بخشی از مقاله
چکیده
بهره گیری مناسب و کارآمد از هر فناوری و پدیده ای در گرو داشتن دانش و فرهنگ پیش زمینه ای آم می باشد. در این میان سود جستن از امکانات فناوری های اطلاعاتی، رسانه ها و شبکه های اجتماعی به دلیل نوظهور بودن، گستردگی، تنوع محتوا و مخاطب، نیازمند آموزش و گسترش دانش و مهارت بکارگیری از آنها می باشد. دانش رسانه ای موضوعی نوظهور ولی بسیار حائز اهمیت در حیطه رسانه های اجتماعی می باشد که به کاربر قابلیت و مهارت انتقاد، تفکر و انتخاب هوشمندانه در مواجهه با محتویات رسانه ها و شبکه های اجتماعی را می دهد. این نوع شبکه ها به لحاظ دارا بودن قابلیت های بلقوه گسترده میتوانند راه گشای بسیاری از مشکلات موجود در حیطه آموزش باشند.
می توان با افزایش سواد رسانه ای دانش آموزان و بویژه والدین در جهت کاهش پیامدهای منفی این رسانه ها و در عین حال افزایش تئان بهره وری و کاربرد آنها در امر آموزش اقدام نمود. استفاده جمعی والدین و دانش آموزان از رسانه های اجتماعی، نظارت والدین بر محتوای مورد استفاده و قابل دسترس دانش آموزان، افزایش قدرت تفکر و دیدگاه انتقادی والدین و دانش آموزان، و کسب مهارت های فنی می توانند روش هایی مناسب در جهت کسب دانش رسانه ای باشند. لذا از متولیان امر رسانه و آموزش و پرورش انتظار می رود با توجه به روند رشد و پیشرفت فزاینده فناوری های ارتباطی در جهت بهبود و گسترش سواد رسانه ای در والدین و دانش آموزان اقدام کنند.
-1 مقدمه
آموزش و پرورش از جنبه های جدانشدنی زندگی انسان می باشد که در کنار جنبه های فردی، دارای وجوه اجتماعی بسیاری می باشد. آموزش به سرعت تحت تاثیر پدیده های اجتماعی قرار می گیرد. از جمله پدیده های اجتماعی جدید که کلیه جوانب زندگی را تحت تاثیر قرار داده، اینترنت و مفاهیم و پدیده های مرتبط با آن از جمله رسانه و شبکه های اجتماعی می باشد. شبکه اجتماعی در تعریفی بسیار ساده یک فضای اجتماعی مجازی و بدون مرز می باشد که دارای پتانسیل ارتباطی و اجتماعی بسیاری می باشد.
لیکن باید این موضوع را در ذهن داشت که بهره گیری مناسب از هر پدیده ای نیازمند دانش و فرهنگ پیش زمینه ای و مرتبط می باشد. در صورت عدم آموزش صحیح و کمبود یا فقدان دانش مناسب، فضای مناسبی برای استفاده از پدیده ها فراهم نخواهد گشت و در عین حال پیامدهای منفی سریعاً رخ خواهند نمود. می توان چنین موضوعی را در ظهور شبکه های اجتماعی در ایران مشاهده کرد.
به دلیل فقدان دانش رسانه ای لازم در والدین و دانش آموزان، شبکه های اجتماعی نمی توانند تمامی جنبه های مثبت خویش را در امر آموزش عرضه کنند و بیشتر کاربرد این شبکه ها جنبه خبری و تفریحی به خود گرفته اند. لذا افزایش دانش زمینه ای و رسانه ای والدین و دانش آموزان موضوعی اجتناب ناپذیر می نماید که در صورت تحقق این امر، علاوه بر کاهش پیامدهای منفی شبکه های اجتماعی، می توان به طرزی کارآمد از توانایی این شبکه ها در تسهیل آموزش نیز بهره برد.
-2 شبکه اجتماعی
شبکه های اجتماعی مفهوم جدیدی نیستند. انسانها از قرن ها پیش که گرد آتش می نشستند و برای یکدیگر داستان میگفتند در حال تشکیل شبکه های اجتماعی بودند. اما چیزی که باعث شده است امروز، شبکه های اجتماعی بیشتر از همیشه مورد توجه قرار بگیرند، به وجود آمدن ابزارهای دیجیتال و کمک آنها به توسعه شبکه های اجتماعی بوده است. شبکه های اجتماعی، اصطلاحی است که برای نخستین بار در سال 1954 توسط جان بارنز که در حوزهی انسان شناسی اجتماعی فعالیت میکرد، ابداع شد.
او تحقیقی در مورد گروه های اجتماعی در بخشی از نروژ انجام میداد و اصطلاح شبکه اجتماعی را در آن تحقیق برای توصیف رابطه بین انسانها و تحلیل مکانیزمهای ارتباطیو خصوصاً تصمیم گیری آنها به کار برد. اگر ما بخواهیم به تعریف شبکه های اجتماعی از نگاه او رجوع کنیم، میتوانیم بگوییم: شبکه های اجتماعی، هنگامی به وجود میآیند که ساختاری از گرههای مرتبط به هم شکل میگیرند.
هر گره، یک فرد یا یک گروه یا یک سازمان است. شبکه اجتماعی، به معنای نمایش و مطالعهی ارتباط بین این گره ها و جریان دانش و اطلاعات بین آنهاست.>1@ با این شکل از تعریف شبکه های اجتماعی، همانطور که در ابتدا توضیح دادیم، شبکه های اجتماعی قدمتی به اندازه ی انسان بر روی کره زمین دارند و البته میتوان گفت مطالعهی علمی و ساختاریافتهی این شبکه ها، از سال 1954 آغاز شده است.
-3 مزایا و معایب شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی همانند سایر رسانه های اجتماعی دارای مزایا و نکات منفی بسیاری است. ازجمله نکات مثبت می توان به انتشار سریع و آزادانه اخبار و اطلاعات، افزایش قدرت تحلیل و تقویت روحیه انتقادی ،امکان عبور از مرزهای جغرافیایی و آشنایی با افراد، جوامع و فرهنگ های مختلف ،شکل گیری و تقویت خرد جمعی ،امکان بیان ایده ها به صورت آزادانه و آشنایی با ایده ها، افکار و سلیقه های دیگران ،کارکرد تبلیغی و محتوایی ،ارتباط مجازی مستمر با دوستان و آشنایان ،تبلیغ و توسعه ارزش های انسانی و اخلاقی در عرصه جهانی ،یکپارچه سازی بسیاری از امکانات اینترنتی و وبی ،توسعه مشارکت های مفید اجتماعی ،افزایش سرعت در فرایند آموزش و ایجاد ارتباط شبانه روزی بین استاد و شاگرد ،افزایش اعتماد، صمیمیت و صداقت در فضای سایبر اشاره کرد. اما در کنار تمام موارد مثبتی که عنوان گردید این شبکه ها دارای چندین پیامد منفی نیز می باشند که از آن جمله می توان شکل گیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذب ،تبلیغات ضد دینی و القای شبهات، نقض حریم خصوصی افراد ، انزوا و دور ماندن از محیط های واقعی اجتماع، و تأثیرات منفی رفتاری را عنوان کرد.
-4 سواد رسانه ای
اصطلاح سواد رسانه ای برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد. به طور سنتی، سواد رسانه ای به توانایی تحلیل و ارزیابی آثار مربوطه و به طور گسترده تر به ایجاد ارتباط مؤثر از طریق نگارش خوب اطلاق میشود. [2] طی نیم قرن گذشته، سواد رسانه ای شامل توانایی تحلیل شایسته و بکارگیری ماهرانه روزنامه نگاری چاپی، محصولات سینمایی، برنامه های رادیویی و تلویزیونی و حتی اطلاعات و مبادلات رایانه ای از جمله تعاملات زمان واقعی از طریق شبکه ی جهانی اینترنت شده است.
از نوشته های فوق چنین بر می آید که در کشورهای غربی که البته خود خاستگاه رسانه های مدرن هستند، سواد رسانه ای و توجه به برداشت مخاطب از رسانه، مسأله ای مهم و قابل تأمل است. کاری که در کشور ما چندان مورد توجه قرار ندارد و لزوم توجه به آن هنوز با تمام اهمیتش حس نشده است. سواد رسانه ای به گفته رابرت انیس یک جزء از مهارت های ذهنی و نوعی از توانایی است که شخص را وادار به گرفتن تصمیمات و انجام امور عاقلانه می کند و شامل ارزشهایی مانند: تعقیب حقیقت، عدل و انصاف، خود مختاری و انتقاد شخصی است. همچنین سواد رسانه ای یک حس قوی تفکر انتقادی است که سعی دارد نیازهای رسانه ای ما را برآورده سازد.
سواد رسانه ای آمیزه ای از تکنیک های بهره وری مؤثر از رسانه ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه ها از یکدیگراست.>5@ در این راستا و در این تعریف بر اصول بهره جویی از بینش مخاطب تأکید شده تا فهم و درک وی به شناخت صحیح از موضوعات رسانه ای منتهی شود، بر این قرار مقصود از حضور انسانی در جامعه اطلاعاتی مبتنی بر دریافت دقیق از شناخت موضوعاتی است که به قول هیل اهداف نظام را فراهم می آورد: توانایی کسب اطلاعات بیشتر به هنگام نیاز، مهارت گزینش ،ارزشیابی و بهره برداری از اطلاعات و درک چگونگی آن.
دریک تعریف بسیار کلی سواد رسانه ای عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می توان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آنها را شناخت و ازیکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. به زبان ساده، سواد رسانه ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر، چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی ومصرفی خارج شده و نگاه نقادانه به رسانه ها داشته باشد و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد
به دیگر سخن، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شد. سواد رسانه ای قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانه ها و شیوه های معنی سازی درآنها را طرف توجه قرارمی دهد و می کوشد این واکاوی را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. سواد رسانه ای را می توان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل های گوناگون رسانه ای و درعین حال تامین شرایط مصرف محتوای رسانه ای از منظر انتقادی دانست.
اما از آنجایی که بدون سواد رسانه ای، نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت؛ نهادهای آموزشی؛ مدنی و رسانه ای در ایران باید به این امر کمک کنند. نهادهای آموزشی مثل مدارس؛ دانشگاه ها وآموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می کنند نیز می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه ای و انتشاراتی هم می توانند مفاهیم ساده شده ای از این بحث رادردستورکارخود قراردهند.
اگر نهادهای پیش گفته در این عرصه فعالتر شوند بضاعتی که از طریق سواد رسانه ای در اختیار گذاشته می شود باعث می شود تا مخاطبان درک عمیق تری از آنچه می بینند، می شنوند و می خوانند داشته باشند. در حالیکه می توان فاقدان سواد رسانه ای را طعمه های اصلی در فضاهای رسانه ای به شمار آورد؛ افراد دارای سواد رسانه ای نه تنها اسیر محصولات رسانه ای نمی شوند، بلکه قضاوت های صحیح تری از محیط پیرامون خود دارند.
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه برخی از آ نها هم نیازی به آنها ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارکها وعلائم تجاری بین المللی را به خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آنها نمی آید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه ای این امکان را هم دراختیار می گذارد.
سواد رسانه ای طرح سوالات مناسب پیرامون آنچه وجود دارد و دیده می شود و توجه کردن به آنچه که دیده نمی شود، انگیزه ها، ارزش ها ، مالکیت، سرمایه و آگاه بودن از آنکه چطور این عوامل بر محتوای پیام ها تاثیر می گذارند. توجه به یک پیام رسانه ای و تجزیه و تحلیل کردن آن فقط از یک زاویه دید، سواد رسانه ای نیست، زیرا پیام های رسانه ای باید از زوایا و موقعیت های مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرند. سواد رسانه ای به معنی "تماشا نکردن" نیست بلکه به معنی "توجه کردن، با دقت نگاه کردن و انتقادی فکرکردن" است.
موسسات وسازمان هایی که در زمینه سواد رسانه ای فعالیت می کنند، مانند :یونسکو، کمیسیون اروپایی و پارلمان اروپایی درباره چهار زمینه در خصوص مهارت های رسانه های مورد نیاز سواد رسانه ای توافق دارند که شامل توانایی درچهار زمینه :دسترسی ،تحلیل کردن ،ارزیابی و تولید خلاق است. همه این مهارت ها پیشرفت جنبه های شخصی توانایی های خودآگاهی ، تفکر انتقادی و توانایی حل مشکل را تقویت می کنند. [7] این چهارزمینه را می توان،توانایی دسترسی واستفاده از رسانه ها، تحلیل وارزیابی، تولید و ارتباط با پیام های رسانه ای و تفکر انتقادی نامید.