بخشی از مقاله

چکیده

تنوع و تکثر دینی، مذهبی و قومی و وجود خرده فرهنگهاي متفاوت منطقهاي از ویژگیهاي جامعهي ایران به شمار میرود. قومیت ها جلوههایی از هویت اجتماعی افراد محسوب می شوند که براساس تعلق انسان به محل، زبان، نژاد، سازمان اجتماعی و گرایشهاي فکري و معرفتی ساخت مییابد که شناخت خویش و شناساندن خود را به دیگران را توضیح میدهند.

منظومه فرهنگی ایران محصول چند هزار ساله ملتی کهن و برآیند تعمل جمعی گروههاي قومی است که هویت فرهنگی ایران را شکل بخشیدهاند وهر یک به سهم خود بران لایههایی گوناگون با مولفههاي مثبت و منفی افزوده اند و در نهایت در این هویت کلان فرهنگی مستحیل وخود بخشی از آن شدهاند در واقع هویت فرهنگی ایران چتر گسترده و فراگیري است که درعین حال همه اقوام و گروههاي قومی را درخویش جاي داده است.

تعاریف امروزي از هویت قومی بیشتر بر شناسههاي فرهنگی نظیر زبان، مذهب، آداب و رسوم و پیشینه تاریخی استوار است که در پارادایم فرهنگی موثر بر مناسبات اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع قوم؛ اجتماعی از افراد است که داراي منشأ مشترك ، سرنوشت مشترك ، احساس مشترك و انحصار نسبی منابع ارزشمند میباشند که در ارتباط با سایر گروهها و اقوام و براساس رموز فرهنگی مشترك در میدان تعاملی درونگروهی با کسب هویت جمعی مبدل به ما میشوند.

این مقاله به بررسی رابطه و نسبت گرایش به هویت ایرانی در میان اقوام ایرانی پرداخته است. لازم بذکر است که مقالهي موجود از رسالهي کارشناسی ارشد با عنوان " طراحی خانه اقوام ایرانی با رویکرد فرهنگی" برداشت شده است.

مقدمه

مفهوم قومیت در دهه 1960 میلادي به دنبال شکلگیري دولتهاي ملی در کشورهاي مستعمره سابق، در نتیجه کاهش قدرت نظامی اروپاي غربی پس از جنگ دوم جهانی ظاهر شد، اما نخستین بار و در سال 1952 توسط الفرز سوري، جمعیت شناس فرانسوي مفهوم قومیت و قومگرا در مقابل مفهوم ملیت قرار گرفت. این پدیده اجتماعی سیاسی به گونههاي مختلف تعریف شده است و از مشخصه-هایی همچون نام مشترك، سرزمین و زبان مشترك، فضاهاي مشترك زیستی، رسوم و آداب و ارزشهاي مشترك، احساس مشترك و... سخن به میان آمده است.

و تاکنون چندین کتاب و مقاله دربارهي درگیر شدن گروههاي مختلف زبانی، مذهبی نژادي و... در فعالیتهاي سیاسی نظامی با دولتهاي مرکزي منتشر شده و به چاپ رسیده است. و این مسئله بعداز پایان جنگ سرد در کشورهایی همچون روسیه، یوگسلاوي سابق، افغانستان، عراق و تا حدودي ترکیه و کشورمان ایران به وقوع پیوسته است. مسئله قومیت و استفاده ابزاري از آن توسط گروههاي ناسازگار و قدرتهاي سلطه جو و چالشهاي برخاسته از آن به عنوان یک جریان ضد امنیتی قابل توجه است.لذا جمهوري اسلامی ایران از بدو تاسیس تا کنون موارد متعددي از ناامنی هاي قومی را در مناطق مختلف کشور تجربه کرده است.

هر چند این حرکتها در برخی مناطق همچون کردستان، سیستان و بلوچستان، تبریز، خوزستان، ترکمن صحرا و... با تدبیر، اقتدار و فداکاري مهار شده است، اما واقعیت نیروها و پتانسیل قومی تهدیدآمیز در کشورمان چیزي نیست که مورد غفلت قرار گیرد، زیرا قومیت از دیرباز در بعد امنیتی حایز اهمیت بوده و باید با حساسیت ویژه مورد کنکاش قرار گیرد و از آسیبشناسی این پدیده نباید به آسانی گذشت.

جمهوري اسلامی ایران در زمره ممالک داراي تنوع قومی محسوب می شود و سرزمین پر آوازهي ایران نه تنها در تاریخ گذشته خود بلکه هم اکنون نیز داراي ساختار چند قومی و ترکیبی از گروههاي متنوع قومی است.

لذا ایران با گروههاي قومی در مناطق مختلف جغرافیایی و فرهنگی که داراي سنت هاي فرهنگی، احساسات هویتی خاص - بر پایهي مشترکات زبانی، نژادي، ادبیات، محل سکونت و... - آنها را به مثابه یک گروه فرعی از جامعهي بزرگتر مشخص میکنند. و به نحوي است که اعضاي هر گروه خود را از لحاظ ویژگیهاي خاص فرهنگی از سایر اعضاء جامعه متمایز تلقی میکنند. و وجود گروهها و مناطق که بر اساس تمایز نژادي و زبانی خاص شکل گرفته قابل بازشناسی هستند و این نکته امري انکارناپذیر است و اقوام در کشور تا حدودي از انسجام و همگونی اجتماعی برخوردارند.

بنابر نظر محققان تا اواسط قرن بیستم، بخشهایی از جمعیت، ساختار قومی داشت . زیرا در مناطق مهمی از سرزمین ایران گروههاي قومی شناخته شده چون لر، ترك، کرد، بلوچ، طالشی، عرب، ترکمن ساکن هستند. کمتر از نیمی از ترکیب قومی کشور را اقوام غیر فارس تشکیل میدهند که عمدتاً در نوار مرزي و قلمرو جغرافیایی، منطبق با نام اقوام مربوطه، استقرار و آرایش یافته اند . آذريها با جمعیتی بالغ بر 27 درصد کشور در شمال غربی و غرب، کردها با حدود 10 درصد جمعیت کشور در غرب، بلوچ ها با 2/2 درصد جمعیت کشور در جنوب، ترکمن ها با 2 درصد جمعیت کشور در شمال شرقی و طالشی با یک درصد - 500 هزار نفر جمعیت - زندگی می کردند که ازنظرجغرافیاي سیاسی وجمعیتی معنا وتعریف خاصی رابراي ملت وکشورایران پدیدآورده است

مفاهیم و مبانی نظري

- قومیت:

اگرچه در تعریف قومیت اختلاف نظر وجود دارد، لکن با مقایسه تعاریف معروف میتوان به یک تعریف نسبتاً با دوام از این مفهوم دست یافت . برخی معتقدند قومیت یا گروه قومی، جمعی است در درون جامعهي بزرگتر که داراي تبار مشترك واقعی یا خیالی، خاطراتی از گذشته مشترك و داراي تأکیدات فرهنگی بر یک یا چند عنصر نمادي - مثل زبان و مذهب - است که بر اساس آنها، هویت گروه تعریف میشود

نکتهي اساسی این است که اعضاي گروه قومی از تعلقشان به گروه آگاهی دارند و این آگاهی نیز در کشاکش تصور آنان از دیگران شکل می گیرد. به عبارت دیگر تصور »ما« در نزد گروههاي قومی در پرتو تصور این گروهها از »آنها« معنا پیدا می کند. اعضاي »یک گروه قومی، متشکل از افرادي است که خودشان را از حیث این که داراي تبار مشترك - واقعی یا خیالی - هستند، همانند هم میبینند و توسط دیگران نیز چنین در نظر گرفته می شوند

بر این اساس گروههاي قومی به طور مداوم، توسط دو مجموعه ي نیروي پویا احاطه می شوند: مجموعه نیروهاي داخلی که سبب تثبیت و دوام » ما- بودن« می شوند و مجموعه نیروهاي بیرونی که سبب تشکیل و تعیین »آن ها- بودن« می شوند. بدین جهت گروه هاي قومی نه موجودیتهایی کاملاً خودمختارند و نه کاملاً خود اتکاء، بلکه بخشی از یک نظام اجتماعی بزرگتر هستند که ان ها را تحت تأثیر قرار داده و به آن ها شکا می دهد

- هویت:

هویت به معناي هستی و وجود است و با تعریفی که افراد و اقوام و ملت ها از »خود« دارند رابطهاي نزدیک و تنگاتنگ پیدا می کند. هویت داشتن مستلزم آگاهی و شناخت از »خود« در مقابل »دیگري« است. خصوصیات و ویژگیهایی که جوامع و ملت ها بر مبناي آن خود را میشناسند و میشناسانند مبناي هویت آنان است. به بیان دیگر : هویت؛ یعنی، »مجموعهي خصایل فردي و خصوصیات رفتاري که از روي آن، فرد به عنوان یک گروه اجتماعی شناخته می شود و از دیگران متمایز میگردد

برخی از متفکران هویت را در دو سطح خرد و کلان طبقهبندي میکنند. در دیدگاههاي سطح کلان، هویت - در انواع اشکال آن - در رابطه با شرایط و عوامل تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادي، زیستمحیطی و فرآیندهاي عمدهاي چون جهانی شدن، سنت و مدرنیته، نوگرایی و نوسازي مورد توجه قرار گرفته است. از نظر این دیدگاه هویت خصلتی تاریخی دارد و در طی تاریخ شکل می گیرد

دیدگاههاي سطح خرد بر عوامل ذهنی و نیز نقش ارزشها و باورها، معانی ذهنی، پنداشتها و گرایشهاي انسانها در برساختن هویت جمعی تأکید مینمایند. در این دیدگاهها عمدتاً بر چگونگی شکلگیري من مفعولی تمرکز گردیده و به کندوکاو در شیوههایی پرداخته میشود که به واسطهي آن تعاملات بین شخصی، درك از خود و به تعبیري هویتشان را شکل میبخشد

این رویکرد با نظریهي کنش متقابل نمادین پیوند خورده است . قضیهي بنیادین در کنش متقابل نمادین این است که مردم معانی نمادین را به اشیا، رفتارها، خودشان و دیگران الصاق میکنند، و این معانی را طی تعامل منتقل مینمایند و گسترش میدهند. افراد نه بر مبناي خصوصیات غیرانتزاعی اشیا، بلکه بر مبناي معانیاي که این اشیا براي آنان دارند، رفتار میکنند. پس معانی و در نتیجه هویت-ها طی تعامل شکل گرفته و گسترش مییابند

از نگاهی دیگر هویت را در دو سطح فردي و جمعی می توان دستهبندي نمود. آنچه به ویژگیهاي شخصیتی یک فرد انسانی باز می-گردد، با عنوان هویت فردي و آنچه به ویژگیهاي اجتماعی یک فرد انسانی باز میگردد، با عنوان هویت جمعی بازشناسی میشود. بر خلاف هویت فردي، هویتهاي جمعی »غیر شخصی« بوده و از طریق اجتماع برساخته میشوند

قومیتها در کشور ایران

کشور ایران به عنوان سرزمینی که در مقولهي تنوع زبانی و قومی در جهان با 24 درصد همانندي، در رتبه شانزدهم است، شناخته میشود. در ایران اگر چه فارسی زبانان با بیش از 60 درصد جمعیت، اکثر دارند، لیکن وجود شش قومیت عمده در دوران این واحد ملی و تأثیرات شگرف آن ها بر سیرتحولات تاریخی واقعیتی انکار ناپذیر است و میتواند مبناي پیش بینی وضعیت آینده امنیتی کشور باشد.

بزرگترین اقلیت قومی در ایران تركها هستند که چهار استان اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و زنجان حوزهي اصلی سکونت آنها است که در مقایسه با منطقهي محل سکونت قوم بلوچ و کرد منطقهي بزرگی است. اما این قوم در مناطقی همچون همدان، قزوین، شمال خراسان، استان مرکزي، فارس و گیلان نیز پراکندهاند. با توجه به وضعنسبتاً خوب اقتصادي منطقه، عوامل مادي، عامل مسائل قومی در این منطقه وجود ندارد.

تركها از حس ناسیونالیستی بالایی برخوردارند که آن را در قیام شیخ محمد خیابانی در سال 1298 ه ش میبینیم که هیچ خواسته قومی نداشتند. تركها احساس تعلق به آرمانهاي ملی مذهبی مثل مشروطه نیز از خود قومیتها و مسئولیت اجتماعی دولت مبتنی بر سند چشم انداز ایران نشان داده اند و همدوش سایر شهروندان تا مرحلهي درگیري با دولت مرکزي پیش رفتهاند. البته جریاناتی مثل فرقه دموکرات پیشه وري در سال 1324 تابع ملاحظات بین المللی و اتحاد شوروي بود و تشکیل حزب خلق مسلمان نیز در سالهاي اولیه پس از پیروزي انقلاب اسلامی ایران در مقابل حزب جمهوري اسلامی موجب تنشهایی گردیده اما مسئله به سرعت خاتمه یافت.

امروزه نشریات متعددي به زبان ترکی در چهار استان ترك زبان و خارج از استانهاي مذکور و نشریات متعددي به زبان فارسی و آذري منتشر میشود و حدود یازده هزار کتاب نیز به زبان آذري چاپ شده است.

اما کردها که بیشتر در آذربایجان غربی، کرمانشاه، همدان، کردستان و شمال خراسان ساکن هستند، ضریب پراکندگی کمتري نسبت به ترك ها دارند این قوم زمینهي مناسبتري براي فعال شدن گسست کرد فارس دارند، از جمله این زمینهها عبارتند از:

-    تمرکز جمعیتی در یک منطقه کوچک و مشخص؛

-    امکانات اندك اقتصادي، بهداشتی وآموزشی؛

-    موقعیت جغرافیایی در کنار مرز دو کشور با تشابه قومی و محلی و اختفاي مخالفان نظام و وضعیت کوهها و راهها؛

-    انزواي سیاسی و حضور سیاسی کمتر یا کمرنگ نخبگان سیاسی اجتماعی در داخل نظام؛

-    ملاحظات مذهبی کهاکثراً سنی مذهب میباشد که در مقابل کردهاي شیعه مذهب شمال خراسان قرار دارند و از این حیث مشکلی ندارند؛

-    ملاحظات منطقهاي جمعیت کرد در شمال عراق، جنوب شرق سوریه که در نتیجه کردستان ایران از تنشها و گرایشهاي سیاسی این قومیت در منطقه تأثیر میپذیرند. در حالی که کردهاي شمال خراسان به دلیل دوري از این منطقه زندگی آرامتري دارند؛

-    زبان کردي گرچه شاخهاي از زبان ایرانی است و با پارسی باستان هماننديهایی دارد، لکن براي فارسی زبان امروز مفهوم نیست و گویشهاي کردي مختلف مانع یک زبان سراسري واحد است امروز زبان کردي محور جنبشهاي کردي است هر چند از لحاظ نژادي نمیتوانند اصل آریایی و ایرانی بودن کردها را منکر شوند.

امروز در ایران نشریات متعددي به زبان کردي منتشر می شود حدود شصت و پنج سایت کردي وجود دارد.
اما قوم لر در ایران تا حدود قرن ششم به علت نداشتن اتحاد و انسجام تحت سلطه سلجوقیان یا خلفاي عباسی بودند و با ضعف قدرت مرکزي خود مختاري یافتند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید