بخشی از مقاله
مطالعه اثربخشي محلول موضعي آرنبيا (Royle( I. M. Johnst)Arnebia euchroma ) در درمان
آکنه ولگاريس (Acne vulgaris)
چکيده
مقدمه : آکنه ولگاريس ١ يک اختلال پوستي بسيار شايع است که به صورت التهاب مزمن غدد پيلوسباسه نواحي پوست صورت، قفسه سينه و پشت مشاهده مي شود. در حال حاضر به خاطر ايجاد سوشهاي مقاوم اين بيماري به آنتي بيوتيکها، درمان آن با داروهاي رايج کمتر مؤثر واقع مي شود. بنابراين دستيابي به درمان جايگزين مناسب لازم و ضروري به نظر مي رسد.
هدف: مقايسه اثربخشي محلول موضعي آنتي آکنه آرنبيا (عصاره گياه Arnebia euchroma) با دارونما در درمان آکنه با شدت خفيف تا متوسط .
روش بررسي : اين مطالعه به صورت کارآزمايي باليني تصادفي دوسويه کور بر روي ٦٨ بيمار مبتلا به آکنه خفيف تا متوسط مراجعه کننده به کلينيک درماني در قزوين انجام شد. يک گروه با محلول آنتي اکنه آرنبيا و يک گروه با دارونما تحت درمان قرار گرفتند. محلول دارويي ٢ بار در روز به مدت ٨ هفته به صورت موضعي مورد استفاده قرار گرفت . روش گردآوري دادهها در اين مطالعه به صورت مشاهدهاي بود. در پايان اين مطالعه ، تعداد ضايعات التهابي و غيرالتهابي و عوارض جانبي در هر دو گروه بررسي و ثبت شدند.
نتايج : نتايج نشان داد که محلول آرنبيا در کاهش علايم التهابي آکنه مؤثرتر از دارونما بوده است به طوري که ميزان بهبودي پس از هشت هفته درمان با اين محلول حدود ٥٠ درصد بيشتر از دارونما بوده است . همچنين طي دوره درمان با محلول آرنبيا، عوارض جانبي خاصي بر روي بيماران مشاهده نشد.
نتيجه گيري: محلول آرنبيا اثر درماني مؤثري بر روي آکنه ولگاريس با شدت خفيف تا متوسط داشته است .
گل واژگان: آرنبيا، آکنه ولگاريس ، گياهان دارويي
مقدمه
اکنه يا جوش يک اختلال پوستي است که معمولا در سنين نوجواني شروع مي شود و تا آخر جواني ادامه مي يابد.
اين بيماري از شايع ترين مشکلات پوستي است که ضايعات آن اغلب در صورت، قسمت فوقاني پشت و سينه که داراي واحدهاي پيلوسباسه ١ بيشتري هستند، ايجاد مي شود. اين واحدها از اتصال غده چربي به يک مجراي داراي مو (فوليکول مو) ايجاد مي شود. اساس ايجاد آکنه ، اختلال در ترکيب و شدت چربي ترشح شده از غدد چربي و همچنين اختلال در روند و شدت شاخي شدن پوست است . در مراحل ابتدايي تشکيل آکنه ، تجمع چربي و کراتينوسيت ها (سلولهاي داخل مجراي مو) سبب انسداد و ممانعت از تخليه سبوم (چربي ) به سطح پوست مي شود [١]. اين تجمع چربي و سلول موجب رشد «پروپيوني باکتريوم آکنه » مي شود که جزء فلور ساکن در فوليکولهاي مو و غدد چربي است . رشد و تکثير باکتري سبب تحريک سيستم ايمني و تجمع سلولهاي التهابي در محل و ايجاد تورم، قرمزي، گرمي و درد مي شود. تاثير هورمونها و ساير عوامل را نيز در اين بين نمي توان ناديده گرفت . آکنه ايجاد شده به شکل ضايعات مختلفي چون کومدون ٢ يا حفره فوليکولي غير ملتهب ناشي از انسداد مجراي مو، پاپول ٣ يا ضايعات التهابي برجسته ، صورتي رنگ و کوچک، پوستچول ٤ يا جوش همراه با چرک زرد و يا سفيد، ندول ٥ يا ضايعات سفت ، بزرگ و دردناک عمقي و کيست ٦ يا ضايعات عمقي ، دردناک و پر از چرک و گاهي با جاي زخم (اسکار) در پوست ديده مي شود [٢].
