بخشی از مقاله
چکیده:
در 1970 ، فیشر بلک، میرن شولز و رابرت مرتون مدل بلک و شولز و مرتون را مطرح کردند. این مدل توانست دنیای قیمتگذاری مشتقات مالی را متحول کند. پس از آن امکان قیمتگذاری مشتقات مالی با استفاده از یک رابطه صریح ایجاد شد. ولی وقتی معاملات با عدم اجرای تعهد روبرو شد روش هایی برای پوشش ریسک موردبررسی قرارگرفت
دراین بین دوفی و هوانگ نکول را نیز در قیمت گذاری ها اعمال کردند و به قیمت گذاری مشتقاتی پرداختند که در جهت این هدف ایجاد شده بود. حال ما به این می اندیشیم که اگر در مشتقات اعتباری نکول اتفاق بیافتد چه خواهد شد؟ ارزش مشتقه چگونه خواهد بود؟ درواقع حالتی را درنظر میگیریم که طرفین معامله به تعهدات خود به هر دلیلی عمل نکنند و به دنبال آن هستیم که در این شرایط قیمت مشتقات به چه شکل خواهد بود.
1 مقدمه
بنا بر تعریف ریسک اعتباری، ریسک تغییر کیفیت اعتباری طرف قرارداد است. مهم ترین بخش آن ریسک نکول یا همان ریسک اینکه وام گیرنده - طرف معامله - به علت عدم علاقه یا ناتوانی به تعهد خود درموقع عمل نکند. در این مقاله منظور از ریسک اعتباری همین ریسک نکول است. هدف مدیران ریسک در موسسات مالی اجتناب از ریسک ویا مدیریت آن به نحوی است که کمترین آسیب مالی را به موسسه وارد کند که برای این کار از مشتقات اعتباری استفاده می کنند.
مشتقات اعتباری اوراق بهاداری هستند که از آن ها برای مدیریت ریسک اعتباری در صنعت بانکداری استفاده می شود. انتقال برخی اشکال اعتباری بین دو یا چند طرف قرارداد، فعالیتی است که از مشتقات اعتباری برمی آید. توجه می کنیم که مشتقه اعتباری قراردادی است که بازده آن به ارزش اعتباری یک یا چند شرکت و یا بخش اقتصادی بستگی دارد. در حقیقت رشد مشتقات اعتباری در پاسخ به نیازهای مالی مخصوصا بانک ها برای دستیابی به ابزاری جهت پوشش و متنوع سازی ریسک های اعتباری است.
نتیجه این تلاش تغییر ریسک اعتباری از یک ریسک غیر نقدشونده و نامناسب برای معامله به ریسک قابل معامله است. مدل های ریسک اعتباری با ایجاد ارتباطی منطقی بین ریسک و بازده دارایی ها در ضمن براورد احتمال عدم بازپرداخت و اندازه زیان احتمالی، میزان صرف ریسک اوراق قرضه و وام ها را تعیین نموده و از این طریق امکان قیمت گذاری آن ها را فراهم می آورند.
در صورتی که در مشتقات اعتباری، طرف معامله نکول کند درواقع با ریسک متقابل دوطرفه مواجه شده ایم . به تعبیر دقیق تر وام دارای ریسک نکول و مشتقات اعتباری دارای ریسک طرف معامله هستند. می توان اینگونه در نظر گرفت که ریسک طرف معامله ریسک نکولی است که در مشتقات اعتباری با آن مواجه هستیم. ریسک طرف معامله - متقابل - نقش مهمی در بحران مالی 2008 ایفا کرده است. با توجه به مقاله ای که توسط انجمن بین المللی معاملات مشتقه و سواپ - ISDA - در 2013 نوشته شد، درصد همهی معاملات با توجه به معاملات دارای ضمانتنامه در خارج از بازار بورس - OTC - از %30 در 2003 به %73,7 در 2013 افزایش یافته بود.
در این مقاله با استفاده از روش دوفی و هوانگ و دوفی و سینگلتون به ارزشگذاری مطالبه مشروط تحت ریسک متقابل دوطرفه می پردازیم.