بخشی از مقاله
چکیده
خاندان قاجار یکی از خاندان های بزرگ در تاریخ ایران است که طی دوران حکومت صد و چند ساله این سلسله، تحولات، جنگها و رویدادهای بسیاری در ایران رخ داده است و از همان زمان تاکنون کتب و مقالات متعددی پیرامون وقایع این دوران تألیف شده است
البته مؤلفین این آثار از دیدگاه خود و با استناد به برخی اسناد و مدارک، به شرح و توصیف رویداهای این دوران پرداختهاند،در حالی که بهترین روایتگران این دوران کسانی هستند که خود مستقیماً در دربار حاضر بوده و از نزدیک شاهد وقایع و اتفاقات دربار بودهاند، یکی از این صاحبمنصبان درباری که از قضا شاعر و نویسنده توانایی نیز هست، میرزا محمّدمهدی بن میرزا محمدباقر اصفهانی ملقّب به "فروغالدّین" و متخلص به "فروغ" است که در دربار قاجار به شغل استیفا و سیاق نویسی اشتغال داشته و در یکی از آثارش به نام تذکره الشّباب"" که در سال 1265 ه.ق به نام ناصرالدین شاه قاجار نوشته است، علاوه بر بیان شرح حالی از زندگی خود، مسافرتها و خدماتی که در دربار قاجار انجام داده، به شرح و توصیف برخی از حوادث تاریخی این دوران بر اساس آنچه دیده و شنیده، می پردازد.
نگارنده که بازخوانی و تصحیح نسخه خطی تذکرهالشّباب""، مقدمهنویسی، شرح لغات و ترکیبات دشوار و فهرست نویسی آن را به انجام رسانده است، در این مقاله ضمن معرفی فروغالدّین اصفهانی، گوشه ای از وقایع تاریخی عصر قاجار را از زبان وی بیان کرده و به منظور مستند ساختن آن از کتابهای تاریخی مرتبط با عصر قاجار بهره گرفته است.
مقدمه
تذکره الشّباب، کتابی است که در سال 1265ق توسطه. محمّدمهدی بن محمّدباقر اصفهانی ملقّب به فروغالدّین به نثر و نظم فارسی و عربی به نام ناصرالدّین شاه قاجار نوشته شده است. مدرس حبیب آبادی می نویسد: »میرزا محمد مهدی از شعرا و فضلاء عهد خود بوده و در تبریز متولد شده و در شعر فروغ تخلص داشته، و کتب چندی تألیف کرده، از آن جمله کتاب »تذکرهالشباب« در احوال خودش.
صاحبان تذکره ها که وی را در شمار نویسندگان و شاعران قرار داده و در مورد توانمندیهای وی در نظم و نثر سخن گفته اند، هدایت درباره وی مینویسد »دبیری است سحرنگار و مترسلی بلاغت آثار، فاضلی گرانمایه، ادیبی بلندپایه، نامههای تازی و پارسی و قصیدههای عربی و عجمی نگاشته که غالباً در تذکرهالشّباب که محتوی بر حالات اوست، مسطور است و به همه گونه سخنان منظوم و منثور قادر است.
محتویات تذکره الشباب گواه صادق بر گفته هدایت و دیگر تذکره نویسان است زیرا که فروغ در تذکرهالشباب علاوه بر نثری شیوا به زبان فارسی و عربی اشعاری هم به زبان فارسی و عربی سروده است که اشعار عربی فروغ 104 بیت است شامل پنج قطعه و چهار قصیده در شکایت از روزگار و مناجات و در بخش نظم فارسی که 693 بیت دارد شامل: 13 قصیده با موضوعات و مضامینی چون مدح، توصیف، ستایش و شکایت از زمانه، 6 مثنوی با موضوعات و مضامینی چون ساقینامه، مثنوی گل و بلبل و حکایات، 6 قطعه با موضوع مدح و شکایت، 14 غزل با موضوعات و مضامین عاشقانه وجود دارد.
تذکره نویسان همچنین به شغل درباری وی نیز اشاره کرده و او را از صاحب منصبان دربار قاجار دانسته اند: » از فضلاء معتبر این عصر است و با منصب استیفاء دیوان اعلی، غالباً به تألیف رسایل و نظم اشعار روزگار میگذرانید و »فروغ« تخلص میکرد.
مؤلف ریحانهالادب درباره وی می نویسد: »به جهت انتساب و اشتغال به خدمت "فریدون میرزا" متخلص به"فرخ" که ارشد اولاد "عباس میرزا" بوده، خود را در تألیفات و مکاتباتش به "فروغ فرخی" معرفی میکرده است«
مشاهدات فروغ الدین که خود در جایگاه یکی از صاحب منصبان درباری از نزدیک شاهد وقایع بوده و ثبت و ضبط این وقایع در کتاب تذکره الشباب باعث گردیده تا این کتاب حاوی بسیاری از اطلاعات مفید تاریخی درباره عصر قاجار و مناسبات حکومتی دولتمردان قاجاری باشد و از این نظر حائز اهمیت تلقی گردد.
نگاه به زندگی فروغالدّین
فروغ در کتابتذکرهالشّباب در مورد ولادت خود میگوید »ولادت حقیر روز جمعه هفدهم شهر ذیحجهالحرام شب عید غدیر خم و مختتم سال یک هزار و دویست و بیست و سه هجری به طالع جوزا در دارالسلطنه تبریز اتفاق افتاد که دوازده سال از جلوس آن سلطان خلد آشیان ]فتحعلی شاه[ گذشته بود.« - فروغالدّین اصفهانی: 3/1265پدر - وی میرزا محمّد باقر متخلص به "بهجت" و از مداحان "منوچهرخان معتمدالدوله" بود، وی »از اعیان دارالسلطنه اصفهان، از غزلگویان مرتب و مقرر زمان خاقان مبرور فتحعلی شاه بود، مدتها هم در آذربایجان در خدمت ولیعهد به سر برده... خط نستعلیق را بسیار خوب نوشته و از سایر کمالات هم بهره داشته«
براساس قول رضا قلی خان هدایت، پدر فروغ »مستوفی بیوتات و قورخانه و آتشخانه نواب شاهزاده اعظم ]فتحعلی شاه[ و ولیعهد معظم، عباس میرزا مغفور است.« - هدایت: - 1215/1382 هدایت که خود را از دوستان فروغ میداند در کتاب مجمعالفصحا درباره فروغ مینویسد: »از هفت سالگی به تحصیل علوم پرداخته، در خدمت فضلا و حکمای معاصرین اکتساب کمالات نمود تا فارغالتحصیل شده و به متابعت جناب قایم مقام و ملازمت نواب نایبالسلطنه و ولد ارشد او فریدون میرزا پیوست، سالها در سفر و حضر به استیفای خاص آن مغفور در آذربایجان و فارس مخصوص بود و غالباً به تألیف و تصنیف کتب و رسایل اشتغال داشت.
نواب فریدون میرزا صاحب طبع موزون و اشعار به فصاحت مشحون بود و "فرخ" تخلص می فرمود، میرزای سابقالذکر "فروغ فرخی" لقب داشت و به نام نامی امیرزاده موقر گرامی رسالات مینگاشت، در همان ایام فیمابین مؤلف و میرزا رشته مؤانست و مودت محکم گردید.« - هدایت: - 1216/1382 چون پدرش درگذشت، به منصب استیفای خاص و تحریر رسایل قائم مقام و انشاء خطبه برگمارده شد و به قول دیوان بیگی »یک نوع وزارت علوم« یافت.
وی بخشی از کتاب "تذکرهالشباب" را به بیان مطالبی در خصوص زندگی خود و پدرش اختصاص داده است. دیوان بیگی بر اساس آنچه در گنج شایگان به دست آورده، مینویسد »در بدو دولت محمدشاه طاب ثراه مأمور فارس شد و مدتی در فارس به سر برد و مشغول استیفاء و محاسبات بود و مداخل خوب کرد، بعد از مدتی که به تهران احضار شد دست پر بیامد ولی چون به خدمتی مأمور نشد و مواجب به مخارج وفا نمیکرد خالی از بسط ید هم نبود بلکه بیشتر به عشرت و لهو میل داشت، اندوختهها را تلف کرد و کارش به عسرت کشید تا در انقضای زمان محمدشاه و اوایل سلطنت سلطان عهد پریشان بود. در صدارت میرزا آقاخان باز کوکب بختش ترقی نمود و در کار آمد و بود تا بدرود جهان نمود.
بر اساس منابع موجود در مورد تاریخ وفات وی اختلاف نظر وجود دارد.
معرفی نسخهای خطی تذکرهالشّباب
تذکره الشّباب دارای سه نسخه خطی به شرح زیر میباشد: الف: نسخه کتابخانه ملی به شماره ثبت 5-16933 این نسخه در 140 صفحه 16 سطری در قطع 175×110 است و به خط نستعلیق نگاشته شدهاست. نوع کاغذ آن فرنگی شکری آهار مهره است، عناوین و جداول صفحات با شنگرف تزیین شده، دارای جلد تیماج قهوهای مجدول یک لا است و نسخه رکابه نویسی شده است. از امتیازات این نسخه نسبت به سایر نسخ این است که تاریخ تألیف آن با تاریخ استنساخ آن یکسان است و هر دو در یک سال - آغاز: اول محرم 1265 و اتمام: چهارم رجب - 1265 واقع شده، بدین سبب می توان گفت به احتمال قوی این نسخه دستنویس خود مؤلف است. در بیست صفحه آخر این نسخه به قلمی دیگر اشعاری به فارسی نوشته شده که ظاهراً متعلق به فروالدّینغ نیست.
ب: نسخه کتابخانه ملک به شماره ثبت3698/1 این نسخه در 110 صفحه 16 سطری در قطع 20/5×13 و به خط نستعلیق شکسته کتابت شده است. نوع کاغذ آن آهار مهره فرنگی است، عناوین و جداول با شنگرف تزیین شده و جلد آن میشن قهوهای است. این نسخه هم رکابه نویسی شده و تاریخ کتابت و نام کاتب آن مشخص نیست.
ج: نسخه دیگر کتابخانه ملک به شماره ثبت 3663 این نسخه در 140 صفحه 16 سطری در قطع 18/1×12/1 و به خط نستعلیق زیبا توسط پسر فروغالدین، عبدالعلی اصفهانی و به دستور اردشیر میرزا استنساخ شده، نوع کاغذ آن آهار مهره، جلد آن میشن یشمی و تاریخ تحریر آن بیست و دوم جمادی الاولی 1269 ه.ق است. در این نسخه علاوه بر 797 بیت موجود در نسخه اساس، 160 بیت دیگر از وی در پایان نسخه آورده شده است.
مروری بر تاریخ قاجار
»قاجاریه طایفههستند اصلاً از نژاد مغول و ظاهراً از قبایلی باشند که همراه کشورگشایان تاتار در عهد چنگیز و اخلاف او از مغولستان به بلاد اسلامی آمده و در قسمت بین شام و ایران مخصوصاً در حدود ارمنستان مقیم بودند
آقامحمدخان موسس قاجار »پس از دفع برادران مدعی و غلبه بر زندیه و مطیع ساختن شمال و مرکز ایران در نوروز سال 1200 یعنی در یازدهم جمادیالاخری در تهران تاجگذاری نمود
الف - حوادث تاریخی عصر قاجار به روایت فروغالدین
فروغ در کتاب تذکرهالشباب به دو شیوه حوادث تاریخی دوره قاجار را به نگارش درآورده است: برخی از حوادث را بسیار کوتاه و در چند سطر مورد اشاره گذرا قرار داده اما برخی حوادث دیگر را به صورت مفصل و با جزئیات شرح داده است؛ علاوه بر آن در برخی از اشعار خود بویژه قصاید مطالب تاریخی روزگار خود را بیان کرده است که این اشعار در تذکرهالشباب و دیوان که خود وی آن را دیوان "لوحالضمیر" نامیده، ثبت شده است. برخی از این وقایع تاریخی عبارت است از:
-1 جلوس فتحعلیشا ه و نیابت عباس میرزا
فروغ ضمن اشاره به زمان و مکان جلوس فتحعلی شاه و نایبالسلطنه شدن عباس میرزا برای سلطنت، به شغل پدر خود در دربار فتحعلیشاه و سفر وی در رکاب عباس میرزا و قائم مقام فراهانی به آذربایجان اشاره دارد:
»خاقان مغفور فتحعلیشقاجاره نورّاالله مضجعه و طیّب االله مربعه در سال یک هزار و دویست و دوازده هجری در دارالخلافه تهران به تخت سلطنت ایران جلوس فرمود، در اوایل دولت با سعادت آن شهریار نامدار والد حقیر "میرزاباقر" از دارالسلطنه اصفهان که محتد و مولد او بود به عزم چاکری و خدمت به دربار سلطنت آمده، در دفترخانه همایون پادشاه به سیاقنویسی و سررشتهداری مشغول شد؛ چون خاقان مغفور مبرور فرزند ارشد نامدار خود عباسمیرزا را به نیابت سلطنت سرافراز فرموده، به وزارت جناب غفران مآب میرزاعیسی فراهانی مشهور به میرزا بزرگ قائممقام که نایب مناب صدراعظم بود به سرحدّداری مملکت آذربایجان مأمور و نامزد فرمود، والد حقیر نیز در رکاب نصرت انتساب نایبالسلطنه مبرور در خدمت قائممقام مرحوم به آذربایجان آمد و در دارالسلطنه تبریزملتزم خدمت دربار و متوطّن در آن دیار گشته«
فروغ در مدح فتحعلی شاه سروده است:
»دوشینه دیدم دلبری تابان چو مه رخسار او // گشت این دل هر جاییم آشفته دیدار او
افشان به دوش افکنده مو چون مهر و مه تابنده رو // افتاده زلف مشک بو بر عارض گلنار او.