بخشی از مقاله
چکیده
از آنجا که معماری ایران دارای هویتی چندین هزار ساله است، حفاظت از این آثار به عنوان رکن اصلی هویت تاریخی این سرزمین امری ضروری است. آثار معماری هر دوره مبین اصالت فرهنگی تاریخی آن دوره تمدن اجتماعی است، لذا می بایست به منظور ساخت آثار ماندگار در هر دوره بهترین شیوه ها و اصول نظری طراحی در ساخت کار گرفته شود. از طرفی آثار برگزیده معماری هر تمدن برای آیندگان حکم اصالت تاریخی را دارد.
هدف از این تحقیق شناسایی عواملی است که ما را در حفاظت از آثار تاریخی و باارزش دوران معاصر یاری می دهد. تا کنون صاحب نظران بسیاری در رابطه با ضرورت حفاظت از آثار تاریخی معماری جهان، سخنان ارزشمندی را به چاپ رسانده اند. لذا به کمک مطالعه تحلیلی استنادی این پژوهش ها، عوامل اصلی در جهت تعالی امر حفاظت از آثار تاریخی معماری اصیل ایرانی تعیین می توان نمود. با توجه به این عوامل و الگو گرفتن از مبانی نظری، شیوه های طراحی و مبادی عملی ساخت آثار ارزشمند ایرانی بطور موثر می توان به خلق آثار معماری ماندگار تاریخ ساز در این مرز و بوم کمک شایانی نمود.
.1 مقدمه
در آفرینش معماری، هدف همواره ایجاد کالبدی ماندگار و جاودانه است؛ ولی تنها معدودی از آن ها در طول تاریخ ماندگار هستند
تلقی از میراث فرهنگی به منزله »حضوری پویا و زاینده« مانع از تقلیل آن به مرتبه ای پایین تر از واقعیت وجودی آن خواهد شد: مشکلیکه غالباً گریبان گیر روش های حفاظت مبتنی بر تثبیت اثر در وضع موجود می شود. این حرکت جهت یافته و دارای غایت، واقعیتی است که می توان آن را سبک یا شیوه حیات نیز نامید
شیوه حیات همچون نخ تسبیحی امکان تبیین وجوه مختلف حیات یک فرد و رفتارهای وی را در لحظات گوناگون فراهم می آورد. به این ترتیب حرکت تاریخی یک شئ به مثابه تغییرات و تحولات مادی و عقلانی به وقوع پیوسته در آن، چه آن ها که ناشی از مداخله انسانی بوده و چه آنچه که ناشی از تغییرات طبیعی ماده است، ذیل این حرکت جوهری قرار گرفته و در این قالب دارای ارزش و اصالت خواهد بود که در بستر آن قرار گرفته است و در شرایط مختلف فرهنگی در اجتماع شدت و ضعف می یابد
تصور یک موجود بدون کالبد ممکن نخواهد بود. آثار انسانی نیز دارای کالبدی - مادی و عقلی - هستند که به واسطه آن تجسم می یابند و در یک سیر زمانی به مرور کامل شده و یا بالعکس، تضعیف شده و محو می شوند.
به این ترتیب، مفهوم »ساختار اثر« کلیتی یکپارچه است که وجود اثر را به ظهور می رساند و بنابراین، تقلیل آن به ماده و یا نادیده گرفتن سیر استکمالی ماده در آن صحیح نخواهد بود. طرح مفهوم کالبد به جای ماده، امکان برقراری »روابط ارگانیک« میان اجزای اثر را تایید می کند. این امر که یادگاری از سنت حکمی سهروردی است، بدون ایجاد خدشه به یکپارچگی اثر، امکان وجود ابعاد غیر مستقل از شئ - اندام ها - که همکاری آن ها با یکدیگر مقوم تداوم حیات موجود باشد را تایید می کند
لازم است همگان دریابند که آثار جنبش مدرن نیز در کنار آثار باستانی و شاخص تاریخی ارزش حفظ شدن دارند تا در اختیار نسل های بعدی قرار گیرند تا بیان کننده تغییر، تداوم و هویت فرهنگی در دوران معاصر باشند
معماری هر عصری بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ زندگی آدمیان آن عصر محسوب می شود و می تواند به عنوان نه فقط میراث معماری که فرهنگی، در اختیار نسل های آینده قرار گیرد
بر اساس این رویکرد معماری امروز را میتوان میراثی برای آیندگان دانست. میراثی که آیندگان به کمک آن خواهند توانست به مطالعه فرهنگ، تاریخ، پیشینه و باورهای مردمان روزگار ما بپردازند. بنابراین آثار معماری امروز امانتی در دست ماست، که باید به نسل های بعدی انتقال یابد
.2 بیان مسأله
آنچه فرهنگ معماری گذشته به صورت یک سنت در خود داشته است امروزه تنها به صورت پیکری بی جان پیش روی ماست، از این رو جوامع امروز، در پی کشف و استفاده از ارزش های گذشته، ناگزیر به جست و جو و کنکاش در شناخت ارزش های نا آشنا و فراموش شده در خود است - پور احمدی، . - 1392 کاظم مندگاری نیز آثار هنر و معماری را نمودی از حیات بومی جامعه می داند که باید بر اساس ارزش های سنتی شناسایی، حفاظت و بهره برداری شوند
اظهارات مرحوم استاد همایی در مورد میراث تاریخی کشور به عنوان نمونه یکی از متفکرانی که دوره آموزش را در بستر بومی فرهنگ ایرانی طی کرده است، نشان از تاکید بر تثبیت فرم و یا گونه ای از احیا به معنی بازگشت به گذشته از طریق حفاظت و مرمت ندارد: »اگر تجدید زمان ماضی و اعاده معدوم ممکن باشد تجدید عهد نیز امکان پذیر است
معماری بخشی از میراث فرهنگی است که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد، همان طور که آثار معماری گذشتگان به عنوان میراثی فرهنگی به نسل امروز انتقال یافته، آثار معماری معاصر نیز می توانند به نسل آینده انتقال یابند. بر اساس چنین رویکردی، آثار درخشان معماری معاصر بخشی از تاریخ معماری جهان است و به اندازه آثار گذشتگان، لیاقت ثبت شدن به عنوان یک میراث ملی و جهانی را دارا می باشد و می تواند بی کم و کاست در اختیار نسل های بعدی قرار گیرد.
بر اساس چنین نگرشی میتوان سهمی برای معماری معاصر در تکمیل میراث فرهنگی هر کشوری قائل شد. میراثی که لازم است به دقت از آن حفاظت و نگهداری شده، به نسل های بعدی انتقال یابد - مهدوی نژاد . - 1392 معماری حاصل اندیشه های انسانی است و خصوصیات آن تعریف کننده ایده ها، آرمان ها و اندیشه های سازندگان آن به شمار می آید. از این رو می توان حفاظت از آثار ارزشمند معماری معاصر را بهترین شیوه برای انتقال ارزش ها و مفاهیم دوران معاصر به نسل های آینده دانست
.3اهداف پژوهش
هدف از انجام این پژوهش شناسایی عواملی است که در حفاظت از آثار تاریخی معماری ایران نقش به سزایی دارند. عواملی که سبب می شود این معماری با تاریخ پر افتخارش برای نسل های آینده همچنان پر قدرت باقی بماند و الگویی باشد برای طرح های پیش روی معماران. با درک عوامل استخراج شده از این پژوهش ها می توان به بهسازی معماری معاصر پرداخت، زیرا که معماری امروز نیز گنجینه ای تاریخی برای آیندگان است.
.4روش تحقیق
نوع اطلاعات مرتبط با موضوع این پژوهش عمدتا بر پایه زمینه های تفسیری و به ویژه ویژگی های کالبدی ابنیه خواهد بود. اخذ اطلاعات لازم از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و به صورت توأمان از گونه پژوهش استدلالی- منطقی نیز بهره گرفته شده است و نتایج آن در جدول شماره - 1 - بیان شده است.
.5پیشینه تحقیق
-5-1 حفاظت
در معنای کلی می توان گفت حفاظت به معنای مدیریت تغییر یک مکان ارزشمند و با اهمیت در بستر محوطه است به نحوی که ارزش های میراثی اثر به بهترین شکل پایدار بماند، در حالی که فرصت هایی به منظور شناسایی و غنا بخشیدن به ارزش ها برای نسل های حال و آینده وجود داشته باشد
در دنیای حفاظت امروزین، توجه به ابعاد ناملموس اثر، از مسائل مهم مطرح شده در امر حفاظت است. ارزیابی جایگاه ارزش در بستر تاریخی حفاظت نشان می دهد که این مفهوم با توجه به تحولات نگرشی در حوزه حفاظت در گذر زمان مطرح بوده و به عنوان یکی از بنیان ها و اصول حفاظت شناخته می شده است .
بر این اساس، ویژگی هایی مانند پایش ارزش بر اساس اصالت، تمامیت بخشی کالبدی در توسعه ارزشی، هویت ارزشی نهفته در اثر حمایت میراث طبیعی و فرهنگی، توجه به معیارهای محیطی و سازگاری با آن، کارکرد بخشی در تحولات تکنیکی و تحولات فرا فیزیکی زمان را به عنوان معیار ها و عواملی دانست که در این برهه در بیان ارزش در حفاظت مورد توجه قرار داده اند
امروزه تمام فعالیت های حفاظتی زمانی موفق به نظر خواهند رسید که بتوانند ارزش ها را حفظ کنند در یک اثر، دو وجه کالبدی - مادی - و غیر کالبدی - معنوی - که به مثابه جسم و جان اثر هستند، مطرح خواهند بود. این دو وجه، چنان در هم تنیده شده اند که نابودی یا تضعیف هر یک از دو وجه کالبدی و غیر کالبدی - معنایی - ، آغاز مرگ تدریجی اثر است و حفاظت اثر در گرو حفاظت هر دو وجه خواهد بود
دغدغه ی اصلی در هر کنش معطوف به حفاظت، بقای موضوع حفاظت - اثر تاریخی - برای نسل کنونی و نسل های آینده است. در این حالت،چنانچه مشخص شود اثر در روند حفاظت دچار تغییرات بنیادی شده است، کارایی اقدام حفاظتی خود به خود مورد سوال قرار خواهد گرفت. آنچه بر جای مانده، چیزی متفاوت از موضوع اولی است؛ گویی که اثر از اساس حفظ نشده ولو آن که اقدامی به نیت یا به نام حفاظت از آن انجام گرفته باشد. داوری اصالت باید در هر مرحله از روند حفاظت انجام شود تا کوچک ترین خللی به اثر وارد نیاید. سنت های نظری مختلف به واسطه تعابیری که از امر اصیل ارائه می دهند، بازشناخته می شوند. حفاظت نیز از آنجا که اساساً فرآیندی انتقادی است به مفهوم اصالت بسیار وابسته است
در روند حفاظت و مرمت، در عین توجه به جلوه های گذرا و وجوه منفرد حیات اجتماعی، می توان سبک های بومی حیات را نیز به عنوان موضوع توانبخشی، باز زنده سازی و در یک کلام حفاظت در نظر گرفت. معیارهایی همچون اصالت ماده و یا صورت، موقعیت اثر را نسبت به یک لحظه تاریخی ویژه ارزیابی می کند و تغییرات حاصل از گذشت زمان در این ویژگی ها را تنها در صورتی که حاصل روند فرسایش طبیعی اثر باشد، قابل قبول خواهند شمرد
-5-2 ارزش
بنابر این می توان گفت که ارزش ها و صیانت از آن ها در حفاظت از عوامل بسیار مهم جهت گسترش فرهنگی و هویت بخشی در جوامع خواهد بود. - شیروانی - 1395 بر اساس تلقی از مفهوم ارزش، این مغهوم در اصل بر اساس سلامت فیزیکی اثر در گذر زمانی روی خواهد داد و تغییرات و دگرگونی زمان در حفاظت از ارزش ها تاثیر گذار است
ارزش به عنوان مفهومی مهم در حفاظت از میراث فرهنگی مورد توجه است با این حال تعریفی جامع از آن بیان نگردیده است و می توان تنها در نظریات و قوانین گوناگون، ویژگی هایی را به طور پراکنده برای آن برشمرد
در ضرورت و اهمیت مفهوم ارزش می-توان گفت آن را از ارکان شکل دهنده ی ماهیت میراث فرهنگی ذکر کرده اند و حفظ ارزش در صیانت از آثار تاریخی، یکی از دغدغه های مهم در بحث شکل گیری منشورها در حفاظت مدرن در دهه های اخیر بوده است. امروزه در حفاظت از میراث فرهنگی، شناخت و بیان ارزش های نهفته در اثر از اهمیت ویژه ای برخوردار است
می توان گفت آنچه که در بحث ارزش می تواند راه گشای مباحث بعدی در حفاظت باشد، شناخت هدفمند این مقوله و در ادامه عواملی است که سبب ایجاد تغییرات در دیدگاه های ارزشی است که در جوامع سبب گردیده اولویت بندی ها متفاوت عمل کند
بر اساس معیار های مطرح شده در بیان مفهوم ارزش، می توان سه ویژگی اصالت، هویت و یکپارچگی را در گستره ویژگی های درونی مرتبط با ذات اثر دانست که در بخش های پیشین بیان گردیده اند که در ایجاد ویژگی های ارزشی آثار نقش دارند اما می توان سه عامل بستر محیطی، زمان و نوع مداخلات حفاظتی در گستره ویژگی های بیرونی اثر را از عوامل مهم در ایجاد دگرگونی های ارزشی دانست که در گستره حفاظت در تغییر دیدگاه های ارزشی موثر بوده و قابلیت ایجاد تغییرات در نگرش های ارزشی در حوزه حفاظت را خواهند داشت
-5-3اصالت
اصالت به مثابه انتقال دهنده ارزش ها و بعد معنایی میراث فرهنگی، مولفه ای کلیدی در فرآیند حفاظت به شمار می آید، که در اسناد بین المللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی به منظور تعیین معیارهایی ثابت برای ارزیابی آن تاکید ویژه گردیده است. ماهیت کیفی و چندلایه بودن این مفهوم، دستیابی به این چارچوب را با دشواری هایی مواجه ساخته است که تاثیر آن را میتوان در فرآیند بازشناخت و ارزیابی اصالت میراث در بستر های مختلف مشاهده نمود
حفاظت از اصالت میراث غایت مطلوب کارهای حفاظتی می باشد، همچنین به دلیل آگاهی از تهدید اصالت، شناسایی و تبیین مفهوم اصالت و ارزیابی آن در بستر گونه های مختلف میراثی ضروری به نظر می رسد
به دنبال توسعه و تغییرات کمی و کیفی جوامع که سبب تغییرات اساسی در محیط های تاریخی گردیده اند، مفهوم اصالت و حفظ آن ها در راستای بر قراری تعادل میان رویکردهای حفاظت و توسعه مورد توجه واقع شده است. توسعه های جدید به هر میزان که با جوهره و اصالت میراث همخوانی و سازگاری بیش تری داشته باشند در تعادل و یکپارچگی بیش تر با حفاظت خواهند بود و اثر میراثی اصیل تر و منسجم تر می گردد. به عبارتی ارزش های ملموس و ناملموس میراث بیش ترین نمود و پویایی را در ابعاد صوری خواهند داشت، این پویایی، نشانگر بعد تغییر می باشد و با انسجام بیش تری در گذر زمان پایا می گردند و تداوم می یابند