بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله سعی شده است که کارکرد های جامعه پذیر شدن و تربیت سیاسی در دانش آموزان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، بنابراین با تعریف اصطلاحات مربوط به جامعه پذیری سیاسی کار را آغاز کردیم و سپس با روش کتابخانه ای و مرور آثار صاحب نظران به این نتیجه رسیدیم که با شکل گیری فرایند جامعه پذیری سیاسی در دانش آموزان کار کرد های مثبتی برای جامعه از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوجود می آید.

یافته ها نشان می دهند که جامعه پذیری سیاسی باعث شکوفا شدن استعداد های دانش آموزان می گردد و همچنین ارزش ها و باورهای اساسی جامعه را درونی می کند. نظام های درگیر در تعلیم و تربیت به خصوص آموزش و پرورش و شخص معلم بیشترین سهم و نقش و تاثیر را برای شکل دادن این فرایند بر عهده دارند که در طی این مقاله به آنها اشاره می کنیم.

مقدمه

بی شک یکی از مهمترین مسائل و اولویت ها برای نظامهای سیاسی مستقر در جوامع و کشورها کسب مشروعیت و مقبولیت در نظر عموم مردم وشهروندان میباشد و بر همین اساس نظامهای سیاسی وحکومت ها برای تثبیت و استمرار حاکمیت خود دائما در پی ایجاد و افزایش مقوله ی مشروعیت و مقبولیت می باشند تا برای بقا و ادامه حیات سیاسی خود حتی الامکان به قهر وخشونت متوسل نشوند. اگر چه در علم سیاست از منابع مختلفی برای مشروعیت یاد شده است اما یکی از عوامل مهمی که در مشروعیت و مقبولیت بخشی، نظامهای سیاسی و گسترده شدن و عمق بخشیدن به آن نقش بسزایی دارد، جامعه پذیری سیاسی افراد و شهروندان آن جامعه می باشد.

ارتباط نظام تربیتی با نظام و عناصر نهاد سیاسی، از دیر زمان مورد توجه بوده و بسیاری از صاحب نظران به رابطه میان این دو بخشاشاره کرده اند و پیوند تنگاتنگ نهادهای آموزشی و قدرت را مورد تأکید قرار داده اند از جملهارسطو اظهار می کند:در میان تمام چیزهایی که بیان کرده ام، آنچه بیشترین سهم را در دوام و قوام قوانین دارد، سازگاری آموزش و پرورش با نوع دولت است و این چیزی است که جهانیان از آن غافل هستند. بهترین قوانین نیز حتی اگر توسط تمام افراد جامعه هم معتبر و مشروع دانسته شود در صورتی ارزش و اعتبار خواهند داشت که به وسیله آموزش و پرورش به نسل جوان آموخته شوند و آموزش و پرورش نیز با قوانین مزبور تطابق داشته باشند.

در این میان جامعه پذیر شدن دانش آموزاناز عواملاساسی فرایند جامعه پذیری سیاسی میباشد. پذیرش ارزشهای موجود در یک نظام سیاسی توسط دانش آموزان به معنای افزایش مشروعت و مقبولیت و روان سازی جریان حکومت خواهد بود و در نتیجه حکمرانی خوب را در پی خواهد داشت چرا که بخش عظیمی از پتانسیل لازم برای توسعه وتعالی و پیشرفت یک جامعه نزد نیروی بالقوه - دانش آموزان - آن جامعه می باشد و همسوکردن و مدیریت این نیرو و پتانسیل عظیم و هم افزایی آن با حاکمیت هر کشور زمینه ساز ارتقاء کیفیت حکمرانی وافزایش توان اداره و مدیریت آن نظام سیاسی خواهد شد.

همچنین تربیت سیاسی و اجتماعی شامل ابراز وجود و خود باوری، استقلال و خود پنداری و خود رهبری، نوع دوستی، تفکر و بینش سیاسی و احساس هویت و... می شود که نهادها و عوامل مختلفی مانند خانواده، مدرسه و تجربیات فرد و رفتارهای مسئولین، مطبوعات و صدا و سیما و دیگر رسانه های عمومی متولی این امر مهم و حیاتی در درون نظام می باشند؛ بنابراین نهادهای رسمی و غیر رسمی متولی جامعه پذیری مسئولیت خطیری را در جهت نهادینه کردن تربیت اجتماعی و جامعه پذیری افراد به ویژه دانش آموزان به عهده دارند و در این میان آموزش و پروش به عنوان مهمترین نهاد در ساخت یک جامعه موفق قلمرو ونقش خود را نمایان ترجلوه میدهد