تشخيص آکنه ، يک تشخيص کلينيکي است . پزشک با معاينه بيمار دچار عارضه پوستي و با مشاهده نوع ضايعات، ضمن تشخيص بيماري، شدت آن را نيز تشخيص مي دهد تا روند درمان را برنامه ريزي نمايد. از اين روي ارزيابي شدت آکنه مهم ترين وسيله جهت تعيين راهکار درماني آن مي باشد. به هر حال، آکنه از نظر شدت به سه گروه خفيف ، متوسط و شديد تقسيم مي شود. اين طبقه بندي براي ضايعات روي صورت در نظر گرفته شده است ، ولي براي طبقه بندي آکنه روي ساير اجزاي بدن نيز قابل اجرا است [٣]. آکنه خفيف مي تواند به صورت خالص کومدوني و يا به صورت پاپولوپوسچولر باشد. به عبارت ديگر با وجود کومدون همراه با پاپول يا پوسچول کم باشد. آکنه متوسط با کومدونهاي متعدد، پوسچولهاي کم تا زياد و ندولهاي کوچک کم مشخص مي شود. در آکنه شديد، پاپول و پوسچولهاي فراوان و ندولهاي زياد ديده مي شود و التهاب و اسکار نيز وجود دارد [٤٥].
هدف از درمان آکنه ، بهبود ضايعات فعلي و جلوگيري از ايجاد ضايعات جديد است . در اين ميان توجه به جلوگيري از ايجاد اسکارهاي ناشي از آکنه در دراز مدت و اثرات نامطلوب رواني اين ضايعات بر روي اين بيماران در برقراري ارتباطات اجتماعي و مشکلات ناشي از آن بسيار حائز اهميت است [٦].
در اين راستا، آنتي بيوتيکهاي خوراکي و موضعي نقش مهمي را ايفا مي کنند. اما مشکل بزرگي که به دنبال استفاده گسترده از اين آنتي بيوتيکها در درمان آکنه ايجاد شده است ، مقاومت دارويي پروپيوني باکتريوم آکنه نسبت به آنتي بيوتيکهاي رايج مي باشد. گزارشهاي موجود در خصوص مقاومت آکنه به آنتي بيوتيکها نشان مي دهد که ٦٩ درصد به اريترومايسين ، ٢٠ درصد به تتراسايکلين و ١٢ درصد به کوتريموکسازول مقاومت نشان مي دهند. لازم به ذکر است مقاومت بالاي «پروپيوني باکتريوم آکنه » به اين آنتي بيوتيکها، علاوه بر عدم درمان بيماري، بار مالي فراوان و عوارض جانبي را نيز به همراه دارد [٧].
اخيرا استفاده از درمانهاي گياهي به طور فزايندهاي در ميان بيماران و پزشکان مورد استقبال واقع شده است . به همين دليل مطالعات گوناگوني در سراسر جهان صورت مي گيرد.
طبق نتايج اين پژوهش ها، استفاده از ويتامين ها، ميوهها و بعضي گياهان براي درمان آکنه بسيار مفيد و اثربخش است . گياهان دارويي به دليل توأم بودن ماهيت طبيعي و وجود مواد موثره طبيعي ، با بدن سازگاري بهتري دارند و معمولا فاقد عوارض ناخواسته داروهاي شيميايي هستند. امروزه استفاده از داروهاي با منشاي گياهي که داراي خواص ضدميکروبي و ضدالتهابي هستند مورد توجه قرار گرفته است [٨].
گياه Arnebia euchroma، هواچوئه يا هواچوبه ، گياه دارويي از خانواده گاوزبان ١ است که در طب سنتي از دود حاصل از سوزاندن آن و يا ضماد آن جهت ضدعفوني و ترميم زخم ها استفاده مي شده است . ريشه هاي گياه حاوي ترکيبات آلکانيني ، شيکونيني و مشتقات آنها است که با حلالهاي آلي استخراج مي شوند [٩]. هر کدام از اين ترکيبات به طور جداگانه داراي فعاليت ضدميکروبي هستند، به طوريکه عصاره ريشه اين گياه و گونه هاي وابسته به آن در طب سنتي آسيا و اروپا جهت بهبود زخم هاي موضعي استفاده مي شده است . اين عصاره داراي رنگ قرمز تندي است که فعاليت ضدميکروبي با طيف اثر وسيع در برابر گونه هاي مختلف باکتري و قارچ دارد. علاوه بر آن، داراي ويژگي هاي ضدالتهابي است که سبب کاربرد آن در درمان زخم ها و عفونت ها در آسياي شرق شده است [١٠]. اين مطالعه با هدف تعيين اثربخشي محلول موضعي آرنبيا در درمان آکنه جهت کمک به انتخاب يک داروي مناسب با منشاي گياهي انجام گرفته است .
مواد و روشها
مشخصات محلول آرنبيا و دارونما، نحوه تهيه آن
محلول آرنبيا، عصاره هيدروالکلي گياه Arnebia euchroma، توليدي شرکت گلچاي است که حاوي ٧٢ درصد الکل اتانول، ٠.٠١ درصد فلاوونوييد (فلاوونوييد کل بر اساس هايپروزيد) و ٠.٤ درصد پلي فنل (پلي فنل بر اساس کلروژنيک اسيد) و با pH برابر ٥.٩١ و دانسيته برابر gr.ml ٠.٩١٠ بود. نتايج آزمون حساسيت زايي محلول آرنبيا در تماس اوليه و مکرر منفي گزارش شد که بيانگر بي زيان بودن مصرف موضعي آن مي باشد. همچنين دارونما، محلول هيدروالکلي ٧٢ درصد الکل اتانول و فاقد هرگونه ماده موثره گياهي بود.
نوع، زمان و مکان مطالعه
اين مطالعه از نوع کارآزمايي باليني دوسوکور بود که بر روي بيماران مراجعه کننده به کلينيک در شهر قروين در سال ١٣٨٧ اجرا شد. روش نمونه گيري، تصادفي ساده بوده است .
ويژگي جمعيت مورد مطالعه و معيارهاي ورود و خروج الف - شرايط ورود: شرط ورود بيماران به اين مطالعه ،
ابتلا به آکنه ولگاريس خفيف تا متوسط (بر حسب تعريف : ضايعات کومدون و پاپول و پوسچول تا ١٠ عدد در صورت بيماران) بود.
ب- شرايط خروج: بيماراني که داراي شرايط ذيل
بودند از گروه مطالعه خارج شدند:
- خانم ها در دوران بارداري و شيردهي
- افراد کمتر از ١٢ سال
- موارد شديد آکنه (موارد وجود ندول و کيست ) که نياز به درمان اساسي (همزمان درمان به روشهاي مختلف ) داشت
- مصرف درمان ضدآکنه در ٤ هفته اخير
- مصرف داروهاي موثر بر ايجاد آکنه مثل استروئيد خوراکي و موضعي و داروهاي ضدتشنج .
روش اجرا
در شروع تحقيق ، تعداد ٨٠ نفر بيمار مبتلا به آکنه خفيف تا متوسط بر اساس ارزيابي شدت آکنه در بين مراجعه کنندگان انتخاب و وارد مطالعه شدند. بيماران از لحاظ سن ، جنس ، زمان شروع و شدت آکنه موردارزيابي قرار گرفتند و موارد مذکور بر اساس مصاحبه و مشاهده در پرسشنامه هاي مربوطه ثبت شد.
پس از اخذ رضايت نامه کتبي و توجيه شدن بيماران جهت مطالعه فوق، افراد به دو گروه مساوي تقسيم شدند.
گروه اول با محلول آرنبيا ٥ درصد و گروه دوم با دارونما به مدت ٨ هفته تحت درمان قرار گرفتند. محلولهاي مذکور، روزانه ٢ بار روي پوست تميز صورت استفاده شد. در طول دوره درمان، تمامي داروهاي سيستميک و موضعي متفرقه