بخشی از مقاله
چکیده
پروژه های ساخت با توجه به ابعاد وسیع وپیچیدگی خاص خود، همواره با تلفاتی همچون تاخیرات، دوباره کاری، زمانهای انتظار و غیره مواجه می باشند. به همین دلیل پیمانکاران به منظور کاهش تلفات و افزایش بازده ناگزیرند که روش های نوین مدیریتی را در این پروژه ها پیاده کنند. یکی از این روش ها، مدیریت ساخت و ساز ناب نام دارد که هدف نهایی آن از بین بردن و یا کاهش تلفات و بطور همزمان افزایش ارزش از نظر مصرف کنندگان است.
این پژوهش با محوریت ارزیابی میزان ناب بودن نظام مدیریت پروژه های مدرسه سازی، به دنبال کمینه کردن اتلاف ها و بیشینه سازی ارزش برای ذینفعان و همچنین شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر مدیریت ناب در پروژه ها است. جامعه آماری این پژوهش، مدارس طرح تخریب و بازسازی استان همدان ازسال 1385-1392 می باشد که تعداد 73 نفر از افراد و شرکتهایی که فعالانه درگیر پروژه های طرح تخریب وبازسازی مدارس بودند، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری داده های پرسشنامه ، مصاحبه ومشاهده بوده و پایایی وروایی آنها با استفاده از ابزارهای مناسب مورد تایید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل فازی، مدل مفهومی پژوهش بررسی شده و برای شناسایی ورتبه بندی مولفه های مدیریت ناب مورد استفاده قرار گرفت.
درتحلیل فازی، ابتدا داده های فازی میانگین گیری شده، سپس دیفازی شده و پس از آن برای هرعامل موثر بر مدیریت ناب، وزنی به دست آمده است که با توجه به وزن به دست آمده رتبه بندی عوامل موثر صورت گرفته است. پس ازاین وزن عوامل موثری که زیرمجموعه های مولفه های اصلی هستند باهم جمع شده و با توجه به وزن های بدست آمده مولفه های اصلی اولویت بندی شده اند. رتبه بندی مولفه های اصلی مدیریت ناب بر اساس نتایج این پژوهش با توجه به تحلیل فازی به ترتیب عبارت از ساخت و ساز بر مبنای کیفیت، تمرکز بر کارفرمای پروژه،حذف اتلاف ها ، استانداردسازی، فرهنگ کار تیمی بوده است. بطور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که پیاده سازی درست اصول ساخت و ساز ناب در پروژه های طرح تخریب و بازسازی مدارس استان همدان تاثیر مثبت داشته و منجر به کاهش تاخیرات، کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت و افزایش ارزش محصول برای ذینفعان می شود.
-1 مقدمه
بزرگ ترین نگرانی درپروژه های عمرانی ،عدم اطمینان ازاجرای کارمطابق برنامه و افزایش زمان و هزینه پروژه ها است که برطرف کردن آن درگرو استفاده ازابزارهای به روز مدیریتی درجهان است1]و.[2 اغلب مدیران مسائل و مشکلات مختلف درحین اجرای پروژه راعامل اصلی ایجادانحراف ازبرنامه ها می دانند. مسائلی نظیر معارض، کمبود و یا عدم تامین به موقع مصالح، لزوم استفاده ازفصل کاری مناسب، دلایلی از ایجاد انحراف در طرح های عمرانی است.
باکمی دقت درعوامل شایع مطرح شده به عنوان دلایل ایجاد انحراف درپروژه های عمرانی، می توان مشاهده نمود کهتقریباً تمام موارد عنوان شده ناشی ازضعف سیستم برنامه ریزی درپروژه ها است. درچنین شرایطی، نمی توان مسأله رامستقیماً متوجه مدیران اجرایی دانست واین مشکل به دلایل زیادی می تواند ریشه دربخش برنامه ریزی داشته باشد. یکی ازدلایل این ضعف آنست که برنامه ریزان، برنامه ها را با دیدگاه های ایده آل تنظیم می کنند، درحالیکه پروژه ها در بخش اجرایی بادنیای واقعیات مواجه هستند
از طرفی بسیاری از اتلافها و کاهش های راندمان کاری به دلایل مختلف در کار اجرایی پیش می آید که معمولا در مرحله برنامه ریزی منظور نمی شود. اینجاست که لزوم استفاده ازمدیریت ناب درمدیریت پروژه های عمرانی اهمیت پیدا می کند. چندسالی است که این روش درصنعت ساخت وساز واردشده وبه دنبال این است که اثرات مطلوب تری براین صنعت بگذارد.
ازطرفی با رشد صنعت ساخت و تعدد عوامل درگیر در پروژه های این صنعت و همچنین با توجه به افزایش تعدادپروژه های ساختمانی، نیازبه یکپارچگی موثر وکارای تامین کنندگان،تولید کنندگان،انبارها وسازندگان، به منظوربه حداقل رساندن هزینه ها و پاسخگویی به بازار رقابتی ساخت و ساز، بیش ازپیش احساس می شود.[9-6] از آنجا که مدیریت پروژه های ساختمانی باروشهای قدیمی وسنتی،باعث تحمیل هزینه های اضافی به دلایلی نظیر وجود اتلافها در زمان، دوباره کاریها، ازبین رفتن مصالح و در نهایت کاهش ارزش محصول می شود
ساخت و سازناب نگرشی نوین در مدیریت تولید بر پایه سیستم تحویل به موقع پروژه است. این نگرش برانتقال سریع و قابل اتکای ارزش تاکیددارد. هدف این نگرش ساخت پروژه های ساخت وساز با ارزش حداکثری و همچنین اتلاف حداقلی است.
تفکر ناب را میتوان در پنج اصل خلاصه نمود. با درک دقیق این اصول و سپس با تلاش برای گره زدن آنها به یکدیگر ، میتوان ضمن بکارگیری کامل شیوه ها و فنون ناب به راهکاری پایدار در ناب سازی سازمان و فرایندهای آن دست یافت. این پنج اصل عبارت از تعیین دقیق ارزش هر محصول معین، شناسایی جریان ارزش محصول، ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش، دادن امکان به مشتری جهت کسب این ارزش از تولید کننده و تعقیب کمال می باشد.
انجمن ملی استاندارد و فناوری در وزارت بازرگانی آمریکا تولید ناب را اینگونه تعریف کرده است: تولید ناب یک راه حل نظاممند برای شناسایی و از بین بردن اتلافها - فعالیتهایی که دارای ارزش افزوده نیستند - از طریق بهبود مستمر و به جریان انداختن تولید درست در هنگامی که مشتری به آن نیاز دارد. این فلسفه تولیدی در پی کمال و بی نقص کردن سیستم های تولیدی است« این تولید از این رو ناب نامیده می شود که در مقایسه با تولید انبوه منابع را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد.
هشت نوع از ضایعات در سیستم ناب سبب اجرای موثر نتایج مدیریت ناب در ایجاد قابلیت سازمانی وبهبود رقابت مبتنی بر زمان وبسته به استفاده از این اصول ناب، فرایند های ساختاری و ابزاری حمایتی تشخیص داده شده اند. مفهوم ضایعات همه فعالیت های ناقص و ناتمام را نیز در بر می گیرد و فقط شامل محصولات معیوب نمی باشد، همچنین موارد کیفیت و مدیریت ضعیف نیز می تواند سبب بروز این ضایعات گردند
Glen BallardوGrey Howell پایه گذاران موسسه ی ساخت ناب معتقد بودند ساخت ناب روش جدیدی برای مدیریت ساخت با استفاده از ابزارهای فراوان بر پایه ی فرآیند تحویل پروژه ی جدید می باشد. ساخت ناب پایه ی روش مبتنی بر عملیات در سیستم تحویل پروژه بوده و هدف از آن ایجاد نو آوری در طراحی و ساخت تسهیلات سرمایه ای می باشد. [1] ایشان بیان می کنند چیزی که کمتر بدان پرداخته شده است مشکلاتی است که این روند در فرایند جریان بوجود می آورد که به شرح زیر است:
- تکرار و مرور فرایند طراحی خیلی کم انجام شده یااصلاً صورت نمیگیرد
- درفازطراحی، محدودیتهای فاز اجرا به حساب آورده نمیشود
- موانع و محدودیتهای بی موردی درفازطراحی تعیین میشوند
- بازخورد تجارب برای متخصصین وجود ندارد
- فقدان رهبری یکپارچه در پروژه وجود دارد
در این پژوهش علاوه برشناسایی اصول مدیریت ناب1، اثرات استفاده از روشهای به روز مدیریت ناب در ساخت مدارس بررسی شده و اثرپذیرترین معیار از بین پنج معیار اصلی این روش تعیین شده است.
-2 روش پژوهش
در این تحقیق تاثیر بکارگیری مدیریت ناب بر مدیریت پروژه پروژه های طرح تخریب و بازسازی مدارس استان همدان ، مطالعه شده و بررسی جهت یافتن اثر هریک از مولفه های اصلی مدیریت ناب برمدیریت پروژه با استفاده از روش تحلیل فازی انجام شده است. پس از انجام تحلیل، رتبه بندی جهت هریک ازمولفه های مدیریت ناب و نیز رتبه بندی برای هر یک از عوامل موثر بر مدیریت ناب که زیر شاخه های مولفه های اصلی می باشند، صورت گرفته است. درانتخاب پروژه ها ترجیحا پروژه های بزرگ و شاخص انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پرسشنامه ها بین پیمانکاران مرتبط، کارشناسان مشاور وکارشناسان دفتر فنی کارفرما توزیع شده است.
پرسشنامه تهیه شده براساس 5 مولفه اصلی مدیریت ناب و34عامل موثر بر مدیریت پروژه تهیه گردیده که برای وزن دهی هریک از عوامل از عبارات زبانی - بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم - استفاده شده و پاسخ دهندگان براساس میزان تاثیر هر یک از عوامل بر مدیریت پروژه، نظراتشان را با انتخاب یکی ازاین عبارات زبانی تعیین نموده اند. جامعه آماری این پژوهش کلیه خبرگان مرتبط با این پروژه یعنی پیمانکاران، مشاورین و کارشناسان کارفرما بوده اند.
دراین پژوهش با استفاده از فرمول شارل کوکران تعداد افراد لازم جهت رسیدن به نتیجه %95 مشخص شده است. سنجش روایی پرسشنامه پژوهش از روش تحلیل عاملی و با استفاده از روش چرخش واریماکس، 0/714 محاسبه شده و درصد تبیین واریانس % 76/93 بوده است. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ اندازه گیری گردید. ضرایب آلفای کرونباخ بزرگتر از 0/7 بوده که بیانگر پایایی پرسشنامه بوده است.