بخشی از مقاله
چکیده
آنچه که امروزه گریبانگیر اکثر شهرهای جهان شده مقوله ترافیک است که این مقوله در کلان شهرها با وضوح بیشتری قابل مشاهده است.اما نحوه برخورد شهرها و اجزای سازنده آن "انسانها" متفاوت می باشد.برخی شهرها با قوانین سخت رانندگی,جریمه های سنگین وبسیاری از روشهای اجباری سعی در کنترل ترافیک در سطح شهر دارند.
اما آنچه که واضح است ترافیک پدیده ای است ناشی ازجابجایی انسان پس عامل اصلی شکل گیری پدیده ترافیک انسان یا همان شهرندان می باشند لذا این گره جز به دست خود انسان باز نخواهد شد.پس به کارگیری روشهای اجباری و تهدید آمیز امری است گذرا , موقتی و قابل تکرار که ثبات چندانی نخواهد داشت. لذا پیشرفت ورشد در هر مقوله ای زمانی می تواند در یک جامعه یا شهر به طور مطلوب و پایدار نمود پیدا کند که فرهنگ با اجزای اصلی جامعه یعنی انسانها عجین شده باشد.
ضروت موضوع
به دنبال انقلاب صنعتی در اروپا، شکل زندگی جوامع بشری بهتدریج، دگرگون شد و کشور ما نیز تحت تاثیر این تحولات صنعتی قرارگرفت و از جمله این تغییر و تحولات، اختراع نیروی بخار و در پی آن اختراع اتومبیل و جایگزینی آن با وسایل سنتی بود. ورود این وسایل معجزهگر که آدمیان را به راحتی و با سرعت از هر نقطهای به نقطهدیگر جابجا مینمود، در آغاز جاذبهای خاص داشت. اختراع اتومبیبل در قرن هیجدهم و نوزدهم ، در ایران همزمان با حکومت قاجار و سفرهای شاهان قاجار به اروپا و متأثر شدن آنها از پیشرفت های صورت گرفته در اروپا بود.
بنابراین تحت تأثیر این تحولات اولین اتومبیل که نوعی کالسکه بخار بود در سال ١٢٨٣ شمشی به وسیله مظفرالدین شاه قاجار به تهران وارد شد . در بدو امر اتومبیل کالایی لوکس و تجملاتی بود که توسط اعیان و شاهزادگان مورد استفاده قرار می گرفت و تعداد اتومبیلها در کشور ما اندک بود ]١[، به کسانی که اینوسایل را هدایت میکردند - - شوفر - - میگفتند که برای خود، یک تکنسیین وکاردان محسوب میشدند و رانندگی کار هر کسی نبود.
به تدریج، با گسترش استفاده از خودروهای وارداتی و نبود تشکیلاتکافی برای ساماندهی، اهمیت این فرایند رو به کمرنگ شدن نهاد. اماناهنجاری کلان ترافیک در دهه ١٣٤٠ و با وقوع دو رویداد مهم آغاز گردید: اولین رویداد، مهاجرت روستائیان به شهرها بود که در پی اجرایبرنامه اصلاحات ارضی و برهم خوردن روند کشاورزی فئودالی و تمایلمالکین بزرگ سرمایهگذاریهای صنعتی و تجاری در شهرها صورت گرفت. دومین رویداد، ایجاد صنایع مونتاﮊ اتومبیل در نزدیکی پایتخت بود کهبه سرعت حجم زیادی از خودروهای سواری را به سوی جامعه سرازیرنمود.
در آغاز، گسترش استفاده از وسایل حمل و نقل ماشینی، پیشرفت وصنعتی شدن را در اذهان عمومی متبادر مینمود، اما تقارن این دو رویداد یعنی افزایش جمعیت ناآشنا با زندگی ماشینی و افزایش تعداد وسایل نقلیهاز یک طرف و ساختار قدیمی شهرها و جادهها و کمبود تاسیسات ترافیکیو نبود تشکیلات کافی برای ساماندهی ترافیک از طرف دیگر، خیلی زود، ناهنجاریهای ناشی از بکارگیری ناصحیح این فرآیند را نمایان ساخت. در اواخر این دهه، با پیروزی انقلاب اسلامی در کشور، موج جدیدی ازمهاجرتها خصوصا به سوی پایتخت آغاز گردید و این شهر از نظر جمعیتیو وسعت به یک کلان شهر تمام عیار تبدیل شد و این در حالی بود که نهساختار فیزیکی شهر و نه ساختار اداری، اقتصادی و اجتماعی آن، هیچکدام تناسبی با یک کلان شهر نداشتند.
در همان اوان، کشور ما درگیر جنگتحمیلی گردید و پس از پایان یافتن جنگ، فرصتی فراهم شد تا برنامهریزیشهری و مهندسی ترافیک، خود را مطرح نماید و مقطع جدیدی از روند فرایند ترافیک در پایتخت و در سطح کشور آغاز گردید.]٢[ اما آنچه در این میان مطرح می گردد این است که ترافیک از سه جزﺀ اساسی راه ، انسان و وسیله نقلیه تشکیل می گردد که در جهت حل مسائل و مشکلات ترافیک بایستی به هر سه عامل به یک میزان پرداخته شود ؛ در غیر این صورت شاهد نابسامانی و آشفتگی در وضعیت ترافیک را شاهد خواهیم بود.
آنچه که در وضعیت فعلی کشور ما مشهود است طی یک دهه اخیر، ساماندهی مسائل حمل و نقل و برنامهریزی شهریو مهندسی ترافیک ، مورد توجه فراوان قرار گرفته است برای ساماندهیترافیک، برنامههای متعددی طراحی و بعضا به مورد اجرا گذاشته شد. بنابراین دربین عناصر مختلف ترافیک در زمینه توجه به تجهیزات و تأسیسات ترافیکی - وسیله و راه - در شرایط بهتری نسبت به عامل انسانی قرار داریم . در اینجاست که ضرورت پرداختن به فرهنگ ترافیک مطرح می گردد تا بدین وسیله بتوانیم در حل مشکلات ترافیک گام های اساسی را برداشته باشیم.