وحتی برای تکوین و تثبیت و قوام جامعه پذیری از دیگر نهادها پیشی گرفته است؛ و معلم بعنوان قلب تپنده آموزش و پرورش و همچنین به عنوان اولین و با نفوذترین الگوی اقتدار اجتماعی و سخنگوی توانای جامعه می باشد که دانش آموزان جوان و نوجوان در خلال سالهای سازنده زندگی بطور مستقیم با او سروکار دارند و به معلم خود به عنوان یک الگوی کامل و تمام عیار می نگرند و معلم میتواند در شکل گیری شخصیت و تنظیم رفتارهای انان نقش خارق العاده ای داشته باشد و اگر اراده معلم برایجاد نگاه مثبت به حاکمیت و ارزشهای سیاسی اجتماعی آن در دانش آموزان باشد این فرایند به راحتی اتفاق می افتد و درواقع میتواند تسهیل کننده جامعه پذیری سیاسی در دانش آموز و جوانان باشد که افزایش مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت.

هدف غایی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی رسیدن به قرب الهی و حیات طیبه است و این هدف غایی از طریق اهداف زیر قابل دسترس می شود:.1 اهداف اعتقادی .2 اهداف اخلاقی .3 اهدف علمی آموزشی .4 فرهنگی هنری .5 اهداف اجتماعی .6 اهداف زیستی .7 اهداف سیاسی، اهداف اقتصادی.

اهداف فوق با ریزمجموعه اهداف در دوره های تحصیلی و کتب درسی خود را نشان می دهند، بازمشاهده می شودکه از اهداف کلی نظام آموزش و پرورش هدف سیاسی و به تبع آن تربیت سیاسی می باشد.
در طی این مقاله به دنبال آن هستیم که به سوال های زیر پاسخ دهیم:

.1جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان چه کارکرد هایی برای جامعه به همراه دارد؟

.2چگونه آموزش و پرورش و معلم و کلیه نظام های درگیر در تعلیم و تربیت می توانند جامعه پذیری و بینش سیاسی را در متربی افزایش دهند؟.

تعاریف واصطلاحات

برای روشن تر شدن موضوع لازم است مفاهیمی که به خارج شدن از ابهامات کمک می کند را تعریف کنیم. جامعه پذیری :

سابقه تاریخی اصطلاح جامعه پذیری به سال 1828 میلادیمیرسد و در ایران نیز توسط غلامحسین صدیقی در سال 1317 هجری شمسی معرفی شد.

جامعه پذیرییک فرایند مادام العمر جامعه شناسی و روان شناسیکه طی آن هر فرد، هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاری را که جامعه وی بر آنها تأکید دارد، بصورت جزئی از وجود خویش در میآورد[4] در تعریف و توضیح جامعه پذیری سیاسی صاحب نظران و اندیشمندان علم اجتماع و سیاست آرا و نظرات زیادی ارائه نموده اند اما بطور خلاصه جامعه پذیری سیاسی فرایند دائمی و مستمر پذیرش و یادگیری است که به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با سیستم و نظام سیاسی کشور خود از طریق آموزشهای لازم و کسب اطلاعات و تجربیات به حقوق و نقش های خود به ویژه وظایف سیاسی در جامعه آشنا می شوند. در این جریان و فرایند ارزشها و اعتقادات، ایستارها و نهادها و آداب و رسوم از جمله در حوزه مسائل سیاسی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد که سلامت و کیفیت این انتقال از جایگاه و اهمیت خاصی در امر مشروعیت بخشی به نظامها برخوردار است.

فرایند جامعه پذیری که نوعی فرایند انتقال فرهنگی میباشد،غالباً حالت دوگانه رسمی و غیر رسمی به خود میگیرد. آنچه هر کس از دوستان، خانواده و دیگر افراد در محیط های غیر رسمی فرا میگیرد، جامعه پذیری غیررسمی شناخته میشود و در مقابل، هر وقت که موقعیت ساختهشده - دارای ساختار - باشد، فرایند یادگیری را جامعهپذیری رسمی میخوانند که مدرسه نمونهای از این نوع است

چارلز هارتون کولیجامعه شناس آمریکایی نظریه ای ارائه کرده است که به خود آیینه سانمعروف شده است. منظور از آیینه که فرد خود را در آن می بیند، جامعه است. ملاحظه واکنشهای دیگران در برابر اعمال و رفتاری که انجام می دهیم، تصویری است از خود که در آئینه جامعه دیده می شود. تصویر از خود از همان خانواده شروع شده و تا مراحل پیشرفته اجتماعی شدن ادامه می یابد. چنانچه تصویری از خود در جامعه ببینیم که مورد حمایت و پذیرش آن باشد، رفتار خود را تقویت می کنیم و اگر واکنشهای مردم نسبت به رفتار و کردار ما منفی باشد، سعی در اصلاح آن خواهیم داشت .

بدین سان، رفتار را تا حد وسیعی واکنشهای دیگران تعیین و مشخص می کنند. [3] عوامل جامعه پذیری:

1 -خانواده:

فرایند اجتماعی شدن کودک از خانواده شروع می شود. خانواده برای کودک معرف همه دنیایی است که او را احاطه کرده است؛بنابراین ارزشهایی که در جامعه مهم است بدلیل رعایت اعضای خانواده، کودک از آنها یاد گرفته و اجرا می کند. در واقع فرزند آدم همانی می شود که خودش هست نه آنگونه که می خواهد

-2مدرسه:

مدرسه عاملی است که بهطور رسمی توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینه مهارتها و ارزشهای خاصی گردیده است

3 -گروه همسالان:

گروه همسالان بیشترین نفوذش را در دوره نوجوانی اعمال میکند. در این دوره مورد پسند دیگران قرار گرفتن، معرف اصلی نوجوانان میشود و پذیرش و نمایش ارزش های گروه همسالان در پذیرش ارزشهای اجتماعی از سوی فرد، نقشی تعیینکننده دارد. عضویت در گروه همسالان، کودکان را برای نخستین بار در زمینه ای قرار میدهد که بیشترین قسمت جامعه پذیری بدون هیچگونه طرح سنجیدهای در آن اتفاق میافتد

4 -رسانههای ارتباط جمعی:

به وسایل انتقال پیام ها از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان گفته میشود؛ که شامل روزنامه، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، تکنولوژی های نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت و... است. این وسایل دارای ویژگی هایی مانند پیام گیران ناآشنا، سرعت عمل زیاد و تکثیر پیام هستند

رسانه های جمعی مانند تلویزیون، فیلم، کتاب و ... نقش بسیار مهمی در القای ارزشهای جامعه به افراد دارند. نگرشها و الگوهای رفتاری ما از اطلاعات داده شده و شیوههای ارایه شده توسط این رسانهها تاثیر میپذیرد

5 -دیگر موسسات:

مراحل اجتماعی شدن به مدرسه و دوستان همسن ختم نمی شود. یکی از مهمترین مراحل اجتماعی شدن در کشورهای غربی و اروپایی - و جهان سوم - دوره سربازی است. به خصوص در کشورهای غربی و اروپایی به محض اتمام دوران دبیرستان حتی اگر با بهترین نمره هم قبول دانشگاه شوند باز هم باید ابتدا دوران سربازی را بگذرانند بعد وارد دانشگاه شوند.

مفهوم تربیت سیاسی

تکیه گاه دعوت اسلامی، تربیت است، اسلام آیین تربیت و سازندگی است.کتاب نهج البلاغهکه حاوی سخنان امام علی - ع - است از منابع اساسی در این زمینه است. هدف تربیت سیاسی در اسلام و نهج البلاغه، تربیت عموم مردم و کارگزاران حکومتی بر اساس معیارها و اصول اخلاقی است؛ همچنین هدف، تربیت شهروندانی است که وظایف سیاسی و دینی خود را بشناسند و به آن پای بند باشند و تربیت کارگزارانی که مهارت تدبیر جامعه را بر اساس آموزه های دین اسلام به دست آورند و آن را اجرا کنند. تربیت سیاسی یعنی پرورش و شکوفاسازی استعدادهایی که مربوط به بعد سیاسی انسان و ویژگی عمومی او، یعنی قدرت است. تا از این راه، متربی ضمن فهم روابط قدرت و پیچیدگی نظام های سیاسی در درون شبکه وسیع قدرت، آگاهانه و فعال، عمل نماید.

مشارکت سیاسی

مشارکت سیاسی یعنی جریانی که شخص در خلال آن نقشی را در حیات سیاسی جامعه اش، ایفاء کند و این فرصت را دارد که در وضع تبیین اهداف و ارزشهای عمومی برای جامعه، سهیم و شریک باشد که این هم از طریق فعالیتهای سیاسی در جامعه امکان پذیر است فی المثل شخص خودش را نامزد یا داوطلب انتخابات نماید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید