بخشی از مقاله

چکیده:

گلستان سعدی کتابی است که از نظر ساختار و زبان و محتوا موردتوجّه ادیبان و محققان بوده، و در ادوار مختلف به تقلید از آن کتابهایی نگاشته شده است. دلیل ماندگاری و موردتوجّه بودن این کتاب میتواند محتوا و ساختار و زبان آن باشد. انسجام ساختار و محتوای متن گلستان و آمیختگی آن با تصویرهای بلاغی در شکل تشبیه یکی از هنرهای سعدی استکه این اثر را مورد توجّه اندیشمندان در دورههای مختلف قرارداده است.

کاربرد تشبیه در متن گلستان با ساختار زبانی و محتوای آن سازگاری دارد. تشبیهاتی که سعدی در گلستان به کار برده به گونهای است که چه از نظر ایجاز در ساختا ر و چه از نظر محتوای تعلیمی بودن متن، تأثیر بسزایی در آن داشته است. هنر دیگر سعدی در کاربرد تشبیهات، استفاده از صنایع دیگر بدیعی در درون عبارات تشبیهی است. در این مقاله، شیوهی کاربرد عنصر تشبیه در کتاب گلستان و تأثیر آن در زبان و محتوای گلستان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نموداری از تعداد تشبیهات به کار رفته در متن ارائه شده است..

-1 مقدمه:

سعدی به عنوان یکشخصیّ ت ادبی و عرفانیمورد توجّه صاحبنظران بوده است. شخصیّت سعدی هم از نظر تاریخی و هم از نظر ادبی قابل تأمل است. آثار مکتوب سعدی آیینهای است که اوضاع اخلاقی و اجتماعی زمان وی را میتوان در آن مشاهده کردبه؛ همین دلیل شناخت دوران زندگی سعدی با توجّه به آثار وی امکانپذیر است. سعدی در بعد زبانی و ادبی یکی از تأثیرگزارترین نویسندگانی است که در ادوار مختلف مورد توجّه بوده است.

آنچه سعدی را سومین پیغمبر شعر و ادب میکندشخصیّ،ت ادبی و وجود حقیقی اوست که با سیر در گفتارش میتوان هنر نهفته او را شناخت که »تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.« سعدی فرد تربیت یافتهی مکتب والای اسلام و فرهنگ غنی و اصیل ایرانی است که با بهرهوری از این دو سرچشمهی زاینده، شخصیت خود را سیراب فرهنگ و باور مذهبی کرده است. شخصیت سعدی را در آثارش میتوان یافت؛ زیرا زبانتجلّ ی فکر و اندیشه است و فکر و اندیشه پایه و اساستجلّ ی زبان است

شخصیّت سعدی چند بعدی است و در هر یک از آثارش نمود و جلوهی خاصی دارد. وی در غزلیاتششخصیّ تی لطیف و عاشقپیشهای را دارد که گویی جوانی و پیریش در عشق سپری شده است. توصیف عشق زمینی و ارتباط آن با عشق آسمانی از عهده کسی برمیآید که خود آن را چشیده باشد و سعدی چنان این دو را با زبانی سهل و روان تلفیق میکند که کودک دبستانی و پیر سالخوردهتجلّ،ی عشق را درک و لمس میکند. در غزلیاتش هیچگونه تعقید لفظی و غرابت استعمالی دیده نمی-شود؛ گاهی چنان میسراید که شعرش عین سخن نثر، روان است، بدون حشو و حذفی.

با مخاطبش به زبان عامیانه که همان سهل ممتنع میباشد سخن میگوید:

ای نفس خرّم باد صبا //   از بر یار آمدهای مرحبا

قافلهی شب چه شنیدی ز صبح  //  مرغ سلیمان چه خبر از صبا

در این ابیات هیچ نیازی به حذف یا افزودن کلمات برای درک معنی نیست. سعدی در بوستان واعظی سالخورده راه به عالم معنی بردهمتجلّ ی میشود که مضامین اخلاقی و راه سعادت بشری را با کلامی روان آمیخته، با داستانهای نغز بیان میکند و مدینهی فاضلهای که انسان در جستوجویش میباشد، ترسیم میکند. وی در بوستان یک حقیقتجو است. وی کاربرد قصیده را برخلاف پیشینیان دگرگون میکند و آنچه را که گذشتگان برای حطام فانی دنیا، ممدوحان را با زبان قصیده مدح میکردند، سعدی با بیان حقیقت و تذکر نکات اخلاقی اعتراض میکند که:

چه حاجت که نه کرسی آسمان    //   نهی زیر پایه قزل ارسلان

وی ممدوح خود را برای خدمت به خلق و بها دادن به ارزشهای اخلاقی و معنوی ترغیب و تشویق میکند و قصیده خود را با موضوع وعظ میسراید؛ آنجا که به ممدوح خود میگوید:

بس بگردید و بگردد روزگار  //  دل به دنیا در، نبندد هشیار

ای که دستت میرسد کاری بکن  //  پیش از آن کزتو نیاید هیچ کار

سعدی در گلستان جلوهی دیگری دارد. مردی سفرکرده، آب دیده، سرد و گرم روزگار چشیدهای است که دیده و شنیدهها را برای مخاطبانش به ارمغان آورده و در قالب داستان و روایت با زبانی فصیح و فخیم بیان میکند. وی در گلستان به دنبال داوری در مورد زشتیها و زیباییها نیست. او زشتی و زیباییها را با تجربههای خود بیان میکند و قضاوت آن را به مخاطب میسپارد؛ هر چند در پایان هر روایت آنچه خود درک میکند میگوید. گلستان سعدی مولود گلستان است.

در گلستان زاییده میشود و به کمال میرسد. زمانی که بلبلان گوینده بر منابر قضبان هستند، پا به عرصهی حیات میگذارد و هنوز بقیتی از گلستان باقی است که کامل میشود. گلستان سعدی هم از نظر محتوا و هم زبان قابل تأمل است؛ هر چند هدف این مقاله به یکی از عناصر ساختاری یعنی تشبیه که باعث زیبایی زبان گلستان میگردد میپردازدامّ،ا لازم است اشارهای هر چند مختصر به زبان و محتوای گلستان هم بشود

در گلستان ایجاز در اوج کمال است. زبان و محتوا هر دو مکمل همدیگرند. محتوا، زبان گلستان را فخیم و کامل میکند و زبان، بر ارزش محتوای گلستان میافزاید. در زبان گلستان انواع سجعها که باعث آهنگین شدن کلام میشود به چشم میخورد. سعدی عبارات گلستان را با جملات روان و فصیح عربی و با درج و تضمین از آیات و احادیث به گونهای مطالب خود را بر خواننده عرضه میکند که مخاطبش به هیچ عنوانمتوجّهتکلّف و غرابت جملات عربی در بین عبارات فارسی نمیشود. وی برای تأثیر بیشتر کلام خود نثر آهنگین را با شعرهای روان و دلنشین فارسی و گاه عربی آمیخته میکند. بیشتر حکایات گلستان با بیتی به پایان میرسد که گاه نتیجهی روایتی است که سعدی آن را بیان میکند 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید