بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش علت شناسی جرایم خشونت آمیز در جمعیت زندانیان شهر کرمانشاه سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتنابناپذیر مینماید نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف از این بررسی همانگونه که از عنوان انتخابیاش پیداست علت شناسی جرایم خشونت آمیز در جمعیت زندانیان شهرستان کرمانشاه میباشد که بر اساس روش میدانی و توصیفی اکتشافی خواهد بود. علل ارتکاب جرایم خشونت آمیز به شرایطی اطلاق می-گردد که فرد در آن رشد و نمو یافته، مشاهده کرده، آموخته و به طور کلی مسیری را پیموده که سرانجام این راه به زندان، تحت عنوان یک مجرم و عناوین مجرمانهای با اوصاف خشونت آمیز ختم شده است.

شرایطی از قبیل معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... بر مبنای نظریه برکویتس که معتقد به یادگیری مشاهدهای خشونت و پرخاشگری در دوران کودکی و نوجوانی است و همچنین یادگیری مشاهدهای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید. جامعهی پژوهشی این بررسی شامل کلیهی مجرمین با اوصاف خشونت آمیز در زندان شهرستان کرمانشاه در سال 1394 میباشد که نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون همبستگی در مورد آنها اجرا و پروندهی محکومینی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت.

فرضیه ی اصلی پژوهش معناداری میان وجود عوامل فردی و اجتماعی در وقوع جرایم خشونت آمیز را تأیید کرده است. و نیز رابطهی معناداری میان کاهش سطح سواد مجرمان و گسترش سطح خشونت در جرایم ارتکابیشان مشاهده شد. به دلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران بخش اعظم نمونهها مرد بودهاند. ضریب پایانی پرسشنامهی محقق ساخته و درصد نمرات سؤالات مورد بررسی در میان آزمودنیها بالاتر از سطح میانه - 60% - بوده است در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی - قضایی ارائه گردید.

مقدمه

به موازات پیشرفت صنایع و علوم و متحول شدن زندگی بشری، روابط انسانی نیز نسبت به قبل پیچیدهتر شده است. در این راستا، مشکلات و معضلات روحی و روانی فراوانی در جوامع انسانی به وقوع پیوسته که این امر ضرورت بررسی گسترده و دقیق موضوعات روان شناختی نظیر پرخاشگری را ایجاب نموده است. به طوری که امروزه پرداختن به موضوع پرخاشگری منحصر به کتب روانشناسی نیست بلکه در دیگر حوزههای علمی هم چون روان پزشکی، آسیب شناسی روانی، روان شناسی اجتماعی و حتی جرم شناسی که یکی از شاخههای حقوق کیفری است، از جهات متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است.

خشونت و پرخاشگری به یکی از مسایل اجتماعی مهم و در خور توجه جوامع تبدیل شده است. افراد و گروههای زیادی به دلایل و بهانههای گوناگون با درگیر شدن در فرآیندهای خشونت آمیز آسیبهای فراوانی را به خود و سایرین وارد میکنند. در بسیاری از درگیریهای خشونت آمیز، لاجرم نیروی انتظامی مداخله میکنند و خشونت و درگیری وارد مرحله متفاوتی میشود.

مواردی نیز به دنبال مداخله پلیس و خاتمه درگیریها، پدیده خشونت جمعی در زمانها و مکانهای دیگری و گاه در ابعادی بسیار گستردهتر بروز میکند که نتیجه آن، تخریب اموال عمومی، صدمات جانی و مالی افراد ماجراجو و حتی بیطرف و یا عابران و غیره است. از این رو، شناخت همه جانبه پدیده خشونت، بویژه از ابعاد روان شناسی اجتماعی و جامعه شناختی، به منظور دستیابی به راهکارهای اصولی برای پیشگیری و نیز کنترل آن از دغدغههای اساسی جوامع دموکراتیک است.

عوامل متعددی میتوانند در شکل گیری رفتارهای مختلف جوانانم که صورت خشونت به خود میگیرند مؤثر و نقش آفرین باشند. شناخت علمی این عوامل به منظور رسیدن به یک درک جامع از ماهیت این مسأله بسیار مهم است. همچنین، ضروری است عواملی که میتوانند بستری مناسب برای مراقبت و حمایت از جوانان در جهت احتزاز از خشونت فراهم آورند به خوبی شناسایی شوند.

عوامل حمایت کننده، از طرف دیگر ، عواملی هستند که بالقوه احتمال درگیر شدن در رفتار خطرآفرین را کم میکنند. این عوامل میتوانند در سطح و ابعاد خطری که یک فرد آن را تجربه میکند تأثیرگذار باشند و یا میتوانند در سطح و ابعاد خطری که یک فرد آن را تجربه میکند تأثیر داشته باشند و یا میتوانند رابطه بین ریسک و بازده یک رفتار را تعدیل کنند، وجود دارد.

یکی از راههای درک و شناخت پویایی بین عوامل ریسک و حمایت کننده امنیت که این عوامل رادر چارچوب اکولوژیک یا زیست محیطی مورد توجه قرار دهیم و با استفاده از یک مدل اکولوژیک میتوان تشخیص داد که هر فرد در چارچوب شبکه پیچیده ای از زمینههای فردی، خانوادگی، اجتماعی و محیط زندگی خود عمل میکند که روی ظرفیتش برای احتراز از ریسک تأثیرگذار است.

سؤالات تحقیق

سؤالات اصلی تحقیق عبارتند از :

- 1 آیا میان عوامل فردی و اجتماعی در ارتکاب جرایم خشونت آمیز و میزان خشونت ابرازی اشخاص مرتکب به این دست جرایم ارتباط معناداری وجود دارد؟

- 2 آیا میتوان سطح سواد مجرمین و میزان گرایششان به خشونت در جرایم ارتکابیشان رابطه معناداری یافت؟ - 3 آیا میتوان میان عوامل محیطی و گرایش مجرمین به ارتکاب جرایم خشونت آمیز رابطه معناداری یافت؟

فرضیههای تحقیق

- 1 عوامل فردی و اجتماعی در ارتکاب جرایم خشونت آمیز مؤثر است.

- 2 با کاهش سواد افراد شدت خشونت ابرازی مجرمین افزایش معناداری مییابد. - 3 عوامل محیطی میتواند تأثیر بسزایی در ارتکاب جرایم خشونت آمیز داشته باشد.

اهداف و کاربردهای تحقیق

همانگونه که از عنوان انتخابی این پژوهش پیداست، این پژوهش در پی شناسایی و علت شناسایی جرایم خشونت آمیز با بررسی محکومین نمونهی این دست جرایم در زندان شهرستان کرمانشاه و ریشهیابی علل ارتکاب آن در صدد ارایه راهکارهایی برای پیشگیری از این پدیدهی متأسفانه متداول و جرم زا خواهد بود که میتواند مورد استفاده مراجعی از قبیل :

مجلس شورای اسلامی در بازنگری قانون مجازات اسلامی، قضات محترم در محاکم، وکلای محترم دادگستری در زمان طرح و رسیدگی به پروندههای مطروحه و حقوقدانان، اساتید محترم و دانشجویان حقوق قرار گیرد. از اهداف این بررسی میتوان موارد ذیل را احصا نمود:

1.    تعیین الگوی ساختاری شدت جرایم خشونت آمیز و شناخت ملاک قوانین و مقررات خشونتزا.

2.    کمک به برقرار سازی نظم اجتماعی و در پی آن داشتن جامعهای آرام و عاری از این دست جرایم، چرا که  خشونت به هر نحوی که نمایان گردد میتواند با بر هم زدن امنیت و نظم جامعه در روند علمی فعالیتهای اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینه ساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد.

روش تحقیق

روش کاراین تحقیق از نوع توصیفی - اکتشافی با روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی آزمودنیها - برای تطابق و اعتبار سنجی دادهها - و همچنین روش اسنادی میباشد.

جرم

بزهکاری یک واقعیت اجتماعی است و افراد گوناگونی میتوانند بزهکار شوند. 1 در خلال این مبحث طی دو گفتار و بندهای مربوط به آن به توضیح مفهوم جرم میپردازیم.

مفهوم جرم و بزه

این دو اصطلاح گاه در دو معنی به کار رفته و گاهی هر دو در یک معنی و مترادف با هم مورد استفاده قرار میگیرند. ولی به هر صورت یکی دیگر از جنبههای رفتار نابهنجار و انحراف را نشان میدهند. در ابتدا معنی این دو اصطلاح و تعاریف خاص آنها ذکر می-شود.

گروهی کلمه بزهکاری را معادل اصطلاح - delinquncey - دانسته و آن را در مورد نوع خاصی از رفتار که از اطفال و نوجوانان سر میزند به کار میبرند. مثلاً آن را »ترک انجام وظیفه قانونی ویا ارتکاب عمل خطایی که الزاماً عنوان جرم ندارد2«دانسته و ادامه می-دهند که این اصطلاح غالباً معادل جرم به ویژه در ارتباط با جرایم ارتکابی از سوی اطفال و نوجوانان به کار میرود« پس بزه در این معنی تنها در ارتباط با اعمال مجرمانه اطفال و نوجوانان قبل از رسیدن به سن قانونی مسوولیت جزایی معنی میشود.

»کلمه بزه در نوجوانان با »جرم« در بزرگسالان مفهوم واحدی دارد با این تفاوت که بزه به اعمالی اطلاق میشود که افراد در سنین کمتر از سن معینی مرتکب میشوند. این سن را قانون تعیین میکند و در جامعههای مختلف، بسته به قانون این سن تغییر مینماید.«ولی قائلین به تفاوت این دو معنی نیز گاه خود آن را رعایت نکرده و این دو مفهوم را مترادف می گیرند. چنان که در همین کتاب در تعریفی دیگر از بزه آمده است که »بزه به طور کلی از نظر حقوقی، نوعی قانون شکنی است و کسانی که از قانون تبعیت نمیکنند بزهکار شناخته میشوند4« و از دو صفت طفل و نوجوانان برای تخصیص مفهوم استفاده شده است.

با توجه به تفاوت معنی در این تقسیم بندی جرم معادل - Crime - دانسته شده و تنها در مورد اعمال غیر قانونی و مجرمانه بزرگسالان به کار میرود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید