بخشی از مقاله
چکیده :
آثار گذشتگان گنجینه ی اسرار و آمال آنان است ؛ برماست تا کلید این گنجینه را یافته و آن را به روی هم عصران آیندگان خود بگشاییم. آشنایی با مشاهیر و آثارشان ، و شناساندن آن به هم عصران و آیندگان ، وظیفه ی انکار نا پذیری است که باید در این راه قدم بر دارشت . تصحیح نسخ خطی، یکی از راههای حفظ آثار وانتقال تجربیات گذشتگان به آیندگان است و در این زمینه مشاهیر خرا سان ،جایگاه ویزه ای در اعتلای ایران و اسلام بر عهده داشته اند که همگان بر آن اذعان داشته و دارند ولی هنوز خیلی از ابن بزرگان در هاله ای از ابهام قرار گرفته اند
در این مقاله سعی شده است یکی ازاین بزرگان و آثارش را به مشتاقان این مرز وبوم بشناساند. قاسمی گنابادی یکی از شاعران قرن دهم که دو دوره ی تیموری وصفوی را درک کرده است؛ یکی از مقلدان نظامی بوده ومنظومه هایی به تقلید از خمسه ی او سروده است که تعداد آنها به هفت مثنوی می رسد .
با عناوین شهنامه ای ماضی یا شاه اسماعیل نامه ،شهنامه عالی یا شاه طهماسبنامه ، شاهرخ نامه ، لیلی ومجنون ،خسرو وشیرین ،کارنامه یا چوگان نامه و عمده الاشعار وزبده الاشعار . در این مقاله به زندگی قاسمی گنابادی ومعرفی آثارش ونسخ خطی آن با تاکید بر شاه اسماعیل نامه - در شرح جنگاوری شاه اسماعبل صفوی - ،ساختمان ، محتوای اثر وهمچنین تاثیر پذیری او از نظامی مورد توجه قرار گرفته است .
هدف از این نوشته که برگرفته از پایان نامه دانشجویی می باشد ؛ شناساندن نسخه خطی شاه اسماعیل نامه وسراینده اش به دوستداران ادب است.
مقدمه
ترقی و تعالی یک جامعه آنگاه امکان پذیر است که از گذشته ی خود مطّلع باشد. و آنچه از گذشتگان برجای مانده است ؛ با بینش علمی و انتقادی دورهرگونهاز تعصّبی در اختیار گیرد. ملّت مسلمان ایران یکی از کهن ترین و غنی ترین فرهنگ ها و تمدن ها را به ارث برده است. آثار به جای مانده از این فرهنگ و تمدن در جای جای کشور ایران دیده می شودو خراسان را بی اغراق می توان آیینه ی تمام نمای آن دانست و دارای سرمایه هایی به قدمت تاریخ است ؛
نسخ خطی یکی از این سرمایه هایی است که باید آن ها را حفظ کرد و به آیندگان سپرد. متأسفانه بسیاری از این نسخ هم اکنون در پشت ویترین کتابخانه های ملّی و یا شخصی و موزه ها حتی زیارتگاه های کشور ، گرد فراموشی بر آن ها نشسته ، بی آن که از آن ها سود جوییم. ملت ما نمی تواند نسبت به سرگذشت خود، این ذخایر علمی و نفایس هنری ،بی تفاوت بماند.
البته تصحیح کتاب های گذشته گان ، از دیرزمان در کشور ما رایج بوده است. اما تصحیح آثار براساس تصحیح انتقادی به شیوه ی نوین وعلمی از زمان مرحوم » علامه ی قزوینی «درایران رواج یافته است ودرمتونی که پیش ازآن تصحیح شده اند؛ نیاز به بازنگری و تجدید نظر دیده می شود. در تصحیح انتقادی مصحح می باید به چندین نکته توجه نماید. چون:
مشخصات و ویژگی های رسم الخط و کتابت هر نسخه را تعیین کند.
کاتبان ، نسّاخ و تاریخ کتابت نسخ را تا جایی که ممکن است معلوم نماید.
مشخص کند که کدام نسخه معتبرتر است و یا کدام نسخه اثر ، از روی خط مؤلف یا از روی نسخه های معتبر نزدیک به عصر مؤلف کتابت شده است.
نوشته حاضر، در معرفی یکی از بزرگان خراسان" قاسمی گنابادی " و اثر مهمش ، به نام »شاهنامه ی ماضی « یا » شاه اسماعیل نامه « می باشد.
در تصحیح » شاهنامه ی قاسمی گنابادی « یا » شاه اسماعیل نامه « مصحح سعی نموده است به قدر امکان این تصحیح را به شیوه ی تصحیح انتقادی مورد بررسی قرار دهد. » قاسمی گنابادی « به عنوان شاعر قرن دهم سعی می کند مکنونات قلبی خود را در گنجینه ی لغات و نغمات خود مخفی سازد تا مخاطبان آن را کشف کنند ، التذاذی که پس از خواندن این اثر به خواننده دست می دهد؛ ثمره ی این کشف است.
انتخاب این اثر برای تصحیح ، به خاطر مضمون آن بوده است که درباره ی یکی از پادشاهان ایران است که تاریخ به هیچ وجه نمی تواند اقدامات و کارهایش را فراموش کند و نادیده انگارد. » شاه اسماعیل « پادشاه بسیار شجاع ، جوان و متعصب صفوی مروّج مذهب تشیع در ایران ، وحدت بخش ایران پس از قرن ها حکومت ملوک الطوایفی و اعتلای ایران پس از قرن ها خواری و ذلّت است. همه ی این موارد انگیزه مرا در تصحیح این اثر دو چندان کرد.
لازم به ذکر است دسترسی من فقط به میکروفیلم های نسخ امکان پذیر شد و مقابله ی نسخ نیز براساس میکروفیلم ها صورت گرفت. ابیاتی که در برخی از نسخه ها وجود داشت ولی در نسخه اساس نبود با ذکر ستاره در آخر بیت نسخه ی اساس نشانه گذاری شد و در پاورقی ذکر گردید. توضیحات نسخه ها در پانوشت با علایم اختصاری نسخه ها ذکر شد.
البته در مواقعی که واژه ای به غلط آمده و یا بیت و مصراعی ناخوانا و مخدوش بود و یا وزن اشکال داشت پس از تحقیق و تفحّص و اطمینان از غلط بودن نسخه ی اساس از نسخه بدل ها استفاده شده است و در پاورقی ذکر گردیده است. متن این کتاب دارای سه بخش اصلی است :
1 مقدمه
2 این بخش که بیش از دو سوم کار را به خود اختصاص داده است متن » شاهنامه ی قاسمی « است.
3 ضمائم : قسمت پایان به فهرست ها اختصاص یافته است که شامل فهرست لغات و اعلام و فهرست منابع می باشد.
منظومه های قاسمی گنابادی نشان می دهد که علاوه بر علاقه شاعر به سرودن تاریخ پادشاهی و حماسه های تاریخی به رسم مثنوی سرایان ، درصدد جوابگویی منظومه های پنج گانه ی نظامی - خمسه - هم بوده است اما به دلیل این که قاسمی در برابر اسکندر نامه سه منظومه » شاهرخنامه ، شاهنامه ی ماضی ، شاهنامه ی نوّاب عالی «را سرود تعداد مثنوی هایش به هفت رسید.
در تصحیح » شاهنامه ی قاسمی گنابادی « یا » شاه اسماعیل نامه « مصحح سعی نموده است به قدر امکان این تصحیح را به شیوه ی تصحیح انتقادی مورد بررسی قرار دهد. » قاسمی گنابادی « به عنوان شاعر قرن دهم سعی می کند مکنونات قلبی خود را در گنجینه ی لغات و نغمات خود مخفی سازد تا مخاطبان آن را کشف کنند ، التذاذی که پس از خواندن این آثار به خواننده دست می دهد ثمره ی این کشف است. با این وجود مصحح ادعا ندارد که در باره ی شاهنامه ی قاسمی کار با به انجام رسانیده یاشد؛ اما این اندازه است که در دسترس خوانندگان و علاقمندان قرار گیرد.