بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به پرسش اصلی پژوهش میتوان عنوان کرد که حس تعلق خاطر به شهر مورد نظر است. هنگامی که انسان به مرور زمان با یک فضا انس میگیرد و نسبت به آن احساس تعلق خاطر پیدا میکند، این فضا برای او ارزشمند میشود و حس آشنا و نوستالژیکی در قبال آن فضا دارد. این فضا، مکان خوانده میشود و خاطره سازاست. حس مکان یا روح مکان ارتباط انسان با مکان و یا تعلق خاطر انسان نسبت به محیطی که در آن زندگی می کند است. حس مکان عاملی است که میان انسان و مکان ارتباط برقرار می کند و وحدت به وجود می آورد.

درنتیجه مکان دارای سلسله مراتبی از بی تفاوتی نسبت به مکان تا فداکاری نسبت به آن است. تعلق خاطر به مکان واجد دو بعد کالبدی و اجتماعی است. در بررسی تاثیر عوامل اجتماعی و ویژگی های کالبدی آن، عوامل کالبدی در شکل گیری حس تعلق نقش واسطه را ایفا می کنند و امکان ایجاد و ارتقاء پیوند های اجتماعی را فراهم می آورند . در اینجا قابل ذکر است که حس مکانی فرد با ویژگی های کالبدی درگیر می شود.

از آن جمله می توان به تأثیر شهر سازی ،اغراق و بزرگنمایی، کاربری مکان - نوع فعالیت - و در آخر خاطرات فرد و المان های ذهنی اش اشاره کرد. آلتمن ولو تعلق به مکان را از منظر تعلق اجتماعی - معنی گونه ای از تعلق به خاطر مردم - استفاده کنندگان - - تعبیر و تفسیر نموده اند.

با این حال، محققین دیگری نیز بر نقش عناصر کالبدی به عنوان عامل مهم دیگر در شکل گیری حس تعلق داشته و ضرورت توجه به ابعاد کالبدی را در فرآیند ایجاد حس تعلق ضروری می دانند. ایجاد مکان های عمومی و تقویت حس مکان می تواند تعامل افراد مختلف جامعه با یکدیگر را به همراه داشته باشد و در نتیجه از تضادها و برخوردهای غیر اصولی جلوگیری کند.حس تعلق خاطر مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی تأثیر می گذارد و متغیر های کالبدی محیطی و اجتماعی بر این حس تاثیر گذار و به نوعی سازنده ی این حس است.

این مقاله سعی بر آن دارد با بررسی جایگاه فضای عمومی در افزایش حس تعلق خاطر به مکان در محله های شهری راهکارهایی ارائه نماید تا با مطلوب شدن فضای محله های شهری و تقویت حس تعلق خاطر شهروندان گامی در جهت توسعه پایدار فضاهای شهری برداشته شود. تأکید این مقاله بر روی مفهوم حس تعلق به مکان و اهمیت فضاهای عمومی در راستای نیل به این مفهوم در محله است.

.1 مقدمه

حس تعلق خاطر مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی موثر است و متغیرهای کالبدی محیطی معماری و متغیرهای اجتماعی بر این حس تاثیر گذار و به نوعی سازنده ی این حس است. تحلیل فرآیند چگونگی این تاثیر و بررسی آن هدف این پروژه است و هدف دیگر معرفی راهکاری جهت افزایش این حس در شهروندان آبادانی با طراحی مرکز محله احمد آباد این شهر، به عنوان نمونه است. می توان گفت ، تقویت حس تعلق خاطر مکانی باعث افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی می گردد.

در ابتدا سعی بر شناسایی متغیرهای کالبدی و متغیرهای اجتماعی تاثیرگذار بر این حس به ویژه در محله ها گردیده، و پس از آن با تحلیل متون و نتایج پژوهش انجام شده به رابطه بین این متغیر ها و افزایش تعلق خاطر شهروندان آبادانی، پرداخته و در نهایت با استفاده از شیوه تحلیلی براساس عوامل موثر، راهکاری جهت افزایش این حس در محلات و در نتیجه میان شهروندان پیشنهاد می گردد. طراحی مرکز محله ای مناسب به منظورتقویت حس تعلق خاطر و در نتیجه افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان آبادانی پیشنهاد و طرح آن ارائه می شود.

در پژوهش حاضر محله ی احمد آباد شهر آبادان از استان خوزستان، به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب شده است. محله احمد آباد به عنوان یکی از محلات قدیمی شهر و قسمتی از بافت قدیمی است که هنوز انسجام و پیوستگی خود را در دل شهر آبادان حفظ نموده است. این محله از اولین نمونه های مناطق غیر شرکتی در شهر آبادان است که می توان با طراحی مرکز محله به گونه ای مطلوب در آن ،که نتایج حاصل از تحقیق در آن به کار گرفته شده است ،در جهت افزایش تعلق خاطر شهروندان کوشید.

هدف از این تحقیق و انتخاب محله احمد آباد به عنوان نمونه ی مورد مطالعه و پژوهش در خصوص افزایش حس تعلق خاطر شهروندان، افزایش سطح کیفیت زندگی و حس رضایتمندی ساکنین است. این پژوهش به بررسی عوامل موثردرایجاد یا افزایش حس تعلق خاطر مکانی و طراحی مرکز محله احمدآباد در آبادان به منظور ارتقای حس تعلق شهروندان می پردازد.

-2 پیشینه تحقیق

در کشورهای اروپایی در چند دهه ی اخیر پژوهش هایی در این خصوص صورت گرفته که راهکارهای حاصل از این تحقیقات در جهت افزایش حس تعلق در فضاهای شهری به کار برده شده است .

در شهر اسن آلمان زیباترین و البته گران قیمت ترین فضاهای شهری حول محله های قدیم شهر شکل گرفته است. بدلیل هویت تاریخی مناطق فوق شهرداری با بازسازی محلات با تجهیزات مدرن و تکنولوژی روز از صندلی برای نشستن تا آب نماهای الکترونیکی- باعث کشش جمعیت خصوصا جوانان به اینگونه محلات شهری شده است.

توجه به عنصر آب در طراوت و شادابی محیط و نیز یادآوری خاطرات تاریخ در هر محله از دیگر عناصر زیبا سازی بوده است. خاطره محله معدن کاران در اسن با نصب مجسمه هایی زنده نگاه داشته شده است.

در شهر میلان در ایتالیا با توجه به نقش مهم مذهب در شکل گیری فضاهای شهری در ایتالیا و حضور فیزیکی ساختمان کلیسا در تمامی مراکز مهم، در بازسازی مدرن مراکز محله کلیسا همچنان نقش محوری خود را حفظ کرده است .

هم اکنون در ایران بدلیل نیاز فوری در کشور، طرحهای ارائه شده تامین مسکن اولویت اصلی را داشته و طبیعی است که بسیاری از فاکتورهای دیگر از جمله ساخت فضاهای خدماتی، تفریحی و... و شاید از همه مهمتر توجه به طراحی و ساخت مرکز محله در اولویت های آتی قرار گیرد. در حالیکه این کشور میراث دار استفاده از مراکز محله به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیر گذار در شهرها بوده است.

از زمانی که طی 40 - 30 سال گذشته، شهرها، شهرک ها و مجتمع های مسکونی به سرعت ساخته شدند، سپس آدم هایی از نقاط مختلف کشور با فرهنگ ها و پیشینه سنتی مختلف به آن تزریق شد، هویت محلهای از بین رفت و معنی همسایه تغییر کرد

این در حالی است که اگر به شهرهای گذشته ایران نگاه کنیم متوجه ساختار بهسامان آنها میشویم که دارای معنی و محتوا بودهاند. ساختار کوچهها، عرض معابر، شکل میدانها و... همه به گونهای بوده است که بین مردم یک شهر، ارتباط محله ای و هویت اجتماعی ایجاد میکرده است که همه این عوامل، یک ساختار فیزیکی و کالبدی با عنوان محله به وجود میآورده است. که حس تعلق خاطر شهروندان در آن هارا می توان مشاهده کرد. درگذشته مراکز و پاتوق هایی در شهرها و حتی روستاها داشته ایم که محل تجمع اهالی و بیان مشکلات و ارائه نظرات بوده است، طرح مرکز محله سعی در ارتقای حس تعلق خاطر به محله و شهروندان دارد.

در تحقیقی که در شهر خرم آباد صورت گرفته، نشان داده شده که حس تعلق به مکان در شهر خرم آباد دارای تأثیراتی بر هر محله بوده است، به طوری که در محلاتی که حس مکان درسطح بالاتری بوده، نظافت محله بیشتر رعایت شده، تجهیزات شهری بیشتر محافظت شده وکمتر صدمه دیده اند. در این گونه محلات افراد بیشتری اقدام به پرداخت مالیات نموده اند ومشارکت بیشتری در امور شهری توسط آنها انجام گرفته است. دکتر محمد صادق فلاحت در سال1385 مفهوم حس مکان و عوامل تشکیل دهنده ی آن را مورد بررسی قرار داده است.

فرانسیس تیبالدز در آخرین اثر خود شهرسازی شهروندگرا، سال 1992، عرصه های عمومی را به عنوان مهمترین بخش شهرها ومحیط های شهری دانسته و از نظر او درچنین عرصه هایی بیشترین تماس وارتباط وتعامل ب ین انسانها رخ می دهد. آلتمن،اروین در سال 2002 محیط و رفتار اجتماعی، خلوت، فضاهای شخصی، قلمرو و ازدحام را مورد بررسی قرار دادند.

-3 فضای شهری

فضای شهری جزیی از ساخت شهر است که محیطی اجتماعی دارد که در پردارنده ی مجموعه ای از روابط میان مردم است که به مبادله ی انرژی ، اطلاعات ، کالا ، مواد ، ضایعات و ... دست می زنند با هم ملاقات می کنند گرد هم می آیند و اشکال مختلف انسجام اجتماعی را در فضا متبلور می سازند : بنابراین فضای شهری عنصر اساسی ساخت شهر است که به قلب و کانون راهبردهای اجتماعی مربوط می شود

فضای شهری در مفهومی عام ، ارتباط متقابل میان روابط و رفتارهاست . یعنی ضمن آنکه محل همجواری هویت های فردی است ، در یک زندگی شهر یخود به مثابه مهمترین عامل احراز هویت بوده و بر رفتارها و روابط انسانی تأثیر می گذارد

بنابراین لایه های موجود در فضاهای شهری را میتوان به دو دسته لایه های کالبدی و لایه های اجتماعی تقسیم کرد:

.لایه های کالبدی : این عنصر از عناصری می باشند که به لحاظ کالبدی و شکلی می توان آنها را در شهر مشاهده و لمس کرد

.لایه های اجتماعی : شامل فعالیت ها به عنوان عناصر متغیر و حیات مدنی به عنوان عناصر پایدار می شود.

-4فضاهای عمومی شهری

فضاهای عمومی شهری از دیرباز تاکنون بستر کالبدی تعاملات اجتماعی مردم بوده است . هرچند ویژگیهای کمی و کیفی فضاهای شهری طی زمان و در اثر عوامل گوناگون چندی تغییر کرده است ، اما همواره شهروندان و سایر استفاده کنندگان از شهر به چنین فضاهایی نیازمند بوده اند . تحقیقات و تجارب جهانی صورت گرفته درباره فضاهای عمومی شهری نظیر [4] و ... بر این نکته اشتراک دارند که فضاهای عمومی شهری می بایست مکانی برای تعاملات اجتماعی و زندگی جمعی باشند . فضاهای عمومی را دارای رسالتی برای افزایش سرمایه اجتماعی در جوامع ، در بستر تعاملات و مراودات اجتماعی می داند که می توانند بستری برای توسعه و شکل گیری هویت فردی و اجتماعی باشند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید