسازي و بهبود جوامع خود هستند. جامعه نیز به مثابه تاریخ دائماً در حال حرکت است، خود را دگرگون می کند و پیوسته در حال دگرگون ساختن محیط و سایر جوامعی است که با آنها در ارتباط است . جامعه در این تکاپوي دائم معمولا نیروهاي بیرونی یا درونی که ماهیت، جهت و سرنوشت آن را تغییر می دهد، ایجاد می کند. تمام جوامع چه به صورت ناگهانی و چه به گونه اي آرام و نامحسوس، هر روز تغییراتی را که کمابیش با گذشته اش هماهنگی داشته، پشت سر می گذارند. در واقع حیات اجتماعی و فردي آدمی از گهواره تا گور، دستخوش یک سلسله تحول و تبدیل است .

همانطور که تن کودك روز به روز تواناتر و نیرومند تر می شود و به موازات این تکامل جسمی و ظاهري ، اندیشه و حیات درونی او نیزتکامل می پذیرد ، محیط فیزیکی و اجتماعی وي نیز دائماً در حال تغییر و گسترش می باشد . به دیگر سخن، دگرگونی و تحول جزء ذاتی جوامع به شمار می رود، همان طوري که مطالعه تاریخ جوامع نشان داده هیچ جامعه اي ایستا و بدون تغییر نبوده است براي مثال: کشور ما در عرصه ورود تکنولوژي جدید در چند دهه پیش دچار تغییر و تحولاتی شد . این روند به جابجایی گروهها و قشرهاي مختلف منجر شده و مردم را به این سو و آن سو کشانده است . در این تحولات سنت ها، آداب و رسوم رو به سستی نهاده بدون آنکه جامعه بتواند فرهنگ سنتی گذشته را تثبیت یا هنگفر نوین صنعتی را کاملاً جذب کند.

روش تحقیق:

روش تحقیق پژوهش مورد نظر از نوع کتابخانه اي می باشد که درآن از اطلاعات مورد نظردر کتابها، مقالات و نشریات استفاده شده است.

یافته هاي تحقیق:

بی تردید یکی از ارکان اساسی تکوین ،توسعه وانتقال عناصر فرهنگی جامعه ،نظام تربیتی آن است ،در عصري که علم اخلاق و تربیت ،نقش عمده اي در موفقیت هاي روزافزون جوامع دارد،بررسی و پژوهش در مورد فرهنگ وتربیت فرهنگی جوامع حائز اهمیت بسیار است .حال این سوال پیش می آید که چه نظام هاي نقش مستقیم در تربیت فرهنگی خواهند داشت؟

در جهان پرشتاب امروز که دستخوش تحولات در زمینه هاي مختلف : فرهنگی ،اجتماعی ،سیاسی و اقتصادي و... می باشد باید بتوان افراد جامعه را بر طبق موازین و فرهنگ مختص آن جامعه رهنمود کرد ،این مهم در نظامهایی همچون خانواده وآموزش و پرورش اتفاق می افتد.خانواده و نظام آموزش باید بتواند تربیت فرهنگی را هم سو با تغییرات جامعه پیش ببرد.

مفاهیم واصطلاحات:

فرهنگ:

فرهنگ فارسی معین واژهي »فرهنگ« را مرکب از دو واژه ي »فر« و »هنگ « به معناي ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاست .فرهنگ واژه اي است با معانی بسیار گسترده که تا بحال تعریف واحدي از آن صورت نگرفته است .از نظر سازمان علمی وفرهنگی ملل متحد - یونسکو - ،فرهنگ ،کلیت تامی از ویژگی هاي معنوي ،مادي ،فکري و احساسی است که یک گروه اجتماعی را مشخص می کند. فرهنگ نه تنها هنر وادبیات را در برمیگیرد بلکه شامل آیین هاي زندگی ،حقوق اساسی نوع بشر،نظام هاي ارزشی ،سنت ها وباورهاست.مفهوم فرهنگ حداقل داراي سه معناي جدا از یکدیگر است:

-1همه باورها وفعالیتهایی که در یک جامعه وجود دارد.

-2 باورهاي ذهنی وهنري وفعالیتهایی که در یک جامعه وجود دارد .

-3بهترین باورهاي ذهنی وهنري که در یک جامعه وجود دارد.

در تعریفی دیگر فرهنگ عبارت است از مجموعه اي از آداب ،سنن،باورها ارزش هاو... می باشد که مورد پذیرش یک جامعه قرار گرفته و بر اساس آن عمل نموده و می نمایند.به گونه اي که پذیرش هاي یاد شده به هنجارهاي اجتماعی تبدیل گشته وارزش گذاري جامعه بر اساس ان صورت پذیرد.

تربیت:

تربیت به معنی پروردن،پروراندن وپرورش می باشد. - عمید،1372، - 590 .طبق تعریف یونسکو تمام کنش ها واثرات ،راه ها و روش هایی را که براي رشد وتکامل وتوانایی هاي مغز ي ومعرفتی وهم چنین مهارتها،نگرش ها و رفتار انسان بکار می روند ،البته به طریقی که شخصیت انسان را تا ممکن ترین حد آن تکامل بخشن،تربیت یا آموزش و پرورش گویند.چنین کنش هایی از آغاز تولد تا واپسین دم حیات همراه انسان است .

عوامل و نظام هاي موثر در تربیت فرهنگی

فرهنگ و تربیت بسیار به یکدیگر مربوطند،این که تربیت - چه به مثابه ي امر نظام مند آموزشی وچه به مثابه ي امر غیر نظامند - خود جزیی از فرهنگ است یا استقلال داردجاي بحث وبررسی دارد اما به هر روي ،آن ها به هم وابسته و موثرند

.فرهنگ،بر اهداف آموزشی برنامه آموزشی،ارزشیابی و دیگر مولفه هاي تربیت اثر گذار است .تربیت باید فرهنگ و میراث هاي آن را به فرد معرفی ودر فهم آن تلاش کند.هر جامعه اي داراي منابع عظیم و غنی فرهنگی است که باید آن را آموخت .

از اهداف اصلی تربیت فرهنگی در جوامع اسلامی ،الهی شدن انسان است ودر اصطلاح اسلامی ،تعبیر روش وننوع زندگی فرد است که در همه ابعاد شامل: جسم، اندیشه در اعتقاد ،میل و ارداه ،عمل فردي و جمعی است.انسان در تمام امور دنیوي خود را در ارتباط با خدا می بیند و سعی دارد از گناه و پلیدي دوري کند واین همان ربوبی شدن آدمی است .

از جمله اهداف دیگر تربیت کسب دانش وفهم در آموزه هاي دینی و افزایش قابلیت انتخاب ،مهارت اندیشه ورزي ،کسب بینش در پدیده هاي طبیعی وانسانی وزندگی اجتماعی موثر است، اما امروزه تربیت با مجموعه اي از تحولات اجتماعی،سیاسی و فرهنگی جهانی روبروست که به گونه اي گریز ناپذیر باید خود را با آن تحولات هماهنگ نماید.بخش عمدهاي از تحولات امروزي که در عرصههایی چون ارتباطات، اطلاعات و تکنولوژي پدیدار گشتهاند، اگرچه بعضی از شاخصههاي زندگی بشر امروزي را بهبود بخشیدند؛ از جمله رفاه، امنیت، تولیدعلم، تغییر در مفهوم زمان و مکان، توجه به تفاوتها و تنوعات در عرصههاي مختلف و ...

اما به هر حال بشر امروزي را با چالشهایی نیز مواجه ساختهاند که یکی از مهمترین و جدي ترین آن چالشها به مساله هویت فردي و جمعی مربوط میشود.در این میان نظام هاي تربیتی، نقش عمده اي در پایبندي افراد به تربیت هاي فرهنگی جامعه در کنار تحولات اساسی آن ایفا میکنند .یکی از مهمترین این نظام ها خانواده می باشد.

خانواده اولین محیط تربیتی است که با الگوي مبتنی بر ارزش هاي خاص خود ،فرد را براي جامعه اي مبتنی بر فرهنگ تربیت میکند،الگوي خانواده در تمام طول زندگی ،از نظر افکار،رفتاروبینش به فرد جهت می دهد. خانواده عمیق ترین اساسی ترین وپایدارترین اثر تربیتی را بروي افراد باقی می گذارد.فرهنگ خانواده از فرهنگ قومی نشات می گیرد،به طوري که فرد بار اول با زبان مادري ،که از عناصر تشکیل دهنده ي فرهنگ قومی اوست ،از طریق بیان مفاهیم تکلم می کندودر ایجاد ارتباط ،مفاهیم فرهنگ قومی خود را به کار می برد .

بنابراین محیط خانواده اولین پرورشگاه و آموزشگاه تربیتی فرد به شمار میرود و پایههاي شخصیتی او در خانواده شکل میگیرد. خانواده اساس صحت اخلاقی فرد را بنیانگذاري میکندو بنیاد ارزشهاي اخلاقی را در این محیط پی ریزي میکند.همچنان که فرد در محیط خانواده در کنار فرهنگ قومی خود رشد میکند باید زمینه براي ورود او به مکان بزرگتري به نام مدرسه فراهم شود ،اگر ارزشهاي مدرسه با ارزش هاي خانواده هم سو باشد فرد دچار تضاد واز هم گسیختگی شخصیتی نمی شود.

هم سو بودن ارزشهاي فرهنگی وقومی خانواده با مدرسه در جهت سازگار ساختن فرد با جامعه ضرورت دارد.با توجه به اینکه آموزش وپرورش در سطح وسیعتري از خانواده قرار میگیرد ، رسالت گسترش و تحکیم ارزش هاي فرهنگی را بردوش دارد ،بنابراین لازم است فرهنگ به معناي اعم کلمه مورد توجه سازمان هاي تربیتی به ویژه آموزش و پرورش قرار گیرد.از طرفی یکی از وظایف آموزش و پرورش ،ایجاد تغییرات رفتاري در راستاي نوسازي جامعه است .این عملکرد آموزش و پرورش توجه به فرهنگ را ،که در زیربناي رفتاري و هویتی هر فرد به نوبه ي خود سهم بسزایی دارد ،بیشتر توجیه می کند. سی سینسکی رئیس گروه مطالعات اجتماعی و برنامه ریزى در مؤسسه فلسفه آکادمی علوم لهستان، طی مقاله اى تحت عنوان »هدف هاى آموزش و ارزش هاى فرهنگی« چنین می گوید: آموزش و پرورش در اصل داراى سه جنبه است :

.1 آماده سازى فرد براى کار .2 آماده سازى فرد براى ایفاى نقش هموطن .3 پرورش استعدادهاى فرد به عنوان یک انسان.

هر یک از این سه هدف با پیوندهاى خاصی به فرهنگ مربوط می شود. - گلشنی فومنی ،1375 ،ص - 54-53بر این اساس، می بایست سیاست هاى فرهنگی را به گونه اى تنظیم کرد تا فرد تربیت شده بتواند نقشی که جامعه به عنوان شهروند از او انتظار دارد به خوبی ایفا نماید. فرهنگ و ارزش هاى آن در میزان و نوع شکوفایی استعدادهاى آدمی نقش بسزایی دارد; فرهنگی که بیش تر جنبه عقلانی را ترویج می کند، فرد را به سوى جنبه هاى فکرى سوق خواهد داد و فرهنگی که بیش تر اندیشه هاى مبارزاتی با استبداد و استعمار را ترویج می نماید، محصول آن تربیت مجاهدان دشمن ستیز خواهد بود.

از سوى دیگر، فرهنگ در کیفیت ظهور و بروز شخصیت نیز مؤثر می باشد ;معلومات مربوط به انگیزه و عوامل فرهنگی آن، معلومات مربوط به هیجان ها و شیوه هاى ابراز آن ها و معلومات مربوط به تفاوت هاى میان طبقات آموزش و پرورش را بهتر روشن می کند.

تعلیم و تربیت فرایند پیچیده اي دارد که هم در آغوش خانواده هم در مدرسه وهم در اجتماع جریان دارد .بی شک تعلیم و تربیت هم جنبه رسمی دارد که نهاد اساسی آن مدرسه است و هم غیر رسمی که نهاد منحصر به فردي متکفل آن نیست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید