بخشی از مقاله

چکیده :

در چند دهه گذشته که معماری فولدینگ پا به عرصه وجود گذاشته تحول شگرفی در علوم مختلف از جمله معماری ایجاد کرده است. در عرصه هنر، معماری فولدینگ توانسته آثاری را از خود به جا بگذارد که بسیار مورد توجه طرفداران ، منتقدان و در کل معماران سراسر دنیا قرار گرفته است. اما این موضوع تنها به همین چند دهه اخیر مربوط نمی شود، اگر ما به عنوان یک ایرانی به فرهنگ و تمدن و آثار تاریخی خود توجه کنیم متوجه خواهیم شد که فولدینگ در ایران سابقه ای چند صد ساله و یا چند هزار ساله دارد که در برخی آثار تاریخی به جا مانده از گذشته میتوان آثاری از فولدینگ را مشاهده کرد و یا آن را به فولدینگ نسبت داد.

البته این فولدینگ و یا فلسفه فولدینگ است که به تازگی به چنین موضوع هایی اشاره میکند در صورتی که در ایران و فرهنگ ایران فولدینگ تاریخی بس کهن دارد، البته شاید بتوان در آثار تاریخی دیگر کشور ها نیز مصادیقی برای فولدینگ یافت اما به هر حال موضوع بحث در این مقاله بررسی رابطه فولدینگ و مراکز درمانی در ایران و جهان است.

میخواهیم در این مقاله ابتدا به مصادیق فولدینگ در گذشته ایران بپردازیم و فضاهای درمانی گذشته را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم سپس چند نمونه از مراکز درمانی خارجی که به سبک فولدینگ طراحی شده اند بررسی شده است و ببینیم آیا فولدینگ در معماری فضاهای درمانی گذشته نمود داشته یا نه، و اگر داشته چه تاثیری هم در معماری و هم در درمان بیماران داشته است و با این فرضیه که آیا میتوان با یک معماری متاثر از فولدینگ فضاهای درمانی با عملکرد و راندمان بالا هم در بهبود بیماران و هم در پایداری محیطی طراحی و ایجاد نمود. روش تحقیق در این مقاله به صورت های تحلیلی- توصیفی و همچنین گردآوری کتابخانه ای و مطالعه مقالات ارائه شده در این زمینه انجام گرفته است.

مقدمه :

در فلسفه فولد که توسط ژیل دلوز مطرح شد او جهان را مجموعه ای از عناصر مختلف در کنار یکدیگر و در حال شدن میدانست وی به همراه گاتاری، نمود آن را به کمک پدیده ای زیستی به نام ریزوم ارائه داد. بر این اساس علوم مختلف را تحت تاثیر قرار داد.

در معماری نیز، با ورود این مفهوم در زمانی که معماری پست مدرن و به ویژه دیکانستراکشن، معماری مدرن و مفاهیم آن را به زیر سوال می بردند، پاسخی مناسب در این زمینه مطرح نمود. به این ترتیب معماری فولدینگ به کمک قرار دادن سطوح و احجام متفاوت در کنار یکدیگر فضای نرم و منعطفی را ایجاد میکند.

در ایران با توجه به تمدن کهن و آثار به جا مانده از گذشته، میتوان فولدینگ را در لابلای این آثار جست و جو کرد و به نمود هایی از آن دست یافت. به طور مثال بازارهای ایرانی را میتوان از لحاظ فرم به ریزوم تشبیه کرد که در مقاله "بررسی نمود معماری فولدینگ در بازارهای سنتی ایرانی" - عزیزیان/ زینب - 1391 به آن پرداخته شده است، البته اگر فعالیت هایی را که در بازارها صورت میگرفته را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم متوجه کالبد فضایی نرم و منعطف بازار که متشکل از کاربری هایی چون مسجد، آب انبار، کاروانسراها، سراها و...... که همه آنها در هماهنگی کامل با یکدیگر بازار ایرانی را تشکیل میداده است و در آن دوران مورد استفاده قرار داشته، خواهیم شد.

با این وصف میتوان گفت که فولدینگ نه تنها در کالبد بلکه در روح فضاهای آن دوران جاری بوده است. بازارها یک نمونه بارز هستند که میتوان آنها را به راحتی مورد تحلیل قرار داد، اگر نگاهی به بیمارستان های دوران باستان بیاندازیم همین گونه میتوانیم نمود فولدینگ را در این گونه فضاها مشاهده کنیم.

در بررسی آثار معماری در ادوار مختلف تاریخ میتوان به رابطهی مستقیم و عمیق بین نحوهی نگرش و ایدئولوژی بشر نسبت به هستی و اعتقادات او و به طور کلی آن چه را فرهنگ مینامیم و آنچه که به عنوان اثر معماری عرضه مینماید پی برد. به این معنی که نحوه ی تفکر و تفسیر انسان از هستی در شکلگیری معماری او به شدت تأثیرگذار بوده است. به عبارت دیگر آن چه به عنوان کالبد معماری شکل میگیرد، متأثر از کیفیات روحی خالق آن اثر است، درست به مثابهی نقاشی کودکی که از روی آن میتوان به نحوه تفکر و حالات روحی و روانی کودک در هنگام خلق نقاشیاش پی برد. مقارن با تحولات عظیمی که در چند قرن اخیر در حوزهی تفکر صورت گرفته است، معماری نیز دستخوش دگرگونیهایی گردیده که باز خورد آن را میتوان در تعدد سبکها مشاهده کرد. به این معنی که، این معماری است که آن تفکرات را توصیف میکند.

مبانی فلسفی فولدینگ:

با توجه به اهمیت فلسفه در شکل گیری جریان فولدینگ، در این بخش به بررسی مختصری در رابطه با این موضوع در قالب دو نظام »درخت وار« و»ریزوم وار« می پردازیم.

فلسفه فولدینگ در قالب وضعیت پست مدرن و جریان پساساختارگرایی شکل گرفت. بانی اصلی آن فیلسوف فرانسوی »ژیل دلوز« میباشد. وی به همراه » فیلیکس گاتاری« فلسفه افلاطون، دکارت و منطق ارسطویی، و در کل، نظام ساختار مدار غرب را با طرح مبحث »ریزوم« زیر سوال برد.

فلسفه پساساختارگرایی، در وضعیت پست مدرن، نقدی است بر اندیشه های متفکران، از زمان افلاطون، که قریب به سه هزار سال ساختار تفکر غرب را شکل داده است.

ظهور فلاسفه بزرگی همچون »نیچه« و »هایدگر« سرآغاز فریادهای وضعیت پست مدرن گردید. تفکر نهیلسیمی نیچه و اعلام پایان متافیزیک هایدگر، فرصت عرض اندام شالوده شکنانی همچون فوکو و دریدا را مهیا کرد. نظام تفکر غرب مبتنی بر نظام درخت وار بود. در این معنا، سلسله مراتب فرهنگ ها و مکاتب به صورت عمودی قابل درک است و هر تمدن در صورتی میتواند ظهور پیدا کند که تمدن قبلی را یکسره نادیده بگیرد و نگرشش نسبت به دنیا از نوعی دیگر باشد، ریشه هایش در مکانی ریشه دار میشوند که هیچ مکتب یا فرهنگ دیگری در جوار آن نباشد، همانند ریشه های درختی که به تنهایی در زمین، بار تنه اش را تحمل میکند و با هیچ ریشه دیگری در ارتباط نیست.

همین نگرش است که باعث گردیده غرب تمام تمدن های هم جوار را نفی کند و راه حل های دیگران را به رسمیت نشناسد. این تفکر برای صدها سال، بر مجامع علمی و تفکراتش حاکم بود. اما این نگرش به برکت نقد شالوده شکنان جای خود را به ساختار افقی یا رزیوم داد که برای نخستین بار توسط فیلسوف فرانسوی ژیل دلوز ابراز گردید. دلوز همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب میشود. دلوز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد.

فلسفه دلوز یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است. به عبارت دیگر فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است. از نظر دلوز، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است. وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی - - 1972 خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد. از نظر دلوز، خرد هر جایی است. از نظر این فلسفه، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد، زیر بنا و روبنا وجود ندارد، عمودگرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند. از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است فولدینگ به دنبال تعدد است، این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست.

فولد یعنی چین و لایه های هزار تو، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر، همه چیز در کنار هم است، هیچ اندیشه ایی بر دیگری ارجحیت ندارد، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست و همه چیز افقی است. این سبک می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت را جایگزین آن نماید.

دلوز در کتاب خود به نام فولد،لایبنیتز و باروک - - 1982 جهان را چنین تبین میکند: » جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا، زمان فشرده شده، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است.« در معماری فولدینگ لایه ها ضمن قرارگیری در کنار هم ماهیت خود را حفظ میکنند - در هم فرو نمی روند - همان طور که در معماری دیکانستراکشن احجام، اشکال، و سطوح ماهیت خود را حفظ میکند.

ماهیت ریزوم و انعطاف:

زیل دلوز و فیلیکس گاتاری در سال 1976 واژه ریزوم را در مقاله ای با همین عنوان، در راستای بیان خصوصیات دنیای کنونی، ارائه نمودند و تشبیه دنیا به این شکل خاص از ریشه و ساقه زیرزمینی در کتاب هزار سطح صاف 1980 توسط این دو به تفصیل بیان گردید.

»ریزوم ریشه و ساقه زیرزمینی برخی از گیاهان است که غده هایی در رویه آن آشکار میشود و ریشه هایش به صورت خودرو در بخش زیرینش میرویند گیاهی که به گفته دلوز بی ریشه است و فاقد ساختار متکی بر پایگان که »بی منطق« زندگی میکند و شدن آن تابع قانون و قاعده خاصی نیست، واحدهایش نومادهایی هستند که مکانی ندارند. به طور کلی ریزوم در تضاد با درخت که پایگان خاص دارد و بیشتر خود را نمایان میکند. دنیای امروز فاقد مرکز و محور است فرهنگها فراوان اند و هر یک از آنان از دریچه دیدگاه خود به جهان نگاه میکند. همین امر موجب ظهور دنیایی با هسته های فرهنگی متعدد گردیده است.

تاریخچه ای از بیمارستان:

درمانگاه ها و مراکز درمانی و بطور کلی بیمارستانها در ایران پیش از اسلام از شهرت و معروفیت خاصی برخوردار بودند و مردم بدرستی، چرایی احداث این مراکز درمانی را درک نموده و دستگاه های دولتی نیز در بنیاد و ایجاد آنها کوشا بودند.

مروجان مذهب مزدسینا نیز به دلیل این که در کتاب مقدسشان، از برپایی این اماکن تمجید فراوان شده و برای مقابله با بیماریها و پیشگیری از همه گیر گشتن آنها سفارش شده بود به تبعیت از پیامبر خویش - زرتشت - که نخست مکتب مزدسینا را به منظور گردآوردن بیماران و پزشکان بنیاد گذاشت، در ایجاد و تشویق مردم برای احداث مراکز درمانی تلاش قابل ملاحظه ای نمود. این مراکز درمانی که نام پارسی "بیمارستان" را به خود گرفت، به دیگر سرزمینها نیز انتقال یافت و ملل دور و نزدیک نیز در برپایی بیمارستان در سرزمین خود کوشیدند.

قابل ذکر است که بیمارستان و احداث آن از دوران بسیار پیشتر از ساسانیان در ایران زمین موجود بوده و با وجود این که اطلاعات ما از این مسایل و اوضاع فرهنگی، اجتماعی پیش از ساسانیان، نسبت به مسایل و وقایع سیاسی بسیار اندک است، اما باز گزارشگران کلاسیک نتوانسته اند در منابع خویش از این مراکز و وجود آنها در ایران زمین چشم بپوشند و بدان ها اشاراتی هرچند جسته و گریخته داشته اند.

این در حالی است که در متون مذهبی ایرانیان پیش از اسلام نیز به دلیل نگرش خاصی که به بیماری ها و مقابله با آنها داشته اند، به این مراکز اشاره نموده و همچنین به محققان امروزه، درباره نحوه شکل گیری بیمارستان ها و نخستین مراکز درمانی اطلاعات مفید و ارزنده ای عرضه نموده اند. بنابراین، نباید پیدایش و حتی گسترش بیمارستانها و مراکز درمانی را به دوره ساسانی معطوف داشت بلکه پیش از این دوران از مکاتبی همچون شوش، ری، پرسپولیس، اکباتان، نصیبین و غیره در ایران آگاهیم. - ماه سلطان زاده، سجاد زاده / معماری بیمارستان و دارالشفاء -

بیمارستان و دانشگاه گندی شاهپور - جندی شاپور - :

بیمارستان جندی شاپور، کهنترین بیمارستان ایرانی است که اطلاعاتی از آن در دست است. روایت فردوسی - ج 7، ص - 252 درباره به دار آویختن مانی در برابر بیمارستان جندی شاپور، نشان می دهد که لااقل در روزگار شاعر، بر اساس روایت رایج،مسلّم بوده که این بیمارستان در زمان شاپور دوم 309 - یا310379 میلادی - وجود داشته است

دانشگاه جندی شاپور که اکنون تنها بقایایی از آن در اطراف شهر دزفول استان خوزستان برجای مانده در عصر ساسانیان در 1800 سال پیش، نخستین مرکز علمی جهان بود که رشته های پزشکی، فلسفه و نجوم در آن تدریس می شد. دانشگاه باستانی گندیشاهپور یا جندی شاپور یکی از آثار به جای مانده از سلسله ساسانیان و بیش از 17 قرن قدمت دارد. جندیشاپور شهری است کهن در شمال استان خوزستان و در 17 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان دزفول که امروزه ویرانههای آن باقی است و به سبب بیمارستان و دانشگاهی که در آن بوده شهرت بسیار داشته است. در دانشگاه جندیشاپور، برخی کتابها از زبانهای هندی، سریانی و یونانی به فارسی میانه - زبان پهلوی ساسانی - ترجمه شد که از آن جمله میتوان به خدای نامه، کلیله و دمنه، هزار افسانه، سندبادنامه، ویس و رامین، آیین نامه و تاج نامه اشاره کرد.

تصویر1 نگاره ای از کتابخانه دانشگاه گندی شاپور مأخذ: google.com

دانشگاه فراموش شده جندی شاپور، نقش بسیار مهم و ارزندهای در ایران پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، ایفا کرده است.
 
مدارک فراوانی درخشش بزرگ آن مرکز پیشرفته عصر ساسانی در زمینه های علمی، فلسفی، نجوم و طب را نشان میدهد. در زمان انوشیروان عدهای از فلاسفه یونان، که بعد از تعطیلی آکادمی آتن به دلیل تعصب امپراطوری روم به ایران پناهنده شدند، مورد حمایت این پادشاه قرارگرفتند. آنان در دانشگاه جندی شاپور به تدریس مشغول شدند. به تصریح اغلب منابع تاریخ پزشکی دوره اسلامی، این مرکز علمی در انتقال دانش پزشکی یونانی، ایرانی و هندی به عالم اسلام سهم فراوانی داشتهاست. نخستین بیمارستانهای دوره اسلامی طبق الگوی بیمارستان جندی شاپور بنا شد.

به گزارش قفطی، شاپور اول، همزمان با بنیان نهادن شهر، جمعی از صاحبان حرفههای گوناگون و به ویژه طبیبان حاذق را از قسطنطنیه به جندی شاپور آورد. این گروه، نوجوانان را آموزش دادند و باعث شهرت شهر به عنوان مرکزی طبی شدند . ابن عبری نیز اشاره کرده است که گروهی از پزشکان یونانی به ترویج طب بقراطی در جندیشاپور پرداختند. این گزارشها پیشینه آموزش پزشکی را در جندی شاپور به حکومت شاپور اول باز میگرداند. همچنین فردوسی، در نقل ماجرای قتل مانی به روزگار بهرام اول، نوشتهاست که چوبه دار مانی را در کنار دیوار بیمارستان شهر برپا کردند بنابراین پیشینه فعالیت بیمارستان جندی شاپور تا نیمه دوم قرن سوم میلادی به عقب میرود.

سازمان اداری و علمی بیمارستانهای ایران در دوره اسلامی که از جندی شاپور نشأت گرفت و به جهان اسلام انتقال یافت، از برجسته ترین نمونه های مؤسسات عمومی در شرق اسلامی و بویژه ایران به شمار میرود. با آنکه غالباً افراد غیر حرفه ای نظارت عالیه بر بیمارستانها را بر عهده داشتند، » ساعور« یا »متولی« بیمارستان و در واقع مدیر داخلی آن همواره پزشک بود و بر سایر پزشکان ریاست داشت. بیمارستانهای بزرگ به دو بخش اصلی تقسیم می شدند:

بخش بیماران سرپایی و بخش بیماران بستری. بیماران سرپایی پس از معاینه پزشک برای گرفتن دارو به داروخانه بیمارستان می رفتند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید