بخشی از مقاله

چکیده

حمد و سپاس خداوند و راز و نیاز با وی، ازجمله سنت های معمول در اغلب شاهکارهای زبان فارسی است. از جمله این آثار، مثنوی های ارزشمند عطار نیشابوری است که سرشار از نیایش هایی زیبا، شورانگیز و البته هدفمند است که روح معنویت و ایمان را در کالبد مخاطبان خویش زنده می کند و برخی از تعالیم ارزشمند خویش را پنهان و آشکارا به ایشان میآموزد.

از این رو، این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی به بررسی نیایش های عطار میپردازد. از رهاورد این تحلیلها دریافته می شود که از جمله کارکردهای مهم دعا در مثنوی های عطار، القای امید به زندگی در این جهان است که در پرتو درکی ژرف از عشق به خداوند طرح می شود. همچنین دوری از سرگردانی و پوچی و ترسیم چشم اندازی زیبا از جهان باقی که پاسخی آشکار به نیاز جاودانگی و کمال طلبی روح انسان است.

مقدمه

دعا و نیایش در ادب فارسی جایگاه ویژه ای دارد و در ادبیات کهن و امروز، کمتر آثاری است که در آن شاعر و نویسنده به ستایش و توصیف خداوند نپرداخته و ضمن آن نیایش هایی بیان نکرده باشد. شاعران و نویسندگان هر زمان فرصت پیدا کرده اند، به راز و نیاز و گفتگوی عاشقانه و خالصانه با حق پرداخته اند و در ابتدای آثارشان بخش بسیار مهمی را تحت عنوان »تحمیدیه« به یاد خداوند اختصاص داده اند .

عطار نیشابوری، از جمله عارفان، سخنسرایان برجسته و نابغه زبان فارسی است که از شگرد دعا برای بیان آموزه های اخلاقی و    عرفانی خود سود می جوید و بسیاری از تعالیم والای خویش را در خلال این دعاها طرح و به مخاطبان خویش بطور مستقیم و    غیرمستقیم القا می کند و در برخی موارد، بخصوص آنجا که دعا از زبان عقلای مجانین مطرح میشود، بسیاری از معضلات و    نابسامانیهای جامعه روزگار خویش و مناسبات قدرت را طرح و نقد میکند.

درباره نیایش

درلغتنامه دهخدا نیایش به معنی دعا، آفرین وتحسین،دعایی که ازروی تضّرع و زاری کنند، ستایش وتحسین آمده است - دهخدا،ذیل واژه ی نیایش - 1382 گرایش به نیایش یکی از کهن ترین مظاهر حیات انسانی است که همواره در وجود آدمی بوده است. خداوند در قرآن غرض از آفرینش انسان ها را "عبادت" می داند. - ذاریات - 56/ و در آیات فراوانی مردم را به راز و نیاز خالصانه با خدا دعوت کرده است.

من خدا را به سبب آنچه اوانجام می دهد سپاس می گویم وبنابراین تصدیق می کنم که او فاعلی متشخّص وانسان وار است. من اقرار می کنم که آنچه او انجام می دهد خیر است، وفعل او به نفع من است و مقصود او از آن فعل منفعت رسانی به من بوده است. هم چنین در سپاسگزاری از اوتصدیق می کنم که رابطه ی میان ما رابطه ی دوستانه استآنچه. اوانجام دهد لطفی درحق من است نه چیزی که من محقّ آن هستم.

بنابراین هرسه شکل اصلی نیایش - حاجت خواهی، انابه وشکرگزاری - براین فرض بنا شدند که رابطه ای که قرار است میان خدا وانسان نیایش گربرقرار، ترمیم یا تصدیق شود ازجنس دوستی عاشقانه است - برومر، نیایش وسیله ای برای پدید آوردن اثری ذهنی وروانی برخویش نیست. نیایش نیرویی عینی است که به آسمان ها راه می یابد و    قلب خدا را فتح می کند. نه، پیش از این،نیایش خود تجلّی خدا در انسان است.

اندیشه ی الهام شدن نیایش ازسوی خدا، که رهبران دینی بزرگ هرگز از اظهار آن خسته نمی شوند در اعترافات شاعران مدرن از نو ظاهر می شود - هایلر،. - 448:1393 سه عنصر است که ساختار درونی تجربه ی نیایش را شکل می دهد:ایمان به یک خدای متشخّص زنده، ایمان به حضور واقعی و    بی واسطه ی او، وارتباط دوستانه ی واقعی ای که انسان به همراه خدایی که حاضر به تصوّر در آمده است وارد آن می شود.

هردعا و نیایشی روی آوردن انسان به وجود دیگری است که آدمی ازلحاظ درونی قلب خود را براو می گشاید. دعا سخن یک "من" با یک "تو" است. این "تو" این دیگری ای که شخص مؤمن با او ارتباط پیدا می کند و به هنگام نیایش گزاری در حضور او قرار می گیرد، نه یک موجود انسانی، بلکه وجود فوق محسوس و فرا انسانی است که انسان خودش رامتّکی به او احساس می کند. با این حالوجودی است که به وضوح اوصاف شخصیّت انسانی را، به همراه اندیشه واراده و احساس و خودآگاهی، برتن می کند. هایلر می گوید: "نیایش، خطاب یک روح شخصی بایک روح شخصی است". - همان ،. - 529:1393

ستایش خداوند، مقدمهای بر نیایش

عطار نیز مانند بسیاری از شاعران ایرانی، آثار خود را با حمد و سپاس حق آغاز می کند. اما تحمیدیه های عطار تنها ستایش خداوند نیست و گاه عمیق ترین مباحث اعتقادی عرفانی و فلسفی خویش را در ضمن آنها مطرح می کند. به عنوان نمونه، تحمیدیه الهی نامه چیزی فراتر از تحمیدیه های دیگر است، و عطار در آن خود را محدود به حمد و ستایشی که معمول دیگر شاعران بوده، نکرده است.

به گونه ای که در خواندن آن این سؤال به ذهن متبادر می شودکه مخاطب آنها چه کسی است؟ آیا شاعر آن را برای خوانندگان و برای ابراز هنر شاعری خود سروده است یا مخاطب آن سرایشهای نغز خداوندی است که عطار به او علاقه دارد و حس نزدیکی به وجودش انگیزه ای برای سرودن این ابیات شده است. این حس در تحمیدیه در قالب عاطفه ای سرشار و حسی به روح کلمات و ابیات دمیده است که مختص خود اوست :

گهی پیدا شوی چون نور خورشید    گهی پنهان شوی در عشق جاوید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید