بخشی از مقاله
چکیده
کارآفرینی اجتماعی به مثابه رویکردی است که در سالهای اخیر در تقاطع بازار و نهادهای دولتی قرار گرفته و بخشی از نیازهای بخش عمومی را که اغلب از سوی این دو پاسخ داده نمی شود، برآورده می سازد. مفهوم » کسب و کارهای اجتماعی« استراتژی حل مسئله در کارآفرینی است که ناظر بر اجتماع محلی و استفاده از پتانسیل های محلی می باشد.
کسب و کارهای اجتماعی به ایجاد تغییر اجتماعی در اجتماع محلی و خلق ارزشی نو در حوزه اجتماعی که پاسخی برای مسائل اجتماعی موجود نیز باشد، نظر دارد و یک واژه کلی برای طیف وسیعی از سازمانها یا سازوکارهایی است که برای دستیابی به یک هدف اجتماعی شکل میگیرند و در راستای آن، به فعالیت تجاری میپردازند. اما سؤال آنست که این کسب و کارها، چگونه شکل می گیرد؟مایر و همکارانش، به مدل ایجاد کسب و کار اجتماعی در قالب فرایندی روانشناسانه اشاره دارند که به مدل قصد و نیت کارآفرینی، شهرت دارد
همچنین مفهوم فرصت های کارآفرینی، کلیدواژه دیگری است که نقطه آغاز تلاقی اندیشه و تفکر کارآفرین با زمینه اقدامش یعنی اجتماع محلی می باشد و از سوی ونکترامن، نیز مطرح شده و به هر ایده جدید یا اختراعی گفته میشود که بهصورت بالقوه میتواند به یک یا چند هدف - اقتصادی - بینجامد. فرصتهای کارآفرینی به باورهایی پیرامون موارد مطلوب دستیابی به آن اهداف، اشاره دارد، یا فعالیتهایی را نشان میدهد که آن اهداف را از طریق مصنوعات اقتصادی جدید و خاص، پیادهسازی میکند.
کارآفرین اجتماعی پس از شناسایی مسئله اجتماعی در اجتماع محلی، در صورتیکه ادراک لازم را از مطلوبیت و ممکن بودن آن داشته می شود، دست به اقدام می زد. یعنی اینکه کارآفرین اجتماعی بایستی درک مشابهی از مسئله را همراستا با مردم محلی داشته باشد. احساسات و عواطف مشابهی در او بر انگیخته شود تا بتواند نسبت به حل آن مسئله برانگیخته گردد.
فرایندی که قصد و نیت اقدام را در او ایجاد می کند و وی را به ایجاد کسب و کار، ترغیب می سازد. قصد و نیت کارآفرین براساس مدل نظری در این مقاله از قصد و نیت سازمانهای خیریه، نهاد وقف و سایر اشکال مشابه، متفاوت است. کارآفرین اجتماعی قصد حل مسئله اجتماعی را با رویکردی مشارکتی، بهره گیری از سرمایه انسانی اجتماع محلی و همزمان با بکارگیری دانش محلی دارد.
مقدمه و بیان مسأله
کارآفرینی اجتماعی به مثابه رویکردی است که در سالهای اخیر در تقاطع بازار و نهادهای دولتی قرار گرفته و بخشی از نیازهای بخش عمومی را که اغلب از سوی این دو پاسخ داده نمی شود، برآورده می سازد. گرگ دیز- 1 بهعنوان پدر کارآفرینی اجتماعی، تعریفی را مبتنی بر تفکرات دو اقتصاددان، ژان باپتیست سی2 و جوزف ای شومپیتر3 ارائه داده و بیان می کند که:
- کارآفرینان اجتماعی مأموریتی در جهت ایجاد و خلق ارزش اجتماعی و نه ارزش خصوصی و فردی دارند؛
- قادر به شناسایی فرصتها و پتانسیلهایی هستند که میتواند در خدمت دستیابی به مأموریت ایشان باشد؛
- در فرایند مداومی از نوآوری، انطباق و یادگیری درگیر میشوند؛
- به کنش میپردازند بدون آنکه خود را محدود به منابع موجود و در دسترس کنند؛
- نمایشی فوقالعادهای از حس پاسخگویی و خدمت را ارائه میدهند.
در تعریفی دیگر، می توان از چهار ویژگی شاخص در کارآفرینی اجتماعی نام برد که بر موارد زیر تأکید دارد:
- ناظر بر پیشنهاد و مأموریتی اجتماعی؛
- بکار بردن فرایندهای نوآورانه و فناورانه؛
- برخورداری از اثرات قابلسنجش و مقیاسپذیر؛
- یکپارچهسازی مالی، است نیز جز با ارتباط میان سطح مفهومی کارآفرینی اجتماعی و ایجاد یک کسبوکار اجتماعی، قابلپذیرش نیست
بنابراین همانطور که در ویژگیهای کارآفرینی اجتماعی نیز آمده ؛ انجام چنین مأموریتی در حوزه اجتماعی، شناسایی و استفاده از فرصتهای موجود، مستلزم کاربست استراتژی و رویکردی نوآورانه است که در قالب کسب و کار اجتماعی تجسم می یابد. مثالهای بسیاری از کارآفرینی اجتماعی، در دیدگاههای اسمال بون5 و دیگران - - 18 :2001، نیز وجود دارد که نشان میدهد کسبوکارهای اجتماعی به فراهمسازی کالاها و خدماتی میپردازند که بازار یا بخش عمومی هم نمیخواهد و هم قادر نیست تا آنها را فراهم سازد. همچنین یک کسب و کار اجتماعی می تواند به: توسعه مهارتها؛ ایجاد اشتغال؛ ایجاد مسیرهایی در جهت ادغام و در شمولیت قرار دادن افراد محروم و طردشده ازنظر اجتماعی - نیکولز، - 14 :2006 منتهی شود.
به بیان دیگر؛ کسبوکارهای اجتماعی بر اساس چهار رکن مهم یعنی ریشه داشتن در اجتماع محلی، پاسخگویی به نیازهای محلی، همسویی با منافع اجتماع و استفاده از ثروت و داراییهای در تملک اجتماع، شکل میگیرند - پیرس6، . - 1993اگرچه استفاده از استراتژی ایجاد کسبوکارهای محلی و بومی در جوامع روستایی، جدید نیست - لیون، - 2002، اما در بازارهای ضعیف که در آن دستیابی به خروجی و پیامدهای بهصرفه سخت است، و فقدان منابع، تسلط یک صنعت واحد وجود دارد، این روش علیرغم دشواری آن، مؤثر خواهد بود
اما فارغ از پیامدها و خروجی یک کسب و کار اجتماعی، این سؤال مطرح می شود که در طی کدامین فرایند، کارآفرین به راه اندازی یک کسب و کار می پردازد؟ به بیان دیگر، کدامین متغیر ها و عوامل می توانند کارآفرین را مجاب سازند که لازم است برای حل مسئله کسب و کاری را آغاز کند؟پاسخ به این دو سؤال با استفاده از مروری نظری و تئوریک، هدف نویسنده در مقاله حاضر است.
مروری بر وضعیت کارآفرینی در ایران
پیش از آنکه به مروری نظری بر مفاهیم و کلیدواژه های مقاله حاضر، لازم است تا مروری بر وضعیت کارآفرینی در ایران ارائه دهیم. رصد و مانیتور کارآفرینی در ایران توسط یک نهاد بزرگ و بین المللی و همراستا با سایر کشورها، انجام می پذیرد. دیدهبان جهانی کارآفرینی7 بزرگترین و تخصصیترین کنسرسیوم دانشگاهی در زمینه» پژوهشهای کارآفرینی در دنیا« و مرکب از تیمهای علمی- پژوهشی است که هدف اصلی آن ارزیابی و ارائه دادههای پژوهشی معتبر در سطح بینالمللی در خصوص فعالیتهای کارآفرینانه است.
این سازمان در سال 1997 با مشارکت فعال کشورهای فنلاند، ایرلند، و بابسون کالج آمریکا و دانشکده کسبوکار لندن ایجاد شد. هدف اصلی این سازمان، پایش و ارزیابی و ارائه دادههای پژوهشی معتبر جهانی در خصوص فعالیتهای کارآفرینانه در جهان است. این کنسرسیوم از سال 1999 بهصورت سالانه تحقیقاتی را در جهت مانیتور و نظارت بر نگرش کارآفرینانه ، فعالیتها و ویژگیهای منحصربهفرد محیطی در جهت گسترش کارآفرینی در جهان را به انجام میرساند.
پس از عضویت دانشگاه تهران در کنسرسیوم دیدهبان جهانی کارآفرینی - GEM - ، دانشکده کارآفرینی در سال 2007 با حمایت مادی و معنوی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، از سال 1387 تاکنون سالیانه، برنامه پژوهشیGEM را همزمان با حداقل 67 کشور عضو این کنسرسیوم، اجرا میکند.
فرصت های کارآفرینی و کسب و کارهای اجتماعی
چکیده
کارآفرینی اجتماعی به مثابه رویکردی است که در سالهای اخیر در تقاطع بازار و نهادهای دولتی قرار گرفته و بخشی از نیازهای بخش عمومی را که اغلب از سوی این دو پاسخ داده نمی شود، برآورده می سازد. مفهوم » کسب و کارهای اجتماعی« استراتژی حل مسئله در کارآفرینی است که ناظر بر اجتماع محلی و استفاده از پتانسیل های محلی می باشد.
کسب وکارهای اجتماعی به ایجاد تغییر اجتماعی در اجتماع محلی و خلق ارزشی نو در حوزه اجتماعی که پاسخی برای مسائل اجتماعی موجود نیز باشد، نظر دارد و یک واژه کلی برای طیف وسیعی از سازمانها یا سازوکارهایی است که برای دستیابی به یک هدف اجتماعی شکل میگیرند و در راستای آن، به فعالیت تجاری میپردازند. اما سؤال آنست که این کسب و کارها، چگونه شکل می گیرد؟مایر و همکارانش، به مدل ایجاد کسب و کار اجتماعی در قالب فرایندی روانشناسانه اشاره دارند که به مدل قصد و نیت کارآفرینی، شهرت دارد.
همچنین مفهوم فرصت های کارآفرینی، کلیدواژه دیگری است که نقطه آغاز تلاقی اندیشه و تفکر کارآفرین با زمینه اقدامش یعنی اجتماع محلی می باشد و از سوی ونکترامن، نیز مطرح شده و به هر ایده جدید یا اختراعی گفته میشود که بهصورت بالقوه میتواند به یک یا چند هدف - اقتصادی - بینجامد. فرصتهای کارآفرینی به باورهایی پیرامون موارد مطلوب دستیابی به آن اهداف، اشاره دارد، یا فعالیتهایی را نشان میدهد که آن اهداف را از طریق مصنوعات اقتصادی جدید و خاص، پیادهسازی میکند.
کارآفرین اجتماعی پس از شناسایی مسئله اجتماعی در اجتماع محلی، در صورتیکه ادراک لازم را از مطلوبیت و ممکن بودن آن داشته می شود، دست به اقدام می زد. یعنی اینکه کارآفرین اجتماعی بایستی درک مشابهی از مسئله را همراستا با مردم محلی داشته باشد. احساسات و عواطف مشابهی در او بر انگیخته شود تا بتواند نسبت به حل آن مسئله برانگیخته گردد. فرایندی که قصد و نیت اقدام را در او ایجاد می کند و وی را به ایجاد کسب و کار، ترغیب می سازد. قصد و نیت کارآفرین براساس مدل نظری در این مقاله از قصد و نیت سازمانهای خیریه، نهاد وقف و سایر اشکال مشابه، متفاوت است. کارآفرین اجتماعی قصد حل مسئله اجتماعی را با رویکردی مشارکتی، بهره گیری از سرمایه انسانی اجتماع محلی و همزمان با بکارگیری دانش محلی دارد.
مقدمه و بیان مسأله
کارآفرینی اجتماعی به مثابه رویکردی است که در سالهای اخیر در تقاطع بازار و نهادهای دولتی قرار گرفته و بخشی از نیازهای بخش عمومی را که اغلب از سوی این دو پاسخ داده نمی شود، برآورده می سازد. گرگ دیز- 1 بهعنوان پدر کارآفرینی اجتماعی، تعریفی را مبتنی بر تفکرات دو اقتصاددان، ژان باپتیست سی2 و جوزف ای شومپیتر3 ارائه داده و بیان می کند که:
- کارآفرینان اجتماعی مأموریتی در جهت ایجاد و خلق ارزش اجتماعی و نه ارزش خصوصی و فردی دارند؛
- قادر به شناسایی فرصتها و پتانسیلهایی هستند که میتواند در خدمت دستیابی به مأموریت ایشان باشد؛
- در فرایند مداومی از نوآوری، انطباق و یادگیری درگیر میشوند؛
- به کنش میپردازند بدون آنکه خود را محدود به منابع موجود و در دسترس کنند؛
- نمایشی فوقالعادهای از حس پاسخگویی و خدمت را ارائه میدهند.4
در تعریفی دیگر، می توان از چهار ویژگی شاخص در کارآفرینی اجتماعی نام برد که بر موارد زیر تأکید دارد:
- ناظر بر پیشنهاد و مأموریتی اجتماعی؛
- بکار بردن فرایندهای نوآورانه و فناورانه؛
- برخورداری از اثرات قابلسنجش و مقیاسپذیر؛
- یکپارچهسازی مالی، است نیز جز با ارتباط میان سطح مفهومی کارآفرینی اجتماعی و ایجاد یک کسبوکار اجتماعی، قابلپذیرش نیست
بنابراین همانطور که در ویژگیهای کارآفرینی اجتماعی نیز آمده ؛ انجام چنین مأموریتی در حوزه اجتماعی، شناسایی و استفاده از فرصتهای موجود، مستلزم کاربست استراتژی و رویکردی نوآورانه است که در قالب کسب و کار اجتماعی تجسم می یابد. مثالهای بسیاری از کارآفرینی اجتماعی، در دیدگاههای اسمال بون5 و دیگران - - 18 :2001، نیز وجود دارد که نشان میدهد کسبوکارهای اجتماعی به فراهمسازی کالاها و خدماتی میپردازند که بازار یا بخش عمومی هم نمیخواهد و هم قادر نیست تا آنها را فراهم سازد. همچنین یک کسب و کار اجتماعی می تواند به: توسعه مهارتها؛ ایجاد اشتغال؛ ایجاد مسیرهایی در جهت ادغام و در شمولیت قرار دادن افراد محروم و طردشده ازنظر اجتماعی - نیکولز، - 14 :2006 منتهی شود.
به بیان دیگر؛ کسبوکارهای اجتماعی بر اساس چهار رکن مهم یعنی ریشه داشتن در اجتماع محلی، پاسخگویی به نیازهای محلی، همسویی با منافع اجتماع و استفاده از ثروت و داراییهای در تملک اجتماع، شکل میگیرند - پیرس6، . - 1993اگرچه استفاده از استراتژی ایجاد کسبوکارهای محلی و بومی در جوامع روستایی، جدید نیست - لیون، - 2002، اما در بازارهای ضعیف که در آن دستیابی به خروجی و پیامدهای بهصرفه سخت است، و فقدان منابع، تسلط یک صنعت واحد وجود دارد، این روش علیرغم دشواری آن، مؤثر خواهد بود
اما فارغ از پیامدها و خروجی یک کسب و کار اجتماعی، این سؤال مطرح می شود که در طی کدامین فرایند، کارآفرین به راه اندازی یک کسب و کار می پردازد؟ به بیان دیگر، کدامین متغیر ها و عوامل می توانند کارآفرین را مجاب سازند که لازم است برای حل مسئله کسب و کاری را آغاز کند؟پاسخ به این دو سؤال با استفاده از مروری نظری و تئوریک، هدف نویسنده در مقاله حاضر است.
مروری بر وضعیت کارآفرینی در ایران
پیش از آنکه به مروری نظری بر مفاهیم و کلیدواژه های مقاله حاضر، لازم است تا مروری بر وضعیت کارآفرینی در ایران ارائه دهیم. رصد و مانیتور کارآفرینی در ایران توسط یک نهاد بزرگ و بین المللی و همراستا با سایر کشورها، انجام می پذیرد. دیدهبان جهانی کارآفرینی7 بزرگترین و تخصصیترین کنسرسیوم دانشگاهی در زمینه» پژوهشهای کارآفرینی در دنیا« و مرکب از تیمهای علمی- پژوهشی است که هدف اصلی آن ارزیابی و ارائه دادههای پژوهشی معتبر در سطح بینالمللی در خصوص فعالیتهای کارآفرینانه است.
این سازمان در سال 1997 با مشارکت فعال کشورهای فنلاند، ایرلند، و بابسون کالج آمریکا و دانشکده کسبوکار لندن ایجاد شد. هدف اصلی این سازمان، پایش و ارزیابی و ارائه دادههای پژوهشی معتبر جهانی در خصوص فعالیتهای کارآفرینانه در جهان است. این کنسرسیوم از سال 1999 بهصورت سالانه تحقیقاتی را در جهت مانیتور و نظارت بر نگرش کارآفرینانه ، فعالیتها و ویژگیهای منحصربهفرد محیطی در جهت گسترش کارآفرینی در جهان را به انجام میرساند.
پس از عضویت دانشگاه تهران در کنسرسیوم دیدهبان جهانی کارآفرینی - GEM - ، دانشکده کارآفرینی در سال 2007 با حمایت مادی و معنوی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، از سال 1387 تاکنون سالیانه، برنامه پژوهشیGEM را همزمان با حداقل 67 کشور عضو این کنسرسیوم، اجرا میکند.