بخشی از مقاله

چکیده

تحقق توسعه همهجانبه و پایدار در کشور ما نیازمند جایگزین کردن منابع نفتی با منابع درآمدی پایدارتری مانند صنعت گردشگری میباشد. این صنعت یکی از منابع درآمدی بسیار مهم بوده که کشور در حال توسعهای مانند ایران نیازمند توجه ویژه به آن و توسعه این صنعت مهم است. اما این صنعت با موانع اقتصادی، سیاسی - حقوقی، فرهنگی - اجتماعی و مدیریتی بسیاری روبرو است که توسعه آن مستلزم غلبه کردن بر این موانع است.

در این میان رسانههای جمعی به عنوان یکی از مهمترین نهادها در هر جامعهای نقش مهم و موثری در غلبه کردن بر موانع توسعه این صنعت و رشد و شکوفایی آن ایفا مینمایند که این نقش را میتوان از منظر تحلیل کارکردی مورد بررسی قرار داد.

با توجه به گستردگی حیطه موانع توسعه صنعت گردشگری در این پژوهش تنها به بررسی موانع فرهنگی - اجتماعی توسعه این صنعت پرداخته شده است و تلاش میشود تا راهکارهای غلبه بر این موانع در قالب تبیین کژکارکردها و کارکردهای آشکار و پنهان رسانههای جمعی مشخص شود. بنابراین مساله اصلی در این پژوهش عبارت است از اینکه »کارکردهایی که رسانههای جمعی جهت غلبه بر موانع فرهنگی - اجتماعی توسعه صنعت گردشگری ایفا مینمایند چیست«؟

استراتژی این پژوهش بررسی پیشینه پژوهش به صورت کتابخانهای و با مراجعه به اسناد و مدارک، تحقیقات، رسالهها و پایاننامهها و ... جهت کسب اطلاعات مرتبط با موانع توسعه صنعت گردشگری و کارکردهای رسانههای جمعی میباشد که نتایج حاصل از آن در قالب ارائه راهکارهای غلبه بر موانع فرهنگی - اجتماعی توسعه صنعت گردشگری در قالب یک مدل مفهومی ارائه شده است.

مقدمه

امروزه صنعت گردشگری بدلیل تغییرات اقتصادی و اجتماعی فراوانی که در کشورها پدید آورده مورد توجه محققان قرار گرفته است. درآمدهای ارزی این صنعت در برخی کشورها با درآمدهای ناشی از صنایعی مانند نفت و خودروسازی رقابت میکند، بهطوری که حتی برخی اقتصاددانان صنعت گردشگری را سومین پدیده اقتصادی پویا و رو به رشد پس از صنعت نفت و خودروسازی میدانند

این صنعت که بهدلیل آلودگی ناچیزش به صنعت بدون دود نیز معروف است به دو طریق مستقیم و غیرمستقیم ایجاد اشتغال و درآمد میکند. از طریق توسعه این صنعت درآمد ارزی برای کشور فراهم میشود. از طرف دیگر توسعه این صنعت به ایجاد درآمد برای دولت شامل درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم منجر شده و همچنین باعث ایجاد اشتغال در حوزه هتلداری، رستورانداری، کلوپهای شبانه و ... شده و حتی منجر به تحریک سرمایهگذاری در زیرساختارهایی مانند سیستمهای آب و فاضلاب، جادهها، برق، تلفن و .. میشود

طرح مسأله

طبق اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان جهانی گردشگری دریافتیهای همه کشورها از محل گردشگری بینالمللی در سال 1990، 2/64 میلیارد دلار بوده و این رقم در سال 2002 به 474 میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود در سال 2010 که تعداد جهانگردان به بیش از یک میلیارد نفر میرسد، این رقم به یک تریلیون دلار برسد.

در این میان ایران کشوری است که استعداد و توان بالایی برای تبدیل شدن به یک قطب گردشگری در منطقه را دارد. زیرا تنوع آب و هوایی بسیاری دارد. از طرف دیگر دارای تاریخ و تمدنی کهن است. بعلاوه تعدد اماکن مذهبی نیز بر جذابیت کشور ما افزوده است

بر اساس معیارهای یونسکو ایران یکی از ده کشور بزرگ جهان از نظر داشتن جاذبههای گردشگری اعم از تاریخی، مذهبی، طبیعی و ... محسوب میشود. از نظر تنوع آب و هوایی و گردشگری طبیعت کشور ما دارای مقام پنجم در دنیا است. اما علیرغم امتیازات فراوانی که کشور ما در صنعت جهانگردی و گردشگری دارد متأسفانه نسبت به کشورهای دیگر جایگاه اقتصادی ممتازی در این زمینه ندارد. کشور ما از نظر پذیرش گردشگری دارای رتبه هفتادم و از نظر جذب درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری مقام هشتاد و نهم را دارا است که علت این امر وجود موانع متعدد و بسیار بر سر راه توسعه صنعت گردشگری در کشور ایران است.

اهمیت و ضرورت

با توجه به پیشبینیهای سازمان جهانی جهانگردی در سال 2010 بیش از 230 میلیون نفر از منطقه آسیا و اقیانوسیه دیدن می-نمایند. اگر کشور ایران با توجه به قابلیتها و پتانسیلهای فراوان خویش بتواند تنها 5 درصد از این مسافران را جذب کند درآمد ایران بالغ بر 12/8 میلیارد دلار خواهد بود که این مبلغ در حدود درآمد حاصل از فروش نفت در یک سال است بنابراین ما نیازمند غلبه بر موانع توسعه صنعت گردشگری خواهیم بود و همین امر ضرورت بررسی این مساله را برای ما روشن میسازد.

اهداف

هدف از این پژوهش شناخت موانع فرهنگی - اجتماعی توسعه صنعت گردشگری و تبیین کارکرد رسانههای جمعی جهت غلبه بر آن موانع است به نحوی که سرانجام از این مسیر توسعه کشور حاصل شود.

سوابق مطالعات مختلف موانع بیشماری را بر سر راه توسعه صنعت گردشگری بیان کردهاند که برخی از آنها عبارتند از:

-    بحرانهای سیاسی حاصل از وقوع انقلاب و جنگ تحمیلی؛

-    رشد قیمتها در داخل کشور؛

-    فقدان تبلیغات؛

-    کمبود سرمایهگذاری در حوزه آموزش منابع انسانی؛

-    کمبود تعداد مراکز اقامتی استاندارد؛

-    نرخ بالای مراکز اقامتی؛

-    سیستم تبعیض آمیز نرخ گذاری هتلها - دلار برای توریستها - ؛

-    سیاستهای ناکارآمد جهت اعتمادسازی

-    فقدان خدمات و نیروهای آموزش دیده؛

-    فقدان مدیران متخصص؛

-    فقدان امنیت

-    تعدد مراکز تصمیمگیری؛

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید