بخشی از مقاله
چکیده
در بیشتر شهرهای ایران،ویژگی اصلی مرکز شهر نا مشخص،بی هویت وفاقد عناصر زیبا و روح فرسا می باشد که در کل شهرها در داخل آلودگی ناشی از ترافیک و سروصدا و بیماری های روانی گرفتارشده اند،که با نیازهای امروزه مردم،که خواهان محیط های جذاب تر،با آرامش و بااصالت تر و خواهان گریز از اضطراب های روزمره و حس تعلق هستند در تعارض می باشدند
هدف از ارائه ی این مقاله نشان دادان انتظارات هر انسان به عنوان یک شهروند از شهر و کمبودهای فضاهای شهری و حل معضلات مربوط به عوامل فوق است. بر این اساس به کارگیری از مطالعات کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه سعی شده ، روشهای مناسبی برای حل معضلات معرفی شود.در نتیجه اجرای این راهکارها، امید به آن است که به توان شهری بدون ترافیک و جذاب و شهروندگرا و دارای هویت و با اصالت ودر نهایت یک شهر انسان محور ایجاد کرد.
مقدمه
در سال های گذشته ، به فضاهای همگانی شهرها و هویت آنها توجه چندانی نشده است ، ولی امروزه چنین نیست اکنون با تغییر وضعیت اجتماعی و اقتصادی و ... مردم خواهان محیطهای جذاب تری هستند و همچنین خواهان آرامش اند و خواهان گریز از دغدغه ها و اضطراب های روزمره هستند ، خواهان اصالت ، امنیت و حس تعلق هستند خواهان زندگی در محیط های انسانی و راحت که دارای عناصر زیبا هستند به طوری که روح مردم را به سوی پیشرفت و ترقی سوق می دهد. به طور خلاصه مردم خواهان محیطی هستند که به داشتن آن افتخار کنند و از زندگی در آن لذت ببرند. به همین منظوردر این مقاله اول سعی شده است که مشکلاتی که شهر های امروزی در آن ها گرفتار شده اند بیان شود و سپس راهکارهای رایج و ابتکاری برای حل مشکلات بیان شده است.
بی تردید ، نگاه اجمالی به وضعیت محیط های شهری تجربه های اسفباری را به بار خواهد آورد و در بیشتر شهرهای ایران ، ویژگی اصلی مرکز شهر نا مشخص و نشانی از محل شلوغ و بی هویت و فاقد عناصر زیبا و دارای عمارت های مهم مانند بازار و استانداری و شهرداری و کارگاه های صنعتی و ... قرار دارد. و اطراف این مراکز را فضاهای مسکونی خشک و روح فرسا محصور کرده است و ویژگی های اصلی محیط های شهری آلودگی ناشی از ترافیک ، سرو صدا و شاید وجود بزرگ راهی است که آن رااز میان برده است. تاثیری ویرانگر بر محیط های محلی اطراف خود به جای گذاشته است.
و همچنین امروزه ساختمان ها و شهر ها برای برخی افراد ، تنها ابزار کسب درآمد به شمار می روند، بر همین اساس باید اذعان نمود: تلاش برای کسب صنعت و توسعه ی اقتصادی معمولاً، با بهبود کیفیت زندگی در محیط های شهری هم راستا نیست. یا به صورت خلاصه می توان گفت : شهرهای امروزی به نوعی به آشوب معماری فرصت طلبانه و سود جویانه ، یا یک سیرک معماری تبدیل شده اند، که همه ی ساختمان ها بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی و آداب و رسوم و فرهنگ به صورت مدرنیسم و پست مدرنیسم ساخته شده اند.
مشکل دوم این که عرصه های عمومی معمولاً تمام بخش های بافت های شهری را که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند در بر می گیرد . بنابرین این مکان ها را خیابان ها ، پارکها ، چهارراه ها تا ساختمان های محصور کننده ی آن ها را شامل می شود. به طوری که امروزه ما شاهد تنزل این عرصه ها هستیم ، بسیاری از شهرها و شهرستان ها ، بویژه مراکز شهر ها در کشور ایران به محل های پر خطر تبدیل شده اند.
مشکل سوم اینکه مکان ها از ساختمان ها و تررد خودروها مهم تراند ، اما در برنامه ریزی های سطح شهر بیشتر به دو مورد فوق توجه می شود و به مکان ها بهایی داده نمی شود.
همچنین علاوه بر موارد ذکر شده ی فوق می توان گفت بسیاری از مشکلات بر اثر اجرای آیین نامه ها و قوانین و ضوابط، بدون در نظر گرفتن هویت ، عوامل فضایی و نماهای ساختمان های اطراف و موقعیت ساختمان در شهر بوجود آمده است.
اهداف
نخستین نکته این است که در میان اجزای یک محیط شهری ، مکان ها ، ساختمان ها و پارک ها ، باید مهمتر قلمداد شوند.