بخشی از مقاله
چکیده:
جرم که قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد، همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل مختل کننده امنیت و برهم زننده آسایش عمومی جامعه به شمار میآید. از همین رو برای مبارزه با آن عمدتا از سیاست سرکوبگرانه استفاده شده است؛ اما مطالعات انجام گرفته و تجربیات به دست آمده، نشان داده است که اتخاذ این نوع سیاست به تنهایی کارآمدی لازم را ندارد، بلکه بایستی در کنار آن از سیاست پیشگیرانه نیز استفاده شود.
از آنجایی که تعالیم روح بخش اسلام عنایت ویژهی به سیاست پیشگیرانه دارد، برای جلوگیری از وقوع جرائم ، راهکارهای تربیتی متعددی را ارائه نموده است که اتخاذ این گونه راهبردها نقش مهمی در پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم خواهد داشت.
قرآن کریم برای پیش گیری از جرم و خشکاندن علل و ریشه های آن، مقرّرات بدیعی را ارائه داده است که شامل پیش گیری اصلاحی، وضعی و کیفری می شود. بر این اساس، تنها با یکی از این شیوه ها نمی توان از وقوع جرم و انحراف و ناهنجاری های اجتماعی پیش گیری کرد، بلکه باید از هر سه روش در کنار هم، برای تحقق این هدف بهره برد. از آنجا که قرآن کتاب هدایت و انسان سازی است، علاوه بر اینکه استفاده از سایر انواع پیش گیری را امری بایسته و ضروری می داند، بر پیش گیری اصلاحی و بازسازی شخصیت مجرمان تأکید خاصی دارد.
این مقاله با هدف بررسی قران و پیشگیری از جرم به موضوع مورد بحث می پردازد.
مقدمه:
وجود یا عدم وجود پیشگیری قرآنی مستلزم بررسی همه جانبه تاریخ جرم و جنایت در طول تاریخ زندگی بشری است. این لزوم از آن جهت است که در واقع آموزه های قرانی علاوه بر اینکه به قبل از خلقت بشر اشاره دارد و مجموعه ای از تاریخ بشریت از خلقت آدم تا عصر حاضر بوده، به آیندگان نیز دلالت دارد. با روشن شدن مفهوم پیشگیری در جرم شناسی و با همان مبنا آنچه از پیشگیری در قرآن قابل دریافت است را مطرح نموده و نهایتاً پس از طرح مبانی نظری و شیوه های پیشگیری قرآنی در بحث نتیجه گیری نوشتار در خصوص پیشگیری خاص قرآن کریم اعلام نظر می گردد.
تاریخ پیشگیری قرآنی - دینی- مقدم بر پیشگیری حقوق جزا و جرم شناسی است در ماجرای قتل هابیل توسط قابیل که در آیات 27 تا 31 سوره مائده ذکر شده است عدم قبول قربانی قابیل به خاطر بی تقوایی وی، وکشاکش نفس و فطرت وغلبه نفس بر فطرت را علت قتل اعلام می کند هابیل علت اینکه مبادرت به قتل قابیل نمی کند را دو چیز اعلام می نماید:
اول اینکه از خدا می ترسد و دوم اینکه نمی خواهد با کشتن قابیل مرتکب گناه و اهل آتش شود و در واقع اولین رگه های پیشگیری در ابتدای خلقت بشری نمود پیدا می کند نفس سرکش عامل درونی و فردی جرم زا، مرتکب جنایتی می شود و در مقابل نظارت و حضور الهی و ترس از آتش جهنم - مجازات اخروی - که جزای ستمکاران است عامل پیشگیرنده از ارتکاب قتل توسط هابیل می گردد.
»لئن بسطت إلی یدک لت الی ما انا بباسط یدی الیک لاقلک انی اخاف الله رب العامین انی ارید ان تبوء باثمی و ما اثمک فتکون من اصحاب النار و ذلک جزاء الظامین فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخاسرین«
»اگر تو برای کشتن من دست دراز کنی من دست به قتل تو نمیگشایم، چون از پروردگار جهانیان میترسم من می خواهم تو گناه خودت را بر عهده گیری و از دوزخیان گردی و همین است سزای ستمکاران، نفس سرکش تدریجا او را مصمم به کشتن برادر کرد، و او را کشت، و از زیانکاران شد.«
نکته جالب اینکه در اولین جنایت تاریخ بشری و به اصطلاح امروزی جرم حقوق کیفری برای قابیل مجازات دنیوی ذکر نشده است. صرفاً پشیمانی قابیل در آیه 31 سوره مائده بیان شده که البته این پشیمانی می تواند نشانه حق طلبی فطری انسان باشد.
خودداری حضرت یوسف علیه السلام از پذیرش درخواست زلیخا به صراحت آیات قرآنی با روشن شدن برهان الهی به آن حضرت صورت گرفته است.
»ولقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذالک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین«
»آن زن قصد او کرد، و او نیز - اگر برهان پروردگار را نمی دید- قصد وی را - می نمود، اینچنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود.«
نهی خداوند متعال از کشتن بچه های بی گناه مشرکین مکه که توسط پدارانشان صورت می گرفت موید نگاه پیشگیرانه قرآنی به جلوگیری از ارتکاب قتل است ولو اینکه مقتول فرزند یک مشرک یا کافر بوده باشد. که با تهدید به عذاب الهی در روز قیامت صورت می گیرد.
»وإذاالمووده سئلت بای ذنب قتلت«
طرح مساله:
با آغاز پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری، بشر با پدیدههای مجرمانهی سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و... رو به رو شد که وجود اینگونه ناهنجاریها و چالشها، او را بر آن داشت تا تدابیر و اقداماتی را برای حفاظت و حراست از جان و مالش اتخاذ نماید که در همین راستا »سیاست کیفری - و سرکوبگرانه - برای سالهای طولانی در همه کشورها به عنوان ابزاری برای مبارزه با جرم اعمال میگردید«اما امروزه با توجه به تحولات شگرفی که در جوامع پدید آمده است اِعمال» سیاست پیشگیری بسیار عاقلانهتر و متناسبتر از اعمال سیاست کیفری میباشد و به همین دلیل در سیاست جنایی نوین، گرایش »پیشگیری« در کنار گرایش »سرکوبگرانه« قرار دارد.